گویا برخی سیاست‌گذاران آموزشی ما بر این باورند که مردم باید پول آموزش کودکان خردسال خود را بدهند و کودکان خود را در اختیار آنها بگذارند تا آنها آن‌گونه که می‌پسندند بچه‌ها را تربیت کنند، در حالی که باید وارونه باشد.

پیش‌دبستانی، مقطعی سرگردان با شهریه‌های میلیونی

سلامت نیوز:گویا برخی سیاست‌گذاران آموزشی ما بر این باورند که مردم باید پول آموزش کودکان خردسال خود را بدهند و کودکان خود را در اختیار آنها بگذارند تا آنها آن‌گونه که می‌پسندند بچه‌ها را تربیت کنند، در حالی که باید وارونه باشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ،هفته گذشته، برای نام‌نویسی فرزند کوچکم در دوره پیش‌دبستانی، رفتم به سرای محله نزدیک خانه‌مان. گفتند که هزینه آموزش یک‌سال این دوره می‌شود سه‌میلیون تومان که دست‌کم باید نیمی از آن را نقدی بپردازید و نیم دیگر را طی دو چک ۷۵۰هزار تومانی که سررسید چک نخست سه‌ماه و چک دوم شش‌ماه دیگر باشد.

نزدیک به دویست‌هزار تومان هم، هزینه لباس فرم و نوشت‌افزار و ابزار مورد نیاز می‌شود که آن را نیز باید در یکی دو هفته آینده بپردازید. ناگفته نماند که هزینه یک‌سال دوره پیش‌دبستانی در مدرسه‌های خصوصی منطقه، دست‌کم دوبرابر این رقم است و به همین خاطر، ظرفیت پیش‌دبستانی سرای محله ما هم تقریبا پر شده بود و دو سه بچه دیگر را نمی‌توانست نام‌نویسی کند.

ما هم به ناگزیر و از ترس این که نکند جا گیر بچه‌مان نیاید پول و چک‌ها را دادیم و نام‌نویسی کردیم- البته با یک تخفیف صدهزار تومانی به‌خاطر فرهنگی بودن‌مان. در برنامه درسی ملی درباره دوره پیش‌دبستانی آمده است: «دوره پیش‌دبستانی، به دوره دوساله رسمی و غیراجباری اطلاق می‌شود که کودکان ۵ و ۶ساله را تحت پوشش برنامه‌های آموزشی و تربیتی قرار می‌دهد.

برنامه‌های آموزشی و تربیتی این دوره و میزان حضور نوآموزان در مراکز پیش‌دبستانی، با توجه به ویژگی‌های کودکان، منعطف و سیال است.» پس در آموزش کنونی کشور ما، این دوره غیراجباری و البته رسمی است- گرچه درباره معنای رسمی و غیراجباری‌بودن این دوره، توضیحی داده نشده است.

در جهان به‌خاطر اهمیت بالای پیش‌دبستانی، بسیاری از اندیشمندان آموزشی، بر آن تاکید فراوان دارند و در بسیاری از کشورهای پیشرو آموزش، اجباری و به‌ویژه رایگان است. در کشور ما نیز هر از گاهی از زبان فرادستان آموزشی کشور، سخنانی در اهمیت این دوره شنیده می‌شود اما این دوره در عمل اجباری نیست و به‌ویژه اینکه رایگان هم نیست.

متولی آن هم روشن نیست؛ هم آموزش‌وپرورش و هم بهزیستی و هم شهرداری آن را برگزار می‌کنند و کیفیت کار هم تا اندازه زیادی بستگی دارد به اینکه این دوره در کجا و با چه نگاه و نگرشی برگزار شود. یک نکته مهم دیگر این است که محیط برگزاری این دوره باید فراخور درون‌مایه آن باشد؛ یعنی محیطی باشد که بچه‌ها بتوانند در آن بازی کنند و به کار گروهی بپردازند و از نظر فضای سبز و رنگ‌آمیزی در و دیوار هم، موردپسند آنها باشد.

متاسفانه برخی از مکان‌های برگزاری دوره پیش‌دبستانی، آن محیط باز و بایسته برای بازی کودکان و انجام کار گروهی هدفمند را ندارد و در عمل بیشتر آموزش این دوره را در کلاس‌های درس برگزار می‌کنند؛ کاری که باعث خستگی و زدگی بچه‌ها از آموزش‌های این دوره می‌شود.

چندی پیش متنی می‌خواندم درباره ویژگی‌های یک پیش‌دبستانی با کیفیت بالا، برای نمونه اینکه «روابط متقابل تاثیرپذیر، محبت‌آمیز و آمیخته با احترام در میان بزرگسالان و کودکان برقرار باشد» و «برنامه درسی از پیش‌طراحی‌شده اثربخشی داشته باشد که درگیرشدن کنشگرانه کودکان را دربر بگیرد» و «بیش از هر چیز، یک پیش‌دبستانی با کیفیت بالا، جایی است که خانواده‌ها، کودکان و بازدیدکنندگان، احساس خوش و ارزشمند‌بودن در آن می‌کنند»؛

بعید می‌دانم در آموزش پیش‌دبستانی ما، این ویژگی‌ها فراگیر و پرنمود باشند. روی‌هم‌رفته می‌توان گفت که دوره پیش‌دبستانی، دوره مهمی است که اگر به‌درستی انجام پذیرد می‌تواند تاثیرات مثبت ماندگار و ژرفی بر ذهن و روحیه کودکان بگذارد، به‌ویژه اگر آموزش این دوره، بر محور شادی، بازی، کار هنری و کنش گروهی پیش رود و از سوادآموزی متعارف به دور باشد.

در این شرایط هم به تقویت روحیه جمعی بچه‌ها کمک می‌کند و هم لذت یادگیری را به آنها می‌چشاند. این دوره در منطقه‌های محروم می‌تواند نقش جبران‌کننده برجسته‌ای داشته باشد تا بچه‌هایی که در محیط‌های محروم اقتصادی و فرهنگی به دنیا می‌آیند فرصت جبران برخی کمبودها و آشنایی با برخی بایسته‌های محیط‌های آموزشی آینده را به دست آورند.

پس دوره پیش‌دبستانی، باید کیفی و رایگان باشد و متولی مشخص داشته باشد و در محیط‌هایی فراخور روحیه کودکان و به دور از برخی حساسیت‌ها برگزار شود. شوربختانه گویا برخی سیاست‌گذاران آموزشی بر این باورند که مردم باید پول آموزش کودکان خردسال خود را بدهند و کودکان خود را در اختیار آنها بگذارند تا آنها آن‌گونه که می‌پسندند بچه‌ها را تربیت کنند.

در حالی که باید وارونه باشد، یعنی دولت، فضای بایسته و فراخور آموزش کودکان را فراهم سازد و کار آموزش کودکان را به آموزش‌شناسان و آموزشگران و روانشناسان کودک و فرهنگ‌شناسان و همچنین خانواده‌ها واگذار کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha