به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، کاشت یک میلیارد نهال در چهار سال که تبدیل به دغدغه اصلی این روزهای سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری شده است، از نگاه کارشناسان غیرعلمی است، زیرا این اقدام علاوه بر فشار بر منابع آب، آینده خوبی برای طبیعت ایران به همراه نخواهد داشت و منجر به توسعه جنگل در کشور نمیشود اما نقی شعبانیان معاون امور جنگل این سازمان میگوید که کاشت یک میلیارد نهال با هدف زراعت چوب، احیای جنگلها و افزایش سرانه فضای سبز اطراف شهرها انجام میشود و در صورت تأمین اعتبار، سازمان متبوعش میتواند سالانه بیش از ارقام هدفگذاری شده، نهال تولید کند.
درخواست سالانه بیش از 4هزار میلیارد تومان اعتبار
نقی شعبانیان معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در این خصوص عنوان میکند: از کاشت یک میلیارد نهال چند هدف دنبال میشود؛ نخستین هدف احیای جنگلهای تخریب شده است. تلاش میکنیم در اراضی جنگلی تخریب شده شمال و زاگرس تعدادی نهال کشت کنیم.
او اضافه میکند: هدف دیگر این است که زراعت چوب انجام دهیم. به دنبال این هستیم که بعد از توقف بهرهبرداری یک بخشی از چوب کشور را تولید کنیم. البته نیاز به واردات شدید هم داریم. سومین هدف هم این است که سرانه فضای سبز در اطراف شهرها را افزایش دهیم.به گفته معاون امور جنگل، سرانه فضای سبز ایران نسبت به استاندارد جهانی که بین 20 تا 25 متر مربع است، در بسیاری از شهرها کمتر از نصف این میزان است. سرانه فضای سبز در اطراف شهرهای ایران بین 5تا 7متر مربع است. افزایش سرانه به دنبال معضلات زیست محیطی مثل ریزگردها، آلودگی هوا و فرسایش ضروری به نظر میرسد.
او اضافه میکند: ما با مشارکت همه دستگاهها تلاش میکنیم که این طرح را اجرایی کنیم. سازمان منابع طبیعی قادر است سالانه 250 میلیون نهال تولید کند و این رقم خارج از نهال تولید شده در نهالستانهای بخش خصوصی است.به گفته شعبانیان فعلاً سازمان منابع طبیعی برای تولید نهال از درآمدهای اختصاصی خود استفاده کرده است اما سالانه 4هزار و 500 میلیارد تومان اعتبار برای اجرای نهضت نهالکاری درخواست شده است. این رقم در قالب طرحی که ارائه شده، برآورد شده است. علاوه بر این، 450 میلیارد تومان اعتبار برای سال اول به منظور اصلاح زیرساخت نهالستانهای تخریب شده در کشور، درخواست شده است.
او از انتصاب مجری برای طرح کاشت یک میلیارد نهال در یک دوره چهارساله خبر داده و از برنامهریزی کاشت نهال برای همه استانهای کشور خبر میدهد.معاون امور جنگل مدعی میشود در سال ابتدای اجرای این طرح، تا حد زیادی هدف تولید 250 میلیون اصله نهال محقق شده است.
پتانسیل آبی برای تولید این میزان نهال وجود ندارد
اما برخی کارشناسان منتقد این طرح، کاشت یک میلیارد نهال را مغایر با پتانسیلهای سرزمینی ایران تشخیص میدهند. یا درباره این طرح ابهاماتی دارند. یک کارشناس در گفتوگو با «ایران» میگوید: در حال حاضر در کشور 138 نهالستان وجود دارد که اعداد متفاوتی درباره رقم تولید نهال در آنها اعلام میشود.
او ادامه میدهد: اگرچه گفته میشود این نهالستانها پتانسیل تولید تعداد زیادی نهال را دارند اما از آنجا که بسیاری از این نهالستانها با آب چاه تغذیه میشوند، تولید نهال بیشتر به مفهوم برداشت بیشتر از منابع آب زیرزمینی است.مرتضی ابراهیمی رستاق کارشناس زاگرس نیز درباره این طرح تأکید میکند: در شرایط فعلی با جنگلکاری در کشور مخالفم. نفس یک پروژه در زمان طرح آن، داد میزند که غلط مطلق است.او اضافه میکند: ما جنگلکاری نداریم؛ بلکه طرح جنگلداری داریم. داخل این طرح، پروژههای متعددی تعریف میشود که یکی از آنها میتواند جنگلکاری باشد. وقتی جنگل طرح ندارد، جنگلکاری هم نمی تواند محلی از اعراب داشته باشد.
ابراهیمی رستاق عنوان میکند: در زاگرس با جنگلی مواجه هستیم که بهطور اورژانسی 70 درصد مساحتش از حداقل عملکرد مورد انتظار برخوردار نیست. یعنی اگر سطح زاگرس را 6 میلیون هکتار در نظر بگیرید، 4 میلیون هکتار آن مخروبه است و پوشش تاج در این مساحت، از 25 درصد کمتر است.
او اضافه میکند: در این مساحت اساساً با اکوسیستم جنگلی مواجه نیستیم. این بوم سازگان زوال پیدا کرده و دچار بحران اساسی است، ولو اینکه بپذیریم جنگلکاری درست باشد، با کدام توان و اعتبار قرار است این مساحت 4 میلیون هکتاری را احیا کنیم؟
او سخنان خود را با طرح این پرسش که ضرورت جنگلکاری چیست ادامه داده و میگوید: ما دلایلی داریم که میگوییم در حال حاضر بذرکاری مقدم بهجنگلکاری است. نهالکاری در زاگرس چندین برابر بذرکاری هزینه دارد و استقرار نهال به مراتب مشکلتر است. جنگلی هم که از این مسیر به وجود میآید از نظر پایداری زیر سؤال است.
بذرکاری مقدم بر نهالکاری
ابراهیمی رستاق میگوید: اگر قصد احیای زاگرس را داشته باشیم، بذرکاری مقدم بر نهالکاری است. اگر بذر در جنگل مستقر شود، آیندهدار است و درختی مشابه درخت کهنسال قدیمی ایجاد میکند. ممکن است مشکلی در استقرار بذر بوجود آید اما از آنجا که بذرپاشی کمهزینه است، میتوان آن را تکرار کرد و در زمان مناسب با اصول درست بذرپاشی کرد.
او ادامه میدهد: ما در جاهایی که جنگل از بین رفته است، نباید ابتدا به ساکن گونه کلیماکس (کلیماکس در لغت به معنی قله و اوج است و جوامع کلیماکس واژهای صرفاً اکولوژیکی برای جمعیتهای بیولوژیک از گیاهان و جانوران است که در طی پدیده توالی اکولوژیکی بوجود میآیند) بکاریم.
این کارشناس زاگرس بیان میکند: گونههای کلیماکس در ابتدای رشد نیاز به پناه دارند.
تودههای موجود یک لایه عایق بالای سر جنگل به وجود میآورد و مانع نشست سرما به کف زمین میشود. وقتی این لایه نباشد، سرما روی زمین مینشیند و در آن زمان بذرهای کاشته شده و جوانه زده، دچار سرمازدگی دیررس میشوند. به این ترتیب نهال چند شاخه شده و تمایلی به رشد نخواهد داشت.
او کشت گونههای پیشاهنگ و پرستار در جنگلهای بلوط را ضروری دانسته و میگوید: فقط در جاهایی میتوان گونه کلیماکس را کاشت که بین 40 تا 60 درصد پوشش تاجی داشته باشیم. این اقدام به غنیسازی توده کمک میکند.ابراهیمی رستاق تأکید میکند: اگر در زاگرس فقط بتوانید دو سال جلوی چرای بز را بگیرید تا لاشبرگی که پایین میریزد، کف جنگل بماند، به این اکوسیستم کمک بزرگی شده است. وقتی 14 برابر تولید، کف جنگل بز دارید، چگونه میخواهید در این اکوسیستم زادآوری داشته باشید.
او اضافه میکند: در زاگرس به دلیل نبود لاشبرگ، خاک مرده است و چیزی برای ارائه به گیاه ندارد. در جنگلهای زاگرس حداقل باید لاشبرگ را روی زمین باقی بگذارند و به بز اجازه چرا ندهند. این مسأله سرآغازی برای روند تعالی جنگل میشود. ضمن آنکه جلوی روان شدن آب را میگیرد. زیرا آب از عرصه دارای لاشبرگ براحتی عبور نمیکند.
او با اشاره به مطرح شدن طرحهای متنوعی که با هدف ارائه اعداد و ارقام راهاندازی شده است، عنوان میکند: هدف بسیاری از این طرحها صرفاً تبلیغات است. از دهه 60 تاکنون طرحهای مختلفی با این هدف مطرح شد. یک زمانی کاشت گردو خیلی روی بورس بود. اگر آن آمارها را با هم جمع کنیم، باید گردوی خاورمیانه را تأمین میکردیم اما امروز اثری از آمارهای ارائه شده نیست.
نظر شما