آمار رسمی می‌گوید نرخ تورم ۹درصد است اما کف بازار چیز دیگری می‌گوید درام قصه اینجاست که افزایش حقوق معلمان از همان تورم رسمی هم کمتر است.

حقوق معلمان به گرد پای تورم نمی‌رسد

سلامت نیوز : آمار رسمی می‌گوید نرخ تورم ۹درصد است اما کف بازار چیز دیگری می‌گوید درام قصه اینجاست که افزایش حقوق معلمان از همان تورم رسمی هم کمتر است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرهیختگان ،چند‌سالی بود به مدرسه دوران دبیرستانم سر نزده بودم. سال‌های اول قبولی در دانشگاه، از طرف مدرسه دعوت می‌شدیم تا برای دانش‌آموزان از رمز موفقیتی که نیست بگوییم و دلتنگ خاطرات دبیرستان هم می‌شدیم به آن جا سر می‌زدیم. اما چند‌سالی که گذشت دغدغه‌ها و مشغله‌های من زیاد شد و عوامل مدرسه هم پیر و بازنشسته شدند یا از آنجا رفتند. 

خلاصه با هر مشقتی بود، در بازگشت دوباره به دبیرستان برای سرکشی و تکمیل گزارشم یک‌نفر آشنا پیدا کردم که با کلی سرنخ و نشانی مرا بشناسد.

از خاطرات آن‌روزها که گذشتیم، حالا مرا خوب شناخته بود. سراغ سوال اصلی رفتم و این سوال را که در ادامه هم تکرار می‌کنم از او پرسیدم. «این تعطیلی تابستون‌ها خیلی به نفعتونه، سه ماه کاری نمی‌کنید و حقوق می‌گیرید، خوبه؟»

من قصدم از سوال زمینه‌سازی برای شنیدن درددل‌ها بود که خیلی زود میسر شد. یک‌نگاه به پنکه بالای سرش انداختم. او که  دکمه بالای پیراهنش را از گرما باز کرده ‌بود و با برگه چرک‌نویس روی میز خودش را باد می‌زد، گفت: «40-30 نفر دانش‌آموز، آدم، بچه،40-30 تا فکر و روان و هوش متفاوت تو یک‌کلاس و یک‌معلم تنها.

یک‌معلم که باید قبل از هر کاری، هر درسی و هر آموزه‌ای با این 40-30 نفر ارتباط بگیره. هنوز خودت هم زیاد بزرگ نشدی و خوب می‌فهمی چی می‌گم. هر کدوم از این بچه‌ها یک‌سبک زندگی و اخلاقی دارند و این یعنی یکی از ابتدایی‌ترین سختی‌هایی که یک‌معلم باهاش درگیره.»  من منتظر جواب سوالم بودم ولی این حاشیه‌ها و مقدمه‌ها جذاب بود و هم حوصله‌ام را سرنبرده بود.

ادامه داد: «با خیلی از بچه‌ها باید دعوا کرد تا موضوعی رو بفهمند، بحث و جدل کرد تا موضوعی رو متوجه بشند. تجربه‌ها رو باید بهشون منتقل کرد، اگر متوجه بشند و باید بهشون درس داد تا رشد کنند. اینها سوای اینکه سختی داره، از جایگاه خاص معلم و آموزگارهاست.»

صحبت‌ها طول کشیده بود انگار که فهمیده باشد بی‌حوصله شدم، بلند شد و جلوی پنکه ایستاد. کاغذ جوابگوی باد زدن نبود، پنکه هم بیشتر از اینکه خنک کند، سروصدا می‌کرد و روی اعصاب بود.  پوشه نصفه‌ای را برداشت و تند‌تر از قبل خودش را باد ‌زد.

من هم از رفتارهای او خیلی گرمم شده بود و مجبور شدم تکه‌ای پوشه نارنجی‌رنگ بردارم و خودم را باد بزنم. رو به پنکه ایستاده بود اما نه آنقدر نزدیک که صدایش بریده‌بریده بشود و جواب سوالم را داد: «چیزهایی که برایت تعریف کردم، یک درصد از تمام مشقت‌هایی است که ما تحمل می‌کنیم. این پنکه رو می‌بینی؟ جای عرق روی لباسم رو چی؟ اینها یعنی اینکه ما اصلا دنبال کار‌نکردن نیستیم.

همه این سختی‌ها به علاوه سختی‌هایی که برای رسیدن به این جایگاه تحمل می‌کنیم و سختی‌هایی که من نگفتم می‌تونه بهت این رو بفهمونه که ما دنبال کارنکردن نیستیم.

همین الان که من و تو حرف می‌زنیم اگر قانون عوض بشه و بگند تابستون‌ها باید بیایید سرکار، ما مشکلی نداریم. اما تو چرخی بزن و به حرارت بدنت هم توجه‌ کن. ما هیچ، بچه‌های مردم می‌تونند تو این جهنم درس بخونند؟ من که هستم، چندمعلم‌ دیگه هم هستند که می‌آیند تو تابستون و کمک هم می‌کنند اما واقعا نمیشه، همه جای دنیا هم رویه به همین صورته که معلم‌ها تعطیلات دارند اما اگر زیرساخت باشه، حاضرم تابستون‌ها کار کنم،

مثل الان که اینجا می‌پزم ولی خب مجبورم که کار کنم. حرفش درست بود، نه اینکه دلم سوخته باشد، وقتی بیرون آمدم و یک بطری بزرگ آب معدنی را یک نفس سر کشیدم فهمیدم که حق دارد. اگر روزی انقدر آب هم بخورد دچار مشکل می‌شود چه برسد به اینکه آن همه فعالیت بکند و چشم امیدش به پنکه باشد که فقط سروصدا می‌کند.

  قبل از خروج شماره چند نفر از همکارانش را گرفته بودم. بیست و چندسالی سابقه داشت. از همه جای کشور معلم می‌شناخت و با درد همه هم آشنا بود. پرونده دیدار من با او و درودیوار مدرسه قدیمی هم بسته شد تا شاید خیلی بعدتر دوباره به آن جا سر بزنم.

 
افزایش حقوق معلمان کمتر از سایرین

بعد از روایت میدانی و گفت‌وگوی تلفنی با این طبقه محترم و زحمتکش نگاهی به اتفاقات چند وقت اخیر و بیان آن چیزی که باعث ایجاد چنین وضعیتی شده است مهم می‌نماید. در تعریف ماجرا باید ابتدا به زمان اعلام احکام کارگزینی معلمان که هرساله اواخر فروردین بود اشاره کرد.

موضوعی که امسال برخلاف سال‌های پیش تقریبا دوهفته پیش مشخص شد و علی رغم خوف و رجایی که معلمان را در این ایام دربر گرفته بود کمافی السابق باعث بهت و حیرت آنها شد و این بار معلمان در برابر رشد تورم و رشد فشارهای مختلف و متعدد زندگی با یک افزایش حداقلی 6 تا 10 درصدی در حقوق‌های خود مواجه بودند.

  یک جست‌وجو میان گروه‌هایی که در شبکه‌های مجازی و از سوی فعالین صنفی این حوزه ایجاد شده است و در راستای مطالبه گری برای آنها فعالیت می‌کند می‌تواند این گزاره را تقویت کند که ین مشکل دیگر به سادگی گذشته نیست و بروز تجمعات همچون گذشته که از قزوین آغاز شده است هم تایید‌کننده همین ادعاست که باید به این طبقه توجه شود.  اعتراض معلمان به احکامی که در آنها افزایش حقوق 6 تا 10 درصدی برای آنها پیش‌بینی شده است از چند منظر قابل بررسی است.

 

ابتدا قیاس دریافتی‌ها با اعمال این افزایش حقوق با میزان تورم موجود در جامعه نشان از فاصله زیاد این دو مولفه از یکدیگر دارد درصورتی که طبیعی آن است که افزایش حقوق بتواند فشار ناشی از تورم را پوشش و آن را خنثی کند در صورتی که با افزایش 6 تا 10 درصدی این اتفاق به هیچ شکل میسر نخواهد شد. برای روشن‌تر شدن موضوع به جدول رشد نرخ تورم در ده سال اخیر و درصد افزایش حقوق معلمان نگاه کنید.

وضعیت بد معیشتی بر روان معلمان اثر سوء می‌گذارد

تلفن را برداشتم و زنگ زدم، معلمی بود که اطراف شهر تهران تدریس می‌کرد. سلام را گفت اما بعدش با یک صدای خیلی بلند به سر یک نفر گفت: « صدبار بهت گفتم تو اون زونکن نذار، چرا هیچی بلد نیستی، اه» و صحبتش را با من از سر گرفت. این صدای بلند و نهیبی که احتمالا به سر یکی از بچه‌های داخل مدرسه یا کارمندان مدرسه زد مرا یاد چند سال پیش انداخت. وقتی که با یکی از معلمان در یک گعده سه چهار نفره نشسته بودیم و از سختی‌ها می‌گفت. یکی از دوستانم علاقه زیادی داشت که معلم بشود.

اما وقتی برای مشاوره و راهنمایی به معلمان خودمان مراجعه می‌کرد با چند صحبت و حرف خاص مواجه می‌شد. می گفتند که « این کار اصلا آینده نداره، نه حقوق داری نه جایگاه خاصی، معلمی خوبه، خیلی‌ها از روی علاقه اومدیم اما خب وضعمون رو که می‌بینی، حتی بعضی مواقع که سرشما‌ها فریاد می‌زنم به خاطر عصبیت‌هاییه که برای حقوق کم و شرمندگی تو خونه و جلو زن و بچم ایجاد میشه.» یا می‌گفتند: «معلمی این‌طوری به‌درد نمی‌خوره،

برو معلم کنکور شو، یک بچه‌ای که با درس دادن ما به جایی رسید الان داره بدون هیچ مجوز و مدرک خاصی تو این آموزشگاه‌ها درس میده و ساعتی خیلی تومن پول درمیاره» و این‌طور حرف ها. همه این‌ها در چند لحظه برای من مرور شد و گفت‌وگو را با آن معلم ادامه دادم. از وضعیت حقوق و معیشت پرسیدم و خودش که انگار در جریان تمام ماجرا بود به بحث افزایش حقوق‌ها اشاره کرد و گفت: «افزایش حقوق‌های امسال رو اعلام کردن، شما فقط یک قیاس بین درصد افزایش حقوق‌های ما و تورم بنداز.

ببین میشه زندگی کرد؟ من 28 سال است که معلم هستم. از روز اولی که معلم شدم تا امروز همیشه تو معیشتم مشکل داشتم. تقریبا همه مشاغل افزایش حقوقشون بیشتر از ما بوده، هم باید با این تبعیض عصبی باشیم هم با این افزایش کم حقوق ها. این بحث امروز و دیروز نیست، بیست و اندی ساله که همه معلم‌ها به قوانینی که تصویب شده و حقوق و مزایایی که براشون در نظر گرفتن اعتراض دارن اما اتفاقی نیفتاده.» 

صحبتمان کمی ادامه پیدا کرد و بحث فیش حقوقی و اینها شد و بعدهم تمام، به چند نفر دیگر از چند مدرسه دیگر هم زنگ زدم، معلم‌های خانم حتی نگران آقایان بودند که با این وضع حقوق و مزایا چطور خانواده را می‌گردانند و خلاصه خیلی از این‌طور حرف‌ها را شنیدم. همه از قوانین و لوایحی که تصویب شده بود گلایه داشتند و مشکل‌شان را خیلی ریشه دار‌تر از امسال و هرسال دیگری می‌دانستند. علت سروصدای بیشتر امسالشان هم که مشخص است، وضعیت ملتهب‌تر اقتصادی و تاثیرات دلار در معیشت و این موضوعات که حسابی در تنگنا قرارشان داده است.

افزایش حقوق به اندازه میزان تورم به معنی رشد سطح زندگی نیست

بر فرض صحت آمار اعلام شده از سوی سایت بانک مرکزی در ارتباط با تورم در هر سال، نکته قابل ذکر این است که اگر افزایش حقوق معادل تورم باشد معنای آن ثابت ماندن سطح زندگی حقوق بگیران است. حال نگاهی اجمالی به درصد افزایش حقوق معلمان نشان می‌دهد که آنها به جز برخی سال‌ها غالبا کمتر از تورم موجود در جامعه دریافتی داشته‌اند و به دیگر تعریف از حد ثابت سطح زندگی خود نسبت به گذشته هم عقب‌تر رفته‌اند.

از دیگر جهت نیز با در نظر گرفتن تورم سال 97 به میزانی حدود ۹  درصد و جمع آن با اعداد ده سال گذشته میزان تورم ۴. ۱۹۰ بوده است در حالی که جمع درصد‌های افزایش حقوق معلمان ۶. 143 است واین خود مبین آن است که نه‌تنها هر سال با نرخ تورم حقوق‌ها افزایش نداشته بلکه کمبودهایی نیز در قیاس با نسبت کلی وجود دارد.

  در سال 1397 به این موضوع هم می‌توان اشاره کرد که در اعلام هرساله ضریب ریالی حقوق کارمندان و شاغلان توسط هیات دولت، اردیبهشت امسال ضریب حقوقی برای سال 97 عدد 1797 بوده است که در قیاس با سال 96 که 1695 بود، نشان از رشد 6 درصدی دارد اما این موضوع را وقتی در کنار رشد سال 96 به نسبت سال 95 قرار می‌دهیم به رشد 10 درصدی می‌رسیم که مبین این موضوع است که در سال 97 به نسبت 96 ما 4 درصد کاهش رشد داشته‌ایم.

این میزان حقوق معلمان بی‌عدالتی است

زمزمه‌هایی برای تجمع گسترده توسط فرهنگیان به‌خصوص در فضای مجازی و البته تجمعاتی نظیر آنچه در قزوین ایجاد شد، برای اعتراض به افزایش اندک حقوق‌ها و بی‌عدالتی در پرداختی به معلمان در قیاس با سایر کارمندان، بیمه ناکارآمد فرهنگیان و عدم‌پرداخت سهم بیمه دولت از ابتدای سال جاری، عدم‌پرداخت پاداش بازنشستگان 96، حذف ضریب حقوقی سختی‌کار معلمان، مدیران، معاونان مدارس و کارمندان اداری و...

گوشه‌ای از مطالبات فرهنگیانی است که حالا در تابستان و روزهای دور از مدرسه، در محافل واقعی و مجازی مطرح می‌شود و برخی معلمان با پاره‌کردن فیش‌های حقوقی خود، ذیل کمپین و گروه در حال گسترش مطالبات‌شان هستند تا با بی‌عدالتی‌های موجود مبارزه کنند.  در ارتباط با اعتراضات و کنش‌های اخیر فرهنگیان جعفر ابراهیمی،

فعال صنفی معلمان و بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان سراسر کشور در گفت‌وگو با رسانه‌ها خاطرنشان کرد: «احکام کارگزینی معلمان که نشان‌دهنده میزان حقوق و مزایای معلمان است و باید در فروردین ماه مشخص شود، دو هفته پیش صادر شد و متاسفانه معلمان را با بهت و حیرت مواجه کرد.

براساس این احکام، حقوق معلمان بین 6 تا 10 درصد افزایش پیدا کرده بود که اصلا با نرخ تورم و گرانی‌های اخیر تناسب و هم‌خوانی ندارد. دیدن این احکام، معلمان را بسیار ناراحت کرده است. وقتی خط‌فقر رقمی بالای چهار میلیون‌تومان است، بی‌عدالتی است که حقوق معلم زیر دو میلیون‌تومان باشد. این سیاست‌ها باعث ‌می‌شود،

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha