سلامت نیوز:ماجرای تكاندهنده اذیت و آزار گروهی دانشآموزان یك دبیرستان پسرانه با تایید و پیگیریهای حقوقی وزارت آموزش و پرورش و دستور موكد مقام معظم رهبری وارد فصل تازهای شده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، شاید پروندهای با این ابعاد سابقه نداشته است؛ پروندهای كه در آن معاون غیررسمی مدرسهای در منطقه ٢ تهران با آزار و اذیت گروهی از دانشآموزان با اعتراض شدید اولیا و شكایت آنها همراه شده است.
در وهله اول وزارت آموزش و پرورش در بیانیهای با تایید اصل واقعه از پیگیری موضوع و طرح شكایت از معاون مدرسه و بررسی ابعاد حادثه با تعیین بازرس ویژه وزیر خبر داد؛ در گام بعدی مقام معظم رهبری طی دستوری به رییس قوه قضاییه خواستار محاكمه عوامل این حادثه و اجرای حدود الهی شد كه این موضوع نشان از حساسیت بالای جامعه نسبت به این واقعه است. هرچند اظهارنظر قطعی درباره علل و عوامل محدثه و همچنین جزییات این حادثه موضوعی است كه باید توسط دادگاه، نهادهای بازرسی و هیاتهای رسیدگی به تخلفات اداری بررسی شود اما دراین خصوص فارغ از رای دادگاه، اگر آسیبشناسی جدی صورت نگیرد و موضوع به مثابه یك «مساله» در بوته نقد قرار نگیرد؛ قطعا تكرار آن خیلی دور از ذهن نیست. ١- در موضوع كودكآزاری، معمولا یك طرف «كودك یا دانشآموز» به عنوان قربانی یا آسیبدیده و طرف دیگر شخص بزرگسال «معلم، مربی مدیر، اقوام و خویشاوندان كودك» به عنوان آسیبرسان است كه با قصد و نیت قبلی عمل میشود كه در بسیاری از موارد قربانی از ترس آبرو یا بروز مشكلات خاص خانوادگی لب به سخن نمیگشاید و در صورت علنی شدن ابعاد آن اثبات حقوقی اصل ماجرا بسیار دشوار است. به دلیل آنكه یكی از مشكلات اساسی كشور ما كمبود قوانین حمایتی از كودكان است. در كشورهای توسعهیافته دولتها و محاكم قضایی درباره جرایم مربوط به كودكان قوانین خاص با مجازاتهای شدید وجود دارد و سرعت رسیدگی در كنار مجازاتهای سنگین راه را برای مقابله جدید با كودكآزاران بسته است؛ لذا در این راستا دولت با هماهنگی قوه قضاییه باید قوانین ویژهای را در دفاع از حقوق كودكان تدوین و تصویب كند. ٢- چه بخواهیم و چه نخواهیم پدیده كودكآزاری درهمه جوامع توسعه یافته در حال توسعه و كمتر توسعه یافته محتمل است و هرازچندگاهی اخبار آن درخروجی تلكسهای خبری جهان خودنمایی میكند؛ موضوعی كه در این جوامع با هم تفاوت دارد چگونگی مواجهه نهاد دولت و دستگاه قضا با مجرمان این نوع حوادث است كه میتواند باعث واكسینه كردن جامعه از آثار اجتماعی و حقوقی كودك آزاری شود. ٣-رسانهها، خانوادهها و نهاد تعلیم و تربیت در كشور، اولین گروههایی هستند كه در جلوگیری از تكرار این حوادث میتوانند نقش اساسی و مهم را ایفا كنند. به عبارت دیگر رسانهها با نشر این نوع اخبار میتوانند مانند یك دماسنج حساسیت افراد جامعه به ویژه خانوادهها را بالا ببرند و از طرف دیگر خانوادهها هم باید بر چگونگی ارتباط فرزندان خود با دوستان، اقوام و حتی مسوولان مدرسه نظارت دقیق و كاملی داشته باشند. باتوجه به پیشینه حادثه دبیرستان غرب تهران، معاون مدرسه از آبان ماه سال ٩٦ و با مقدمهچینیهای خاص و برگزاری اردوهای خارج از مدرسه! زمینه را برای اجرای مقاصد كثیف خود مهیا میكرده است و این موضوع فارغ از دیگر علل آن نشان میدهد كه چنانچه خانوادهها بر نقش نظارتی خود بیشتر همت میگماردند، قطعا آثار مخرب این حادثه شنیع كمتر میبود. ٤- وزارت آموزش و پرورش هم در این خصوص مسوولیتهای فراوانی دارد؛ اولا باید با رصد دقیق جوانب موضوع، نسبت به اطلاعرسانی دقیق و اصولی آن فارغ از علل آن بپردازد تا اركان جامعه و مردم نسبت به منابع خبری اعتماد و اطمینان داشته باشند. در این راستا بیانیه آموزش و پرورش در پذیرش اصل موضوع و تعیین بازرس ویژه برای پیگیری حق خانوادهها و نظام تعلیم و تربیت یك گام رو به جلو است و میتواند بیانگر این موضوع باشد كه آموزش و پرورش به دنبال بررسی همهجانبه این حادثه و ریشهكنی آثار اجتماعی آن است، ثانیا برای ارتقای آگاهی دانشآموزان برنامههای آموزشی ویژهای مانند تربیت جنسی و... متناسب با شرایط سنی دانشآموزان تدوین و اجرا كند به گونهای كه كودكان و دانشآموزان به طور مثال با بیماری پدوفیلیا «بچه بازی» و آثار عینی و اجتماعی آن در افراد مختلف در جامعه آشنا شوند تا در دام افراد مبتلا به این عارضه چه در محیطهای آموزشی، ورزشی، خانوادگی یا درگروه همسالان در محیطهای دور از چشم والدین گرفتار نشوند. ثالثا آموزش و پرورش هم باید در كنار آموزشهای خاص و ویژه به دانشآموزان بر رفتار معلمان، مربیان، مدیران، معاونین و دیگر اركان مدرسه نظارت سازمانیافته مبتنی بر اصول و شرایط خاص داشته باشد به گونهای كه تمام راههایی كه مسوولان مدرسه میتوانند با دانشآموز در یك مكان بسته و دور از دیدگان بقیه دانشآموزان با دیگر عوامل مدرسه قرار بگیرند را ببندد و این قوانین و شرایط را در تابلویی برای استحضار دانشآموزان و اولیای آنان در معرض دید عموم قرار دهد، البته این قوانین نباید به نوعی محدودیت برای معلمان، مدیران و معاونین درستكار و شرافتمند مدارس تلقی شود، به دلیل آنكه این قوانین میتواند سرمایه اجتماعی آنان را در برابر برخی افراد فرصتطلب و معلمنما بیمه كند. ٥- در كشورهای توسعهیافته كودكآزاری در زمره جرایم سنگین به شمار میرود و دادگاهها فارغ از شخصیت اجتماعی كودكآزاری، معلم، مربی، افراد خانواده، دولت، گروه همسالان و... مجازاتهای سنگینی برای مرتكب یا مرتكبین آن درنظر میگیرد.
نظر شما