سلامت نیوز : اهدای عضو در ایران، موضوعی که در سالهای اخیر به آن بسیار پرداخته شده است و مردم نیز با همراهی و همدلی با بیماران دراینباره نسبت به ثبتنام خود در قالب کارتهای اهدای عضو اقدام کردهاند و امیدهای بسیاری برای افراد منتظر دریافت عضو ایجاد شد ولی، انتشار برخی اخبار درباره دلالی اعضای بدن سبب شد نگرانیهایی در این زمینه ایجاد شود. در گذشته و در سال 84، درصد اهداکنندگان عضو در ایران تنها 5 درصد بیماران مرگ مغزی را شامل میشد ولی، با همکاریهای صورت گرفته و شناخت نقش رسانهها در این بخش شاهد آن بودیم این درصد با رشد چشمگیری روبهرو و درنهایت این آمار هماینک به 38 درصد افزایش یابد که علت موفقیت در این حوزه را مرهون فرهنگسازی و تلاش رسانهها در این موضوع میدانیم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ هماینک یک میلیون و 200 هزار تن در کشور کارتهای اهدای عضو پر کرده و آمادگی خود را برای اهدای اعضای بدن خود به مراکز درمانی و بیماران نیازمند استفاده از آن اعلام کردهاند ولی، انتشار برخی اخبارنادرست سبب شده است اعتماد در این فرایند دچار خدشه شده و جان بیماران چشم انتظار به خطر افتاده و دستکم 150 نفر از افراد در انتظار دریافت پیوند اعضا جان خویش را بهواسطه این بیاعتمادیها از دست بدهند که این مباحث میتواند مسئولیتهای سنگینی را متوجه مسئولان رسانهها و نشردهندگان آن در جامعه کند. از سوی دیگر، معتقدیم با درک حضور رسانهها میتوانیم در اجرای برنامههای پیوند اعضا موفق باشیم بهگونهای که در بیمارستان شهیدبهشتی رتبه اول جهان را در پیوند اعضا و رتبه سوم را در رضایتگیری از خانوادههای متوفی مرگ مغزی شده کسب کردهایم درحالی که این درصد در ایران برای پیوند اعضا رتبه 42 جهانی و درصد رضایتگیری رتبه 86 را به خود اختصاص داده است.
این موضوع نشان میدهد که رسانهها به همان اندازه که در فرهنگسازی و افزایش تعداد مراجعه و درخواست اهدای عضو موثر هستند، میتوانند با انتشار یک مطلب دیگر، این تعداد را کاهش دهند و ما را با مشکل روبهرو کنند بهگونهای که با ساخت یک سریال افراد مراجعهکننده برای اهدای عضو افزایش یافته یا با انتشار یک خبر این درصد کاهش مییابد. اعتقاد دارم اجرای موفق اهدای عضو و پیوند دارای چهار رکن اساسی است و بدون هر یک از این ارکان، پیوند موفق نخواهد بود، اولین رکن خانوادههای ایثارگری هستند که در این راه پیشقدم میشوند و بدون حضور آنان هیچ فعالیتی در این زمینه به انجام نمیرسد و رکن دوم نیز افرادی هستند که به اعضای حیاتی فرد مرگ مغزی شده نیازدارند. رکن سوم، پزشکانی هستند که برای انجام این کار در این بخش تلاش میکنند و درنهایت و رکن چهارم کار،رسانههای گروهی هستند که میتوانند با برنامهسازی و جهتدهی به افکار عمومی و خانوادهها آنان را به سمت اهدای عضو به افراد نیازمند هدایت کنند.
بر اساس آمار وزارت بهداشت سالانه سه تا شش هزار نفر در کشور دچار مرگ مغزی میشوند ولی مشکلاتی پیش روی فرایند اهدای عضو درایران است که یکی از آنها موضوع نبود خدمات اورژانسی سریع به بیماران مرگ مغزی شده است چراکه، اندام حیاتی و مهم قابل پیوند اعضا به دیگران درصورتی که در حداکثر چند دقیقه اکسیژن دریافت نکنند از بین میروند و چون نمیتوانیم خدمات اورژانسی را بهموقع تامین و اکسیژنرسانی را انجام دهیم، اندام مهم بسیاری از بیماران مرگ مغزی شده از دست میرود. دیگر مشکل پیشرو دراین بخش، کمتوجهی مردم به رعایت سلامت فردی آنان است چراکه، بسیاری از افراد مرگ مغزی شده بهدلیل اینکه در زمان حیات خود به سلامت خویش کمتر توجه کرده بودند اندام قابل پیوندشان مناسب نیست و نمیتوانیم از اعضای آنان استفاده کنیم و به این دلیل بخش دیگری از افراد مرگ مغزی شده را برای پیوند اعضا از دست میدهیم.
در مراکز بیمارستانی نیز بهدلیل نبود آگاهیهای لازم و اینکه کادر درمانی فرد را مرگ مغزی تشخیص میدهند، توجه خود را برای مراقبت از چنین بیمارانی کم میکنند و برای حفظ ارکان بیمار تلاشی صورت نمیگیرد که این موضوع نیز به سلامت اندام و پیوند اعضا لطمه وارد میکند. رضایتگیری ازخانوادههای فرد متوفی یکی دیگر از مشکلات فرارو است. هرچند براساس قانون و شرع، میتوان بدون رضایت بستگان و درصورتی که متوفی کارت اهدا را پر کرده یا وصیت کرده باشد که این اقدام انجام شود، نیازی به اخذ رضایت ازبستگان نیست ولی، به غیرازقانون و شرع موضوع عرف نیز درجامعه مطرح است و براساس عرف، خانواده متوفی برای رضایت فراخوانده شده و بدون جلبنظر آنان این اقدام انجام نمیشود. در این زمینه رضایت قبلی از طریق امضای کارت عضویت و پیوند و نیز وصیتنامه میتواند تاثیر مثبت بسیاری دراین اقدام و جلب نظربستگان متوفی داشته باشد.
نظر شما