سلامت نیوز : تکدیگری بهعنوان یکی از ناهنجاریهای اجتماعی دارای عوارض مضاعف است. این معضل هم باعث جریحهدارشدن احساسات و عواطف مردم میشود، هم چهره شهرها را زشت میکند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ متکدیانی که در شهرهای بزرگ بهویژه تهران هستند به سه دسته تقسیم میشوند:
1- متکدیان حرفهای که هیچ گونه نقص عضو یا مشکلی ندارند و گدایی حرفه اصلی آنهاست. درآمد ماهانه این متکدیان در مواردی 10 برابر حقوق یک کارمند است.
2- کودکان و زنان متکدی که در ردیف گدایان فصلی هستند. این گدایان زمستانها در مناطق جنوبی کشور و تابستانها در مناطق شمالی هستند. آنها بهار و پاییز به تهران و خراسان میآیند.
3- متکدیانی که نقص عضو دارند یا معتاد هستند. این افراد توانایی کار کردن ندارند و از راه تکدیگری امرار معاش میکنند. ما شاهد این هستیم که در خیابانها افرادی با در دست داشتن نسخه یا عکس رادیولوژی یا با بیان اینکه کیف پولشان را گم کردهاند یا غریب هستند از شهروندان میخواهند به آنها کمک کنند. این افراد نیز در زمره متکدیان به حساب میآیند. آنها تنها روشهایی را اتخاذ میکنند که میتواند هیجانات شهروندان را بر انگیزد تا حرفشان باورپذیر باشد. در بسیاری از موارد واقعیت این است که آنها نیازمند نیستند و دروغ میگویند و شغلشان این است. درمورد تکدیگری البته باید به مافیای تکدی اشاره کرد. ما شاهد هستیم که برخی از متکدیان زیرمجموعه باندهایی هستند، منطقه جغرافیایی مشخص دارند و حتی برای محلهای پررفت و آمد سر قفلی دریافت میکنند. در قالب همین تشکل کودکان اجارهای وجود دارد که برخی از آنها را میتوان کمسن و سالترین معتادان جهان توصیف کرد.
آنها از دوران جنینی دچار اعتیاد هستند و بعد از آن نیز روزانه مقداری تریاک به خورد آنها میدهند تا بهانه بازی یا گرسنگی نگیرند و تکدیگری را آسان کنند. سرمایه اصلی متکدیان سماجت آنهاست و دلسوزی و ترحم مردم به آنها بزرگترین ضربه را میزند. دلسوزی و ترحم به متکدیان باعث میشود آنها دنبال کار نروند و به تکدیگری ادامه دهند. بنا براین اینکه عنوان میشود کمک کردن به متکدیان باعث افزایش تعداد آنها میشود صحت دارد. این کمک بهنظرم کار اشتباهی است و ما بهجای اینکه یک مشکل را حل کنیم داریم آن را گسترش میدهیم یا حداقل به آن رسمیت میدهیم. مساله مهم دیگری که درباره متکدیان وجود دارد ساماندهی آنهاست. در سالهای اخیر شاهد کوتاهی و کمکاری سازمان بهزیستی در این زمینه بودهایم. این سازمان بهجای پرداختن به وظایف محوله به آن چیزهایی که مربوط به آن نیست میپردازد.
چنین اتفاقی باعث دور افتادن آن از رسالت اصلی خود است. ما شاهد بودهایم که وظیفه ساماندهی متکدیان بر دوش سازمانی مانند شهرداری افتاده است حال آنکه، سازوکار درستی در این زمینه در این نهاد وجود ندارد. اینکه طرحهای ضربتی جمعآوری متکدیان اجرا شود کارگشا نیست. در این زمینه ما نیازمند کار کارشناسی هستیم و باید مشکل را بهصورت ریشهای مورد بررسی قرار دهیم و برای رفع آن راهحل پیشنهاد دهیم. برای ساماندهی متکدیان نیازمند یک کارگروه ویژه متشکل از سازمان بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و وزارت بهداشت هستیم. در این صورت میتوانیم کار کارشناسی شده انجام دهیم. این کارگروه میتواند بر امر ساماندهی به متکدیان نظارت و از موازیکاریهای دستگاههای مختلف جلوگیری کند. اگر بعضا شاهد این بوده ایم که کاری در این حوزه انجام نشده است به این دلیل است که سازمانهایی که وظایفی در این ارتباط دارند، کارهایی میکنند که با وظایف دیگر سازمانها موازی است. البته نباید فراموش کرد که تکدیگری ویژه جامعه ما نیست و در سایر جوامع نیز این مشکل وجود دارد.
پیشگیری از تکدیگری با برنامهریزی دقیق درباره مهاجرت اتفاق میافتد. در واقع، اگر شاهد این هستیم که در شهرهای بزرگ و بهویژه در برخی از مناطق آن متکدیان از زمین میجوشند و بالا میآیند بهدلیل مهاجرت بیرویه به این شهرهاست. در سالهای اخیر نهتنها سیاست کارگشایی برای کاهش مهاجرت اتخاذ نشده که بهنظر میرسد مشوقهایی برای افزایش مهاجرت وجود داشته است. از طرف دیگر باید نظارت دقیق و کافی بر شهرکهای حاشیهای و اقماری وجود داشته باشد. بسیاری از متکدیان در این مناطق و سکونتگاههای غیررسمی هستند. همانطور که افرادی که باندهایی در این زمینه دارند نیز افراد را از همین مناطق جذب میکنند و بهکار میگیرند. باید اشاره دیگری به موضوع مافیای تکدیگری داشت و این را نیز مدنظر قرار داد که در برخی از خانوادهها کودکان به تکدیگری تشویق میشوند. واقعیت این است که وقتی پدر یا مادر کودکی معتاد است و از طرف دیگر از فقر نیز رنج میبرد کودک خود را وادار میکند دست گدایی به سمت دیگران دراز کند.
نظر شما