به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی، بادهای «120روزه» باعث پراکنده شدن ریزگردها از بستر خشکیده تالاب بینالمللی هامون شده است که کاهش شدید دید و کاهش کیفیت هوا و مشکلات چشمی و تنفسی از پیامدهای این موضوع است. این شرایط باعث شده تعداد قابل توجهی از مردم منطقه در پی مشکلات چشمی و تنفسی ناشی از توفان و گرد و خاک راهی مراکز درمانی شوند به نحوی که مجید محبی مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان روز 5شنبه به تسنیم گفت: در پی موج جدید وزش بادهای 120 روزه در منطقه سیستان شامل پنج شهرستان زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز واقع در شمال استان مجموع مراجعان به مراکز درمانی منطقه از 11 تیرماه تاکنون 833 نفر بوده که 128 نفر از آنها بستری و مابقی سرپایی درمان شدهاند.
البته این همه مصدومان گردوغبار نیست، بلکه از ابتدای بادهای امسال در سیستان و بلوچستان، بیش از هزار نفر به دلیل مشکلات قلبی، چشمی و ریوی راهی بیمارستان شدهاند.لازم به یادآوری است سیستان و بلوچستان در چند سال اخیر رکورددار بیماری سل در کشور بوده است و به گواه آمارها و سخنان مسئولان شیوع بیماری سل در این استان سه برابر کشوری است.
بادهای 120 روز سیستان بادهای بومی آن منطقه است که از اواخر اردیبهشت هر سال تا پایان شهریورماه در منطقه سیستان میوزد. ، مدت وزش این باد معمولا ۱۲۰ تا ۱۳۰ روز است و گاهی حتی تا ۱۷۰ و 180 روز هم طول میکشد این بادها اکنون باعث فرسایش خاک در منطقه سیستان شده و پیامدهای منفیاش بر کسی پوشیده نیست، اما سالها پیش و قبل از خشک شدن هامون، این بادها بادهای نویدبخش بودند که هرم گرما را عقب میراندند و حتی باعث تلطیف و خنکی هوا بودند، آن زمانها سیستانیهااین بادها را نعمت خدادادی میدانستند، اما آن نعمت دیروز به خاطر خشکسالی، تغییرات اقلیمی و آب رفتن مدام منابع آبی در کنار بیعهدی افغانستان برای ادای حقابه هیرمند و ضعف دیپلماسی دولتمردان ایران، اکنون به مشکل حاد سیستانیها تبدیل شده که است بهگونهای که آنان ناچار به مهاجرت اجباری شدهاند.
بدعهدی افغانستان در مورد حقابه هیرمند در حالی است که استفاده از آبهای مشترک در دنیا طبق معاهداتی انجام میشود و بر همین اساس، طبق قرارداد ایران و افغانستان در اسفندماه سال 51 که به امضای نخستوزیران وقت دو کشور- امیرعباس هویدا و موسی شفیق – به امضا رسید سهم ایران باید در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) باشد. با این حال این موضوع در این سالها همچنان محل مناقشه بوده است.
بیعهدی افغانستان در مورد حقابه حقابه هیرمند -حتی با وجود معاهدات بینالمللی- تقریبأ از دو دهه پیش آغاز شده است. اما این بیعهدی و نقض روشن حقوق مسلم ایران، درست از زمانی آشکار شد که در دوره «محمد اشرف غنی» رئیس جمهور سابق افغانستان «سد کمالخان» با نام بومی «بند کمالخان» افتتاح و مسیر آب هیرمند دستخوش تغییرات شد. غنی، آن روز جلوی دوربینها آشکارا گفت که ایران برای دریافت آب هیرمند باید هزینه بپردازد و در ادبیاتی مشخص گفت:«نفت به جای آب.»
اگرچه غنی روزهای بعد خود را پایبند به تعهدات بینالمللی نشان داد، اما عمر دولت او کفاف نداد، تا بدانیم چقدر به ادعای خود در مورد پایبندی به تعهدات بینالمللی، استوار است. با استقرار طالبان در افغانستان- با وجود چراغ سبز مقامات ایرانی به آنها - اما تنش آبی ایران و افغانستان ادامه داشته و حتی وارد فاز جدیدی شد و به درگیریهای لفظی و خط و نشان کشیدن رسید. به گونهای که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور در مورد باز کردن جریان آب به سمت ایران، به طالبان اخطار داد که حق مردم و منطقه سیستان و بلوچستان را سریعا بدهند در غیر این صورت با واکنش ایران رو به رو خواهند شد.
اما این اخطار رئیسی با رفتار خارج از عرف دیپلمایک یکی از مقامهای طالبان همراه شد. ژنرال مبین یکی از مقامهای طالبان در ویدیویی در شبکههای اجتماعی، با در دست داشتن یک دبه20 لیتری آب، گفت از تهدیدات رئیس جمهوری ایران ترسیده و میخواهد این دبه آب را به او بدهد تا او از فکر حمله احتمالا به افغانستان منصرف شود.
طالبان به هشدار رئیسی واکنش رسمی نیز نشان دادند. آنان در پاسخ به هشدار رئیسی مدعی شدند که اکنون در بند کمالخان هیچ آبی وجود ندارد. آنان همچنین با فرافکنی و با این ادعا که مقامات ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب هلمند تکمیل نمایند، از ایران خواستند درخواستش را با الفاظ به زعم آنها مناسب مطرح کند.
بدیهی است زمانی افغانستان دولتی فراگیر داشت ایران نتوانست در زمینه حقابه هیرمند به نتیجه برسد.حالا با استقرار طالبان که حکومت واحد و ساختار تشکیلاتی بهشمار نمیرود، موضوع پیچیدهتر از گذشته شده است. به طور قطع، بخشی از حوادث زیست محیطی سیستان در ید و اختیار طبیعت است و شاید دولتها نتوانستهاند در آن دخالت کنند، اما نباید از نبود فشار دیپلماسی و اراده جدی برای این ماجرا غافل بود. قدرت دیپلماسی در این دو دهه اخیر آنقدر قوی نبود که افغانستان را مجاب به برگرداندن حق مردم سیستان کند.
بر همگان روشن است ابزارهای حقوقی در سطح بینالملل وجود دارد که ایران بتواند با استفاده از آن کام خشک سیستانیها را تر کند، ایران میتواند شکایتهای کتبی به نهادهای بینالمللی ارائه دهد. پیگیریهای مرسوم حقوقی داشته باشد و ... اما آنچه مایه نگرانی و تاسف است این است که کسی نمیداند آیا این اقدامات انجام گرفته است، اگر انجام گرفته کی و با چه کیفیتی؟ در واقع اگر هم حرکتی دیپلماسی انجام گرفته است، اولا مردم از آن کماطلاع هستند و به اندازه کافی رسانهای و اطلاعرسانی نشده است و دوم این که، با فرض انجام اقدامی، آن اقدامات تاکنون منجر به خروجی خاصی نشده است و مشکلات سیستان همچنان ادامه دارد و فقط از دولتی به دولت دیگر منتقل میشود. به هرحال این روزها چشم خاکآلود مردم سیستان و بلوچستان بیش از همیشه به دیپلماسی دولت دوخته است.
قطع ۴۸ ساعته آب در زاهدان امان مردم را برید
خشکسالی، وقوع توفانهای شدید، ریزگردها، قهر طبیعت و گرمای سوزان از یک سو، افت شدید فشار و قطعیهای مکرر آب از سوی دیگر تاب و تحمل را از مردم سیستان و بلوچستان به ویژه در زاهدان گرفته بهطوریکه شرایط طاقتفرسایی را در برخی از نقاط برای شهروندان به بار آورده است.در این میان بیش از ۴۸ ساعت آب در ۲۴ نقطه شهر زاهدان به دلیل حادثه در لوله خروجی ایستگاه شماره سه ( حرمک ) در مسیر خط انتقال آب چاه نیمه به زاهدان شامل مهرشهر، زیباشهر، دانشگاه، بزرگمهر، معلم، جانبازان، شهیدقلنبر، دانشجو، دانش، پرستار، بهداشت، خرمشهر، مزاری، ثارالله، پوریا، امیرکبیر، آزادگان، انقلاب، شهرک کارگاهی، بعثت، کوثر، فاضلی، غدیرشهر و شهرک جهاد دچار قطعی شد و مردم را با تنش آبی شدید مواجه کرد.
به نوشته ایرنا، در چند روز گذشته قطعیهای مکرر آب در شهر زاهدان سبب بروز مشکلات عدیده و نارضایتیها و گلایههایی از جانب مردم شده است، مشکلاتی که گویا مردم زاهدان همواره مجبور به تحمل آن هستند.فصل گرما و نیاز شدید آبی به ویژه در سیستان و بلوچستان خشک و کویری با گرمای غیر قابل تحمل و پیش از فصل تابستان ایجاب میکند راهکارهای آبی مطمئن و پایدار برای برون رفت از این مشکل ارائه شود، مشکلی که امروزه به یک معضل در شهر زاهدان و سایر شهرهای استان تبدیل شده و نیازمند چاره اندیشی هر چه سریعتر مسوولان دست اندرکار است.
مشکل کم آبی در سیستان و بلوچستان به چند سال اخیر خلاصه نمیشود و مدت هاست که مردمان این سرزمین با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند مردمانی که گاه نوشیدن جرعهای آب سالم و بهداشتی از جمله آرزوهایشان به حساب میآید.یکی از ساکنان مهرشهر زاهدان اظهارکرد: ۲ روز است با قطعی مکرر آب در طول روز مواجه هستیم مشکلی که علاوه بر شست و شو و نظافت موجب عدم استفاده از کولرهای آبی با توجه به شدت گرما شده است.
محمودرضا ملایی ادامه داد: شدت گرما و قطعی مکرر آب آن هم بدون اطلاع رسانی قبلی سبب شده تا در حوزه ذخیرهسازی آب نیز مشکل داشته و عملاً هیچگونه آبی برای استفاده نداشته باشیم.یکی از ساکنان خیابان بزرگمهر زاهدان نیز گفت: با توجه به گرمای هوا در سیستان و بلوچستان و استفاده خانوارها از کولر آبی و نبود آب باعث شده تا نتوانیم از کولر نیز استفاده کنیم.
محمد شهبخش تاکید کرد: مدتی است که شاهد افت شدید فشار و قطعی مکرر آب در این منطقه هستیم، افت فشاری که گاهاً در واحدهای آپارتمانی به هیچ عنوان آب پمپاژ نمیشود و باعث بروز مشکلاتی برای مردم مناطق مختلف شهر شده و متأسفانه چارهای برای آن اندیشیده نشده است.یکی از ساکنان خیابان امیرکبیر زاهدان هم، اطلاع رسانی قطعی آب در مناطق شهر را مهم دانست و اظهارکرد: ۲ روز است که آب منزل ما و سایر همسایگان قطع بوده بدون اینکه ذخیره آبی وجود داشته باشد درحالیکه با اطلاعیه قبلی اداره آبفا میتوانست از چالش هایی که اکنون مردم با آن مواجه هستند، جلوگیری کند.
ناگفته نماند در بین اوجگیری بیآبی خرید تانکر و پمپهای آب را به شدت در زاهدان افزایش داده است.در شرایط فعلی آب آشامیدنی زاهدان از چاه نیمههای سیستان تأمین میشود که خود وابسته به رودخانه هیرمند است و شرایط پایداری ندارد، با این وجود این کلانشهر با توجه به افزایش جمعیت، ۶۵۰ لیتر در ثانیه کمبود آب دارد.
نظر شما