به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ؛ از احتساب 5 میلیون مبتلا به دیابت كه از بیماری خود آگاهی دارند و به همین میزان افرادی كه از بیماری خود بیاطلاع هستند و بار اقتصادی 860 دلاری كه هر فرد دیابتی سالانه بر دوش دولت میگذارد، میتوان نتیجه گرفت که پیشگیری و درمان این بیماری باید به یكی از اولویتهای حوزه سلامت كشور تبدیل شود. علیرغم اقداماتی كه از یك دهه گذشته در زمینه بیماریهای غیر واگیر از جمله دیابت در حوزه بهداشت و درمان كشور به اجرا درآمده است، دكتر علیرضا مهدوی، رئیس اداره غدد و متابولیك مركز مدیریت بیماری غیر واگیر وزارت بهداشت، در گفتوگو با ایران با انتقاد از نبود آموزش كافی در زمینه بیماری دیابت از برخی چالشها و مشكلات موجود بر سر راه بیماران و بهطور كلی دولت در مواجهه با این بیماران گلایه میكند.
با توجه به اینكه دیابت از جمله بیماریهای خاموشی است كه فرد بهطور متوسط بین یك تا 5 سال بعد از ابتلا به آن از بیماری خود اطلاع مییابد، در ابتدا درباره آمار مبتلایان به بیماری دیابت در كشور بگویید؟
مطالعات مختلفی كه در زمینه آمار و غربالگری مبتلایان به دیابت، سالانه در بین جمعیت روستایی و شهری كشور به انجام میرسد، نمیتواند به عنوان آمار دقیق و نهایی در نظر گرفته شود اما براساس برآوردهای صورت گرفته، تعداد مبتلایان به دیابت كه خودآگاهانه به كنترل قند خون میپردازند در حدود 5 میلیون نفر است. این در حالی است كه با توجه به یافتههای پزشكی در انواع بیماریها، 40 درصد مبتلایان به بیماری از وجود بیماری خود بیاطلاع هستند و دیابت هم یكی از انواع این بیماریها است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت آمار مبتلایان به دیابت در ایران چیزی در حدود 10 میلیون نفر باشد.
بهطور متوسط در كل دنیا اینطور جا افتاده است كه 50 درصد دیابتیها از بیماری خود بیخبرند. بنابراین یكی از دلایلی كه غربالگری دیابت در نوع 2 اجرا میشود، همین بیاطلاعی جمعیت زیادی از مردم كشور از ابتلا به این بیماری است.براساس آمار معتبر، 90 درصد مبتلایان، با نوع 2 دیابت دست و پنجه نرم میكنند، یعنی كسانی كه از كودكی با مشكل تأمین انسولین در بدن مواجه هستند و تنها 10 درصد مبتلایان به نوع یك دیابت گرفتارند.
عوارض و بیماریهایی نظیر چاقی، فشار خون، تولد نوزاد بالای 4 كیلو و سقط نوزاد از جمله عواملی است كه در صورتی كه فرد در سنین بالای 30 سال به یكی از آنها مبتلا شود در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع 2 قرار میگیرد. از طرفی به دلیل اینكه بهطور متوسط بیماری دیابت نوع 2 در فرد بین یك تا 10 سال و متوسط 5 سال خاموش بوده و ممكن است بیمار از بیماری خود هیچ اطلاعی نداشته باشد، افرادی كه به تازگی شناسایی میشوند، در بروز عوارض بعدی دیابت نیز مورد آزمایش قرار میگیرند. زیرا ممكن است بیماری در بدنشان فعال شده و به دنبال آن عوارض بعدی پدیدار شود.
اما در مورد شیوع این بیماری در جمعیت روستایی، براساس برنامه دیابت كه بین سالهای 78 تا 81 در 17 دانشگاه به اجرا درآمد، حدود 5/2 درصد جمعیت بالای 30 سال روستایی در آن سالها دیابتی بودهاند. براساس غربالگری عمومی در سال 84، 3 درصد جمعیت روستایی بالای 30 سال به دیابت مبتلا بودهاند و طبق غربالگری كه در سال 87 انجام شد آمار شیوع دیابت به 4 درصد در این گروه سنی رسید. افزایش یك درصدی مبتلایان به دیابت طی 3سال به لحاظ علمی بسیار فاجعهآمیز است.
این وضعیت در شهرها به بحران تبدیل شده است. براساس مطالعاتی كه در سالهای متمادی در شهرهای كشور انجام میشود، سالانه یك درصد به جمعیت دیابتیها در شهرها افزوده میشود و این فاجعه بار است.
براساس این آمار، در جمعیت روستایی از بین كسانی كه یكی از عوارض ابتلا به نوع 2 دیابت در آنها وجود داشت، 11 درصد به دیابت مبتلا بودند و در جمعیت شهری در بین افرادی كه مراجعه كردند، 5/12 درصد به دیابت مبتلا بودند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت فردی كه بالای 30 سال سن دارد و یكی از عوارض نوع 2 دیابت را دارد 12 تا 14 درصد امكان ابتلا به دیابت دارد.
افرادی كه مدتی از زمان ابتلا به بیماریشان میگذرد، در نخستین درگیری جسم با این بیماری باید منتظر چه عوارضی درجسم خود باشند؟
نخستین جایی كه در سالهای اول ابتلا به دیابت درگیر میشود، عروق كوچك است كه در این راستا چشم و كلیه مبتلایان به دیابت نخستین اعضایی هستند كه تحت تأثیر دیابت با مشكل مواجه خواهند شد. در مرحله بعد عروق بزرگ در غالب بیماریهای قلبی و عروقی درگیر میشوند. نكته جالب و قابل توجهی كه وجود دارد، این است كه افرادی كه دیابتی نیستند و در اصطلاح پارادیابتی یا اختلال قند ناشتا یا اختلال قند و گلوكز دارند، اگرچه ممكن است هیچ گاه به دیابت دچار نشوند اما به عوارض قلبی و عروقی مبتلا خواهند شد.
نصف بیماران دیالیزی به دلیل فشار خون كلیه خود را از دست دادهاند، اغلب این افراد مبتلا به دیابت هستند. این افراد زمانی كه در فرآیند نارسایی كلیه قرار میگیرند به دلیل اینكه قند و دیابت این افراد به حالت طبیعی یا پائین قرار میگیرد این تصور ایجاد میشود كه این افراد به دلیل فشار خون به نارسایی كلیه دچار شدهاند غافل از اینكه عامل اصلی، دیابت بوده است. البته عوارض آن در علم پزشكی كاملاً معلوم و قابل شناخت است.
آیا برآوردی به لحاظ آماری از تعداد مرگ ومیرهای ناشی از بیماری دیابت در كشور صورت گرفته است؟
آخرین بار 10 سال گذشته مطالعهای برای به دست آوردن میزان مرگ و میرهای ناشی از دیابت در كشور انجام شد كه در ابتدا باید بگویم قابل استناد نیست. طبق این مطالعه تعداد مرگ و میرهای ناشی از دیابت 272 نفر در هر 10 هزار نفر بود.
آنچه دنیا به آن رسیده این است كه سالانه 8میلیون انسان به دلیل بیماری دیابت جان خود را از دست میدهند. مشكلی كه در تشخیص مرگ ناشی از دیابت وجود دارد این است كه مبتلایان دیابت به ظاهر به دلایل غیر از دیابت میمیرند، بهطور مثال فرد به دلیل سكته قلبی میمیرد. هر چند كه این سكته ناشی از دیابت باشد، اما در تشخیص علت مرگ سكته قلبی لحاظ میشود. بنابراین مرگ و میرهای ناشی از دیابت به راحتی قابل شناسایی نیست.به هر ترتیب براساس شواهد موجود نمیتوان به سادگی تعداد مرگ و میرهای ناشی از دیابت را به دست آورد. اما آنچه مسلم است این كه آمار مرگ و میرهای ناشی از دیابت هر ساله رو به افزایش است.
چرا در كشور ما آنطور كه باید به موضوع اطلاعرسانی و آموزش در زمینه بیماریهای غیرواگیر پرداخته نشده است، بهطوری كه فرد شاید سالها از ابتلای خود به مرضی مانند دیابت بیاطلاع است؟
بیماری دیابت ناشناخته نیست و از طریق مراكز تحقیقاتی مانند مركز تحقیقات غدد و چشم بسیار مورد توجه قرار گرفته است، بهطوری كه یكی از عمده فعالیتهایشان دیابت است. به هر ترتیب ماجرای بیماری واگیر با بیماری غیر واگیر متفاوت است. بیماری واگیر مسأله حاد است و به سرعت اوج میگیرد و كشنده است. اما بیماریهای غیر واگیر ماهیت مزمن دارد و به سرعت اوج نمیگیرد به همین دلیل معمولاً به آن اهمیتی داده نمیشود. از طرفی در كشور ما حدود یك دهه است كه بیماریهای غیرواگیر مورد توجه قرار گرفته، در حالی كه بیماریهای واگیر از سالها قبل دغدغه و مشكل اصلی بوده است.
همانطور كه اشاره كردیدْ بیماری مزمن و غیرواگیر به نوعی است كه ممكن است شخص سالها از بیماری خود بیاطلاع باشد، یا اگر مطلع شود به دلیل اینكه برای فرد ایجاد مشكل حاد نمیكند اهمیتی برای شخص بیمار نداشته باشد.به هر ترتیب این بیماری در پروسه زمانی كه طی میكند به هر حال به منزل آخر خواهد رسید، منزلی كه برای بیمار عوارض ناخوشایندی را به دنبال دارد، عوارضی كه در بسیاری از افراد براساس شواهد موجود قابل باور و درك نیست. در حالی كه بیتوجهی خود فرد به بیماری عامل بروز این عوارض است. به عنوان مثال فرد دیابتی ممكن است تا 10 سال هیچ عوارض خطرناكی را در جسم خود مشاهده نكند، اما با گذشت زمان و بیتوجهی فرد به دیابت، انگشت پای او سیاه میشود، عارضهای كه فقط با قطع پا از زیر زانو قابل پیشگیری و مقابله است. این موضوع به هیچ عنوان برای فرد دیابتی قابل درك نیست، زیرا تا كنون كاملاً نسبت به بیماری خود بیاهمیت بوده است و فكرش را هم نمیكرده كه روزی به این عارضه دچار شود و آن زمان است كه بیمار به صرافت میافتد كه قند خود را كنترل كند. هر چند دیر است اما به هرترتیب مقابله با این بیماری در هر زمان برای نجات جان فرد مفید خواهد بود.
بر این اساس در مقوله آموزش و آگاهسازی، تحصیلات، كلاس اجتماعی و... شاید تا حدودی در چگونگی مقابله با بیماری تأثیر داشته باشد، اما در نهایت همه این افراد به نوعی بیماری خود را كوچك میبینند. تا جایی كه میبینیم كم نیستند آدمهایی كه وقتی میخواهند تست قند خون بدهند چندین ساعت قبل از آزمایش ناشتا میمانند تا عددی كه میزان دیابت این افراد را نشان میدهد پایین باشد. این موضوع جز نوعی گول زدن خود چیز دیگری نیست.
بیتردید شیوع یك بیماری اعم از واگیردار و غیر واگیردار هزینهها و بار مالی را برای اقتصاد كشور به دنبال دارد، در زمینه برآورد بار مالی بیماری دیابت بررسی صورت گرفته است؟
جمعیت كشور ما جوان است. با توجه به اینكه عمده بار بیماری دیابت در جمعیت بین 40 تا 60 سال یعنی همان سن بهرهوری است، میتوان نتیجه گرفت نه تنها این بیماری به اقتصاد كشور ضربه خواهد زد، بلكه عوارضی كه در سالهای بعد خواهد داشت جبران ناپذیر است. برای روشن شدن موضوع باید بگویم، امروزه به لحاظ چشم پزشكی این دیدگاه وجود دارد كه عامل اصلی نابینایی در كشور ما آب مروارید است، اما یك دهه آینده ممكن است اینطور نباشد و عمده عامل نابینایی بیماری دیابت باشد.
به این ترتیب با قبول وجود بار مالی بر اقتصاد كشور،برآورد شده است، هزینه مستقیم و غیر مستقیم سرانه یك بیمار دیابتی 860 دلار در سال است. هر چند نمیتوان مطمئن بود كه این آمار هزینههای غیرمستقیم را در بر گیرد. چراكه در همه كشورهایی كه آمار درستی از بار مالی این بیماری در دست دارند، هزینههای غیر مستقیم یك بیمار دیابتی حداقل معادل هزینههای مستقیم است. علاوه بر این هزینهها، برخی هزینههای نامحسوس از جمله هزینه ناشی از افسردگی كه به دلیل بیماری بروز میكند نیز وجود دارد، كه اندازهگیری میزان آن بسیار دشوار است.
بر این اساس با وجود 5 میلیون دیابتی در كشور بار مالی این افراد بر اقتصاد كشور بهطور مستقیم چیزی در حدود 4 میلیارد و 300 میلیون دلار برآورد میشود. هر چند این برآوردها معمولاً كمتر از واقعیت موجود است.فرد مبتلا به دیابت گرچه از بیماری خود آگاهی دارد، اما هنوز به این دیدگاه نرسیده كه ممكن است به دلیل بیتوجهی به چه عوارضی دچار شود، بنابراین نیاز است كه دیدگاهها تغییر یابد. براساس مطالعات انجام شده از آنجایی كه 90 درصد مبتلایان به دیابت از نوع 2 هستند، نصف این افراد یعنی 50 درصد بیماران دیابتی نوع 2 میتوانند با اصلاح شیوه زندگی به بهبودی دست یابند. به عنوان مثال فرد 40 سالهای كه به دیابت مبتلا است در صورتی كه دیدگاه خود را در شیوه زندگی و تغذیه تغییر دهد، میتواند به میزان سن امید به زندگی در كشور ما كه 70 سال است عمر كند. در حالی كه اگر به بیماری خود بیتوجه باشد، نمیتوان امیدوار بود كه بتواند حتی 10سال آینده را هم ببیند.
به نظر شما به عنوان كسی كه سالهاست در زمینه دیابت تحقیق و بررسی میكنید،مشكل اصلی این بیماران كه جمعیتی بالغ بر 5 میلیون نفر را به خود اختصاص دادهاند، چیست؟
براساس بررسی هایی كه در هفته دیابت در سالجاری انجام شد، در بین 185 نفر مبتلا به دیابت، 218 سؤال مطرح شد که تحلیل صورت گرفته بر سؤالات و پاسخهای آن بسیار جالب است. كمتر از 5 درصد نیاز دارویی، 7درصد نیاز بیمهای و 14 درصد مشكل مالی را به عنوان معضل اصلی بیماری خود مطرح كردند، این در حالی است كه 50 درصد مشكلات این بیماران نبود آموزش و آگاهی كامل از دیابت بود.
هر چند نمیتوان مشكلات مادی، دارویی و بیمهای این افراد را نادیده گرفت، و دیابت نیز مانند سایر بیماریها برای مقابله و پیشگیری نیاز به پشتوانه مالی مانند بیمه قدرتمند و تعرفههای واقعی دارد. با این حال موضوع مهم، آموزش و آگاهی دادن نسبت به این بیماری است، زیرا تا فرد از نوع بیماری خود آگاهی نداشته باشد نمیتواند در مسیر درمان قرار بگیرد.
بیماران دیابتی سال گذشته با مشكل تأمین دارو مواجه بودند؟
خوشبختانه با وجود مشكلات بنیادی در تأمین دارو كه گریبانگیر بسیاری از بیماران بود، از آنجایی كه انسولین مورد نیاز كشور در داخل تولید میشود، بیماران دیابتی برای تأمین دارو با مشكلی روبهرو نبودند. علاوه برآن نوعی از انسولین آنالوگ هم تحت پوشش بیمه قرار گرفت.
در زمینه كاهش قیمت داروی بیماران دیابتی به ویژه انسولین برنامهای دارید؟
علیرغم اینكه نرخ داروهای این بیماران به دلیل پوشش بیمهای زیاد نیست، اگر بخواهیم مثلاً دارویی مانند انسولین را رایگان عرضه كنیم از فردا باید شاهد كمبود محسوس این دارو باشیم بهطوری كه انسولین به دست تنها كسی كه نخواهد رسید بیمار دیابتی است.
این استدلال از یك اتفاق نشأت میگیرد، چند سال پیش قیمت انسولین هزار تومان بود و پایین بودن قیمت باعث كمبود این دارو شد. بهطوری كه شركت تولیدكننده انسولین در كشور اعلام كرد، نیاز انسولین كشور را برای یكسال تولید و به شركتهای توزیعكننده ارائه كرده است. با پیگیری موضوع به این نتیجه رسیدیم كه ارزانی انسولین بازار این دارو را به خارج از مرزها كشانده تا جایی كه با كمبود داخلی مواجه شدهایم. براین اساس قیمت انسولین به 6 هزار و 500 تومان افزایش یافت و دولت سوبسیدی را كه به شركت تولیدكننده اختصاص میداد قطع كرد. با این اتفاق موضوع قاچاق انسولین به كشورهای اطراف نیز منتفی شد.
نقش وزارت بهداشت در زمینه پیشگیری و درمان دیابت را چگونه ارزیابی میكنید؟
موضوع بیماریهای واگیردار مانند ایدز و مالاریا از موضوعاتی است كه میتوان گفت متولی اول و آخر آن در بحث پیشگیری و درمان وزارت بهداشت است. هر چند ارگانهای دیگر نیز میتوانند در این زمینه به یاری وزارت بهداشت بیایند. اما بیماریهای غیر واگیر نظیر دیابت، موضوعی نیست كه وزارت بهداشت به تنهایی بتواند در پیشگیری و درمان آن و به ویژه در موضوع مهم آموزش اقدام كند.
همه به این نتیجه رسیدهایم كه هرچه قدر به مردم آموزش بدهی كه بهطور مثال نمك استفاده نكنند و از عوارض ناشی از مصرف آن سخن بگوییم، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید. در حالی كه میتوان با موظف كردن تولیدكنندگان مواد غذایی به كاهش 50 درصدی مصرف نمك در تولیدات خود به نتیجه بسیار مطلوبی در این زمینه رسید.درباره بیماری دیابت و پیشگیری از شیوع آن نیز همه دستگاهها در حیطه كار خود باید به میدان بیایند،از آموزش و آگاهسازی گرفته تا ممنوعیت تغذیه نامناسب میتواند در این زمینه راهگشا باشد و در نهایت نقش رسانهها را برای آموزش و آگاهی دادن به مردم نمیتوان نادیده گرفت.
نظر شما