سلامت نیوز: گرانی ۱۲ درصدی روغن مایع و ۱۴ درصدی روغن جامد، دوبرابر شدن نرخ برنج، افزایش قیمت مرغ تا ۲۰ هزار تومان، افزایش سرسامآور اجارهبها و قیمت مسکن تنها بخشی از گرانیهایی است که در ماههای اخیر و بهویژه در هفتهها و روزهای اخیر شاهد آن بودهایم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،اتفاقاتی که نه تنها توقفی ندارد بلکه همچنان روبهجلو در حال حرکت است و لحظهای قیمتها جابهجا میشوند. این تغییرات قیمتی بیسابقه تنها در بازار مواد مصرفی رخ نداده بلکه سایر بازارها نظیر لوازم خانگی که مورد نیاز مردم است هم بینصیب از این اتفاقات نبودهاند. سونامی افزایش قیمت در ایران با شدت همه چیز را درهم کوبیده و باعث نگرانی مردمی شده که شاهد کوچکتر شدن سفرههایشان هستند و نمیدانند چطور زندگیشان را از وسط این سونامی نجات دهند.
البته نگذریم از اینکه برخی دیگر از هموطنانمان هم از این فرصت سوءاستفاده کرده تیغ برندهتری برای کشیدن بر تن دیگران بهدست گرفتهاند. با توجه به شرایط امروز اقتصادی بهنظر نمیرسد گرانیهای اخیر نقطه توقفی داشته باشد و هر لحظه باید منتظر گران شدن دیگر کالاها باشیم. بهنظر میرسد اقتصاد کشور نیاز به خانهتکانی اساسی دارد تا بتواند به سمت رشد حرکت کند.
مدتهاست از کوچکشدن سفرههای مردم در رسانههای مختلف و در همین «آرمانملی» بحث شد و شاید در آن زمانها کسی فکرش را هم نمیکرد که وضعیت به حدی رو به وخامت بگذارد که ترسی از تبدیل شدن به ونزوئلا به موضوع مورد بحث مردم بدل شود. امروز اساسیترین کالاهای مورد نیاز مردم برای یک زندگی ساده در خطر انقراض قرار دارد، البته نه به دلیل کمبود بلکه به دلیل گرانی.
در سه ماهه گذشته شرایط اقتصادی کشور به شدت دچار تزلزل شده است و مردم نمیدانند که باید با پولهایی که به سختی ذخیره کردهاند و حالا با افت ارزش پول ملی در حال نابودی است، چه کنند. عدهای برای خرید زمین و ملک، عدهای طلا و عدهای سکه و سایر بازارها نظیر بورس رفتند تا بلکه بتوانند این دارایی را حفظ کنند، اما از آن طرف رشد سریع ارزش دلار در برابر ریال باعث شد تا این بازارها هم با رشد چشمگیر و خیرهکننده قیمت مواجه شوند.
از طرفی وابستگی کشور به واردات و بها ندادن به تولید داخلی هم باعث شد تا بنگاههایی که قرار بود چرخ اقتصادی این کشور را بچرخانند خودشان زیر این چرخ له شده و هزینههایشان به درآمدشان بچربد و تبدیل به واردکننده و متقاضی ارز شوند.
دستان بالای مافیا بر دولت!
در همه این مدتی که تغییر قیمتها موجب نارضایتی مردم شده، جای خالی دولت بیش از گذشته حس شد. تیم اقتصادی دولت برخلاف هشدار کارشناسان اقتصادی در بروز چنین وضعیتی، تنها سعی در آرامسازی افکار عمومی در برابر نوسانات اخیر دارند. نوساناتی که زندگی مردم را دچار سختیهای بسیاری کرده است. اینکه تمام مشکلات اقتصادی را در زمان بروز بحران به گردن تحریم بیاندازیم، نمیتواند جواب خوبی برای مردم باشد.
نه اینکه اصلا اینطور نباشد اما افرادی در اقتصاد وجود دارند که نیاز به دشمن را برای کشور برطرف میکنند. دلالان و مفسدان ارزی و ریالی که با مافیابازی نبض هر بازاری را در دستشان گرفتهاند و با زندگی مردم بازی میکنند تا منافعشان تامین شود.
وجود مافیا، دلال، سودجو یا هر نام دیگری در اقتصاد ایران قابل انکار نیست و از حرفهایی که در دادگاههای مفسدان اقتصادی بیان میشود میتوان به خوبی این موضوع را درک کرد. سوال اساسی و جدی اینجاست که چرا اقتصاد باید دست افرادی باشد که صرفا منافع خود را میبینند؟ این رویه در اقتصاد ایران باعث شده تا مردم نسبت به مدیریت آن از سوی مسئولان کشور ناامید شوند.
چشماندازی که دیگر نیست
رشد تورم نزدیک 50 درصدی و گرانی غیرقابل کنترل و کاهش ارزش پول ملی در برابر دیگر ارزها بهویژه دلار آن چیزی نبود که مردم انتظارش را داشتند. با توجه به ثبات نسبی اقتصادی در مقاطعی از سال گذشته چشمانداز اقتصادی این بود که بتوان در سال جدید با رشد اقتصادی وضعیت معیشتی و زندگی بهبود یابد ولی سرابی که تصمیمات نادرست اقتصادی از آینده اقتصاد ساخته بود باعث شد تا خیلیها قربانی شوند. در گذشته نه چندان دور مردم از نظر درآمدی در چند دهک مختلف قرار میگرفتند اما الان دیگر چنین نیست.
دستهبندیها عوض شده و حالا شکاف طبقاتی به حدی باز شده که میتواند دهکهای پایین را در خود ببلعد. آنچنان رونق اقتصادی در چند سال گذشته ایجاد شده که مردم حتی در حاشیه شهرها هم برای زندگی جا پیدا نمیکنند! آنچنان درآمد سرشار نصیب مردم شده که نیازی به گرفتن یارانهها ندارند. آنچنان در خوشی و رفاه غرق شدهاند که وقت غصه خوردن ندارند.
وقت تغییر نیست؟
وضعیت اقتصادی کشور وخیم است و جراحیهای سطحی هم نمیتواند جانی به آن ببخشد، 40 سال تصمیمات نادرست پولی، مالی و سیاسی برای اقتصاد باعث شد این کشور به صادرکننده تکمحصولی تبدیل شود و واردات نقطه عطف صنعتگران آن باشد. هرروز بنگاههای اقتصادی بیشتری ورشکست شوند و آدمهای بیشتری بیکار و خانوادههای بیشتری درمانده. بار این همه شکست در اقتصاد به جامعه وارد میشود و در نهایت ناامیدی را القا میکند.
در حالیکه همین الان هم میتوان با اعتماد به توان داخلی منابعی که برای واردات سیخ و میخ و پیج در اختیار آقازادههای وارداتی قرار میگیرد به بنگاههای اقتصادی تزریق شود تا شاهد شکوفایی صنعت داخلی باشیم.
با رشد صنعت، اشتغال هم جان دوبارهای خواهد گرفت و درنهایت با رشد اقتصادی و تکیه برتوان داخلی میتوان درهای صادرات را باز کرد تا بخش عمدهای از منابع مورد نیاز ارزی کشور تامین شود. بهنظر میرسد اقتصاد کشور نیاز به خانهتکانی اساسی دارد تا بتواند به سمت رشد حرکت کند.
نظر شما