همه چیز در زندگی مشترک مبتنی بر رابطه دو طرفه است و معمولا مقصری وجود ندارد بنابراین به دنبال حل این مسئله که شوهرتان بهانه‌گیر شده، فقط در طرف مقابل نباشید؛ بلکه نقش خودتان را جست‌وجو کنید و ببینید شما در بهانه‌گیری‌های او چه سهمی دارید؟

شوهرم مرد خوبی بود ولی چون به دلم نمی‌نشست، طلاق گرفتم!

سلامت نیوز-*دکتر هادی غلام‌‌‌محمدی: همه چیز در زندگی مشترک مبتنی بر رابطه دو طرفه است و معمولا مقصری وجود ندارد بنابراین به دنبال حل این مسئله که شوهرتان بهانه‌گیر شده، فقط در طرف مقابل نباشید؛ بلکه نقش خودتان را جست‌وجو کنید و ببینید شما در بهانه‌گیری‌های او چه سهمی دارید؟

به گزارش سلامت نیوز، یکی از خوانندگان روزنامه خراسان نوشته است: زنی 27 ساله ام. 22 سالم بود که ازدواج کردم. شوهرم اصلا اذیتم نمی‌کرد، مرد خوبی بود و دوستم داشت اما دلم با او نبود. به اصطلاح به دلم نمی‌نشست بنابراین بعد از دو سال جدا شدم. 9 ماه بعد با همسر فعلی‌ام ازدواج کردم که از قبل او را نمی‌شناختم. اولش خیلی خوب بود و محبت می‌کرد اما کم کم اخلاقش عوض شد. حالا هم بهانه گیر است و انگار دنبال اذیت کردن من است البته که من دوستش دارم. چه کنم؟

پاسخ مشاور:
باید گفت زندگی‌مشترک چیزی جز ارتباط متقابل نیست. ارتباطی که درون آن نیازها، خواسته‌ها و تمایلات زن و شوهرها پاسخ داده می‌شود. در دل این ارتباط است که به مرور زمان شناخت زوج ها از همدیگر بیشتر می‌شود و گویا می‌توانند رفتار طرف مقابل‌شان را پیش‌بینی کنند. به عبارتی الگوهایی بین آن‌ها شکل می گیرد که زوج ها بر اساس آن با یکدیگر به تعامل می‌پردازند و بر اساس آن در ارتباط با یکدیگر رفتار می‌کنند؛ برای مثال زمانی که با همسرمان قهر می‌کنیم و همیشه برای آشتی و عذرخواهی پیش قدم می‌شویم، گویا به همسرمان یاد می‌دهیم که هیچ‌وقت نباید برای آشتی پیش قدم شود و همیشه باید منتظر باشد من اقدام کنم. با این حال، چند توصیه به شما دارم.


   طلاق قبلی‌تان اصولی نبوده است
دلیلی که برای طلاق‌ از شوهر اول‌تان بیان کرده‌اید، باید دقیق تر بررسی شود. مثلا اگر از روز اول به او هیچ حسی نداشتید، چرا با او ازدواج کردید یا چرا در گذر زمان به او بی‌علاقه شدید؟ پاسخ به این سوالات از این منظر مهم است که طلاق امر غیر مهمی نیست و آسیب‌هایی دارد و نباید به هر دلیل غیرموجهی به طرف آن رفت. با توجه به توضیحات شما به نظر می‌رسد طلاق‌تان اصولی نبوده و تصمیمی احساسی گرفته شده که منطق رنگ کمتری در آن داشته است. این نگرش در شما خطرناک و لازم است یک بار برای همیشه آن را تغییر دهید و مدیریت کنید.


   دوربین نگاه‌تان را سلفی کنید!
همه چیز در زندگی مشترک مبتنی بر رابطه دو طرفه است و معمولا مقصری وجود ندارد بنابراین به دنبال حل این مسئله که شوهرتان بهانه‌گیر شده، فقط در طرف مقابل نباشید؛ بلکه نقش خودتان را جست‌وجو کنید و ببینید شما در بهانه‌گیری‌های او چه سهمی دارید؟ مثلا از خودتان بپرسید که آیا بیش از حد محبت می‌کنم؟ آیا بیش از حد کنترل می‌کنم؟ آیا توجه بیش از حد از او می‌خواهم؟ آیا به خواسته‌ها و نیازهایش توجهی ندارم که دنبال اذیت کردن من است؟ آیا خودم را فراموش کرده‌ام و کاملا وابسته به او هستم؟ و... . به عبارتی دیگر، دوربین نگاه‌تان به زندگی را سلفی کنید و بیشتر از شوهرتان، رفتارهای خودتان را بررسی کنید.


   بیان احساسات را دست کم نگیرید
زمانی که حال شما و همسرتان خوب است، زمان مناسبی برای همدلی و بیان احساس است. به جای انتقاد و سرزنش مدام و محکوم کردن او، فرصتی برای همدلی و بیان احساسات ایجاد کنید. به شوهرتان از احساسات و حال‌تان بگویید و اگر مسئله‌ای با شما دارد بدون قضاوت و جبهه‌گیری گوش کنید و بگذارید احساسش را بیان کند. در ضمن با توجه به این‌که اطلاعات شما برای پاسخ گویی به سوال‌تان کافی نیست، برای نتیجه‌گیری بهتر و مدیریت زندگی مشترک‌تان به مشاور خانواده مراجعه کنید.

* مشاور خانواده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha