چندروز گذشته در فضای مجازی، داستان زدوخورد دختر و پسری سیرجانی واکنش‌های بسیار منفی به‌دنبال داشت، برخی کارشناسان آسیب‌های اجتماعی بر این باورند وقوع این نوع حوادث بویژه در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که باور‌ها و ارزش‌های اخلاقی در جامعه کمرنگ شده است البته در این میان گروه دیگری معتقدند که برخی نوجوان‌ها و جوان‌ها برای خودنمایی و کسب شهرت دست به هر کاری می‌زنند.

پشت پرده فیلم نزاع دختر و پسر سیرجانی در شبکه های اجتماعی

سلامت نیوز:چندروز گذشته در فضای مجازی، داستان زدوخورد دختر و پسری سیرجانی واکنش‌های بسیار منفی به‌دنبال داشت، برخی  کارشناسان آسیب‌های اجتماعی  بر این باورند وقوع این نوع حوادث بویژه در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که باور‌ها و ارزش‌های اخلاقی در جامعه کمرنگ شده است البته در این میان گروه دیگری معتقدند که برخی  نوجوان‌ها و جوان‌ها برای خودنمایی و کسب شهرت دست به هر کاری می‌زنند.


 به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ،در خبر نزاع دختر و پسر نوجوان در سیرجان اولین نکته‌ای که مورد توجه قرار می‌گیرد هدف و انگیزه این افراد برای انتشار صحنه‌های نزاع و به اشتراک گذاشتن آن با دیگران است.

مسأله دیگری که برای اذهان عمومی جای سؤال است این است که پس از رضایت شاکی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته آن هم بواسطه تهدید و ارعاب، دادستانی تا چه اندازه اجازه ورود دارد؟


برخی برای لایک بیشتر از آبروی خود و خانواده خود می گذرند
سعید معدنی جامعه شناس با اشاره به اینکه برای نقد و تحلیل رویدادهای این چنینی اول باید شخصیت افراد را به طور کامل بشناسیم به «ایران» می‌گوید: در جهان معاصر انسان‌ها دوست دارند مشهور باشند، در زمان‌های قدیم حتی شعرا اسم مستعار و تخلص داشتند و گمنام بودند، نمونه دیگر، رزمندگان دفاع مقدس بودند که می‌خواستند گمنام باقی بمانند تا جایی که حتی امروز بسیاری از رزمندگان و جانبازان را نمی‌شناسیم زیرا به نوعی آنها می‌خواستند با خدا معامله کنند و نیازی به شناخته شدن و دانستن دیگران نداشتند.

علامه طباطبایی نیز وقتی کتاب تفسیر قرآن را با این عظمت نگارش کرد به اندازه‌ای متواضع بود که در جایی ذکر کرد که فکر نمی‌کنم کار چندانی کرده باشم که بخواهم مشمول رحمت خدا شوم.


وی در ادامه در زمینه برخی جوانان که برای دستیابی به شهرت و معروفیت دست به هر کاری می‌زنند، می‌افزاید: برخی حتی برای به دست آوردن شهرت و به قول معروف جذب فالوئر و لایک و در نهایت طرفدار، در فضاهای مجازی و غیرمجازی حتی از آبروی خود و خانواده خود نیز می‌گذرند. این معضل در سطح دنیا هم وجود دارد، «لیدی گاگا» و «کیم کارداشیان» نمونه‌هایی ازاین دست هستند.

مورد اخیری هم که در کشور ما در سیرجان اتفاق افتاد می‌تواند نشان دهنده انگیزه آن دوجوان باشد که با فیلمبرداری به‌صورت زنده از زد و خوردی شدید در فضای مجازی توجه بسیاری را به خود جلب کردند.


به‌گفته او، رسانه مدرن و جنون شهرت و چنین سطحی‌نگری‌هایی می‌تواند باعث شود که افراد دست به هر رفتار نامتعارفی بزنند در حالی که هیچ فکری برای آینده زیست خود و زندگی در جامعه نمی‌کنند.


در این راستا برخی  مخالفان فضای مجازی در تلاش هستند برای کاهش چنین معضلاتی محیط‌هایی مانند اینستاگرام را حذف کنند، معدنی در این خصوص معتقد است: برای چنین تفکراتی فیلترینگ تلگرام باید یک عبرت باشد زیرا با فیلتر شدن تلگرام و حتی صرف میلیاردها تومان برای راه‌اندازی فضاهایی مانند نرم افزارهای داخلی بازهم چندان از آمار استفاده‌کنندگان از تلگرام کاسته نشد.


آنچه که باید به آن توجه ویژه شود این نکته است که برای مبارزه با تکنولوژی باید از همان تکنولوژی استفاده کرد.
همچنان که با وجود ماهواره مخالفت‌های گسترده‌ای شد و طرح‌های زیادی برای برچیده شدن دیش‌ها از پشت بام‌ها اجرا شد اما هنوز شاهدیم که  خانواده‌های ایرانی در خانه‌های خود ماهواره دارند، بدین ترتیب دولتمردان باید متوجه باشند که تکنولوژی و دستاوردهای مدرن قابل کنترل نیستند ولی می‌توان با استفاده از همان ابزار، فرهنگسازی کرد، به‌عنوان مثال در فضاهایی مانند اینستاگرام ایده‌آل‌های ملی – مذهبی و قومی را انتشار داد تا با فرهنگسازی شاهد تغییرات مثبت و ارتقای شعور و اندیشه در سطح جوانان و نوجوانان باشیم.


دادستانی تا کجا اجازه ورود دارد؟
در مواردی مانند نزاع‌های خصوصی که در فضاهای بسته انجام می‌شود پس از شکایت شاکی، فرد مضروب ممکن است به‌دلیل تهدید و ارعاب شکایت خود را بازپس بگیرد، این در حالی است که با انتشار صحنه‌های زد و خورد، عموم جامعه از کم و کیف حادثه مطلع هستند.

در نهایت ممکن است با بازپس گرفتن شکایت، پرونده براحتی مختومه شود و همین گذشت اجباری، می‌تواند زمینه‌های افزایش چنین نزاع‌هایی را فراهم کند. سؤال اینجاست که دادستانی تا چه اندازه می‌تواند ورود کند؟


بهرام مرادیان، وکیل پایه یک دادگستری در پاسخ به «ایران» توضیح می‌دهد: حق دادخواهی در مورد جرایم خصوصی یا جرایم قابل گذشت در دست بزه‌دیده است و او اختیار دارد که از استیفای حق خود چشمپوشی یا آن را مطالبه نماید.

آنچه از قوانین و رویه قضایی برمی‌آید، اختیارات دادستان در دعاوی خصوصی بسیار محدود است و او تنها نسبت به جرایمی می‌تواند وارد شود که وجوهی از جنبه عمومی جرم را با خود به همراه داشته باشد. یعنی جرم خصوصی مزبور مخل نظم عمومی یا مخالف اخلاق حسنه جامعه باشد یا وجدان عمومی را متأثر و آشفته کرده باشد.


به گفته وی، مصادیق جرایم خصوصی که جنبه عمومی یافته‌اند در قانون مشخص نشده است و بنا بر اوضاع و احوال ارتکاب جرم و دامنه و گستردگی آن از سوی قاضی تعیین می‌شود.

برای مثال در جرم ضرب و جرح، اگر نمونه‌هایی از تظاهر و قدرتنمایی موجود باشد، صرفنظر از اینکه قربانی، طرح دعوا نماید یا خیر، دادستان می‌تواند نسبت به مرتکب اعلام جرم کرده و آن را تحت تعقیب قضایی قرار دهد؛ در جرم توهین هم، چنانچه مرتکب الفاظ و رفتارهای مجرمانه خود مانند فحش یا برهنه کردن بخشی از بدن را در اماکن عمومی نسبت به فرد خاصی انجام دهد به‌گونه‌ای که مخالف قانون و اخلاق حسنه جامعه باشد، دادستان می‌تواند مرتکب را تعقیب کند.


در این زمینه هر جرمی که دارای جنبه‌ خصوصی بوده اما بواسطه انتشار آن به نحو صوتی یا تصویری وجدان جامعه متأثر یا آشفته شده باشد، حاکم شرع یا نماینده آن می‌تواند موضوع را پیگیری نمایند. البته دامنه اختیار دادستان برای تنظیم کیفرخواست تنها محدود به جنبه عمومی جرم می‌شود و نمی‌تواند حقوق قربانی را در شکایت از مرتکب نمایندگی نماید.


این وکیل دادگستری در ادامه توضیح می‌دهد: به‌طور خلاصه، جرایم خصوصی بدون شکایت قربانی قابل رسیدگی نیست، مگر اینکه جرم ارتکابی مخل نظم عمومی یا مخالف اخلاق حسنه یا موجب تأثر وجدان جامعه باشد یا موجب بی‌نظمی در جامعه شود که در این صورت دادستان برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم می‌تواند علیه مرتکب کیفرخواست تنظیم کند.

البته این مسأله مورد انتقاد است چرا که گاهی قربانی بواسطه تهدید یا ارعاب مرتکب قادر به شکایت از او نیست و لذا در این موارد نه تنها جرم ارتکابی بی‌کیفر می‌ماند و حقوق قربانی محقق نمی‌گردد، بلکه مجرم می‌تواند بدون هیچ ترس و واهمه‌ای از قانون به جرایم خود ادامه دهد.
به توصیه مرادیان انتظار می‌رود دستگاه قضا و سایر نهادهای قانونگذاری وضعیت‌های این‌چنینی را نیز مورد توجه قرار دهند و دامنه اختیار دادستان در ورود به جرایم قابل گذشت را افزایش دهند.


 در این خصوص بهتر است اشاره‌ای داشته باشیم به تصویب لایحه «منع خشونت علیه زنان» که با رسیدگی سریعتر به روند لایحه، قطعاً دست دادستان برای احقاق حقوق زنانی که مورد خشونت قرار می‌گیرند باز خواهد شد و شاهد آسایش روانی هرچه بیشتر دختران و زنان خواهیم بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha