ویدیوی تنبیه معلم برای درس‌نخواندن دانش‌آموزان نشان می‌دهد که تزریق خشونت در هر شرایطی اشتباه است و تغییر روند و ایجاد خلاقیت در آن هم تنها بازتولید خشونت را متفاوت می‌کند؛ در حالی که نتیجه یکسان است.

اجبار به اعمال خشونت یا عذاب وجدان؟

سلامت نیوز:ویدیوی تنبیه معلم برای درس‌نخواندن دانش‌آموزان نشان می‌دهد که تزریق خشونت در هر شرایطی اشتباه است و تغییر روند و ایجاد خلاقیت در آن هم تنها بازتولید خشونت را متفاوت می‌کند؛ در حالی که نتیجه یکسان است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ،هفته گذشته ویدیویی در فضای مجازی با عنوان «تنبیه خاص معلم کوهرنگی برای دانش‌آموزانی که درس نمی‌خوانند»، پخش شد. در این ویدیو معلم دانش‌آموزانی که درس نخوانده بودند را به صف کرده بود و از آنها می‌خواست که با تکه چوبی با زدن بر کف دست معلمشان او را تنبیه کنند؛ چرا؟ چون دانش‌آموزانش درس نخوانده‌اند.

در نگاه اول خلاقیت معلم در برخورد با دانش‌آموزانش به چشم می‌آید که به‌جای تنبیه آنها، تصمیم گرفته عکس این کار را انجام دهد و خودش تنبیه شود؛ اما مسأله اینجاست که تزریق خشونت که تنبیه نوعی از آن است، در هر شرایطی اشتباه است و تغییر روند و ایجاد خلاقیت در آن هم تنها بازتولید خشونت را متفاوت می‌کند؛ در حالی که نتیجه یکسان است. همان‌طور که می‌بینیم دانش‌آموزان هم با گریه و التماس از معلم می‌خواهند که کس دیگری این کار را انجام دهد و آنها معلم خود را تنبیه فیزیکی نکنند.

تنبیهی که کارایی دارد اما مسئولانه نیست

در همین میان حسام فیروزی، روان‌درمانگر کودک، نوجوان و خانواده با اشاره به اینکه تنبیه این معلم برای دانش‌آموزانش جدای از کار خلاقانه‌ای که انجام می‌دهد، دلیلی بر خوب ‌بودن این کار نیست، می‌گوید: «ما امروز کاری را موثر می‌دانیم که کارایی داشته باشد، مسئولانه باشد و به درد اینجا و اکنون بخورد. در واقع این رفتاری که معلم انجام داده، شاید کارایی داشته باشد و کودک به‌خاطر احساس گناهی که از این کار می‌کند، درس بخواند اما کار مسئولانه‌ای نیست به‌این دلیل که خود احساس گناه می‌تواند روان کودک را دچار مشکل کند. در واقع مشکلی که پیش می‌آید خشونت و خشونت علیه خود است.

بنابراین این شکل تنبیه هم ترویج نوعی خشونت است و نه تنها کارایی ندارد بلکه مسئولانه هم نیست و به درد اینجا و اکنون هم نمی‌خورد. مصداق دیگر این کار هم این است که وقتی دیدیم کودکی گریه می‌کند او را کتک بزنیم یا پشت دستش را داغ کنیم و ببینیم دیگر گریه نمی‌کند. در واقع ما شیوه‌ای را در پیش گرفته‌ایم که کارایی دارد اما مسئولانه نیست.»

حرف‌های قشنگ وزیر

وزیر آموزش‌وپرورش هم در واکنش به این ویدیو گفته است که این کار نه تنها تشویق ندارد بلکه در حال پیگیری هستیم که آن همکار دوره‌های بازآموزی را طی کند. مسأله اما این است که تا وقتی در این ساختار خشونت تنها ابزار وادار کردن دانش‌آموزان به درس‌خواندن و .. است، ترکیب «دوره‌های بازآموزی»، بازی و حرف قشنگی برای آرام‌کردن افکار عمومی است.

هرچند بطحایی گفته است: «تنبیه با هر روش و هر هدفی اعم از تنبیه فیزیکی و اعمال خشونت در مدرسه مذموم و ناپسند است.» اما راه‌حلی برای از بین بردن آن در نظر نگرفته است و تا پیش از این هم اگر تنبیه و کودک‌آزاری‌ای در مدارس اتفاق افتاده، نهایتا به تعلیق آن معلم منجر شده و برای کنترل و از بین بردن این خشونت ساختاری کاری انجام نشده است.

روش‌هایی حذفی که هیچ کاربردی ندارند و قطعا تکرار می‌شوند. حرف‌های پیش‌روی وزیر هم در حد همان حرف باقی مانده و دریغ از ذره‌ای تلاش برای عملیاتی‌کردنش. « هر رفتاری که ترویج خشونت در مدرسه باشد، از حیث اصول تربیتی مذموم است و آن معلمی هم که این کار را کرده، اقدامی ضد تربیتی انجام داده است.

تنبیه بدنی یا هرگونه تنبیهی که بر شخصیت و روحیه دانش‌آموزان اثر منفی بگذارد، خط قرمز آموزش و پرورش است و ما هیچ ملاحظه‌ای در برخورد با متخلفان در این زمینه نخواهیم داشت. با متخلفان به‌صورت شدیدترین نوع برخوردی که در قوانین ما وجود دارد، برخورد شده است.»

اجبار دانش‌آموزان به اعمال خشونت

این ویدیو در فضای مجازی هم بازخوردهای زیادی داشت؛ یکی از کاربران توییتر نوشته است: «باید به معلم آموزش داده بشه که تنبیه بدنی تحت هرحالتی اشتباهه. اما مهم‌تر از اون، اجبار بچه‌ها به اعمال خشونت، چیزی شبیه آموزش شکنجه است و مستقیم در خدمت تقدیس خشونت و خشونت فیزیکی.» کاربر دیگری نوشته است:

«واقعیت اینه که این معلم بنده خدای جوان، قصد بدی نداره، فقط اینه که توجیه نشده و راه بدی رو داره پیش می‌گیره .دلم به حال دل مهربونش و اینکه مسیر اشتباهی که پیش گرفته سوخت. کاش ریشه سیستم درست می‌شد.» به گزارش خبرآنلاین، کاربر دیگری هم به شکنجه روحی دانش‌آموزان اشاره کرده است.

«این رو معلم از یک معلمی که چند سال پیش اینکارو کرده بود تقلید کرده و به معنی اینه که مقصر منم که به تو نتونستم خوب یاد بدم و باعث شدم تو کم نمره بگیری و بدین ترتیب بچه‌ها گریه می‌کردن و عذاب وجدان گرفته و بعدا خوب درس می‌خوندن»

 

2 میلیون کودک سوری بازمانده از تحصیل

 سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد که به دلیل جنگ و آوارگی بیش از دو میلیون کودک سوری از رفتن به مدرسه محروم هستند. در این گزارش آمده‌ است: بیش از دو میلیون دختر و پسر سوری از حضور در کلاس‌های درس محروم شده‌اند و از هر ۱۰ نفر در این کشور هشت نفر زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

سخنگوی دبیرکل سازمان ملل گفت: بیش از ۱۱ میلیون نفر از مردم این کشور همچنان به دریافت کمک‌هایی از قبیل دریافت مواد غذایی، خدمات بهداشتی و مراقبتی، سرپناه و آب نیاز دارند. به گفته استفان دوجاریک ، این سازمان با همکاری دیگر شرکای خود در تلاش برای رفع نیازها، حفاظت و حمایت از نیازهای این ۱۱ میلیون نفر است. به گزارش خبرگزاری شینهوا، آوارگی یکی از مشخصه‌های بحران و پیامد جنگ در سوریه است و حدود ۶.۲ میلیون نفر از مردم در این کشور بی‌خانمان هستند.

ضرورت دسترسی جوانان مهاجر به آموزش

مدیرکل آژانس مهاجرت سازمان ملل از کشورهایی که میزبان مهاجران و پناهجویان هستند خواست که شرایط دسترسی به آموزش را برای مهاجران جوان فراهم کرده و از امکان ادامه تحصیل آنها اطمینان حاصل کنند.مدیرکل سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) در این رابطه اظهار کرد: در حالی که مهاجرت می‌تواند فرصت‌های جدیدی برای این جوانان فراهم آورد اما توانایی آنها برای بهره‌مندی از این فرصت‌ها به میزان بسیار زیادی به جوامع و دولت‌های میزبانِ آنها بستگی دارد.

آنتونیو ویتورینو خاطر نشان کرد: مهاجران جوان اغلب از دسترسی به فرصت‌های آموزشی، حرفه‌ای و تحصیلی یا دسترسی به تمامی بخش‌های بازار کار در کشورهای مقصد بی‌بهره می‌مانند. ویتورینو ادامه‌ داد: بسیاری از مهاجران جوان در مدارس یا جوامع، تبعیض را تجربه کرده‌اند و این شرایط، چشم انداز آنها را برای رشد و همچنین اعتماد به نفس‌شان را کاهش می‌دهد.

وی در ادامه تاکید کرد: این یک چرخه خطرناک است که باید مانع از آن شویم و به همین خاطر دولت‌ها در کشورهای مقصد باید از رفتار شایسته و برابر با این جوانان در جوامع خود اطمینان حاصل کرده و با احترام کامل با آنها برخورد داشته باشند. به گزارش ایسنا، بنابر آمار این سازمان، در سال ۲۰۱۷ میلادی از ۲۵۸ میلیون مهاجر بین‌المللی حدود ۱۱ درصد زیر ۲۴ سال سن داشته‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha