تلویزیون در بانک روشن بود‌. همه حاضران چشم به صفحه شبکه خبر دوخته بودند که دودهای غلیظ سوختن طبقات پلاسکوی قدیمی را نشان می‌داد‌. ناگهان ساعت ۱۱ صبح چنین روزی بود که در بهت و حیرت همه مردم، ساختمان پلاسکو که از چند ساعت قبل دچار آتش‌سوزی شده بود، فرو ریخت‌.

پیگیری های بی نتیجه، ۲ سال بعد از فاجعه پلاسکو/آتش‌نشانی برای خانواده‌های شهدای پلاسکو چه کرد؟

سلامت نیوز: تلویزیون در بانک روشن بود‌. همه حاضران چشم به صفحه شبکه خبر دوخته بودند که دودهای غلیظ سوختن طبقات پلاسکوی قدیمی را نشان می‌داد‌. ناگهان ساعت ۱۱ صبح چنین روزی بود که در بهت و حیرت همه مردم، ساختمان پلاسکو که از چند ساعت قبل دچار آتش‌سوزی شده بود، فرو ریخت‌.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت در ادامه نوشت: ۱۷ طبقه به صورت عمودی با خاک و غلتیدن در آتش یکسان شد و ۲۲ نفر از آتش‌نشانان و اهالی پلاسکو کشته شدند‌؛ فاجعه‌ای ملی که نقطه عطفی در تاریخ این کشور محسوب می‌شود‌. ماجرا از حیث حجم تلخی و بیم و امید و استرس‌هایی که داشت، شاید قابل مقایسه با زلزله بم باشد نه به لحاظ تعداد تلفات، بلکه به لحاظ نوع فرو ریختن و کشته شدن آتش‌نشانانی که قربانی بی‌تدبیری، کمبود تجهیزات، بی‌مسوولیتی، بی‌کفایتی و ناکارآمدی مسوولانی شدند که بعضا پس از دو سال هنوز سکوت خود را نشکسته‌اند و نه تنها کوچک‌ترین تاسف و عذرخواهی‌ای از عملکرد خود در قبال خانواده‌ها و مردم ابراز نکرده‌اند بلکه روزبه‌روز بیشتر نسبت به معرفی مقصران امر بی‌تفاوت‌تر عمل می‌کنند‌. پلاسکو اما فراموش‌شدنی نیست‌. در این دو سال اتفاقات مختلفی رخ داد‌. اظهارات ضد و نقیضی در خصوص نحوه ساخت آنجا و تخلف در تعداد طبقات رخ داد‌. چندین بار کسبه پلاسکو که دنیا پیش رویشان سیاه شد و بسیاری از آنها همه سرمایه زندگی خود را از دست دادند و دیگر نتوانستند قامت راست کنند، تجمعات اعتراضی جلوی ساختمان پلاسکو و سایر نهادها انجام دادند‌. اما نه ساختمان کم‌رمق و ناشناخته نور ولیعصر که به محل جدید کسب پلاسکویی‌ها تبدیل شد، سودی برای تولیدکنندگان قدیمی لباس داشت، نه کسی توانست رونق و شهرت گذشته خود را بازیابد. بسیاری هم برای همیشه عطای فروش لباس را به لقایش بخشیدند و از آنجا رفتند‌. وضعیت طلبکاران و بدهکاران فراری هم برای همیشه موهوم ماند‌. از آن سو خانواده آتش‌نشانان بودند که نه به حق و حقوق خود رسیدند، نه مسوولی به پرسش‌ها و خواسته‌های آنها پاسخگو بود، نه کسی مجازات شد‌. دو سال دوندگی کردند و تنها نتیجه حاصل این بود: هیچ‌.
بنیاد مستضعفان مالک ساختمان پلاسکو هم هرگز توضیح و تاسفی بابت مسوولیت خود به خانواده‌های شهدای آتش‌نشان ارائه نداد‌؛ نه آنها و نه هیچ یک از ارگان‌های دخیل در قصوری که داشتند‌.
حالا دو سال از فرو ریختن پلاسکو و قربانی شدن آتش‌نشانان گذشته است‌. در پنجشنبه سرد و برفی تهران، درست سه روز پیش از وقوع دومین سالگرد فاجعه تلخ پلاسکو، میزبان چهار تن از خانواده‌های آتش‌نشانان شهید پلاسکو بودیم‌؛ خانواده‌های امینی، هوایی، قدیانی و میرزاخانی کسانی بودند که به نمایندگی از باقی خانواده‌ها پاسخگوی پرسش‌های «جهان‌صنعت» در خصوص وضعیت فعلی خود، نتیجه پیگیری‌ها ظرف این دو سال، ثمره شکایت‌هایشان و همچنین چند و چون پرداخت حقوق عزیزانشان بودند‌. همسران و مادران و برادرانی که هنوز ته چشمانشان اشک است و ته دلشان غم‌. مادری که هنوز هم باور ندارد حامدش زیر خروارها خاک خوابیده و روح پرشکوهش برایش لبخند می‌زند و درخواست صبوری می‌کند‌. دل‌های پر از ناراحتی و معترضی که هنوز صبوری‌شان تبدیل به فریاد نشده و بغض در گلویشان را سرکوب می‌کنند تا نشان دهند محکم‌تر از هر زمان دیگری به دنبال یافتن مقصران امر و نتیجه‌گیری از پایمال شدن حقوق همسران و فرزندانشان هستند‌.


۶ ارگان از اتهامات‌شان تبرئه شدند
مادر شهید هوایی ابتدا در خصوص وضعیت شکایت‌هایشان می‌گوید: شکایت‌های ما از همه ارگان‌ها به صورت تیمی بوده و ما از شخص خاصی شکایتی ثبت نکردیم‌. قاضی ۱۴ ارگان را به عنوان مقصر معرفی کرد و شش ارگان از اتهامات وارده در خصوص فاجعه پلاسکو تبرئه شدند و الان هشت ارگان باقی مانده‌اند که هیچ دادگاهی ظرف این دو سال با حضور نمایندگان ارگان‌های متهم و شاکیان برگزار نشده است تا پاسخ آنها را بشنویم‌. باید دید در ادامه این هشت ارگان هم تبرئه می‌شوند یا ما را مجبور به عقب‌نشینی از خواسته‌های خود می‌کنند‌. ترجیح می‌دهیم فعلا نام این ارگان‌ها را بیان نکنیم‌.
همسر شهید امینی در ادامه در این خصوص عنوان می‌کند: معتقدم با این روند کندی که در مورد پیگیری شکایت‌های ما طی می‌شود تا چندی بعد آنها را هم تبرئه می‌کنند و در نهایت می‌گویند همان کارگری که باعث اتصالی سیم‌های برق شده مقصر بوده و تا آن زمان او هم به افغانستان بازمی‌گردد و دیگر دستمان به هیچ کجا نخواهد رسید‌.
این خانواده‌ها در ادامه تاکید می‌کنند:هیچ کدام از ۱۶ خانواده آتش‌نشانان کشته شده از شکایت‌های خود کنار نکشیده‌اند و متحدتر از قبل کنار هم هستیم و بیش از گذشته با یکدیگر دیدار می‌کنیم و به دنبال حق‌مان و خواهان پاسخگویی مسوولانی هستیم که هیچ توضیحی در مورد کوتاهی‌ها و بی‌مسوولیتی‌های خود در این دو سال به ما نداده‌اند‌.


پس از تلاش بسیار هنوز در نقطه صفر هستیم و به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم
آنها در پاسخ به اینکه آیا پس از دو سال در زمینه‌های مختلف نتیجه‌ای حاصل شده و آیا توانسته‌اید حقوق فرزندان و عزیزانتان را زنده کنید یا در همان نقطه صفر آغاز پیگیری هستید، عنوان می‌کنند: ما تلاش و دوندگی بسیار زیادی داشتیم‌. اما هنوز پاسخی نگرفته‌ایم‌. در واقع هیچ، به هیچ پاسخ و نتیجه‌ای نرسیده‌ایم و در همان نقطه صفر مانده‌ایم‌. آنها تاکید می‌کنند: ما نمی‌دانیم و نمی‌بینیم که متهمان امر احضار شوند یا پاسخگوی شبهات و ابهامات و کوتاهی‌های خود باشند‌. چیزی هم در این زمینه رسانه‌ای نمی‌شود‌. با آنها هم رو‌دررو نشده‌ایم‌. در واقع ما فقط با قاضی در ارتباط هستیم که او هم هر از چندی به ما می‌گوید فلان ارگان به این دلیل از اتهاماتش تبرئه شده است‌. هنوز پرونده ما به دادگاه هم ارسال نشده است‌.


شاید اگر در کشور به نتیجه نرسیم به مجامع بین‌المللی شکایت کنیم
شهردار وقت یعنی محمدباقر قالیباف یکی از مقصران و متهمان حادثه پلاسکو بود‌. اما پس از اینکه شهرداری را از دست داد و سودای ریاست جمهوری او هم به ثمر نرسید، از دیدگاه رسانه‌ها بسیار دور شد‌. انتظار این بود که به دلیل کوتاهی‌ها و قصور شهرداری در این امر او به دادسرا احضار می‌شد و نوع پاسخگویی‌اش برای همه مردم پخش می‌شد تا مردم مطمئن شوند به خواسته‌ها و شکایت‌های خانواده‌های شهدای آتش‌نشان پلاسکو رسیدگی و توجه می‌شود اما هیچ گاه قوه قضاییه خبری مبنی بر احضار یا پاسخگویی او یا نماینده وزارت کار یا رییس بنیاد مستضعفان و باقی متهمان امر اطلاع‌رسانی نکرد‌. امری که خانواده‌ها هم بر آن تاکید می‌کنند و در ادامه می‌گویند: حتی شریف‌زاده که مدیرعامل وقت آتش‌نشانی بود و یکی از مقصران این موضوع شناخته می‌شد و در عمده موارد از نظرها و اذهان دور نگه داشته شد و بی‌سروصدا هم جابه‌جا شد، هر گز برای پاسخگویی احضار نشد‌. هیچ یک از نمایندگان این ارگان‌ها هرگز به ما پاسخگو نبودند‌. به جد معتقدیم ما را می‌پیچانند‌. ما تمام تلاشمان را می‌کنیم و از راهکارهایی که پیش رویمان قرار داده شده استفاده می‌کنیم‌. آنها در ادامه خاطرنشان می‌کنند: ما معتقدیم و دوست داریم روند کارمان را تا جایی که می‌توانیم در کشور خودمان پیگیری و مشکل را حل کنیم‌. مسوولان خودمان موظفند فکری کنند و پاسخگوی ما باشند‌. چنانچه مشکل در کشور حل نشود و کسی پاسخگوی ما نباشد، شاید با اجماع خانواده‌ها تصمیم بگیریم کار پیگیری حقوق و خواسته‌هایمان را به مجامع بین‌المللی بسپاریم‌. حوادث این کشور مختص پلاسکو نیست و اتفاقات زیادی از این دست بی‌مسوولیتی‌ها رخ داده است‌.


آتش‌نشانی در این دو سال برای خانواده‌های شهدای پلاسکو چه کرد
پس از روی کار آمدن نجفی به جای قالیباف در صدر شهرداری تهران، یکی از انتصابات پرسروصدا و انتقادآمیزی که او انجام داد، انتخاب مهدی داوری به عنوان ریاست سازمان آتش‌نشانی بود؛ کسی که خود یکی از متهمان به عنوان مسوول عملیات اطفای حریق پلاسکو بود و باید در قبال عملکرد خود و اتفاقات آن روز پاسخگو باشد‌. شهرداران کوتاه‌مدت پس از نجفی هم دست به انتصاب جدیدی نزدند و داوری همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد‌. روزهای نخستی که فاجعه پلاسکو رخ داد، برادر یکی از شهدای آتش‌نشان که خود در پلاسکو حضور داشته، در گفت‌وگو با «جهان صنعت» تاکید کرد: فرماندهان عملیات اطفای حریق پلاسکو، قطعا مقصر هستند و با چیزی که من حین عملیات مشاهده کردم آنها نیم‌ساعت دیرتر بچه‌ها را از ساختمان تخلیه کردند‌ در حالی که می‌توانستند زودتر آنها را خارج کنند‌. کسی که با این همه تجربه، مسوول عملیات به این سنگینی بوده و سال‌ها قبل از آن خارج از کشور دوره دیده است، مسوولیت مهم‌تری نسبت به عملکرد خود دارد‌.


داوری رییس آتش‌نشانی بعد از۲ سال هیچ پاسخ و توضیحی به ما نداده
خانواده‌ها در پاسخ به اینکه آیا از عملکرد او راضی هستند یا خیر و اینکه تاکنون چه اقداماتی برای خانواده‌های شهدای آتش‌نشان انجام داده، عنوان می‌کنند: «ماه‌های ابتدایی بسیار نسبت به حضور او در این سمت حساس بودیم‌. حتی نمی‌گوییم عمدی در این بی‌تدبیری و ناکارآمدی او هنگام وقوع فاجعه پلاسکو رخ داده، اما حرفمان این است که هر کاری می‌توانست انجام دهد یا توانایی‌اش بیشتر از این نبود، باید بیاید به عنوان یکی از متهمان این مساله، به خانواده‌ها توضیح دهد‌. حداقل اگر هم می‌خواهند بگویند ما تجهیزات و امکاناتمان کافی نبود و عوامل مختلفی در چنین اتفاقی تاثیرگذار بوده است، اما بیایند این ابهام‌ها را توضیح دهند‌. آقای داوری در این یک سال هرگز با خانواده‌ها صحبتی نکرده و توضیحی نداده است.»‌ مادر شهید هوایی در ادامه تاکید می‌کند: من از همان ابتدا بسیار نسبت به حضور داوری در این سمت معترض بودم‌. اما نمی‌گویم او به عمد کاری کرده است‌. شاید می‌خواسته اتفاقی مشابه حادثه خیابان جمهوری که دو زن خود را از پنجره به بیرون پرتاب کردند نیفتد‌. به هر حال او بی‌تدبیری کرده و باید پاسخگوی ما باشد‌. او خاطرنشان می‌کند: ما نقص قانون هم داریم و خود سازمان آتش‌نشانی زیرمجموعه شهرداری است و این شهرداری است که باید پیگیر افزایش حقوق آتش‌نشانان و سختی کار آنها باشد‌. اما خود سازمان نمی‌تواند و دستش باز نیست که در این زمینه‌ها اقدامی انجام دهد‌. تنها تفاوتی که ایجاد شده این بوده که داوری پیگیر حقوق آتش‌نشانان کشته شده است‌. برادر شهید قدیانی در پاسخ به مادر شهید هوایی می‌گوید: شاید هم با پیگیری حقوق بچه‌ها می‌خواهد اشتباهی را که مرتکب شده جبران کند‌.


آیا شریف‌زاده مدیرعامل سابق آتش‌نشانی به دادگاه احضار شده است
از سوی دیگر همسر شهید امینی تاکید می‌کند: دکتر خوشزاد، مدیرعامل سابق آتش‌نشانی – کسی که پیش از شریف‌زاده در این سمت حضور داشته- هنوز به خاطر حادثه خیابان جمهوری بعد از این همه سال به دادگاه رفت و آمد می‌کند، چطور مدیریت بعدی آقای شریف‌زاده هیچ گاه به خاطر پلاسکو به دادگاه احضار نشد یا بازپرس خبری از حضور و پاسخگویی او به ما خانواده‌ها نداده است؟ اصلا شریف‌زاده کجاست؟ چرا هیچ نامی از او بین مقصران فاجعه نیست؟ نورافکن روی سایر اسامی بود، اما از او هیچ خبری نبود‌.
برادر شهید قدیانی نیز تصریح می‌کند: علاوه بر مقصران و عدم پاسخگویی آنان به خانواده‌ها و مردم، ما هنوز بعد از دو سال سوالمان این است که چرا و به چه صورت ساختمان پلاسکو این طور فرو ریخت؟ برادر شهید میرزاخانی هم می‌گوید: بهنام اصلا در طبقات بالا نبود‌. آتش خاموش شده بود و او در طبقه ششم مشغول پاکسازی بود‌. هنوز هم نمی‌دانم چطور این ساختمان این طور فرو ریخت و او که تصور می‌کرد عملیات موفق بوده کشته شد؟
هنوز هم تهدید می‌شویم و آتش‌نشانان دیگر هم می‌ترسند حرفی بزنند
آنها در ادامه تصریح می‌کنند: ما و خانواده‌هایمان از همان ابتدا به خاطر مصاحبه‌ها و نوع حرف‌هایی که می‌زدیم از سوی افراد مختلفی تهدید می‌شدیم‌. هنوز هم تهدید می‌شویم‌. همان‌طور که از روز اول آتش‌نشانان با ترس و لرز با رسانه‌ها صحبت می‌کردند و چند نفر هم توبیخ شدند، به همان منوال همچنان از تبعات حرف زدن می‌ترسند وگرنه هنوز کسانی هستند، به خصوص آنها که از پلاسکو نجات یافتند، بعد از دو سال حرف‌ها و اطلاعاتی در سینه دارند که می‌تواند به ابهام‌ها کمک کند اما نمی‌توانند حرفی بزنند‌.


به قاضی شهریاری گفتم اگر عزیزان خودتان از بین می‌رفتند این طور موضوع را پیگیری می‌کردید؟
همسر شهید امینی در پاسخ به این که مسوولان چه می‌گویند، خاطرنشان می‌کند: ما مرتب پیش قاضی شهریاری می‌رویم‌. یک روز به او گفتم دو سال است می‌رویم و می‌آییم اما هنوز کاری برای ما نکردید‌. اگر عزیزان خودتان را از دست می‌دادید و چنین اتفاقی برایشان رخ می‌داد، باز هم این طور حقوق‌شان را پیگیری می‌کردید؟ همان موقع اعلام کردند وکیل بگیرید تا زمانی که پرونده به دادگاه ارسال شود، بتواند کارهایتان را پیگیری کند و دائم شما ۱۶ خانواده به اینجا نیایید‌. ما یک وکیل خبره گرفتیم و امیدواریم به نتیجه برسیم‌ اما برادر شهید قدیانی معتقد است ما ۱۶ خانواده به انحای مختلف تهدید شده‌ایم، آیا وکیل می‌تواند با موفقیت، خواسته‌های ما را پیگیری کند؟


تا زمانی که مقصر تعیین نشود هیچ دیه‌ای به کسی نمی‌دهند
خانواده‌ها در پاسخ به اینکه آیا توانسته‌اند حق و حقوق مالی خود را دریافت کنند، بیان می‌کنند: ما چیزی به نام دیه هنوز دریافت نکرده‌ایم‌. تا زمانی که مقصر یا مقصران مشخص نشوند، به کسی دیه تعلق نمی‌گیرد‌. به ما خانواده‌ها گفتند در صورتی که شما امضا بدهید و از شکایت‌تان صرف‌نظر کنید، به شما دیه می‌دهیم‌. همسر شهید امینی می‌گوید: من در قبال این حرف گفتم من هرگز دیه را قبول نمی‌کنم و می‌خواهم مقصران مشخص و مجازات شوند‌. چطور وقتی یک فرد عادی تصادف می‌کند دیه و حق بیمه و همه چیز در آن واحد پرداخت می‌شود اما برای ما منتظر تعیین مقصر هستند که ظرف دو سال گذشته هیچ کس را به عنوان مقصر به ما معرفی نکرده‌اند و پاسخی نداده‌اند‌. دقیقا چه زمانی قرار است مقصران را معرفی کنند؟ همه جا هم با این حق بیمه وانمود می‌کنند که همه حق و حقوق ما را پرداخت کرده‌اند و ما خوشیم! در حالی که هر کسی که می‌خواهد بیاید من حق بیمه و دیه خودم را به او پرداخت می‌کنم اما یکی از اعضای بدن او را ناقص کنم ببینم می‌توانند با آن پول خوش باشند که در قبال از بین رفتن عزیزان ما می‌گویند این پول کشته شدن بچه‌های شما و بروید خوش باشید؟ همسر من ستون و قلب زندگی‌ام بود‌. پول دیه و بیمه برای دختر من پدر می‌شود؟


به کودکان شهدای پلاسکو هیچ اهمیتی نمی‌دهند
آنها همچنین تاکید می‌کنند: فقط حق بیمه شهدایشان را دریافت کردند‌. اصلا مساله آنها دریافت دیه نیست‌. در زمینه حقوق هم همسر متاهل‌ها حقوق همسر فوت شده خود را دریافت می‌کنند‌. حالا هم تنها کاری که داوری کرده همین بوده که برای مجردها حقوق تعریف کرد و هر چهار ماه یک بار ماهیانه یک میلیون تومان به مادر و پدر شهدای مجرد حقوق می‌دهند‌. تا پارسال هیچ حقوقی به مجردها نمی‌دادند‌. برای کودکان بازماندگان هم هیچ حقوق و مزایایی تعریف نشده‌. اوایل می‌گفتند هر مدرسه‌ای بخواهند می‌توانند ثبت‌نام کنند اما اصلا این‌طور نبود‌. به عنوان نمونه برادر شهید قدیانی می‌گوید: یکی از نقص‌های قوانین ما اینجاست که حق بیمه را تنها به همسر فرد کشته شده می‌دهند و برای فرزندش چیزی نمی‌دهند‌. در حالی که چنانچه آن زن کمی بعد ازدواج کند و فرزندش را هم نخواهد و به قیمش که پدر مرد کشته شده می‌شود، بسپارد، هیچ حقی برای آن فرزند وجود ندارد‌. در واقع، هیچ راهکاری از سوی قانونگذاران در این زمینه پیش‌بینی نشده است‌.


بچه‌های کشته شده ما چه باید می‌کردند که شهید محسوب شوند؟
خانواده‌ها در ادامه با ناراحتی شدید اظهار می‌کنند: هنوز هم نمی‌توانیم درک کنیم چرا فرزندان و همسران ما را شهید محسوب نمی‌کنند و چرا بنیاد شهید این قدر در این زمینه مقاومت دارد؟ همسر شهید امینی در این زمینه تاکید می‌کند: روزی یک روحانی به او گفته آنها وظیفه خود را انجام داده‌اند و امضا داده‌اند که اگر روزی برایشان اتفاقی افتاد باید پای آن بایستند و به همین دلیل شهید محسوب نمی‌شوند‌. گویا فقط هر کسی که با تیر کشته شود شهید محسوب می‌شود و این درجه‌بندی‌ها برای آقایان متفاوت است‌. در حالی که آتش‌نشانان دقیقا حین خدمت به مردم و این کشور کشته شدند‌. چه چیز بالاتر از مشقت کار آتش‌نشانان و این نوع کشته شدن در راه مردم؟ در واقع نه شهرداری نه سازمان آتش‌نشانی نه بنیاد شهید هیچ کدام عزیزان کشته شده ما را به عنوان شهید قبول ندارند‌. حتی به حرف رهبر هم اهمیتی ندادند‌. در این میان همسر شهید امینی و پدر شهید کوهی جانباز بودند و اما از هیچ مزایایی نخواستند بهره‌مند شوند‌. حتی کارت ایثارگران امینی پس از کشته شدن در پلاسکو هم باطل شد به جای اینکه او را شهید محسوب کنند‌. خانواده‌ها در ادامه تصریح می‌کنند: وقتی عزیزان ما را شهید محسوب نمی‌کنند، اسم شهید از دهان‌شان برای همسران و بچه‌های ما خارج نشود‌. فقط می‌آیند فیلم و عکس می‌گیرند و به صورت لفظی همه جا شهید شهید می‌کنند و اما در عمل ارزشی برای آنها قائل نیستند و سر بزنگاه که باید کاری برای شهدا انجام دهند معتقدند اینها شهید نیستند‌. ما هم نمی‌خواهیم اصلا به این طریق با ما دیدار کنند و نقش بازی کنند‌. در حالی که این آتش‌نشانان در شناسنامه، در جواز دفن، در سنگ مزار شهید نوشته می‌شوند، اما در عمل شهید محسوب نمی‌شوند‌.


به من گفتند همسرت بازنشسته شده و دیگر حق نداری به آتش‌نشانی بیایی
همسر شهید امینی در ادامه می‌گوید: همسر من در حال بازنشسته شدن بود‌. من آنقدر پیگیر مسائل مختلف و وضعیت حق و حقوق همسر و فرزندم بودم که از سوی آتش‌نشانی به من به وضوح گفتند خانم امینی همسرت بازنشسته شده و تمام شده‌. دیگر حق نداری با اینجا تماس بگیری یا دائم به اینجا بیایی! تا اینکه چندی قبل با من تماس گرفتند یک یادگاری از آقای امینی برای موزه یادواره شهدای پلاسکو برای ما بیاورید‌. من هم از دم در سازمان یادگاری را تحویل دادم و گفتم همانطور که گفتید من حق ورود به اینجا بعد از همسرم را ندارم‌. در حالی که به ما گفته بودند سازمان آتش‌نشانی تا آخر عمرتان خانه شماست‌. در واقع وقتی به ما نیاز پیدا می‌کنند تماس می‌گیرند در غیر این صورت ما برایشان مزاحم هستیم‌. این یک نمونه از نامهربانی‌ها با ماست‌. هیچ ارزشی برای خانواده‌های شهدای پلاسکو قائل نمی‌شوند‌. حداقل به خود این شهدا احترام بگذارند‌. جای تاسف دارد این برخوردها در این نظام‌. تا کسی از آتش‌نشان‌ها(همین چند روز پیش احسان جامعی) کشته می‌شود، چند روزی در خصوص حقوق و وضعیت وکمبود امکانات و سختی شغل آتش‌نشان‌ها صحبت می‌شود و کمی بعد باز هم فراموشی و تمام‌.


نامهربانی با خانواده شهدای آتش‌نشان از همان روز نخست بود
در ادامه در اظهار نظری تکان‌دهنده همسر شهید امینی از خاطرات تلخ روزهای بعد از وقوع فاجعه پلاسکو می‌گوید: «برخوردهای روزهای نخست با بسیاری از آدم‌ها و حتی ما خانواده‌ها نامناسب بود‌. یک روز بعد از وقوع حادثه که من به محوطه پلاسکو می‌خواستم بروم، ماموران با جلوگیری از ورود ما، من و خواهرم را با باتوم زدند‌. به جای اینکه راهی برای ورود ما که همه کسمان را از دست داده بودیم باز کنند، این طور برخورد کردند‌. هنگام خاکسپاری هم برخورد بدی داشتند‌. علی را دفن کردند و سپس به ما گفتند از پشت میله‌ها باید نظاره‌گر باشید و به خیلی‌ها اجازه ندادند کنار همان تکه پاره‌های عزیزان‌شان باشند‌. من همان موقع از داربست پریدم آن سو و توانستم راهی باز کنم تا باقی خانواده‌ها بتوانند کنار اجساد فرزندان‌شان باشند‌. دقیقا از همان روزهای نخست تهدیدهایشان شروع شد‌.»


اختیار تعویض سنگ مزار شهدایمان را هم نداریم
یکی دیگر از نکاتی که خانواده‌های شهدای آتش‌نشان پلاسکو را آزار داده و همچنان هم ادامه دارد آنجاست که به گفته خودشان «هیچ اختیاری برای مزار عزیزان خود ندارند، نه ساخت سقفی برای قطعه ۵۰، نه تعویض سنگ قبر‌. آنها تاکید می‌کنند: ما هیچ کاری برای مزارشان نمی‌توانیم انجام دهیم‌. سازمان بهشت زهرا و بنیاد مستضعفان اجازه نمی‌دهند ما حتی سنگ مزار را تعویض کنیم‌. یک سقف برای مردمی که سر مزار بچه‌ها می‌آیند دو سال است نساخته‌اند تا آنها در باران و برف و گرما اذیت نشوند‌. چادر نمی‌توانیم برای مراسم بزنیم‌. برادر شهید قدیانی هم می‌گوید: هر کسی هر طور دلش می‌خواهد سنگ مزار برادرم را رنگ کاری و دست کاری می‌کند اما به خودم اجازه نمی‌دهند سنگ را عوض کنم! مردم ما این قدر برای شهدای ما ارزش و اهمیت می‌دهند، اما مسوولان ما هیچ اهمیتی به این مساله نمی‌دهند‌. چرا زمانی که مسوولان درخواستی دارند حمایت همه مردم را طلب می‌کنند، اما وقتی مردم چیزی را مطالبه می‌کنند، از آنها حمایت نمی‌کنند؟ اگر واقعا می‌خواهند دهان ما را ببندند حداقل اصولی این کار را انجام دهند، حرف‌های ما را بشنوند و وعده‌های بیهوده ندهند‌. نه اینکه هیچ توضیحی ندهند، سکوت کنند، پاسخگوی ما و درخواست‌هایمان نباشند و ما را رها کنند‌.


ما هیچ نمادی برای فرزندان شهیدمان نداریم
مادر شهید کوهی در انتها تاکید می‌کند: ما برای پس از جنگ یک نماد شلمچه داریم که مردم و خانواده‌های شهدا به دیدار آن مناطق می‌روند و دل‌شان آرام می‌گیرد‌. پلاسکو برای من شلمچه است‌. مسوولان یک بخشی از ساختمان تخریب شده پلاسکو را به عنوان نمادی برای شهدا در نظر بگیرند، چیزی که از روز اول قول آن را دادند و در عمل هیچ کاری نکردند‌. بچه‌های ما در آنجا ذوب شدند‌. من می‌خواهم آنجا نماد بچه‌های ما شود‌. من بارها به سمت پلاسکوی مسکوت مانده و مخروبه رفته‌ام و از دریچه آنجا نگاه کرده‌ام و مرور کرده‌ام پسر من با ۱۵ عزیز دیگر در اینجا از بین رفتند‌. این موضوع برای ما بسیار اهمیت دارد و ما حق داریم نمادی برای عزیزان‌مان در آنجا ساخته شود‌. این همه امامزاده جعلی و‌.‌.‌. در این کشور داریم‌. من نمی‌گویم آنجا را به نام شهدای پلاسکو بزنند، صرفا یک نماد ایجاد کنند‌.
خانواده‌ها یادآور می‌شوند: با وجود آنکه ما به شدت آسیب دیدیم، هنوز تلخی‌ها مانده و هیچ کدام‌مان به نبودن عزیزان‌مان عادت نکرده‌ایم و مشکلات فراوانی را از سر گذراندیم، اما همه ما خانواده‌ها تا آخر پیگیر حقوق عزیزان و طلب پاسخ برای پرسش‌هایمان هستیم‌. امیدواریم؛ به خاطر اینکه برای دیگر بچه‌های آتش‌نشان این اتفاقات رخ ندهد‌.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha