سلامت نیوز:معضلات و نابسامانیهای محیط زیست و بحرانها را بیشتر ایرانیان كه به این امور توجه دارند میدانند، از ایشان و مدیران منصوبشان انتظار میرود راهحل ارایه كنند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ،سازمان محیط زیست ایران با تشكیلات عریض و طویل و صدها كارمند و مدیر ستادی، فاقد بازوی اجرایی یعنی محیطبان به تعداد كافی است. به عنوان نمونه در محوطهای به مساحت هزاران هكتار در غرب كشور كه زیستگاه گونههای مختلف جانوری است، كل منطقه فقط با یك محیطبان حفاظت میشود! تصور كنید،
این محیطبان محترم و زحمتكش تا چه میزان توان كنترل منطقه را دارد؟ سازمان توان پرداخت- یا قصد پرداخت؟- حقوق همان یك محیطبان را هم ندارد و حقوق ماهیانه ۵۰۰ هزار تومان او ماهها عقب میافتد! آیا این مشكل مربوط به نبود بودجه است یا به دلیل عدم توازن و مدیریت و تدبیر در توزیع آن؟ هزینههای لابد میلیاردی ستادی سازمان كجا و حقوق اندك محیطبانان زحمتكش كجا؟
برای یكی از ادارات محیط زیست غرب كشور تعداد ۳۰ نفر پرسنل در چارت سازمانی پیش بینی شده است، اما اكنون این اداره با یك دهم افراد مورد نیاز، یعنی فقط با سه نفر اداره میشود! چگونه ممكن است این سه نفر بتوانند دهها امر محوله و لازم را برای مدیریت منطقه انجام دهند.
جمعآوری اطلاعات درباره جمعیت گونههای گیاهی و جانوری، كاستی و افزایش آنها، كمآبی و پرآبی منطقه، وضعیت پوشش گیاهی، جلوگیری از شكار غیرمجاز و قاچاق چوب و … كاری است كه از عهده تنها سه نفر برآید؟بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی ایران به دلیل كشتار غیرقانونی و از بین رفتن زیستگاههای طبیعی توسط سودجویان، منقرض شده یا در معرض نابودی قرار دارند.
در دسترس بودن اطلاعات جمعیتی جانوران، سرشماری و نشانهگذاری حیوانات كار بسیار لازمی است كه بر اساس این آمار میتوان برای حفظ موجودات زنده و تعادل اكوسیستم برنامهریزی كرد.
اما متاسفانه آخرین آمار سازمان محیط زیست از سرشماری جانوران مربوط به سال ۱۳۹۴ است! (خبر باشگاه خبرنگاران جوان از كنفرانس مطبوعاتی آقای ظهرابیان معاون سازمان- ۲۳ خرداد ۱۳۹۷) بر مبنای همین آمار قدیمی و با استدلال سراپا غلط حفاظت از مراتع، در چند ماه گذشته سازمان شروع به صدور مجوزهای شكار كرده است! صدور مجوز شكار در كشورهایی مانند استرالیا كه اولا با جمعیت بسیار زیاد گونههای جانوری روبه روست، معمول است.
ثانیا آن كشورها با معضلی به نام شكار قاچاق و غیرقانونی درگیر نیستند و ثالثا كار سرشماری و نشانهگذاری جانوران به طور دایم انجام میشود و اطلاعات دقیق و به روزی از رفتارهای جمعیتی آنها وجود دارد. زیستگاههای ایران هرگز با جمعیتهای عظیم جانوری مواجه نیست.
ممكن است در زیستگاهی ۲۰۰ آهو زندگی كنند و حالا جمعیت آنها به ۲۱۰ راس افزایش یافته! سازمان برای آن ۱۰ راسِ «زیادی» مجوز شكار صادر كرده در حالی كه میداند آمار شكار غیرقانونی سالانه در همان منطقه بسیار بیشتر از ۱۰ راس است! از جمع مجوزهای صادر شده برای شكارچیان داخلی و خارجی مبلغ یك میلیارد و دویست میلیون تومان عاید شده است! از این مبلغ ناچیز نیمی را به حفاظت از تنوع زیستی و نیمی را به جوامع محلی(؟) اختصاص خواهند داد! حقیقتا حیات وحش ایران را به قیمتی ناچیز فروختهاند و مجوز كشتار صادر كردهاند. مسوول محترم برای توجیه عمل سازمان خود،
از آیات و روایات نیز استفاده میكند و میگوید: «در آیات و احادیث متعدد به ناپسند بودن شكار حیات وحش اشاره شده است و سازمان محیط زیست نه برای تفكیك حیات وحش، بلكه برای كنترل جمعیت حیات وحش این مجوزها را صادر میكند و مطالعات و جمعآوری علمی نیز در خصوص این موضوعات به طور دقیق انجام میشود.» و وعده میدهد كه «چون سازمان مقید به عمل به شرع است حتما نظر مقام معظم رهبری را نیز جویا خواهد شد.» بعد از آنكه مجوزها را صادر كردهاند و جانوران هم كشته شدهاند، قرار است كه نظر معظم له پرسیده شود.
مواضع مقام معظم رهبری درباره حفاظت از محیط زیست طی این سالها روشن است. ایشان همواره بر حفظ و حراست از گونههای گیاهی و جانوری كشور تاكید و نابودی و كشتار آنها را شدیدا نهی فرمودهاند، كافی است نگاهی به فهرست سخنان ایشان در این موضوع و در مناسبتهای مختلف بیفكنید.
آیا راهحل دیگری برای برداشتن «فشار»- به قول مسوولان سازمان- از روی چراگاهها نیست؟ نمیتوان به جای كشتار همین تعداد اندك جانوران باقی مانده، علوفه و آب در زیستگاههای آنها گذاشت؟ با وجود خشكسالی و كمبود مراتع، دیگر نمیتوان انتظار داشت جانوران به صورت طبیعی و روال معمول از منابع همیشگی تغذیه كنند و قطعا نیاز به كمك انسانها دارند.
اطلاعرسانی و مشاركت دادن مردم در حفاظت از منابع و ثروتهای طبیعی و جانداران ایران، راهحل فائق آمدن بر بسیاری از مشكلات زیست محیطی است. نمونههای فراوانی در پیشقدم شدن مردم در این امر میتوان یافت. همین امروز صدها نفر آمادهاند تا هزینههای برپایی آبشخور و مكانهایی برای تغذیه جانوران گرسنه را تامین و در آن مشاركت كنند.
مشاركت دادن مردم در امر حفاظت از محیط زیست و برانگیختن حس مالكیت در آنها با نگاه مسوولان این سازمان به ویژه سلوك رییس محترم آن فاصله دارد. امید است كه مدیران این سازمان به جای نگاه از بالا به پایین و اداری به امر خطیر محیط زیست ایران، با مردم ارتباط بیشتری پیدا كنند و فارغ از قید و بندهای بوروكراتیك دست یاری به سوی آنها دراز كنند. تردیدی نیست كه اگر از مردم برای مشاركت در حفظ زیستگاهها و جانداران آن دعوت شود،
آنها با تمام توان یاری رسان خواهند بود. جشنهای متعدد و خودجوشی كه در نقاط مختلف كشور برگزار میشود و شكارچیان به نشانه توبه و پشیمانی تفنگهای خود را میشكنند ببینید، آنها با رسیدن به فهم عمیق از ثروتهای ملی كشورشان و ارزشمند بودن گونههای جانوری خود به خود دست از شكار میكشند.
محیط زیست سرمایه و ثروت ملی و متعلق به تكتك ایرانیان است و مدیران و كارمندان و محیطبانان از محل بودجه عمومی كشور مزد میگیرند تا به كار حفاظت از آنها مشغول باشند و لازم است برای تمامی تصمیمات خود دلایل متقن علمی داشته باشند.
نظر شما