سلامت نیوز:یك بام و دو هوای مسئولان چهارمحال و بختیاری در حوزه محیط زیست تمام شدنی نیست، آنها از یك سو به پروژههای انتقال آب از این استان به دیگر مناطق ایران بهشدت معترض هستند و از سوی دیگر در قبال پروژههای مشابه كه در داخل استان درحال اجرا هستند، سكوت كردهاند. گویا برای مسئولان چهارمحال و بختیاری سدهای خوب و بد وجود دارند؛ سدهایی كه قرار است آب را به بیرون استان انتقال دهند، بد هستند اما سدهایی كه آب را از یك بخش استان به بخش دیگر آن انتقال میدهند، خوب هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ،شنیدهها حاكی از آن است كه كلانتری با اجرای سد خرسان و تونل سبزكوه در استان چهار محال و بختیاری موافقت كرده است. بهگفته فعالان محیط زیست ، پیمانكاران این پروژهها اقدام به جذب نیرو برای انجام پروژه كردهاند و جادههای دسترسی به این پروژهها كه در گذشته غیرفعال شده بودند نیز بهتازگی فعال شدهاند. اما شاید جالب باشد بدانید كه نمایندگان این استان، استاندار و دیگر مسئولان استانی درباره اجرای این پروژهها سكوت كردهاند؛ همان مسئولانی كه درباره پروژههای مشابه جنجالهای بسیاری مانند تحصن در صحن مجلس و... انجام دادند.
سدخرسان بلای جان خوزستان
سالهاست پروژههای انتقال آب و سدسازی بلای جان چهارمحال و بختیاری، كارون و خوزستان شده است. یكی از این پروژهها، سدخرسان است؛ سدی كه با هدف تولید برق در بخش بالای رودخانه خرسان، در استان چهارمحال و بختیاری در جنوب شرقی شهرستان لردگان واقع شده است. محمد درویش، كارشناس محیطزیست به «قانون» درباره سد خرسان میگوید:« این پروژه از مجموعه سدهایی است كه مقرر بود روی سرشاخههای كارون احداث شود. این سد با هدف تولید انرژی برقابی و تامین بخشی از نیازهای كشاورزی احداث میشود. از همان روزهای نخست مطرح شدن این سد،فعالان محیطزیست با این طرح مخالفت كردند. یكی از دلایل آنها نابودی طولانیترین آبشار ایران، آبشار آتشگاه است.
در دولت احمدینژاد، رییس وقت اداره میراث فرهنگی شهركرد در یك ابراز عقیده عجیب و غریب گفت:« اگر سد خرسان ساخته شود، دسترسی به این آبشار خیلی راحت می شود و با قایق میتوانیم به بلندترین نقطه آبشار برسیم». با آبگیری سد تمام آبشار زیر سد غرق میشود و دیگر آبشاری باقی نمیماند كه به آن دسترسی داشته باشیم.خوشبختانه بهدلیل كاهش درآمدهای وزارت نیرو و دولت احمدینژاد این پروژه متوقف شد.هنگامیكه بحث شروع دوباره این پروژه مطرح شد، فعالان محیطزیست و كارشناسان به این مساله معترض بودند،اما استاندارد وقت چهارمحال وبختیاری در پاسخ به این اعتراضهاگفته بود:« چرا اجازه نمیدهند سرمایهگذاری دو هزار میلیارد تومانی در استان اجرا شود». به او بارها توضیح دادیم این سرمایهگذاری دو هزار میلیارد تومانی منجر به ناپایداری بیشتر منطقه میشود و در نهایت چند هزار نفر از روستاهای منطقه باید مهاجرت كنند و چند صد هكتار از اراضی ارزشمند رویشگاه زاگرس نیز نابود خواهد شد. همچنین یكی از قطبهای گردشگری استان، آبشار آتشگاه نیز تخریب میشود».
تناقض گویی وزارت نیرو
درویش با تاكید بر اینكه آب سد خرسان برای كشاورزی در لردگان استفاده میشود، ادامه میدهد:«درباره انتقال آب از این پروژه به استانهای اصفهان، كرمان و یزد نیز بحث شده اما تاكنون تایید رسمی نشده است. برخی از مسئولان میگویند این سدها خطر بروز سیلاب در خوزستان را كاهش میدهند و برخی دیگر نیز هدف اصلی این سدهای زنجیرهای را تولید برق میدانند. حال پرسش این است كه چگونه میتوانند در پایین دست این رودخانه انرژی برق آبی تولید كنند؛ درحالیكه در بالادست این رودخانهها برای طرحهای انتقال آب مانند بهشت آباد، گلاب، بروجن، چغاخر و سمیرم مجوز صادر كردهاند؛چراكه این پروژهها ورودی آب به این سدها را كاهش میدهند و آبی برای تولید برق نمیماند. براساس آمار وزارت نیرو، سالانه هزار میلیارد تومان بهدلیل كاهش آب ورودی به سدها، به این وزارتخانه خسارت وارد میشود».
مخالفت سازمان محیط زیست با سد خرسان
این كارشناس محیط زیست درباره مجوز ارزیابی زیست محیطی سد خرسان میگوید:« در مرحله ارزیابی زیست محیطی این سد متوقف و در زمان ابتكار، رییس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست نیز ارزیابی زیستمحیطی رد شد كه همین مساله به تعطیلی پروژه انجامید. از طرفی این پروژه ردیفی در بودجه ملی ندارد. معاون وقت سازمان محیط زیست نیز در نامهای به وزارت نیرو اعلام كرد هر نوع فعالیتی غیرقانونی است و هشدار داد كه نباید این پروژهها اجرایی شود.آن زمان عزم و ارادهای در استان و وزارت نیرو وجود داشت كه قوانین را دور زده و پروژه را بدون مجوز اجرا كنند؛ به همین دلیل جادههای دسترسی به این پروژه احداث شد. حتی فرماندار وقت منطقه نیز خبرنگاران را تهدید كرده بود در صورت مخالفت با این پروژه، آنها را از بالای پرتگاه به پایین پرتاب كنند كه فایل صوتی این تهدید نیز آن زمان منتشر شد».
مرگ كارون با سبزكوه
تونل سبزكوه، پروژه دیگری است كه درصورت اجرا، محیط زیست چهارمحال و بختیاری و خوزستان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و پیامدهای زیانباری را بهدنبال خواهد داشت. در این طرح آب از ناغان به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل میشود. نكته قابل توجه اینجاست كه رودخانه سبزكوه یكی از سرچشمههای رودخانه كارون محسوب میشود. درویش با اشاره به اینكه تونل سبزكوه، در قلب استان چهارمحال و بختیاری است، میگوید:« مردم محلی به شدت نسبت به ساخت این تونل واكنش نشان دادهاند و معترض هستند. این پروژه تاثیر منفی روی تالاب بین المللی چغاخور دارد. این تونل آب، یك طرح انتقال درون استانی است. اما نكته قابل توجه اینجاست كه مسئولانی كه نسبت به انتقال آب به دیگر استانها معترض هستند، چرا به انتقال آب در درون استان چراغ سبز نشان میدهند».
ضرورت بازنگری در پروژههای ارزیابی
براساس قانون و مصوبه شورایعالی محیطزیست تمامی پروژههای عمرانی كه مشمول ارزیابی سازمان محیط زیست میشوند باید در زمان مكانیابی و امكانسنجی از این سازمان مجوز اخذ كنند، یعنی قبل از آغاز پروژه؛ چراكه تامین ردیف اعتباری منوط به اخذ این مجوزهاست اما مشكل اینجاست كه دستگاه متولی كه وزارت نیرو است، بدون گرفتن این مجوزها تحت فشارها و لابیهای سیاسی كار را شروع میكنند. با این روش كار، سازمان محیطزیست را در عمل انجام شده قرار میدهند.هژیر كیانی، فعال محیط زیست بهتازگی از شروع دوباره پروژههای سبزكوه و سد خرسان خبر داده است. او درباره سد خرسان به«قانون» میگوید:« مطالعات این پروژه مربوط به قبل از سال 83 است.
حتی اگر فرض كنیم این مطالعات در یك سازوكار مستقل و علمی و در شركتهایی كه به وزارت نیرو یا سدسازان وابسته نیستند انجام شده، پس از گذشت 15 سال باید این بازنگری در این طرح صورت گیرد؛ این درحالی است كه این مطالعات توسط شركتهای وابسته به وزارت نیرو یا سدسازان انجام شده است. از 15 سال گذشته تاكنون شاهد تغییرات اقلیمی، كاهش نزولات جوی و تغییر الگوی بارش بودهایم. بخش مهم و البته غمانگیز ماجرا این است كه بارگذاریهای سنگینی روی سرشاخههای كارون انجام شده كه در تاریخ رودخانههای ایران، این مساله بیسابقه بوده است. طرحهایی را مانند كوهرنگ سه و بهشتآباد كه مجوز آنها باطل شده است،اجرا میكنیم و كارون دیگر توان تحمل این بارگذاری ها را ندارد. همزمان با لابی و دستكاری در ارزیابی مجوزهای باطل شده، احیا میشوند و ارگانی روی این مجوزها نظارتی ندارد. در واقع اجرای خرسان یعنی 6 میلیون ایرانی پایین دست را نادیده گرفتهایم؛ چراكه اجرای خرسان فجایع زیست محیطی و انسانی را در خوزستان در پی خواهد داشت».
بهانههای واهی
كیانی با اشاره به اینكه در اهداف اجرای این طرح كنترل سیلاب مطرح شده است، میگوید:« باتوجیههای غیر علمی مانند كنترل سیلاب ذكر شده، حال این پرسش مطرح است كه آیا با طرحهای آبخیزداری و مرتعداری كنترل سیلاب بهتر انجام میشود یا سدسازی؟توجیه بعدی كنترل رسوبات رودخانه است؛ رودخانههای این منطقه نفسهای آخر خود را میكشند، با كاهش بیسابقه آب، دیگر رسوبی باقی نمانده و رودخانهها خشك شدهاند. به اعتقاد من در اجرای این پروژهها جزسود و منفعت پیمانكاران مساله دیگری درنظر گرفته نشده است».
جذب نیرو و بازگشایی مسیرهای دسترسی
كیانی درباره شروع دوباره این پروژه به «قانون» میگوید:« براساس آمار پیمانكار در روزهای آینده اقدام به جذب نیرو برای اجرای كار خواهد كرد؛ همچنین جادههای دسترسی غیرفعال را نیز فعال كردهاند. همچنین شنیده ها حاكی از آن است كه منابع مالی آن نیز توسط یك سرمایهگذار چینی تامین شده است».
این فعال محیط زیست با اشاره به اینكه مجریان و كارفرمایان انتقال آب درون حوضهای و بین حوضهای را برای ساخت این پروژه مطرح میكنند، میگوید:«هنگامیكه سدی احداث میشود و پیامدهای اجتماعی و محیط زیستی پایین دست و داخل استان را در نظر نمیگیریم، این بهآن معناست كه مفهوم انتقال آب و اثرات مخرب محیطزیستی آن را نمی دانیم. در صورتی كه كارون سه و چهار، تجربه عینی و تلخ است كه خسارتهای بسیاری را به دولت و كشور تحمیل كرد.به عنوان نمونه، چندین میلیارد دلار خسارت نابودی بلوطهای زاگرس در پروژه كارون سه است كه هیچگاه این بلوطها ارزشگذاری اقتصادی نشدند. به اعتقاد من، وزارت نیرو باید شركتهای سدسازی راكه روی دست این وزارتخانه مانده است،تغییر كاربری دهد و آنها را به سمت و سوی اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری و ... هدایت كند، طرحهایی كه به نفع كشور و مردم است».
انتقال آب به فلات مركزی در انتظار سدخرسان
كیانی معتقد است كه در آینده آب سد خرسان به استانهای دیگر انتقال مییابد، او میافزاید:« پروژه بهشتآباد به لحاظ فنی مشكلاتی دارد و تاكنون آبگیری نشده است؛ بنابراین گزینه بعدی برای انتقال آب به كرمان، رفسنجان، یزد و اصفهان، سدخرسان است».
انتقالی كه استان را نابود میكند
طرحهایی كه در چند سال اخیر اعتراضهای فراوان دوستداران و كارشناسان محیط زیست كشور را به دنبال داشته، پروژههای سدسازی و انتقال آب از كارون و سرشاخههای آن به فلات مركزی ایران است. پروژهای كه بهگفته مسئولان سازمان محیطزیست تیشه به ریشه محیطزیست كشور میزند.هومان خاكپور، فعال محیط زیست نیز درباره اجرای تونل سبزكوه میگوید:« برخی از مسئولان در چهارمحالوبختیاری اعلام میكنند اگر پروژه انتقال آب سباكوه انجام نشود، بخشی از صنعت استان با مشكل مواجه میشود و این مساله درست است اما مساله مهمتر كه به آن توجه نمیكنند، این است كه تا چه زمانی محیطزیست باید قربانی صنعت شود و توسعه صنایع در منطقه از ابتدا اشتباه بود؛چراكه سرریز صنایعی مانند فولاد كه در اصفهان مشكلات زیستمحیطی فراوانی ایجاد كرده، در منطقه چهارمحال و بختیاری نیز همین مشكلات را بهدنبال خواهد داشت.در استان میانگین بارندگی به استاندارد جهانی نزدیك بود كه البته در این دوره خشكسالی كاهش یافته است اما در منطقهای كه توسعه صنایع در آن شكل گرفته، كمترین میزان بارندگی را داریم. متاسفانه صنایع را در كمآبترین منطقه استان مستقر كردهاند و اصرار زیادی به توسعه آن دارند. در ابتدا چاه آب حفر كردند و بعداز آنكه منطقه خشك و به دشت بایر تبدیل شد، درحال حاضر میخواهند با انتقال آب مشكل صنایع را حل كنند». خاكپور درباره سد خرسان 3 میگوید: « سد خرسان 3 از سال 89 بدون داشتن مجوز ارزیابی سازمان محیطزیست كلنگزنی و شروع بهكار كرد و مساله مهم این است كه بخشی از این سد در منطقه حفاظت شده دنا قرار دارد».
خطر در كمین محیطزیست
تونل انتقال آب سبزکوه که آب را از ناغان به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل میکند، محیطزیست منطقه حفاظت شده سبزکوه و نیز منطقه چغاخور را با خطر جدی مواجه کرده و با از میان بردن منابع ثروت عمومی در این دو منطقه، خطر جاودانه شدن فقر را میان مردم بومی آن تشدید میکند. تونل انتقال آب سبزکوه به چغاخور، ۱۵۰ میلیون مترمکعب چشمههای طبیعی را در معرض خطر قرار میدهد و تنشهای شدید اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را بهدنبال میآورد. این تونل 10 هزار و ۷۰۰ متری با قطر ۴.۴۵ متر قرار است آب رودخانه سبزکوه، از سرچشمههای رودخانه کارون را برای مصارف صنعتی و کشاورزی دشت بروجن به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل کند اما حدود ۸۰ درصد از ۴۹ دهنه چشمه و هشت رشته چشمه - قنات واقع در سازندهای کربناته منطقه که مظهر اکثر آنها امتداد گسل است، بالاتر از تراز تونل انتقال آب سبزکوه واقع شدهاند که در معرض خطر قرار میگیرند.
آبدهی اکثر این چشمهها تحتتاثیر احداث تونل قرار میگیرد و بهطور حتم دچار کاهش آبدهی یا خشک شدن میشوند، چون برخورد تونل انتقال آب سبزکوه با گسلها موجب زهکشی آب زیرزمینی توسط تونل میشود که اصلیترین چشمهها یا چشمهقناتها را که بخش اعظم باغات منطقه را آبیاری میکنند، میخشکاند، علاوهبر این امکان خشک شدن تالاب چغاخور یکی از زیستگاههای حساس بینالمللی بر اثر حفر تونل سبزکوه و تخلیه ناگهانی آب سبزکوه وجود دارد که زمان مورد نیاز برای جبران حجم تخلیه شده قابل تخمین نیست.
«مهدی پژوهش»، عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و عضو کمیته ملی کارون در همین زمینه به ایسنا، با بیان اینکه احداث تونل سبزکوه چیزی جز عقبافتادگی بیشتر برای استان چهارمحال و بختیاری ندارد، اظهار کرد: «با احداث تونل سبزکوه، در آینده نزدیک شاهد احداث تونل بهشتآباد هم خواهیم بود. تونل سبزکوه که آب منطقه حفاظت شده سبزکوه را به چغاخور میرساند، مجوز لازم از محیطزیست را ندارد. با توجه به نتایج تحقیقات، هدف از احداث این تونل، تامین آب صنایع فولاد و کارخانههای استان است. 65درصد صنایع فولاد استان چهارمحال و بختیاری توسط صنایع فولاد مبارکه اصفهان خریداری شده است وبه بهانه تامین آب صنایع چهارمحال و بختیاری، در واقع آب مورد نیاز صنایع فولاد استان اصفهان تامین میشود».
وی با بیان اینکه منطقه حفاظت شده سبزکوه بهعنوان زیست کره مطرح شده است، ادامه داد:«فعالیت تونل سبزکوه موجب از بین رفتن این زیست کره میشود. با توجه به خشکسالی که در 20سال آینده کشور را فرا خواهد گرفت، افراد در مناطق مختلف بهدنبال جمعآوری آب برای حوزه خود هستند. احداث تونل با هر شکلی عواقب نامطلوبی همچون خشک شدن چاهها، چشمهها و قناتها را در پی خواهد داشت و با احداث تونلها برای انتقال آب نیز منابع آبی چهارمحال و بختیاری به سمت خشکی پیش میروند. احداث این تونل موجب حساس شدن گسلها شده و شرایط را برای زمین لرزه فراهم میکند. با احداث این تونل، پس از مدتی این منطقه حفاظت شده به تپههای ماسه تبدیل میشود. اکثر مردم این منطقه بهعلت نبود صنایع، زندگی خود را از طریق کشاورزی و دامداری میگذرانند که با احداث این تونل و خشک شدن چاهها، خاک و پوشش گیاهی و بخش اعظم تولیدات کشاورزی و دامی در منطقه سبزکوه از بین میرود و بسیاری از افراد شغل خود را از دست میدهند. پیش از رسیدگی به موضوع سایر تونلهای غیرقانونی از جمله گلاب2، لازم است به موضوع تونل سبزکوه رسیدگی شود تا بهانه به دست دیگر استانها برای توجیه عمل خود نیفتد».
سخن آخر
تمامی این پروژهها به نابودی كارون بزرگ و درنهایت نابودی خوزستان ختم میشوند.براساس آمار منتشرشده دولت در خوزستان، پهناهای آبی خوزستان به یكسوم رسیده است؛ در حال حاضر كانون تولید گرد و غبار تنها تالابهای خشكشده نیستند. حدود دو میلیون هكتار از اراضی كشاورزی كه به دلیل كاهش منابع آبی بایر شده، تبدیل به كانون تولید گرد و غبار شدهاند. هنگامیكه پروژههای سدسازی و انتقال آب از سرشاخههای كارون اجرا میشد، هیچگاه مسئولان تصور نمیكردند اجرای این پروژهها از خوزستان، از بهشت ایرانزمین جهنمی بسازد كه زندگی در آن برای ساكنانش غیرممكن باشد.
نظر شما