اگر خلأهای قانونی فاطمه، ام‌البنین و علی‌اکبر؛ کودکان ماهشهری را نادیده می‌گیرد، ما به خوبی یادمان است که چگونه توسط نامادری و پدرشان با چکش و میله داغ شکنجه می‌شدند. حتی یادمان است که چگونه لب‌های فاطمه اسیر چسب حرارتی بود، شکنجه‌هایی که اگر دوباره جزئیات آن را بازگو کنیم، راه به جایی نمی‌برد، چرا که قوانین ناقص ما حامی کودکان نیست و بدتر کودک‌آزاران را گستاخ‌تر می‌کند.

آزادی والدین کودک آزار با یک فیش‌حقوقی! / قوانین ناقص ما حامی کودکان نیست

سلامت نیوز: اگر خلأهای قانونی فاطمه، ام‌البنین و علی‌اکبر؛ کودکان ماهشهری را نادیده می‌گیرد، ما به خوبی یادمان است که چگونه توسط نامادری و پدرشان با چکش و میله داغ شکنجه می‌شدند. حتی یادمان است که چگونه لب‌های فاطمه اسیر چسب حرارتی بود، شکنجه‌هایی که اگر دوباره جزئیات آن را بازگو کنیم، راه به جایی نمی‌برد، چرا که قوانین ناقص ما حامی کودکان نیست و بدتر کودک‌آزاران را گستاخ‌تر می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، فاطمه دانشور، فعال حقوق کودکان و مدیرعامل موسسه خیریه مهرآفرین درباره آخرین وضعیت پرونده کودک‌آزاری‌ در ماهشهر، می‌گوید: ماجرای کودک‌آزاری در ماهشهر بسیار جامعه را تحت تاثیر قرار داد. در این پرونده نامادری و پدر کودک‌آزار با کلی هیاهوی مطبوعاتی بازداشت و سرانجام هفته گذشته با یک فیش حقوقی آزاد شدند. این مساله نشات‌گرفته از ضعف قوانین ما در حوزه کودک‌آزاری است. وقتی قوانین ما ناقص است، کودک‌آزاران با یک فیش حقوقی آزاد می‌شوند. این در حالی است که نامادری و پدر کودک‌آزار در این پرونده به عمو فشار می‌آورند که کودکان را پس بگیرند.

طی سال‌های اخیر زنان هم درگیر اعتیاد شده‌اند. طبیعی است که وقتی مادری معتاد باشد، کودک‌آزاری‌ چند برابر می‌شود. کودک‌آزاری‌هایی که ممکن است عمدی یا سهوی باشند. با توجه به اینکه شما ارتباط تنگاتنگی با پرونده‌های کودک‌آزاری دارید، وضعیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنده چندی پیش گزارشی را در مورد شاخص‌های بهداشت و سلامت در دنیا خواندم. در این گزارش ایران و چند کشور دیگر مقایسه شده بودند. یکی از این شاخص‌ها میزان مرگ و میر کودکان زیر پنج سال و کودکان زیر یک سال بود. متاسفانه میزان این شاخص در ایران در مقایسه با کشورهای همسایه مانند ترکیه و روسیه دو برابر است. بنده با قطعیت می‌توانم بگویم که بخشی از فوت کودکان به‌دلیل کودک‌آزاری‌های ناشی از اعتیاد والدین به‌ویژه مادران است.

با توجه به نکاتی که اشاره کردید فقدان لایحه حمایتی از کودکان نیز مزید بر علت است. این در حالی است که اصلاحات این لایحه هم کارآمد نیست ...

بله، قوانین کافی برای حمایت از کودکان وجود ندارد و لایحه حمایت از کودکان سال‌ها در دست‌اندازهای مجلس گیر افتاده است. با این حال جدیدا خبری خواندم مبنی بر اینکه این لایحه از کمیسیون قضائی مجلس بیرون آمده و می‌خواهد در دستور صحن مجلس قرار گیرد. البته هنوز هم این اتفاق نیفتاده است. حتی وقتی لایحه بازنگری شده را مطالعه کردم، خروجی‌اش پر از نقص بود. در واقع اصلاحات کمیسیون قضائی خیلی به درد ما نمی‌خورد، چون هنوز نمی‌تواند بسیاری از مشکلات حوزه کودکان را رفع کند. برای مثال همچنان نقش سازمان‌های مردم‌نهاد و سمن‌ها در این لایحه نادیده گرفته نشده است. این در حالی است که سمن‌ها زودتر از بقیه در جریان خطرناک‌ترین و شدیدترین کودک‌آزاری‌ها قرار می‌گیرند. از سوی دیگر، والدین معتاد دنبال حقوق کودک نمی‌رود و بحث احقاق حقوق کودکان رها می‌شود. بنابراین یکی از عمده‌ترین ضعف‌های این لایحه این است که هیچ‌جایگاهی برای سمن‌های فعال در حوزه کودکان در نظر نگرفته است. همچنین مددکاران اورژانس اجتماعی قدرت اختیار ندارند و باید برای مداخله در وضعیت کودک‌آزاری‌ها حکم قضائی داشته باشند. از این رو زمان از دست می‌رود و مشکل قبلی همچنان به قوت خود باقی می‌ماند. این در حالی است که مجازات‌های کودک‌آزاران به هیچ‌وجه مناسب نیست و صرفا چند ماه حبس در نظر گرفته شده است که اصلا جنبه بازدارندگی ندارد و در نهایت کودکان به راحتی به کودک‌آزاران برگردانده می‌شوند.

سرانجام پرونده کودک‌آزاری در ماهشهر به کجا رسید؟

ماجرای کودک‌آزاری در ماهشهر جامعه را بسیار تحت تاثیر قرار داد و ملتهب کرد. در این پرونده نامادری و پدر کودک‌آزار با کلی هیاهوی مطبوعاتی بازداشت و سرانجام هفته گذشته با یک فیش حقوقی آزاد شدند. این مساله نشات گرفته از ضعف قوانین ما در حوزه کودک‌آزاری است. وقتی قوانین ما ناقص است، کودک‌آزاران با یک فیش حقوقی آزاد می‌شوند. این در حالی است که نامادری و پدر کودک‌آزار در این پرونده به عموها فشار می‌آورند که کودکان را پس بگیرند. از سوی دیگر، اجازه دفاع به وکیل هم داده نمی‌شود. بنابراین هیچ‌کدام از نواقص در لایحه حقوق کودک پیش‌بینی نشده است و اگر اصلاحات صورت نگیرد، ما دوباره با انواع کودک‌آزاری‌ها روبه‌رو می‌شویم. چرا باید آنقدر قوانین ما ضعیف باشد که با این درجه از کودک‌آزاری حبس کودک‌آزاران به یک ماه هم نرسد و با یک فیش حقوقی آزاد شوند؟ وقتی قانونی نباشد و وکیل کاری از دستش برنیاید، چگونه می‌توان از کودکان آسیب‌دیده دفاع کرد؟ اگر تاکنون توانسته‌ایم برخی کودک‌آزاری‌ها را کنترل کنیم به‌دلیل این بوده که جامعه در جریان قرار گرفته و حمایت اجتماعی اتفاق افتاده است. این در حالی است که بسیاری از کودک‌آزاری‌ها رسانه‌ای نمی‌شوند.

نگار چطور؟ دختر معلولی که پدرش با قمه به او حمله کرد؛ اکنون در چه وضعیتی قرار داد؟

نگار هم وضعیت نگران‌کننده‌ای دارد. با شرایطی که ما از خانواده می‌بینیم، هیچ‌بعید نیست که پدر آزاد شود و دوباره کودک به کودک‌آزار بازگردد. همه این مشکلات ضعف در قوانین است که بعد از سال‌ها منجر به خروج لایحه‌ای شده که همچنان پر از نقص است.

برای افرادی که اقدام به انتشار گزارش کودک‌آزاری‌ها می‌کنند، جرم در نظر گرفته شده است. این در حالی است که با حمایت‌های اجتماعی می‌توان جلوی کودک‌آزاری‌های بعدی را گرفت. دیدگاه شما در این باره چگونه است؟

در اصلاحیه لایحه حمایت از حقوق کودکان یک بند متاثرکننده اضافه شده و آن هم این است که هر فردی اقدام به انتشار گزارش‌های کودک‌آزاری کند، برایش جرم در نظر گرفته می‌شود. بسیار تاسف‌انگیز است. به جای اینکه برای کودک‌آزاران مجازات در نظر بگیرند، برای افرادی که اخبار کودک‌آزاری را منتشر می‌کنند، مجازات در نظر گرفته‌اند. این یعنی پنهان کردن کودک‌آزاری‌ها و جلوگیری از حمایت‌های اجتماعی. وقتی قانون ضعف دارد، مردم دنبال این هستند که از حمایت‌های اجتماعی برخوردار شوند تا تحت فشار افکار عمومی قضات برخی رای‌ها را صادر کنند. با گذاشتن چنین بندی در لایحه حمایت از حقوق کودکان، جلوی حمایت‌های اجتماعی از کودکان قربانی را می‌گیریم.

عوامل فرهنگی موجب عدم افشاگری کودک‌آزاری‌های جنسی شده و با پنهان‌کاری صرفا صورت مساله پاک می‌شود. آیا وقت آن نرسیده که با این حجم از کودک‌آزاری‌ها فضا را برای بازگو کردن آزارهای جنسی کودکان باز کنیم؟

پنهان‌کاری در مورد آزارهای جنسی کودکان فرهنگ جامعه است. در واقع بیان آزارهای جنسی قباحت محسوب شده و خانواده‌ها آن را مطرح نمی‌کنند. لازم است در این راستا فرهنگسازی شود. بهترین مثال درباره این مساله ماجرای بهار در خمینی‌شهر است. واکنش‌ها در مورد این پرونده زشت و زننده بود. چنین برخوردهایی باعث می‌شود که خانواده‌ها از علنی کردن برخی موضوعات به‌ویژه در پرونده‌های کودک‌آزاری وحشت کنند، چراکه معمولا در پرونده‌های کودک‌آزاری رسانه‌ای شده خانواده‌ها به شدت تحت فشار روانی از سمت دستگاه‌ها عمدتا دستگاه قضا هستند که مجبورند یا سکوت کنند یا حرفشان را پس بگیرند. چنین فشاری که متاسفانه وجود دارد موجب می‌شود خانواده‌ها جرأت بیان مشکلاتشان را نداشته باشند. به‌ویژه بیان آزار جنسی کودکان در شهرستان‌ها. آن‌چنان که مسئولان و مقامات شهرستان‌ها تصور می‌کنند که گفتن این رویدادها و اتفاقات اعتبار شهرشان را مخدوش می‌کند. به این دلیل هم صورت مساله را پاک کرده و انکار می‌کنند و هم فشار مضاعفی را به خانواده قربانی وارد می‌کنند. طبیعی است تا زمانی که این شرایط وجود دارد خانواده‌ها مسائل‌شان را بیان نمی‌کنند. البته دنیای مجازی و تکنولوژی جدید جلوی پنهانکاری را گرفته و بالاخره پرونده کودک‌آزاری‌ها آشکار می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha