چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۱

چند سالی است که با شروع سال تحصیلی جدید زمزمه‌هایی در رابطه با یک معضل اجتماعی که در حال رواج پیدا کردن بین نوجوانان است، افزایش می‌یابد. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با نوجوانانی برخورد کنید که آستین‌های لباسشان را به هیچ عنوان بالا نمی‌زنند و یا اینکه مچ دست‌هایشان را با باند بسته‌اند.

خون‌بازی می‌کنم؛ پس هستم!

سلامت نیوز:چند سالی است که با شروع سال تحصیلی جدید زمزمه‌هایی در رابطه با یک معضل اجتماعی که در حال رواج پیدا کردن بین نوجوانان است، افزایش می‌یابد. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با نوجوانانی برخورد کنید که آستین‌های لباسشان را به هیچ عنوان بالا نمی‌زنند و یا اینکه مچ دست‌هایشان را با باند بسته‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آفتاب یزد ،بدون شک این نوجوانان اقدام به خودزنی می‌کنند و با کمی اصرار می‌توانید آثار این نوع خودزنی را بر دست و بدن آن‌ها ببینید. «خون‌بازی» نام جدیدی است که نوجوانان عصر حاضر به خود زنی نسبت داده‌اند و به گفته خودشان از این کار لذت می‌برند و به آن‌ها آرامش می‌دهد. بعد هم آثار این لذت بر تن و بدن آن‌ها خودنمایی می‌کند.

اما چرا نوجوانان به سمت این کار کشیده می‌شوند و چه لذتی در خون بازی وجود دارد که آن‌ها را تا این حد مشتاق به تحمل درد ناشی از خودزنی می‌کند؟>گلاره و دست‌هایی پر از خونروی یکی از صندلی‌های یک پارک کوچک نشسته است.

در حالی که تنها سوئیشرتی بر تن دارد و کلاه سوئی شرت را روی سرش کشده است، موزیکی که از تلفن همراهش پخش می‌شود محیط پارک را پر کرده است. یک آهنگ سبک رپ که انواع و اقسام ناسزا‌ها از زبان خواننده به عنوان شعر بیان می‌شود،دختر سرش را پائین انداخته و موهایش اطراف صورتش را پر کرده‌اند و چیزی از چهره او پیدا نیست.

کم کم همراه با صدای موسیقی، صدای خفیفی از گریه به گوش می‌رسد. نزدیک تر که می‌روم با مقدار زیادی خون رو به رو می‌شوم که جلوی پای دختر روی زمین ریخته است و دختر دستهایش را با کمی فاصله از بدنش قرار داده تا لکه‌های خون لباسش را کثیف نکند.

در همین حال با دست چپش در حالی که تیغی در دست دارد به صورت مداوم خط‌هایی را بر مچ دست راستش می‌کشد و با هر خراش عمیقی که بر مچ دستش ایجاد می‌کند خون جاری می‌شود و جلوی پایش روی زمین می‌ریزد. نزدیک که می‌روم انگار متوجه حضورم می‌شود.

سرش را بلند می‌کند و نگاهم می‌کند. نزدیک تر که می‌روم بی حال خودش را از روی نیمکت پارک جمع می‌کند اما همچنان از دستش خون می‌چکد و دستش را با فاصله از بدنش گرفته است. انگار از حال رفته باشد اما همچنان هوشیار است.

اسمش را می‌پرسم و می‌گوید که نامش گلاره است و 15 سال دارد. خون آنقدر زیاد است که در ابتدا فکر می‌کنم خودکشی کرده است اما خودش با خنده می‌گوید:«من به این کار عادت دارم. بهش میگیم خون بازی. تقریبا هر هفته انجام می‌دم.

نترس چیزیم نمی‌شه» وقتی دلایل این کارش را جویا می‌شوم می‌گوید:«وقتی از همه دنیا بیزاری اما نمی‌تونی هیچ کاری بکنی، وقتی همه دنیا بهت فشار میارن و تو نمی‌تونی حرفتو بزنی مجبوری یه جوری خودتو خالی کنی.

منم اینجوری آرامش می‌گیرم. خیلیا این کارو می‌کنن. همه دوستام تقریبا این کارو می‌کنن. یکی روی مچ دستش یکی روی پاش، هر کسی یک عضو رو انتخاب می‌کنه. گاهی وقتا خراش‌ها انقدر عمیقه که چند هفته طول می‌کشه تا خوب شه اما بالاخره خوب میشه و جاش یه سری خراش‌های دیگه میاد.

اینجوری آروم می‌شم. ببین الان چقدر آرومم. این حس رو با همه دنیا عوض نمی‌کنم. بهترین حس دنیاست.» چند دقیقه‌ای با همان حال می‌نشیند و وقتی خون دستش بند می‌آید آستین سوئیشرتش را پائین می‌کشد و عزم رفتن می‌کند.

بعد از دقایقی در تاریکی شب گم می‌شود و تنها چیزی که بر جا می‌ماند همان لکه‌های خونی است که دقایقی پیش از دستان یک دختر نوجوان جاری بود.>دلایل فیزیولوژیک اقدام به خودزنیعلیرضا شریفی یزدی، روانشناس درباره دلایل اقدام به خودزنی در دانش آموزان به آفتاب یزد گفت:«مسئله اصلی خودزنی بخشی از یک اختلال است؛ بخش زیادی از این پدیده به تیپ‌های شخصیتی بر می‌گردد.

به صورت کلی در بین اختلالات شخصیتی دو اختلال وجود دارند که در آن خودزنی یا به قول جوانان و نوجوانان امروزی خون بازی در آن رواج دارد، یکی از این تیپ‌های شخصیتی، شخصیت مرزی و دیگری شخصیت دو‌قطبی است؛ این دو تیپ شخصیتی معمولاً زیاد دست به خودزنی می‌زنند علاوه بر آن افرادی که اضطراب خیلی بالایی دارند هم اقدام به خودزنی می‌کنند.

دلیل اصلی آن هم این است که افرادی که اضطراب خیلی بالایی را تجربه می‌کنند وقتی خودزنی می‌کنند یک زخم به طور طبیعی در بدن آنها ایجاد می‌شود و در پی آن مغز ماده‌ای را در خون ترشح می‌کند تا درد ناشی از این زخم کاهش پیدا کند.

اسم این ماده که توسط مغز در خون ترشح می‌شود ایندورفین است، این ماده از جنس مورفین است و نوعی مخدر محسوب می‌شود. در واقع این مخدر به صورت طبیعی از مغز ترشح می‌شود تا بدن درد کمتری را احساس کند، ترشح این ماده در بدن سبب می‌شود که علاوه بر اینکه درد ناشی از زخم کاهش پیدا کند، اعصاب فرد هم آرام بگیرد و در واقع این ماده مثل یک آرام بخش عمل می‌کند. بعد از مدتی فرد به این عمل معتاد می‌شود، در واقع ایندورفین ترشح شده در خون سبب می‌شود تا فرد با خودزنی یک سرخوشی، شادابی و کاهش اضطراب پیدا کند.

همین امر هم باعث می‌شود تا فرد به صورت مداوم خود زنی را تکرار کند، اینها دلایل اولیه و فیزیولوژیکی است که فرد را به سمت خود زنی سوق می‌دهد.»>تقلید، دلیل اصلی بروز خودزنی در مدارساو در ادامه افزود:«دلیل دومی که سبب می‌شود تا نوجوانان به خود زنی رو بیاورند خشم زیادی است که در آنها نهفته است؛ وقتی جوان یا نوجوان خشم بالایی را تجربه می‌کند چون به هر دلیل توان مقابله با آن را ندارد و توان این را ندارد که خشم و پرخاش خود را جای دیگری تخلیه کند، شروع به خودزنی می‌کند.

این هم یکی از دلایل مهم است که سبب می‌شود تا خودزنی افزایش پیدا کند. تا اینجا در رابطه با خودزنی با یک پدیده فردی رو‌به‌رو بودیم اما وقتی این پدیده به درون مدرسه راه پیدا می‌کند، نوجوانان دیگر که شخصیت مرزی یا دوقطبی ندارند شروع به تقلید می‌کنند، همین می‌شود که مسئله خودزنی با عنوان «خون بازی» به عنوان یک مد اجتماعی در بین نوجوانان رواج پیدا می‌کند و می‌بینیم که به صورت اپیدمی بین تعداد زیادی از دانش آموزان یک مدرسه رخ می‌دهد.

اصل این موضوع در مدارس برپایه قاعده تقلید بین دانش آموزان است؛ برای جلوگیری از این موضوع باید در ابتدای امر، آموزش و پرورش اقدام به غربالگری کند و دانش آموزانی که دارای شخصیت دو قطبی یا شخصیت‌مرزی هستند را پیدا کرده و به روانشناسی و مشاور ارجاع دهد تا زیر نظر متخصص و روانشناس درمان شوند، از طرف دیگر افرادی که دارای اضطراب و خشم بالا هستند هم باید شناسایی شده و به مشاور ارجاع داده شوند تا این اختلالات و بیماری‌های روانی‌شان را درمان کند.

برای جلوگیری از تقلید در مدارس هم باید بینش و دانش دانش‌آموزان را نسبت به پذیرش پدیده خود زنی افزایش داد. چون این گروه کسانی هستند که نه اختلال شخصیتی دارند و نه دچار بیماری‌های روانی هستند، آنها صرفا از قاعده مد پیروی و تقلید می‌کنند که با افزایش بینش و آگاهی در مدارس می‌توان از این کار جلوگیری کرد و به شدت آن را کاهش داد.»

آسیب‌های روانی از جمله آسیب‌های عمیق و پنهانی هستند که از چشم جامعه دور می‌ماند اما در گذر زمان عمیق تر می‌شوند. شاید این آسیب‌های روانی امروز خودشان را به شکل جای خراشی روی مچ دست یک نوجوان نشان دهند اما مسلما در گذر زمان فرد آسیب دیده آسیب‌های بزرگ تر و عمیق تری به خودش و جامعه وارد خواهد کرد. به نظر می‌رسد وقت آن رسیده تا قبل از اینکه دیر شود مسئولان آموزش و پرورش برای حل این بحران کاری کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha