دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۴

دو روش سیاستگذاری همواره پیش روی دولت‌ها قرار دارد؛ «سخت» و «سهل». سیاست‌های سهل منجر به تصمیم‌هایی می‌شود كه اجرای‌شان برای دولت راحت است و دولت برای اجرایی كردن آنها زحمت زیادی متحمل نمی‌شود.

كوله‌بران و تصمیم‌گیری در غیاب مردم

سلامت نیوز-*سمیه توحیدلو: دو روش سیاستگذاری همواره پیش روی دولت‌ها قرار دارد؛ «سخت» و «سهل». سیاست‌های سهل منجر به تصمیم‌هایی می‌شود كه اجرای‌شان برای دولت راحت است و دولت برای اجرایی كردن آنها زحمت زیادی متحمل نمی‌شود.

 به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ،اما پشت اجرای اغلب این سیاست‌های سهل، سلسله قوانینی وجود دارد كه برای توجیه این سیاست جدید نوشته‌اند اما هیچ‌وقت به آنها عمل نمی‌شود و فقط همان بخش ساده‌تر تصمیمات اجرا می‌شود.

برای نمونه با اجرای بخشنامه‌های قانون مبارزه با قاچاق كالا، در شهرهای غرب كشور شاهد هستیم شمار زیادی از كسانی كه به كولبری و مشاغل مرتبط با آن اشتغال داشته‌اند اكنون با بیكاری مواجه شده‌اند. این اتفاق نشانه‌ای از اجرای بخش ساده سیاست‌ها و نادیده گرفته شدن سیاست‌های سخت است.

تصمیم دولت برای اجرای قانون مبارزه با قاچاق كالا هر چند در ظاهر مثبت است اما این مثبت بودن زمانی آثارش را نشان می‌دهد كه دولت برای تبعات این تصمیم هم سیاستگذاری مناسب كرده باشد كه در این مورد به نظر می‌رسد این اتفاق نیفتاده است. اگر متوسط بیكاری را در جامعه ایران ١٢,٥ درصد در نظر بگیریم طبیعتا این آمار در شهرها و مناطق مرزی مانند غرب كشور بالاتر است. در واقع مناطقی كه بیشترین میزان بیكاری و كمترین پتانسیل اشتغال را دارند با چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و امنیتی جدید هم مواجه شده‌اند.

به هر حال كولبری موضوع جدیدی نیست و از گذشته دولت‌ها با این مساله و تبعاتش روبرو بوده‌اند. اما از آنجا كه در سیاستگذاری‌ها، مردم به عنوان ذی نفعان اصلی نادیده گرفته می‌شوند؛ متحمل بیشترین آسیب‌ها می‌شوند.

حالا در این شرایط اگر دولت قصد داشته باشد برای بهبود معیشت مردم مناطق مرزی در غرب و جنوب كشور به انجام كارهای «سخت» و «بلندمدت» تن بدهد باید در گام اول در سیاست‌هایش «مردم» را به عنوان ذی‌نفعان اصلی مورد توجه قرار دهد. مثلا در دو، سه سال اخیر بوم گردی در استان‌های جنوبی به عنوان یكی از زمینه‌های مناسب توسعه اقتصادی و تامین معیشت جوامع محلی تبلیغ شده است. استان‌های مرزی غرب كشور هم دارای همین استعداد خدادای هستند اما این تلاش‌ها در صورتی نتیجه بخش خواهند بود كه پیش زمینه‌های لازم آنها رعایت شود.

گام اول آماده‌سازی زیرساخت‌هاست. مثلا ما نمی‌توانیم برای گردشگری غرب كشور تبلیغ كنیم در حالی كه استان‌های غربی دارای جاده‌های نامناسبی هستند و هر سال شمار قابل‌توجهی قربانی می‌گیرند. گام دوم اعتماد‌سازی است.

در واقع مردم جوامع محلی باید به این باور برسند كه قرار است وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها تغییر كند. گام بعدی مشاركت جدی و فعال جامعه محلی در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها است. دولت نباید خودش را سیاستگذار اصلی فرض كند. یا اینكه فقط برای حضور سرمایه‌گذاران بخش غیردولتی مقدمات را فراهم كند. بلكه باید در جریان تصمیم‌گیری‌ها به اهمیت مشاركت فعال جامعه محلی واقف باشد، اگر این اتفاق نیفتاد امكان موفقیت كم می‌شود.

برای افزایش مشاركت مردم باید توانمندسازی و آموزش مردم به روش‌های مختلف مورد توجه قرار گیرد. در حال حاضر مردم یكسری مناطق‌مان را رها كرده‌ایم و اگر هم می‌خواهیم تسهیل‌گری انجام بدهیم این آموزش‌ها به صورت صوری ارایه می‌شوند و به اندازه لازم عمیق و اثربخش نیستند. نهادسازی و شكل‌گیری شبكه‌های ارتباطی مناسب از دیگر اقداماتی است كه می‌تواند به اثربخشی اقدامات برای تحقق اهداف اقتصادهای جایگزین مانند بوم‌گردی كمك كند. اینها جزو كارهای سخت و بلندمدت به شمار می‌رود اگر بنا به تغییر است دولت باید به اینها تن بدهد.

*جامعه‌شناس اقتصادی

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha