40 روز بیشتر تا پایان سال 96 باقی نمانده است اما اعداد روی نمودار کنترل کیفیت هوای تهران نشان می‌دهد که امسال در مقایسه با سال 95 وضعیت وخیم‌تری داشته است

تهرانی‌ها زندگی در هوای آلوده‌ را انتخاب می‌کنند یا فرار ؟

سلامت نیوز:اجرای طرح زوج و فرد از درب منزل، گسترش دایره طرح ترافیک، نصب دوربین‌ برای کنترل ورود خودروها به محدوده، جلوگیری از ورود خودروهای سنگین به شهر، ساخت مترو، بی‌ارتی و اتوبوس‌های خطی، بازنگری قانون و تصویب لایحه هوای پاک به جای قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، ممنوعیت موقتی فعالیت صنایع و کارخانه‌ها و ... تا به امروز نتوانسته مشکل آلودگی هوای تهران را بعد 22 سال حل کند. آلودگی ای که گاه تا یک هفته مردم تهران را در دود خاکستری نگه داشته است.

به گزارش سلامت نیوز، ابتکار نوشت: چشم امید مردم اما به آسمان است نه به فکر و ذکاوت مسئولان چرا که تا به امروز راه درمانی برای آن نیافته‌اند جز دعا به درگاه خدا که ابری بفرستد و بارانی ببارد، بارانی که اما خود معضلی عظیم‌تر برای ایران است. تصور آینده زیست محیطی در تهران کار چندان سختی نیست وقتی هر ساله آلودگی در فصول سرد، یکی یکی ماه‌ها را به پیش می‌آید. در این شرایط اما باید چگونه زندگی کرد، فرار را بر قرار ترجیح داد یا سوخت و ساخت در هوای دودی تهران؟ 

40 روز بیشتر تا پایان سال 96 باقی نمانده است اما اعداد روی نمودار کنترل کیفیت هوای تهران نشان می‌دهد که امسال در مقایسه با سال 95 وضعیت وخیم‌تری داشته است. براساس آنچه شرکت کنترل کیفیت هوای تهران ارائه کرده، کلانشهر تهران تا روز چهارشنبه 18 بهمن ماه 12 روز پاک داشته است که در مقایسه با سال 95، 3 روز کمتر هوای پاک داشته است. همچنین سال 95، 226 روز سالم داشته که در سال 96 با کاهش 10 روز سالم این میزان به 216 روز رسیده است. سال 95 تعداد روزهایی ناسالم برای گروه حساس 74 روز بوده که در سال 96 به 88 روز رسیده یعنی با وجود 40 روز باقیمانده تا انتهای سال 96، تهرانی‌ها در این سال نسبت به سال گذشته 14 روز بیشتر هوای ناسالم برای گروه‌های حساس تنفس کرده‌اند. همچنین در سال 95 تعداد روزهای ناسالم 9 روز بوده و سال 96 با 8 روز ناسالم در وضعیت بهتری قرار داشته است. اما با نگاهی به وضعیت آلودگی هوای تهران از ابتدای دهه 90 می‌توان تصور کلی از وضعیت آلودگی در سال‌های آینده به دست آورد. تصوری که شاید آنچنان امیدبخش نباشد، هرچند وضعیت آلودگی در سال‌های اخیر نسبت به اوایل دهه 90 بهتر شده است. 


دولت‌ها در 22 سال آلودگی هوای تهران سعی کرده‌اند راه چاره‌ای برای درمانش بیاندیشند، راه‌هایی که گاه بی‌اثر و گاهی شبیه به یک شوخی تلخ بوده است، از تغییر طرح ترافیک که با انتقادهای بسیار مواجه شده تا ماموریت بی‌سابقه هواپیماهای سمپاش بر فراز آسمان تهران در سال 89 برای آبپاشی آسمان برای فرار از آلودگی هوا و کاهش آلاینده‌ها، ایده‌ای که بیش از یک شوخی تلخ نبود و سرانجامی نداشت. البته در این سال‌ها اقداماتی از جمله نزدیک شدن بنزین توزیعی به استاندارد و پایش بنزین توزیع شده در پمپ بزنین‌ها به کاهش آلودگی هوای تهران کمک کرده اما در کل مردم تهران بعد از این سال‌ها اقدامات بی‌اثر امیدشان را به رفع کامل آلودگی هوا از دست داده‌اند. عده کمی به فکر فرار از تهران و مهاجرت به شهرهای دیگرند اما بیشترشان می‌گویند که فرار راه چاره نیست چرا که آنها را با مشکل روبه‌رو می‌کند یا اساسا توان مهاجر برای آنها وجود ندارد، پس باید سوخت و ساخت و در آلودگی هوای تهران مانند بحران‌هایی که دست از سر آنها بر نمی‌دارد، حل شد. 


مردم چه می‌گویند، فرار یا سازگاری با آلودگی؟


علی 28 ساله است و درباره آینده‌ای که برای زندگیش در تهران آلوده تصور می‌کند، به «ابتکار» چنین می‌گوید: «اساسا به صورت فردی هر کسی نمی‌تواند برای آلودگی هوای تهران کاری کند، ضمن اینکه مردم در این چند سال آموخته‌اند که در روزهای آلوده کمتر از وسایل حمل و نقل شخصی استفاده کنند ولی با این وجود همچنان هوا آلوده است. از سوی دیگر سیاست‌هایی که دولت پیش‌ می‌گیرد عملا در بیشتر حوزه‌ها به نتیجه نمی‌رسد به همین خاطر نمی‌توان به آن هم اعتماد کرد و براساس آینده‌ای که دولت می‌چیند زندگی کرد. بنابراین افقی که می‌توان برای آینده ترسیم کرد چیزی جز خروج از تهران نیست. با این حال این راه حل مهاجرت از تهران یک مسئله است اما همین راه حل فرد مهاجر را با هزاران مسئله روبه‌رو می‌کند چرا که خارج شدن از تهران مساوی با بیکاری، نبودن منابع و مراجع بهداشتی و درمانی و علمی است. گزینه دیگر فرار از ایران است و این گزینه نیز باز فرار کردن از یک مشکل و رویارویی با هزاران مشکل دیگر است. در آخر اما وقتی همه این گزینه‌ها بررسی می‌شود فقط و فقط سوختن و ساختن برای مردم باقی می‌ماند. اینکه بمانیم و با این شرایط سازگاری پیدا کنیم و تلاش کنیم که محیط خانه را بیشتر گیاهان خانگی استفاده کنیم تا از ساعات پایانی روز از اکسیژنی که آنها تولید می‌کنند استفاده کنیم. 


کجا برویم؟ کرجِ آلوده، اصفهانِ آلوده یا اهواز ؟


سمیرا دختری 26 ساله است، می‌گوید: «فرار راه کاری نیست که آن را انتخاب کنم. یعنی توانایی فرار از تهران را ندارم. ضمن اینکه به کجا فرار کنم؟ کرج، اصفهان، مشهد، تبریز، ارومیه، خوزستان یا سیستان و بلوچستان؟ بارها در طول سال از وضعیت وخیم آلودگی در این استان‌ها هم خبرهایی می‌شنویم که تفاوتی با تهران ندارند. پس مجبورم که با زندگی در این شرایط در تهران بسازم.» به طعنه می‌گوید: «پس باید صبح و شب شیر بخورم که حداقل مسموم نشوم. من که تازه خودروام را هم بیرون نمی‌آورم و به خانواده‌ام هم توصیه می‌کنم که از خودرو برای بیرون رفتن استفاده نکنند ولی تاثیری هم ندارد. مترو هم که خیلی شلوغ است. در کل راهی نمی‌بینم به غیر از سوختن و ساختن.»


ترجیح می‌دهم بچه‌دار نشوم


محمد نزدیک به 30 سال دارد، به تازگی ازدواج کرده و قطعا باید برای زندگیش چشم‌انداز روشن‌تری ترسیم کند. درباره تهران و زندگی در آلودگی می‌گوید: «مجبورم که در همین شرایط زندگی کنم. خروج از تهران نشدنی است و تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که بچه‌دار نشوم. واقعا امیدی به وضعیت زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در آینده نمی‌بینم و ترجیح می‌دهم آینده‌ فرد دیگری را خراب نکنم. به فرار فکر نمی‌کنم چون توانایی اقتصادی و اجتماعی آن را ندارم و طبیعتا به کار در شهر دیگری نمی‌توانم فکر کنم.» 


فرار کنید، فرار


تا یک ماه دیگر از تهران می‌رود، مقصد اما رشت است، شهر شمالی ایران که امروز آب و هوای بهتری نسبت به خیلی از شهرهای دیگر ایران دارد. فرهاد مجرد است اما تصمیم دارد کار و خانواده را رها کند و برود. می‌گوید: «من خودرو ندارم و اغلب با وسایل حمل و نقل عمومی رفت و آمد می‌کنم، پس سهمم از تولید آلاینده‌های وسایل حمل و نقل شخصی ناچیز است، اما با این تفاسیر ترجیح داده‌ام که دیگر در تهران زندگی نکنم. البته تصمیم به مهاجرت تنها به دلیل آلودگی هوای تهران و وضعیت محیط زیست نبوده اما بخشی از آن بوده است. برای دیگران هم قطعا همین شرایط پیش می‌آید و اگر دولت و مسئولان راه‌ چاره‌ای برای این معضل زیست محیطی پیدا نکنند در سال‌های آینده افراد بیشتری به مهاجرت از تهران دست خواهند زد.» 


عادت می‌کنیم و در آن حل می‌شویم


تهرانی‌ها، اصفهانی‌ها، مشهدی‌ها، کرجی‌ها و چندین شهر ایران به دود غلیظی که به ریه فرو می‌دهند عادت دارند. زندگی در دود شاید برای آنها در سال‌های بعد عادی‌تر هم بشود. انتخاب زندگی در آلودگی گزینه‌ای است که رضا بر‌گزیده است و می‌گوید: «عملا مسئله‌ای است که جزئی از بحران‌ها و دغدغه‌هایی است که آن عادت کرده‌ایم، من نوعی واقعا نمی‌دانم چه کاری باید انجام دهم، نه راه‌کاری مهار کردن آن را می‌دانم و نه اینکه می‌توانم از این شهر خارج شوم که اگر خارج شوم نمی‌دانم که کجا بروم. آلودگی هوا بخشی از مشکلاتی است که روزمره در آن حل می‌شویم. در پاسخ به کسانی که خروج از تهران را پیشنهاد می‌دهند باید گفت که مهاجرت تبعات بیشتری خواهد داشت. مهاجرت از شهر پرجمعیتی مانند تهران به شهرهای دیگر، قطعا زندگی در این شهرها را برای شهروندانش تهدید می‌کند و این موضوع می‌تواند مناسبات امنیتی کشور را به هم بریزد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha