عشق هنرپیشگی، کار دست نیوشای 19ساله داد و او را از شهرستانی راهی تهران کرد؛ غافل از دام سیاهی که برایش پهن شده است. چند شب پیش اهالی خیابانی در شرق تهران صدای فریادهای دختری جوان را شنیدند که از مردم کمک می‌خواست. صدا از داخل خودروی پژویی به گوش می‌رسید که آن حوالی پارک شده بود.

بازی در یک سریال تلویزیونی، وعده دروغین مرد فریبکار به دختر جوان

سلامت نیوز: عشق هنرپیشگی، کار دست نیوشای 19ساله داد و او را از شهرستانی راهی تهران کرد؛ غافل از دام سیاهی که برایش پهن شده است. چند شب پیش اهالی خیابانی در شرق تهران صدای فریادهای دختری جوان را شنیدند که از مردم کمک می‌خواست. صدا از داخل خودروی پژویی به گوش می‌رسید که آن حوالی پارک شده بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری ،دختر جوان با راننده پژو درگیر شده و در جدال با او در نهایت موفق شد خودش را به بیرون از ماشین پرتاب کند. همزمان راننده خودرو از محل گریخت، اما شاهدان موفق شدند شماره پلاک خودرو را یادداشت کنند.

با گزارش ماجرا به پلیس، تیمی از مأموران راهی محل حادثه شدند. دختر 19ساله خودش را نیوشا معرفی کرد و توضیح داد: مدتی قبل با مردی به نام فرهاد در اینستاگرام آشنا شدم. او می‌گفت گریمور است و وقتی دید من عاشق بازیگری هستم چرب‌زبانی‌هایش را شروع کرد تا اعتمادم را جلب کند. او برایم تعریف کرد که هر روز بازیگران مشهور تلویزیون و سینما را می‌بیند و آنها را گریم می‌کند. به او گفتم برایم وقت ملاقات بگیرد تا یکی از بازیگران را ببینم. می‌خواستم هر طور شده تست بازیگری بدهم شاید قبول شوم.

دختر جوان ادامه داد: من از کودکی عاشق بازیگری بودم و آنقدر اصرار کردم که فرهاد گفت هر کاری از دستش بربیاید انجام می‌دهد. او مدتی بعد تماس گرفت و گفت که عکس مرا به بازیگر مشهوری نشان داده و گفته که من استعداد خاصی در هنرپیشگی دارم. او هم قول داده به‌زودی در یکی از سریال‌های تلویزیونی از من استفاده می‌کند. با شنیدن این خبر احساس می‌کردم به‌زودی به آرزویم می‌رسم. فرهاد از من خواست به تهران بیایم و به محل کارش بروم، اما وقتی موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم آنها به‌شدت مخالفت کردند و اجازه ندادند به تهران بیایم.

دختر جوان اما با وجود مخالفت‌های خانواده‌اش، شبانه بار سفر را بست و راهی ترمینال شد؛ «از کیف پدرم پول برداشتم و خودم را به تهران رساندم.» وی ادامه داد: « با فرهاد تماس گرفتم و با او قرار گذاشتم. او وقتی رسید و من سوار ماشینش شدم تازه فهمیدم که هرچه گفته دروغ بوده و آنجا بود که به حرف خانواده‌ام رسیدم. آنها می‌گفتند نباید به فردی که به تازگی در فضای مجازی با او آشنا شده‌ای اعتماد کنی اما من به حرف‌هایشان توجه نکردم.»

نیوشا گفت: « فرهاد داخل ماشین با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد اما من چون یک سال تکواندو، کار کرده بودم موفق شدم چند ضربه به او بزنم. وقتی دیدم مصدوم شده خودم را به بیرون از ماشین پرتاب کردم و از مردم کمک خواستم.» با این شکایت پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد و گروهی از کارآگاهان با دستور قاضی جنایی تحقیقات خود را در این‌باره آغاز کردند.

تنها سرنخ، شماره پلاک خودروی متهم بود که از این طریق وی شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کرد و گفت: من راننده آژانس هستم و پس از آشنایی با نیوشا وقتی دیدم که عاشق هنرپیشگی است به دروغ گفتم گریمور هستم. می‌خواستم با این ترفند او را به تهران بکشانم و نقشه شوم خود را اجرا کنم. بعد از رسیدن نیوشا به تهران، او را تسلیم خواسته‌های شیطانی خود کردم اما او توانست فرار کند و همین باعث شد که لو بروم.این متهم پس از اقرار به جرم خود با دستور قاضی دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha