یک کارشناس اقتصاد سلامت هزینه درمان تامین اجتماعی در 5/ 3 سال اجرای طرح تحول سلامت را 2 برابر هزینه درمان تامین اجتماعی در 52 سال قبل از اجرای این طرح دانست.

بارمالی طرح تحول 2 برابر هزینه درمان تامین اجتماعی در 52 سال/ روزی 6 میلیارد تومان بهره وام‌های تامین اجتماعی

سلامت نیوز:یک کارشناس اقتصاد سلامت هزینه درمان تامین اجتماعی در 5/ 3 سال اجرای طرح تحول سلامت را 2 برابر هزینه درمان تامین اجتماعی در 52 سال قبل از اجرای این طرح دانست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه سپید؛سخنان ایرج حریرچی قائم‌مقام وزیر بهداشت و مزدک دانشور انسان‌شناس پزشکی و جامعه‌شناس که در نشست «نگاهی به طرح تحول سلامت از اجرا تا به امروز» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیان شده بود، منتشر شد.

اما پس از آنکه قائم‌مقام وزیر بهداشت با استفاده از جداول و نمودارهایی که به صورت اسلاید نمایش می‌داد، به تشریح دستاورهای طرح تحول سلامت پرداخت، نوبت به حسین راغفر اقتصاددان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه الزهرا(س) رسید.

وی سخنان خود را با ذکر خاطره‌ای از جلسه‌ای آغاز کرد که حدود 3 ماه پس از اجرای طرح تحول سلامت در محل ریاست‌جمهوری برگزار شده بود. راغفر گفت: «در آن جلسه، دو سه نفر از وزرای سابق و نمایندگان مجلس حضور داشتند. بحث اصلی که همه این افراد در آن جلسه داشتند، این بود که روشی که وزارت بهداشت در پیش گرفته، غلط است و همه افراد حاضر، متفق‌القول اخطار کردند که چنین طرحی قابل دوام نخواهد بود. از سویی همانطور که پیش‌تر اشخاصی مثل دکتر مرندی، دکتر پزشکیان و تعدادی دیگر از صاحب‌نظران ازجمله وزیر سابق بهداشت تاکید داشتند، در آن جلسه هم تاکید شد که لازم است جهت‌گیری‌های این طرح اصلاح شود به نحوی که پیشگیری مقدم بر درمان شود و بنابراین باید بخش بیشتری از منابع به سمت پیشگیری سوق داده شود.»

انتقاد نسبت به تعارض منافع

این اقتصاددان در ادامه صحبت‌هایش به موضوع «تعارض منافع» اشاره کرد و گفت: «چیزی که من بیش از همه بر آن تاکید دارم، تعارض منافع است. ما می‌بینیم که تعرفه‌های بخش سلامت در شورای عالی سلامت تصویب می‌شود که رئیس این شورا،‌ وزیر بهداشت است و وزیر رفاه، رئیس سازمان تامین اجتماعی، رئیس سازمان بیمه سلامت، رئیس سازمان خدمات درمانی نیروهای مسلح ازجمله اعضای دیگر این شورا هستند. درواقع در شورایی که همه پزشک هستند، تصمیماتی در جهت منافع خودشان گرفته می‌شود. من خاطرم هست که همان زمان که تعرفه‌ها در این شورا افزایش پیدا کرد، وزیر اقتصاد وقت آقای طیب‌نیا مخالف این افزایش بود و دلایلش هم همان زمان مطرح می‌کرد. اما به‌هرحال این اتفاقات افتاد و امروز باید ببینیم که در نتیجه همین طرح تحول سلامت چه بلایی بر سر سازمان تامین اجتماعی آمده است.»

حسین راغفر افزود: «مطالعه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد هزینه‌های درمان سازمان تامین اجتماعی در 3 و نیم سال اجرای این طرح، دو برابر کل هزینه‌های 52 سال قبل سازمان تامین اجتماعی شده است. به دلیل اینکه در این 3 سال و نیم گذشته، جهش عجیب و غریبی در هزینه‌های سازمان تامین اجتماعی ایجاد شد. حتی وزیر رفاه هم چند بار در صحبت‌هایش اعتراف کرده و گفته است که ما اشتباه کردیم و تعهداتی کردیم که از پس انجام آن برنمی‌آمدیم. سازمان تامین اجتماعی 1500 میلیارد تومان ذخیره درمان داشته است که در این دوره همه این منابع خرج شده است. اینقدر وام گرفته‌اند تا بتوانند از پس مخارج‌شان برآیند.

من در جریان جلسه‌ای هستم که رئیس‌جمهور با وزیر رفاه دعوا می‌کند و می‌گوید هرطور شده باید منابع لازم را تامین کنی و او هم برمی‌گردد و وام می‌گیرد. اینقدر وام می‌گیرند که شاخص‌های سلامت بانکی بانک رفاه کارگران تا حدی آسیب می‌بیند که بانک مرکزی به بانک رفاه اخطار می‌کند که دیگر حق دادن وام ندارید. این را هم بگویم که بهره وامی که سازمان تامین اجتماعی برای پرداخت نیازهای روزمره گرفته است، روزانه 6 میلیارد تومان است. بخش بزرگی از این عدم تعادل‌های عجیب و غریبی که به‌وجود آمده، به دلیل اجرای طرح تحول سلامت و افزایش هزینه‌های درمان و هزینه‌کرد منابع بیش از اندازه 9 بیست‌وهفتم بوده است.»

راغفر با تاکید دوباره بر اینکه نگران «تعارض منافع» در نظام سلامت کشور است، گفت: «نمی‌شود کسی وزیر بهداشت یک کشور باشد و خودش همزمان بیمارستان خصوصی داشته باشد. این مسئله در همه جای دنیا مصداق روشن و بارز فساد است و اگر چنین اتفاقی در هرکجای دنیای صنعتی بیفتد، آن شخص را محاکمه می‌کنند. اصلا اجازه نمی‌دهند که چنین شخصی به مقام‌های بالا ازجمله وزارت برسد.» وی اضافه کرد: «امروز تعارض منافع در حجم گسترده‌ای به‌وجود آمده است که خود شما بهتر می‌دانید. در هیچ دوره‌ای به اندازه این دوره وزارت بهداشت، تعارض منافع جامعه پزشکی و منافع مردم گسترش پیدا نکرده بود.»

وی با یادآور شدن این گفته ایرج حریرچی که «ما به who تعهد داده‌ایم در سال 2025 به universa- health coverage (پوشش همگانی سلامت) برسیم»، این سوالات را از معاون کل وزارت بهداشت پرسید: «در شرایطی که در کشور ما رئیس‌جمهور یا مقامات دیگر یک حرفی می‌زنند و یک هفته بعد، آن حرف را پس می‌گیرند یا عوض می‌کنند، شما از تعهد در سال 2025 سخن می‌گویید و هدف از اقدامات خودتان و طرح تحول سلامت را دستیابی به این هدف می‌دانید؟ وزارت بهداشت چطور می‌تواند تضمین کند که در سال 2025 ما به این اهداف خواهیم رسید؟ از سوی دیگر این universa- health coverage قرار است چگونه تامین شود؟ با چه پولی؟ چه گروه‌هایی قرار است هزینه‌های این هدف را تامین کنند؟»

تشکیک نسبت به برخی آمارها

راغفر در ادامه ضمن تشکیک نسبت به نمودارهایی که حریرچی نمایش داده بود، تصریح کرد: «شما با نمودارها و آمار و ارقامی که نشان دادید، سعی کردید دستاوردهای طرح تحول سلامت را اثبات کنید. ولی آنچه که ما در عالم واقع می‌بینیم این است که بسیاری از کارمندان دولت حتی در سطح اعضای هیئت علمی مشکلات سلامتی زیادی دارند و مثلا دندانشان می‌افتد، نمی‌توانند آن را تعمیر کنند. یعنی اینکه دچار فقر شده‌اند. خود شما هم به این مسائل واقف هستید. اما علت چیست؟ چون به‌هرحال هدف نظام سلامت این است که مردم از یک حداقل‌هایی در سلامت برخوردار باشند.»

وی افزود: «به‌هرحال این سیاست‌های نادرست باعث ایجاد شرایطی شده از هرنظر به آن نگاه کنیم، مطلوب نیست. البته شما می‌توانید با این آمار و ارقام و نمودارها بسیاری از مسائل را تفسیر کنید ولی آن‌چیزی که روی زمین اتفاق می‌افتد و همه ما دوروبر خودمان می‌بینیم، با آنچه این آمارها نشان می‌دهد، تفاوت دارد. به‌هرحال شما خودتان می‌دانید که من 30 سال است با این آمارها کار می‌کنم. برخی از این آمارها قلابی هستند، برخی واقعیت‌ها را منعکس نمی‌کنند و کیفیت بسیاری از آنها نازل است. ضمن اینکه مهم است که اینها با چه روشی به دست آمده و محاسبه شده‌اند. من قبلا آمارهایی را به خود شما نشان داده‌ام که مرکز آمار ارائه کرده و متاسفانه غلط بوده است مثل آمارهای مربوط به ouof pocke(پرداخت از جیب).»

این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) در بخش دیگری از سخنان خود به صحبت‌های مزدک دانشور اشاره کرد و گفت: «‌آقای دکتر دانشور در صحبت‌های خودشان اشاره کردند که آمار ما نشان می‌دهد مصرف مواد مفیدی مانند شیر و گوشت‌ در بین مردم ما کاهش پیدا کرده و به جای آن مصرف نان و مواد غذایی ارزان‌تر افزایش پیدا کرده است. این آمارها حکایت از فقیرتر شدن جامعه دارد و بنابراین باتوجه به اینکه به پشتوانه منابعی که تا امروز دولت برای طرح تحول سلامت تزریق کرده، هزینه درمان مردم هم به شدت افزایش پیدا کرده است، نگرانی اصلی این است که اگر این پولی که تا امروز از طرف دولت و صندوق‌های تامین اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی و ... تزریق شده، در آینده نباشد (که نخواهد بود)، هزینه‌های درمان مردم آنچنان بالا خواهد رفت که بسیاری از مردم متوسط به بالا هم نمی‌توانند به پزشک مراجعه کنند.

هرکسی که مختصر آشنایی با منابع کشور و علم اقتصاد داشته باشد، این نگرانی را درک می‌کند که منابع و پول‌های اینچنینی نمی‌تواند دوام داشته باشد و نه دولت می‌تواند این وضعیت را ادامه دهد و نه بیمه‌ها که اکثرا ورشکسته هستند و آخرین آنها هم سازمان تامین اجتماعی بود که آن هم عملا ورشکسته شده است. این وضعیت فقط منجر به اندوخته شدن ثروت بزرگی از سوی گروهی می شود که همیشه معتمد مردم بوده‌اند.»

این استاد اقتصاد با بیان اینکه در هیچ دوره‌ای اختلاف طبقاتی پزشکان با جامعه تا این اندازه نبوده است، تصریح کرد: «پزشکان همیشه در جامعه ما طبقه محترمی بودند. البته پیش از طرح تحول سلامت هم پزشکانی بوده‌اند که پول خودشان را مثلا در برج‌سازی یا کارهای مشابه وارد می‌کردند و سودهای سرشاری می‌بردند ولی متاسفانه ما می‌بینیم که بعد از طرح تحول سلامت عده‌ای از پزشکان از طریق خدمات درمانی موفق شده‌اند به درآمدهای افسانه‌ای دست پیدا کنند و فاصله طبقاتی این گروه روز به روز با جامعه بیشتر می‌شود. از سوی دیگر این مسائل باعث شده بین گروه‌های مختلف نظام سلامت مثل پزشکان و پرستاران و بهیاران هم اختلاف طبقاتی عجیبی به‌وجود بیاید و حتی در بین رشته‌های مختلف پزشکی هم این اختلاف درآمدها مشکل‌ساز شده است و می‌بینیم که یک روز شاهد اعتراض گروه بیهوشی هستیم و روز دیگر گروه دیگر و ... یعنی ضمن اینکه بین جامعه پزشکی و مردم اختلاف طبقاتی ایجاد شده است، تعارض عجیبی هم بین گروه‌های مختلف درون خود جامعه پزشکی ایجاد شده که باعث شده این گروه‌ها، نگاه بدی نسبت به همدیگر پیدا کنند.»

وی خاطرنشان کرد: «بحث این نیست که ما موفق شویم شما را متقاعد کنیم یا اینکه شما بتوانید این جمع را متقاعد کنید. بلکه یک نگرانی عمومی وجود دارد که همه آن را حس می‌کنند چون همه با پزشک و خدمات درمانی روبه‌رو هستند. خدمات سلامت با پیاز و سیب‌زمینی یا اسکی رفتن فرق می‌کند. بالاخره اگر فردی در زندگی‌اش اسکی هم نرفت، اشکالی به‌وجود نمی‌آید ولی آیا می‌شود به همان راحتی قید سلامت را هم زد؟»

انتقاد نسبت به نئولیبرال‌ها

راغفر اظهار کرد: «یکی از انتقادات ما به اقتصاددانان نئولیبرال این است که سلامت کالا نیست که شما به شکل کالا به آن نگاه کنید. ما در اقتصاد می‌گوییم وقتی برای کالایی تقاضای موثر وجود دارد که مثلا شما ماشین بنز می‌خواهید و پولش را هم دارید که بتوانید بپردازید، بنابراین کارخانه بنز برای شما تولید می‌کند. اما یک تقاضای اسمی هم داریم؛ به این شکل که همه ما دلمان می‌خواهد بنز داشته باشیم ولی کارخانه بنز به تقاضای اسمی پاسخ نمی‌دهد و برای ما تولید نمی‌کند بلکه به تقاضایی پاسخ می‌دهد که توان پرداختش را هم داشته باشد. اما خدمات سلامت اینطور نیست.

شخصی که فقیر است و سوء تغذیه دارد، اتفاقا بیشتر در معرض بیماری است و بیمار می‌شود اما تقاضای موثری برای درمان ندارد چون نمی‌تواند پولش را بپردازد.» وی با ارتباط دادن بین مسائل اقتصادی جامعه با اعتراضات اخیر، گفت: «بخشی از اعتراضات اجتماعی که چندی پیش صورت گرفت، به دلیل همین کمبودها بود و قطعا یکی از کمبودها مربوط به سلامت بود. من ممکن است خانه نداشته باشم و در بیقوله زندگی کنم ولی بالاخره این جزو فرهنگ مردم ایران است که همین شخص اگر مشکلی برای سلامتی فرزندش به وجود بیاید، فرش زیرپایش را هم می‌فروشد و برای فرزندش خدمات سلامت می‌گیرد. اینها را می‌شود در جامعه دید. تجربه‌های شخصی هرکدام از ما با این آمار و ارقامی که شما می‌فرمایید تفاوت دارد. همه ما حس می‌کنیم که هزینه‌های درمان وحشتناک افزایش پیدا کرده است.»


استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) به یکی دیگر از انتقاداتی که نسبت به طرح تحول سلامت مطرح می‌شود اشاره کرد و گفت: «درخصوص منابعی که وارد بخش سلامت شد، می‌بینیم که تخصیص درستی صورت نگرفت و بخش قابل توجهی از این منابع به بخش درمان وارد شد که اگر در بخش پیشگیری هزینه می‌شد، مشکلات امروز کمتر بود.»

وی به موضوعی با عنوان تخصیص منابع براساس حضور بیمارستان‌ها هم اشاره کرد و گفت: «تخصیص برحسب حضور بیمارستان‌ها یکی دیگر از اشکلات است. بیمارستان‌های دولتی در بعضی از شهرستان‌ها و استان‌ها توزیع درستی ندارند. درواقع به دلیل عدم تعادل و توازن‌های منطقه‌ای ما در برخی مناطق بیمارستان‌های زیادی داریم و در برخی مناطق با کمبود بیمارستان مواجهیم. بدتر اینکه بودجه و منابع مالی بر اساس بیمارستان تخصیص داده می‌شود.»

راغفر در بخش پایانی سخنان خود، محورهای اصلی گفته‌هایش را در 3 محور جمع‌بندی کرد و گفت: «خلاصه کلام من این است که اولا اقتصاد سلامت در کشور ما به سمت واگذاری بیمارستان‌ها به بخش خصوصی و اجازه سرمایه‌گذاری خارجی در بخش سلامت پیش می‌رود. این موضوع را در جهت‌گیری‌های عمومی اقتصاد کشور هم می‌توان دید. یعنی روند نئولیبرالیزه شدن اقتصاد کشور به زودی پیامدهای هولناکی برای جامعه خواهد داشت. بالاخره شاید من نوعی بتوانم در صوتی که با بیماری مواجه شدم، بعضی از مخارج زندگی‌ام را حذف کنم و بیماری‌ام را معالجه کنم (که البته خود این مسئله هم باعث ایجاد اعتراضاتی خواهد شد) اما گروه‌هایی هم هستند که با دریافت خدمات اولیه زندگی مشکل دارند و عدم توجه به آنها، زمینه‌های فروپاشی جامعه را فراهم می‌کند.»

 وی دومین و سومین محور انتقادات موجود نسبت به طرح تحول سلامت را اینگونه تشریح کرد: «دوم اینکه منابعی وارد حوزه سلامت کشور ما شد که به درستی تخصیص داده نشد و درکنار عدم کارایی، باعث تضاد منافع گروه‌های مختلف شده است. و سوم اینکه بقای طرح تحول سلامت، به شدت جای تردید دارد و درصورتی که دولت نتواند به تزریق منابع ادامه دهد، باتوجه به اینکه این طرح با افزایش تعرفه‌ها و برنامه‌های دیگر باعث گران شدن هزینه‌های درمان در کشور ما شده است، پیامدهای هولناکی برای جامعه خواهد داشت.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha