انتقال آب و سدسازی روی سرشاخه‌های كارون، قصه امروز نیست بلكه سال‌هاست این پروژه‌ها در سكوت مسئولان اجرا می‌شوند در كوهرنگ 3 درحدود 60 هزار هكتار از حوزه كارون جدا شده و به حوزه زاینده رود اضافه شد؛ این كاهش آب تاثیرات مخربی بر كارون گذاشته است در آن زمان قرار بود 800 میلیون متر مكعب آب را از بهشت‌‌آباد به اصفهان، یزد و كرمان انتقال دهند اما اجرای این پروژه با خشكسالی در كشور همزمان شد اداره آب منطقه‌ای چهار محال و بختیاری برآوردی انجام داده و اعلام كرده كه ظرفیت بهشت‌آباد كمتر از 240 میلیون متر مكعب است

کابوس سدی جدید در کوهرنگ

سلامت نیوز:انتقال آب و سدسازی روی سرشاخه‌های كارون، قصه امروز نیست بلكه سال‌هاست این پروژه‌ها در سكوت مسئولان اجرا می‌شوند
در كوهرنگ 3 درحدود 60 هزار هكتار از حوزه كارون جدا شده و به حوزه زاینده رود اضافه شد؛ این كاهش آب تاثیرات مخربی بر كارون گذاشته است
در آن زمان قرار بود 800 میلیون متر مكعب آب را از بهشت‌‌آباد به اصفهان، یزد و كرمان انتقال دهند اما اجرای این پروژه با خشكسالی در كشور همزمان شد اداره آب منطقه‌ای چهار محال و بختیاری برآوردی انجام داده و اعلام كرده كه ظرفیت بهشت‌آباد كمتر از 240 میلیون متر مكعب است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ،كوهرنگ؛ همچون جواهری بر بام این سرزمین با چشمه‌ها، رودخانه‌ها در مخمل سبز ایران (زاگرس) می‌درخشید اما این روزها كم‌فروغ شده است، بیابان‌هایی با ترك‌های عمیق همانند كویر، آنچنان جای چشمه‌ها و رودخانه‌های خروشان را گرفته‌‌اند كه گویی هیچ‌گاه كوهرنگ به سرزمین چشمه مشهور نبوده است. بیش از نیم‌ قرن است كه تن كوهرنگ زخمی پروژه‌های انتقال آب و سدسازی شده است. 60 سال گذشته، نخستین كلنگ انتقال آب در كوهرنگ به زمین زده شد، آن زمان تصور آنكه چند دهه بعد كوهرنگ با خشكسالی دست و پنجه نرم كند؛ بسیار سخت و شاید غیرممكن بود اما هم‌اكنون عطش كوهرنگ، دل هر دوستدار ایران را به‌درد ‌آورده است.

بحران آبی و خشكسالی، امنیت ملی كشور را نشانه رفته است. درگیری كشاورزان اصفهانی در ورزنه با نیروهای انتظامی و اعتراض و درگیری مردم خوزستان به‌دلیل كمبود آب شرب با نیروهای نظامی، گواه روشنی بر این مساله است.

در روزگاری كه حال محیط زیست كشور ناخوش است و هر روز اخبار ناگواری از خشكسالی در كشور منتشر می‌شود؛ عملكرد مسئولان نیز بر این اخبار ناگوار دامن می‌زند و اوضاع را وخیم‌تر می‌كند. چندی پیش وزیر نیرو، از طرح‌های سازگارى ایران با كم‌آبى سخن گفته بود. رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز از بحران آبی كه تمدن چند هزار ساله ایران زمین را خطر می‌اندازد، گفته بود. وزیر نیرو و رییس سازمان حفاظت محیط زیست هر دو از بحران آبی پیش روی ایران ابراز نگرانی كرده بودند.

اما به‌نظر می‌رسد این دو مسئول كشوری تنها به ابراز نگرانی بسنده كرده‌اند و در عمل همان شیوه گذشته را در پیش گرفته‌اند. براساس استانداردهای جهانی هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع آب تجدید‌شونده را استفاده کند، وارد بحران آب می‌شود، در حالی که در ایران حدود ۷۲ درصد از منابع آب تجدید شونده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب از دست‌رفته در آب‌های زیرزمینی را تا حداکثر ۲۵درصد احیا کند و برگرداند، اما وزارت نیرو تنها به اجرای کارهای سخت‌افزاری مثل سدسازی علاقه‌مند است، نکته جالب توجه اینجاست که سدسازی تکنولوژی منسوخ‌شده‌ای است که یکی از دلایل اصلی کاهش منابع آبی و بحران آب در دنیا شناخته شده است. تكنولوژی‌ای كه رضا اردكانیان به‌عنوان وزیر نیرو همچنان به‌دنبال اجرای آن است. یك بام و دو هوای عیسی كلانتری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز تمام شدنی نیست، او در مصاحبه‌ای از اتمام منابع آبی تا 50 سال آینده خبر داده بود. این درحالی است كه در یك سال مدیریت او بر پردیسان، با تعداد بسیاری از پروژه‌های ضد محیط زیستی موافقت شده است.

خبری كه هفته گذشته موجب شوك جامعه محیط زیست كشور شد، تخصیص 34 میلیارد تومان بودجه توسط استانداری اصفهان به سدکوهرنگ 3 بود. سال 95 بود كه اعتراض‌های گسترده‌ای به این پروژه به‌دلیل بحران آبی و خشكسالی صورت گرفت؛ پس از این اعتراض‌ها مسئولان قوه قضاییه و سازمان محیط زیست به پرونده ورود كردند و در آن زمان اداره كل محیط زیست استان چهار محال و بختیاری به‌دلیل عدم اجرای تعهدات وزارت نیرو در قبال این پروژه، مجوز آن را باطل اعلام كرد اما هم‌اكنون پس از گذشت دو سال خبرهایی از اختصاص اعتبار برای احداث سد كوهرنگ3 به‌گوش می‌رسد.

سریال تكراری سدهای كوهرنگ

انتقال آب و سدسازی روی سرشاخه‌های كارون در چهار محال و بختیاری، قصه امروز نیست بلكه سال‌هاست این پروژه‌ها در سكوت مسئولان اجرا می‌شوند و تیشه به ریشه محیط زیست كشور زده‌اند. هومان خاك‌پور، فعال محیط زیست به «قانون» درباره تاریخچه پروژه‌های انتقال آب و سدسازی در استان چهارمحال بختیاری می‌گوید:« زردكوه یكی از مهم‌ترین رشته‌كوه‌های منطقه زاگرس است كه اهمیت آن در تولید حجم بالای آب است. در شرایط نرمال، بارندگی كوهرنگ 1400میلی‌متر در سال بوده است. این منطقه دارای یخچال‌های برفی طبیعی بوده و آب در تمام فصل‌های سال در آن جریان دارد اما آب كوهرنگ به‌صورت طبیعی به دو حوزه آبریز كارون و زاینده رود وارد می‌شود؛ البته بخش بزرگی از آن به كارون اختصاص داشته است. سهم زاینده‌رود حدود 800 میلیون متر مكعب آب در سال بود. و سهم كارون نیز 5 میلیارد متر مكعت بود.

اما در حدود 60 سال گذشته انتقال آب از زردكوه به زاینده رود آغاز شد. نخستین پروژه انتقال آب با هدف تامین آب شرب و بخش كشاروزی به‌نام كوهرنگ یك اجرا شد. به دنبال آن در دهه 60 كوهرنگ 2 با هدف تامین آب صنایع آب‌بری همانند فولاد و توسعه كشاورزی اجرا شد. تونل سوم كوهرنگ در سال 75 آغاز شد و در حال حاضر تونل آن تكمیل شده است و در مرحله ساخت سد قرار دارد. باید سد ساخته شود تا آب را به داخل تونل هدایت و انتقال دهد اما سد كوهرنگ3 نیز تاكنون به‌دلیل كمبود اعتبار و اعتراض‌های مدنی ساخته نشده است اما هم‌اكنون جلوی رودخانه را بسته‌اند و از طریق پمپاژ، آب را به داخل تونل انتقال می‌دهند».

بهشت‌آبادی كه جهنم شد!

یکی از این پروژه‌های انتقال آب، بهشت‌آباد از چهارمحال‌وبختیاری به اصفهان است؛ پروژه‌ای که در مقطعی سازمان محیط زیست خبر توقف آن را داده بود اما بهشت‌آباد همچنان در حال اجر است.خاك‌پور در این‌باره می‌گوید:«رودخانه بهشت‌آباد یكی از سرشاخه‌های اصلی زردكوه است كه وارد دریاچه سد كارون چهار می‌شود. پروژه بهشت‌‌آباد براساس آمار بارندگی در ترسالی برنامه‌ریزی شده بود. در آن زمان قرار بود 800 میلیون متر مكعب آب را از بهشت‌‌آباد به اصفهان، یزد و كرمان انتقال دهند اما اجرای این پروژه با خشكسالی در كشور همزمان شد. وزارت نیرو متوجه شد كه این ظرفیت‌ها برای دوره ترسالی بوده و در حال حاضر چنین آبی در بهشت‌آباد وجود ندارد؛ به همین دلیل این ظرفیت‌ها بازنگری شد و براساس آمار جدید باید 580 میلیون متر مكعب آب از این رودخانه انتقال یابد.

در این تقسیم‌بندی در حدو 180 میلیون متر مكعب برای كرمان و 150 میلیون متر مكعب برای یزد و باقی مانده برای اصفهان در نظر گرفته شده بود. نكته قابل توجه اینجاست كه اداره آب منطقه‌ای چهارمحال و بختیاری برآوردی انجام داده و اعلام كرده است كه ظرفیت بهشت‌آباد كمتر از 240 میلیون متر مكعب است. به همین دلیل اختصاص چنین آبی غیر ممكن است».

توهم آبی در اصفهان، خشكسالی در كوهرنگ

هنگامی‌كه از بحران آبی و خشكسالی سخن می‌گوییم، ناخودآگاه به‌یاد فلات مركزی ایران می‌افتیم. فلات مركزی ایران تشنه است و عطشی تمام‌نشدنی برای بلعیدن آب سرشاخه‌های كارون دارد. هرچه خواسته در این سال‌ها به او آب داده‌اند، یك روز كوهرنگ دو و روز دیگر كوهرنگ 3 و چندین پروژه دیگر. براساس آمار درگذشته حجم آب در رودخانه كارون 20 میلیارد مترمکعب بوده اما در سال‌های اخیر به 14 میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کرده است. در این سال‌ها پروژه‌های انتقال آب بسیاری برای اصفهان اجرا شده است. یكی از این پروژه‌ها تونل انتقال آب گلاب بود. پروژه‌ای كه مسئولان اصفهان در آن زمان مدعی تامین نیاز آبی جمعیت اصفهان بزرگ برای پنج میلیون نفر تا افق 1420 بودند. هنگامی‌که بحث آب شرب مطرح می‌شود، این توجیه منطقی است ولی وقتی پروژه بهشت‌آباد را به بهانه آب شرب اجرا می‌کنند و آنگاه‌ پروژ‌ه‌های دیگری در قالب انتقال یک میلیارد متر مکعب آب به اصفهان را در فریدن اصفهان از سرشاخه‌های دز اجرا ‌می‌کنند، صورت مساله فرق می‌کند.

رودخانه دز از لرستان سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از منطقه‌ای که در مرز اصفهان و چهارمحال و بختیاری قرار دارد، وارد کارون بزرگ در خوزستان می‌شود. یعنی بخش‌هایی از حوضه آبریز این رودخانه در لرستان، اصفهان و چهارمحال قرار دارد. تمامی این پروژه‌ها به‌بهانه انتقال آب شرب رخ می‌دهد؛ اغلب هنگامی‌ که پروژه‌های انتقال آب را تعریف می‌کنند، یک درصد ناچیزی به عنوان مثال پنج درصد را برای آب شرب اختصاص می‌دهند؛ چراکه آن‌ها نمی‌خواهند مخالف ‌سیاست دولت یعنی اجرای تنها پروژه‌های انتقال آب شرب حرکت کنند.

مساله‌ای که باید به آن توجه کرد، توسعه صنایع آب‌بری مانند فولادی و کشاورزی در فلات مرکزی ایران است. توسعه‌ای که تنها توهم آب در این استان به‌وجود آورده است. استان اصفهان به‌دلیل توسعه صنایعی مانند فولاد، رتبه بالایی در تولید ناخالص‌ملی در کشور دارد که همین مساله موجب افزایش نرخ مهاجرت به این استان شده است. فرونشست زمین در مناطقی که صنایع مستقر شده‌اند و توسعه‌ بخش‌کشاورزی، یکی از پیامدهای منفی این توسعه صنعت است. حال سوال اینجاست كه چرا تاکنون دولت فریبکاری‌کرده و به بهانه شرب این همه پروژه برای توسعه صنایع تعریف کرده است. تامین آب شرب را می‌توان تنها با یکی از این پروژه‌ها برای همیشه حل‌ کرد. خاك‌پور در ادامه با تاكید بر اینكه درحدود 800 میلیون متر مكعب آب به اصفهان انتقال داده می‌شود، بیان می‌كند:« هم‌اكنون ظرفیت زاینده رود دو برابر شده است اما در عمل می‌بینیم كه زاینده‌رود حتی آب ندارد و گاوخونی به مرحله بحران رسیده و هر روز مساحت بیشتری از آن خشك می‌شود. این مساله ناشی از ایجاد توهم آبی در فلات مركزی است.

هنگامی‌كه با گسترش كشاورزی مواجه شدند كوهرنگ یك اجرا شداما همزمان با كوهرنگ یك طرح‌های كشاورزی و صنایع كلید خورد، یعنی پیش از آنكه كوهرنگ یك به اتمام برسد؛ این طرح‌های شروع شدند. با اجرای این پروژه‌ها نه‌تنها مشكل شرب و كشاورزی حل نشد بلكه به‌دلیل بارگذاری جدید مشكلات بیشتر شد. با احداث تونل كوهرنگ 2؛ صنایع در اصفهان مستقر شدند. هم‌اكنون كه كوهرنگ 3 درحال اجراست، به اندازه‌ای بارگذاری جدید در بخش صنایع و كشاورزی انجام شده كه این پروژه نیز به اعتقاد من پاسخگوی این توسعه نخواهد بود. هنوز مسئولان دچار بحران مدیریت در منابع آبی هستند و از مشكلات به‌وجود آمده درس عبرت نگرفته‌اند و همچنان شاهد افتتاح یا كلنگ‌زنی طرح‌های توسعه صنایع آب‌بری همانند فولاد در اصفهان هستیم. انتقال آب نه‌تنها به حوزه مبدأ خسارت وارد می‌كند بلكه در حوزه مقصد نیز خسارت‌های جبران‌ناپذیری وارد می‌كند. توسعه ناپایداری را شكل می‌دهد كه ممكن است در كوتاه مدت مشكلی را حل كند اما در دراز مدت مشكلات بیشتر می‌شود».

انتقال آب به اصفهان؛ تیر خلاص بر كارون

تمامی این پروژه‌ها به نابودی كارون بزرگ و درنهایت نابودی خوزستان ختم می‌شود.براساس آمار منتشرشده دولت در خوزستان، پهناهای آبی خوزستان به یك‌سوم رسیده است؛ در حال حاضر كانون تولید گرد و غبار تنها تالاب‌های خشك‌شده نیستند. در حدود دو میلیون هكتار از اراضی كشاورزی كه به دلیل كاهش منابع آبی بایر شده‌اند، تبدیل به كانون تولید گرد و غبار شده‌اند. هنگامی‌كه پروژه‌های سدسازی و انتقال آب از سرشاخه‌های كارون اجرا می‌شد، هیچ‌گاه مسئولان تصور نمی‌كردند اجرای این پروژه‌‌ها از خوزستان، از بهشت ایران‌زمین جهنمی بسازد كه زندگی در آن برای ساكنانش غیرممكن باشد.خاك‌پور درباره پروژه كوهرنگ 3 می‌گوید:« در كوهرنگ 3 درحدود 60 هزار هكتار از حوزه كارون جدا شده و به حوزه زاینده‌رود اضافه شد. این كاهش آب تاثیرات مخربی در حوزه مبدأ و در پایین‌دست بر كارون و خوزستان گذاشته است.

براساس آمار ترسالی 27 میلیارد مكعب آب در كارون جریان داشته اما در این دوره خشكسالی به یك‌سوم یعنی 9 میلیارد متر مكعب كاهش یافته است. بی‌شك بخش بزرگی از‌ آن به مدیریت غلط در طول مسیر كارون باز می‌گردد. در منطقه بهمن شیر و اروند‌رود آب برگشته است و نخلستان‌ها خشكیده‌اند. چندی پیش برگشت آب شور، بحران آب شرب در خوزستان را به وجود آورد. به همین دلیل سد معكوس احداث می‌شود تا آب از خلیج فارس وارد كاورن نشود و مشكل شوری آب شرب حل شود. ما زمانی می‌توانیم به پایداری سیستم كارون دست یابیم كه در منطقه اهواز 240 متر مكعب آب جریان داشته باشد تا ورودی آب كارون به خلیج فارس 60 متر مكعب برسد و آب شور به كارون باز نگردداما هم‌اكنون این میزان به یك چهارم رسیده و موجب بازگشت آب شور خلیج فارس به كارون شده است. مساله دیگراین است كه گر آبی از این بارگذاری‌های جدید و انتقال آب در شرایط خشكسالی نجات یافته و جریان یابد، بدون تردید بخش بزرگی از آن در پشت سدهای كاورن تبخیر می‌شود».

مجوزی كه باطل شده بود

خاك‌پور با اشاره به اینكه سد كوهرنگ 3 روی رودخانه بیرگان اجرا می‌شود، می‌گوید:« درصورت اجرای این پروژه اكوسیستم این رودخانه نابود می‌شود. همچنین حقابه مزارع كشاورزی در پایین‌دست رودخانه از بین می‌رود كه این مساله تنش‌های اجتماعی و مشكلات امنیتی را به‌دنبال خواهد داشت اما مساله‌ای كه كمتر به آن توجه شده، بحث ابطال مجوز این پروژه است. مجوز این تونل و سد 20 سال گذشته توسط سازمان محیط زیست صادر شد اما شرایط بیست‌گانه‌ای را برای آن در نظر گرفتند كه اگر وزارت نیرو به تعهدات خود درخصوص این شرایط عمل نكند؛ طبق قانون مجوز باطل شود. سال 95 اعتراض‌هایی درباره پروژه سد كوهرنگ 3 شكل گرفت و استعلامی نیز از سوی اداره محیط زیست استان انجام شد. پس از بررسی‌ها اداره محیط زیست به‌صورت رسمی اعلام كرد كه وزارت نیرو به تعهدات خود عمل نكرده و مجوز باطل است. این مساله توسط مسئولان استان پیگیری شد و موضوع به سازمان محیط زیست ارجاع داده شد اما متاسفانه جلوی كار گرفته نشده و هچنان ادامه دارد».

خشكسالی در سرزمین چشمه‌ها

تونل سوم کوهرنگ در 120 کیلومتری جنوب شرقی شهرکرد در استان چهار محال و بختیاری به منظور انتقال آب از رودخانه کوهرنگ جهت تامین قسمتی از کمبود آب منطقه مرکزی ایران برای مصارف شرب، صنعت، کشاورزی و افزایش حجم آب تنظیم شده است.به گزارش کوهرنگ خبر، « سد زاینده رود اصفهان با استفاده از سد مخزنی کوهرنگ 3 در حال احداث است، این پروژه از سال 73 آغاز و اکنون پس از 23 سال مراحل پایانی خود را طی می‌کند، این تونل از نظر ساختاری در منطقه زاگرس مرتفع واقع شده است و در مسیر 23 کیلومتری خود از سازندهای مختلف زمین شناسی و گسل های متعدد عبور می‌کند.

بالا بودن سطح آب‌های زیرزمینی و میزان بارش سالانه باعث ایجاد شرایط مناسب برای به وجود آمدن اشکال کارستی در منطقه شده است. برای مقابله با هجوم آب از محیط های کارستی به درون تونل در حین حفاری، از میان روش‌های موجود برای آب‌بندی از روش تزریق سیمان به همراه مصالح پرکننده استفاده شد. این مساله نه تنها احتمال تغییر مسیر آب‌های زیرزمینی را به دنبال دارد، حتی می‌تواند در دراز مدت باعث مسدود شدن این آب راه‌ها و در نتیجه خشک شدن چشمه‌هایی شود که آب چندین رودخانه مهم کشور( کارون ، زاینده رود و ... ) را تامین می‌کنند».

خشک شدن 54 چشمه بر اثر تونل بهشت آباد

قاسم سلیمانی دشتکی، استاندار سابق استان چهارمحال‌و بختیاری درباره طول بهشت آباد می‌گوید:« حذف تونل 67 کیلومتری بهشت آباد، از خشک شدن 54 چشمه در شهرستان های شهرکرد، بروجن، اردل، کیار و فارسان در این استان جلوگیری کرد.موافقت با احداث سد بهشت آباد در صورتی است که تراز آورد و برداشت سد، رعایت مسائل زیست محیطی و همچنین جلوگیری از بروز خسارت به دو استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری باید مورد توجه باشد.طرح بهشت‌ آباد برای انتقال آب از استان چهار محال و بختیاری به اصفهان، یزد و کرمان اجرایی شد، در صورت اجرای این طرح سالانه 1.1 میلیارد مترمکعب آب را به فلات مرکزی منتقل می ‌کند.

این طرح تاکنون مخالفت کارشناسان، مسئولان، نمایندگان و همه افکار عمومی استان ‌های خوزستان و چهار محال و بختیاری را در پی داشته است اما در حال حاضر رودخانه بیرگان که زمانی عشایر بختیاری با کلک‌هایی که از مشک ساخته می‌شد و با قایق‌هایی دست ساز به سختی و گاهی با خطرغرق شدگی از آن عبور می‌کردند تا حدی کاهش یافته که کودکان در آن بازی می‌کنند و می شود در آن به ورزش فوتبال پرداخت چرا که آبی برای انتقال نیست».

خشک شدن 9 چشمه در کوهرنگ

مرتضی زمان‌پور،فرماندار کوهرنگ نیز درباره پروژه‌های انتقال آب می‌گوید:« بر اثر احداث تونل‌های انتقال آب و خشکسالی تاکنون 9 چشمه در شهرستان کوهرنگ خشک شده است که با توجه به روند کنونی در آینده ای نزدیک این تعداد بیشتر هم می شود.این چشمه‌ها در مجموع بیش از 1800 لیتر در ثانیه حقابه داشته‌اند که بر اثر احداث تونل‌های انتقال آب و خشکسالی خشک شده‌اند.20 هزار هکتار زمین قابل کشت در کوهرنگ شناسایی شده است. این زمین‌های کشاورزی حقابه‌ای از تونل‌های انتقال آب کوهرنگ یک، 2 و 3 ندارند.

این 20 هزار هکتار زمین کشاورزی قابل کشت به علت عدم تخصیص آب برای کشاورزی و خشک شدن چشمه‌ها بر اثر احداث تونل‌های انتقال آب خسارت دیده‌اند.متوسط بارش باران در شهرستان کوهرنگ 1350 میلی‌متر بود که سال گذشته به 1200 میلی‌متر کاهش یافت.در سال‌های گذشته بارش برف بین سه تا چهار متر بود، در حالی که که در سال گذشته تنها 30 سانتی‌متر بارش برف ثبت شده است».

نبرد آب در ایران

نبود مدیریت اصولی در منابع آبی كشور تا جایی پیش رفته كه یکپارچگی هویت ملی ایرانیان را نشانه رفته است. به‌گفته كارشناسان این حوزه، به‌زودی شاهد جنگ آب در ایران خواهیم بود. درحال حاضر به‌دلیل همین پروژه‌های انتقال آب، بسیاری از هموطنان كشورمان به‌جان یكدیگر افتاده‌اند. كشاورزان شرق اصفهان با بلدوزر به جان لوله انتقال آب از این استان به استان یزد افتاده‌ و آن را شكسته‌اند.

مردم چهارمحال‌وبختیاری نیز به‌دلیل پروژه‌های انتقال آب بی‌شماری كه ازاین استان به اصفهان اجرا شده با اصفهانی‌ها به مشكل برخورده‌اند و به همین ترتیب، لرها، قمی‌ها، اصفهانی‌ها، کاشانی‌ها، یزدی‌ها، کرمانی‌ها، سیستانی‌ها و ترکمن‌ها به مشکل برخورده‌اند. آب در ایران باستان، جایگاه ویژه‌ای داشته تا جایی‌كه یك الهه داشته‌ است؛ الهه‌ای به‌نام آناهیتا. به‌باور ایرانیان‌باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است اما امروزه آب، بی‌ارزش‌ترین عنصر طبیعت در نزد ایرانیان به‌شمار می‌رود؛ چراكه آن‌ها بدون هیچ دغدغه و نگرانی این مایه حیات را هدر می‌دهند و به عواقب آن فكر نمی‌كنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • یزدان ۲۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
    0 0
    خدا ریشه ظلم رو بکند،ظلمی که اصفهان و وزارت نیرو به بختیاری کرد رو هیچ ظالمی در عالم نکرد، این همه که آب از بختیاری به یغما بردن و زمینهای کشاورزی و مسکونی شان رو زیر آب بردند و مردم رو آواره ومجبور بمهاجرت کردن و باعث توسعه کار و ثروت در استانهای اصفهان ،یزد و کرمان شدن لااقل چند درصد از درآمد کارخانه های فولاد مبارکه،ذوب آهن و دیگر کارخانه ها در اصفهان ،یزد و کرمان رو خرج اشتغال و آبادانی و توسعه در مناطق محروم بختیاری کنند تا شاید این آب قصبی که بزور بردن رو کمی حلال کنند