سلامت نیوز:به مردمی از 4 گوشه پایتخت جنوب و شمال و شرق و غرب تهران تلفن زدیم و ازشان پرسیدیم آیا از خانه كه بیرون میروند، ماسك میزنند و آیا سفر رفتهاند و آیا پروتكلهای بهداشتی توصیه شده را رعایت میكنند؟ تلفن، یك دیوار نامریی است و هیچ كدام نمیدانیم آنكه آن طرف خط نشسته، واقعا چه كسی است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،اما همان طور كه آنها به ما اعتماد كردند، ما هم صداقتشان را باور كردیم. گفتند ماسك میزنند و سفر نرفتهاند و پروتكلهای بهداشتی را هم رعایت كردهاند. این گفتهها بوی تسلیم به فرمایشات دولت را میداد. همین دولتی كه تنها كمكش در این ایام به مردم، یك وام یك میلیون تومانی با ضمانت برگشت از یارانههای بلوكه شده بود. یارانه 45 هزار و 500 تومانی كه همین امروز، ارزشش از 2 دلار امریكا هم كمتر است.
این مردم - این چند خانم و آقایی كه جواب سوالهای ما را دادند - سفره دلشان را برای مای ناشناس باز كردند و از گرانی خرج زندگی گفتند و از اینكه چطور بابت تهیه ماسك و مواد ضدعفونی كه در شبكه دلالی دست به دست میشد و دولت، بیتفاوت به این فساد جاری در روز روشن، فقط از جای گرم شعار میداد كه «ای مردم، ماسك بزنید و دستتان را با الكل ضدعفونی كنید و 4 مغز بخورید تا سالم بمانید» این مردم، از بسیاری خرجهای ضروری زندگیشان زده بودند و سوال همهشان از ما این بود: «دولت برای این مردم چه كرده؟»
آنها به همه سوالهای ما جواب دادند ولی ما جوابی برای سوال آنها نداشتیم. فقط وقتی گوشی تلفن را زمین میگذاشتیم، پیش خودمان میگفتیم این مردم خیلی نجیبند.
خانم 23 ساله، شغل: نظافت منازل، ساكن میدان حسنآباد:
من هر وقت از خانه بیرون میروم ماسك میزنم ولی قیمتش برایم گران است و نمیتوانم تند تند عوض كنم. تقریبا هم جایی نمیروم. ولی اگر به اجبار برای كار ضروری به خیابان بروم حتما فاصله اجتماعی را رعایت میكنم. در این مدت اصلا از تهران خارج نشدم. با وجود همه رعایتها، ابتلای خفیف هم داشتم ولی به ریه نرسید و با قرنطینه خانگی بهبود پیدا كردم. معتقدم عملكرد دولت در این 8 ماه برای مقابله با كرونا بسیار ضعیف بود.
دولت باید كسانی كه سفر میرفتند را جریمه میكرد، باید تردد ماشینها در خیابانها زوج و فرد میشد، باید ماسك و مواد ضد عفونیكننده رایگان به مردم میداد، باید رفت و آمد در خیابانها را محدود میكرد، باید مانع از برگزاری عزاداریها میشد و هیچ كدام از این كارها را انجام نداد.
خانم 47 ساله، شغل: خانهدار، ساكن خیابان نیاوران:
در این مدت حتی یك بار هم بدون ماسك از خانه خارج نشدم. نه خودم و نه خانوادهام. فاصلهها را هم رعایت كردیم و بیدلیل هم به خیابان نرفتیم. سفر كه اصلا. تنها علت این رعایتهایمان هم این بود كه اگر هر كدام از ما بیمار شویم، زحمت پرستاران و پزشكان را زیاد میكنیم و باعث بیمار شدن دیگران هم میشویم.
آقای 32 ساله، شغل: كارمند بخش خصوصی، ساكن خیابان ولیعصر:
من وسیله شخصی دارم و در این مدت از مترو و اتوبوس و تاكسی استفاده نكردم. اما حتی در ماشین خودم هم ماسك میزنم. البته یك ماموریت اداری داشتم و یك روزه به رشت رفتم و برگشتم اما سفر تفریحی نرفتم. من به عملكرد دولت در مقابله با كرونا نمره 10 میدهم.
اوایل شیوع بیماری كه عملكرد دولت خیلی ضعیف بوده و حالا كمی بهتر شده. من موافق با حذف طرح ترافیك نیستم چون با حذف طرح ترافیك اتفاقا مردم به جای رعایت فاصلهها برای خرید و تفریح میروند سمت خیابانهای شلوغ مثل جمهوری و ولیعصر ولی دولت باید ماسك و مواد ضدعفونی رایگان به مردم میداد و وسایل حمل و نقل عمومی را افزایش میداد كه هیچ كدام این كارها را نكرد و فكر میكنم یكی از دلایل افزایش بیماری همین كوتاهی دولت باشد.
خانم 63 ساله، بازنشسته آموزش و پرورش، ساكن خیابان سعادتآباد:
ما، ماسك جراحی و ماسك N95 میخریم كه هزینهاش برایمان خیلی گران است. با این حال من در تمام این مدت به محض خارج شدن از خانه، دو تا ماسك به صورتم زدهام چون خیلی از بیمار شدن میترسم. تا 3 ماه قبل هم اصلا از خانه بیرون نرفتم و دخترم خریدهای منزل را انجام میداد. به نظر من دولت ارادهای برای كنترل بیماری نداشت.
اگر دولت واقعا میخواست این بیماری را كنترل كند، محدودیتها را خیلی بیشتر میكرد و كمكهای معیشتی به اقشار فقیر را افزایش میداد كه این بندگان خدا مجبور نباشند برای تامین هزینه زندگی هر روز از خانه بیرون بروند. كمك معیشتی برای 15 میلیون نفر جمعیت شاید در كوتاهمدت برای دولت فشار مالی زیادی داشت ولی حالا برای این همه بیمار ناچار است، هزینه درمان و بستری و دارو بدهد كه خیلی خیلی گرانتر از آن كمك معیشتی تمام میشود.
این بزرگترین كوتاهی دولت است. چطور در تعطیلات عید وقتی محدودیت سفر اجرا شد و حتی پاركها هم بسته شد آنطور جواب مثبت گرفتند و مردم هم در خانههایشان ماندند و رقم بیماری اضافه نشد؟ پس مردمی كه امروز در خیابانها هستند آن قشر ضعیفی هستند كه چارهای جز كار كردن ندارند كه از گرسنگی نمیرند.
البته مردم هم مقصرند. مردم ما نسبت به استفاده از ماسك و رعایت دستورهای بهداشتی فوقالعاده بیتوجهند به خصوص مردهای جوان فكر میكنند خیلی قوی هستند و هیچوقت بیمار نمیشوند ولی حتی اگر خودشان هم بیمار نشوند، دیگران را بیمار میكنند و باعث بدبختی یك خانواده میشوند. من همه تقصیرها را به گردن دولت نمیاندازم. ولی دولت نباید مدرسهها را باز میكرد. دوركاریها باید ادامه پیدا میكرد، امروز شرایطی نیست كه نگران عقبافتادگی تحصیلی بچهها باشیم.
دولت باید فكر میكرد كه این بچهها، بچههای خودشان هستند و این فكرها مسوولیت دولت است كه در آن كوتاهی كرد. دولت باید به شدت با این دوردورها و مهمانیها و سفرها برخورد میكرد كه نكرد. جاده شمال باید بسته میشد اگر دولت دلش برای بیمار شدن مردم میسوخت و اگر دلش برای از دست دادن پزشكان و پرستاران میسوخت. چه ضرورتی با ارزشتر از جان انسانهاست ؟
آقای 35 ساله، شغل: آزاد، شاغل در میدان بهارستان:
تقریبا هر روز در خیابان و محل كسب ماسك زدم و فاصله اجتماعی را هم رعایت كردم و تا امروز هم نه خودم و نه هیچ یك از اعضای خانواده مبتلا نشدهایم. ولی این طور كه در این مدت شاهد بودهام، بزرگترین تقصیر دولت این است كه اگر به وضع معیشتی مردم رسیدگی میكرد این قشر كارگر و فقیر كه اگر یك روز كار نكند، چیزی برای خوردن ندارد، مجبور نبود هر روز به خیابان بیاید و حداقل با كمك معیشتی دولت زندگی میكرد و نه خودش بیمار میشد و نه آمار بیماری این طور بالا میرفت.
برای من كه شغل آزاد دارم، هزینه خرید دایمی ماسك و مواد ضدعفونی بسیار گران است چه برسد به كارگر و قشر ضعیف جامعه. كدام كارگر با حقوق 2 میلیون تومانی میتواند دایم الكل و ماسك بخرد و خوراكش هم كافی باشد آن هم با این رقم اجاره خانه؟ من بسته 100 تایی ماسك را 250 هزار تومان میخرم. كدام كارگر میتواند این هزینه را بپردازد؟ توزیع رایگان ماسك و مواد ضدعفونی وظیفه دولت بود كه انجام نداد. اینكه فقط بگویند ماسك بزنید، كافی نیست.
باید فكری به حال آن قشر فقیر بكنند كه این قشر هزینه زندگی دارد و ناچار است برای تامین زندگیاش هر روز كار كند. آن طور كه ما در این منطقه شاهدیم، مردم تا آنجا كه میتوانند رعایت میكنند چون برای همه آدمها، جانشان عزیز است ولی از بعضیها هم كه رعایت نمیكنند، میپرسیم كه میگویند كارگرند و توان خرید ماسك ندارند كه آن وقت ما بهشان ماسك رایگان میدهیم.
خانم 43 ساله، خانهدار، ساكن جنتآباد:
من چون بیمار دیابتی هستم از اولین روز بیماری كرونا تقریبا خانهنشین شدم و در زمانهای اجبار هم بدون ماسك از خانه خارج نشدم و زیر ماسكم هم یك دستمال كاغذی میگذارم كه بیشتر محافظت كند متاسفانه خواهرم بر اثر كرونا فوت كرد. ساكن قلعه حسنخان بود و در همین ایام كرونا به دلیل بیكار شدن شوهرش ناچار شدند به رشت نقل مكان كنند كه هزینه زندگی برایشان ارزانتر باشد.
هر چه گفتم الان وقت اسبابكشی نیست، توجهی نكرد. وقتی هم كه مبتلا شد، دوره بیماری یك هفته هم طول نكشید و حالا 40 روز از فوتش میگذرد. البته بیمار قلبی بود و اضافه وزن هم داشت و همینها باعث شد كه سریعتر هم بیمار شود. وقتی گفتند بیمار شده همه چیز آنقدر سریع اتفاق افتاد كه اصلا مهلت هیچ فكری نداشتیم. بعد از فوت خوهرم بیشتر از قبل از كرونا میترسم.
در این 8 ماه تنها جنسی كه دایم خریدهایم، ماسك و الكل بوده حتی اگر مجبور شدهایم بعضی مواد غذایی را نخریم. قیمت ماسك و الكل هم خیلی خیلی برایمان گران است چون هر بار باید به اندازه 4 نفر خرید كنیم ولی چارهای نداریم. ما هر طور توانستهایم، رعایت كردهایم. شوهرم اجازه نداد پسرم به مدرسه برود و حالا این بچه در خانه و به صورت آنلاین مشغول درس خواندن است ولی دولت چه كمكی به ما كرده در قبال این همه حرف گوش كردن ؟
خانم 50 ساله، خانهدار، ساكن جوادیه:
من دو تا ماسك روی هم میزنم و تا امروز حتی یك بار هم بدون ماسك از خانه بیرون نرفتهام. سفر و خرید و گردش كه اصلا. در این مدت همه جور تفریحی خارج از منزل را تعطیل كردهایم از ترس كرونا. ولی واقعا از بس كه پول ماسك و مواد ضدعفونی دادهایم، پوست مان كنده شده. 5 نفریم و تقریبا هر هفته بستههای 20 تایی و 30 تایی ماسك میخریم. همه توصیههای دولت را هم رعایت كردهایم ولی همین طور چشممان به در خشك شد كه دولت برای ما قرار است چه كار كند؟ دختر من مربی باشگاه است.
در این مدت با اینكه چند بار باشگاهها باز شد، شوهرش اجازه نداد برود باشگاه و گفت بمان خانه و همه مخارج زندگی با من. جوان طفلك بعد از كار اداره، میرود تا 2 نیمه شب با اسنپ كار میكند كه خرج دو نفر و اجاره خانه را در بیاورد. كمك دولت به این همه آدم مثل ما كجاست؟
خانم 33 ساله، خانهدار، ساكن امیریه:
چون قیمت ماسك خیلی گران بود من برای خانوادهام ماسك پارچهای دوختم كه هر بار از خانه بیرون میرویم به صورتمان میزنیم و وقتی برمیگردیم، ماسك را میشوییم و فردا دوباره همان را استفاده میكنیم. ما رعایت میكنیم و این همه گرانی و تورم را تحمل میكنیم و صدایمان هم در نمیآید ولی این گرانی تا كجا؟ دولت چشمش را بر مشكلات مردم بسته و فقط از پشت درهای بسته شعار میدهد. من حداقل 10 خانواده را میشناسم كه در این ایام كرونا به دلیل بیكار شدن همسرشان، زندگیشان از هم پاشیده.
میگفتند وقتی رفتند دادگاه برای طلاق، قاضی گفته بمانید و زندگی كنید. اینها هم گفتهاند آقای قاضی با كدام پول و حقوق؟ مگر اینكه برویم دزدی كنیم تا خرج زندگیمان بگذرد چون دولت كه هیچ به روی خودش نیاورده. نفری یك میلیون تومان وام دادند كه آن را هم باید برگردانی و فكر میكنند خیلی كار مهمی كردند. مردم چطور به این دولت بگویند كه گرسنه بودند و در این دوره كرونا گرسنهتر هم شدند با این بیكاریها و گرانیها؟
نظر شما