پیام سلولهای سالم خود را بشنو،رازی در این پیام نهفته است،این راز را درک کن...آیا هرگز به این راز اندیشه کردهای؟
اگر مهاجمان را کوچک بشماری و به سلولهای سالم و شاد بدنت فکر کنی، پشتیبان و همدست آنها باشی، مطمئن باش به مهاجمان غلبه میکنی.
علم پزشکی به راههای گوناگون مانند شیمیدرمانی، رادیوتراپی و... به کمک تو آمده است که تو را از شر این سلولهای متمرد رها کند. تو چگونه میتوانی به خودت کمک کنی؟
در تو نیرویی است، نیرویی که باید آن را درک و تقویت کنی. چگونه میتوانی در این جنگ بین سلولها تدارک صحنه را ببینی که دشمن را حقیر کنی و او را به فرار واداری؟ این راز چیست که میتواند سلولهای سالم تو را شاداب و زنده و توانمند و مقاوم کند؟ساده است باید دایره پرشور و نشاطی برای بدنت تدارک ببینی، شادی تنها شادی و رهایی از ترس و ایمان و اطمینان به برندهشدن در این تقابل میتواند به کمک تو بیاید.
نگذار بخش عمده جسم و جان تو که سالم و پرنشاط هستند مغموم شوند که تو چرا سلامت و شادابی آنها را نمیبینی و چگونه تنها به سلولهای بیمار و چروکیده و در حال فرار فکر میکنی که حتی ارزش فکرکردن ندارند. بسیاری از بیماران با تغییر نگاه خود توانستهاند به بیماری غلبه کنند تو چرا یکی از آنها نباشی!
راه ساده این مبارزه حمایت از حیات سالم، حمایت از بخش زنده و فعال است. باید چنان محیط زندگیات را شادمانه کنی که حتی روی اطرافیان خودت اثر بگذاری. به جای استفاده از واژههایی که تو را به یاد بیماری میاندازد از شادمانگی خودت با دیگران بگو. باید اطمینان را در خودت به وجود بیاوری که سلولهای زندهات، سلولهای سالم بدنت دارند با دشمن حقیری میجنگند و هر کلام تو در زندگی روزانه در توانایی این سلولها اثر میگذارد.
همدردی، صحبت از بیماری، فکر به بدترشدن، فکر به عوارض دارو یا ریختن موی سر و عوارض شیمیدرمانی هیچکدام نباید فکر تو را مشغول به خود کند. فکرکردن به منفیها را آگاهانه به فکرکردن به مثبتها عوض کن.
اطمینان از اینکه بیماری را شکست میدهی موجب شکست بیماری میشود. اینگونه انرژی مثبتاندیشهای تو به کمک سلولهای سالم میآیند.
شادی و شادمانه زیستن و ایجاد یک محیط پرنشاطی که حتی اطرافیان را به تعجب وا دارد موارد حمایتکنندهای را در خون تو میسازد. موادی که ایمنی تو را بالاتر و بالاتر میبرند. تنها با بالارفتن ایمنی، انسان میتواند به سلولهای سرطانی اجازه تکثیر و تهاجم ندهد. میدانی که ما هرکدام در طول عمرمان بارها بدون آنکه متوجه شویم در معرض سلولهای سرطانی قرار میگیریم و وقتی سطح ایمنی بدن بالا باشد به سرعت این سلولها در چنبره قوی سلولهای محافظ ما نابود میشوند، افسردگی و غم سطح ایمنی بدن را کاهش میدهد، استرسهای شدید هم سطح ایمنی بدن را پایین میآورند و بدن را در برابر سلولهای سرطانی ضعیف و آسیبپذیر میکنند.
حفاظت و حمایت از سلولهای محافظ بدن در این شرایط که سلولهای مهاجم توانستهاند رشد کنند بسیار حیاتی است.
هیچکس بهتر از خودت نمیتواند به کمک سلولهای محافظ بیاید. اگر اسم این حمایت از سلولهای محافظ را انرژی مثبت بگذاریم با ارسال این انرژی مثبت به طرف سلولهای سالم بدن میتوانیم سلولهای محافظ بدنمان را امیدوار کنیم که پشتیبان آنها هستیم. رهاکردن خود در چنبره غم، شکوه و گلهگذاری از سرنوشت، منتظر کلامهای همدردی دیگران بودن و در هالهای از اضطراب و تشویش بودن سنگینترین ضربهها را به سلولهای محافظ بدن وارد میکند. با این روش پیامهای منفی را در سراسر بدن میپراکنی و درمان را هم مشکلتر میکنی.
شیمیدرمانی خود عوارضی دارد. برای غلبه به این عوارض باید تغذیه مناسبی داشته باشی، تغذیه خوب راهی است برای کمک به سلولهای محافظ. در این دوران اشتها از دست میرود، طعم غذاهایی که قبلا دوست داشتیم به نظرمان عوض میشود. بیغذایی به شدت ایمنی را پایین میآورد. ممکن است همین بیغذایی خلق ما را چنان ناخوش کند که نتوانیم به توصیههای شادزیستن عمل کنیم.
تغذیه در این دوران برای سلولهای سالم، خلق و خو توانمندی برای هدایت ذهن به ایجاد جریانهای مثبت فکری و شاد زیستن بسیار تاثیر دارد. بنابراین با دقت توصیههای تغذیهای را که به این منظور نوشته شدهاند را مطالعه کنید.
تصور کنید که سلولهای سالم بدن شما منتظر هستند از شما فرمان بگیرند، اگر آنها از نظر تغذیهای مشکل داشته باشند کار معمولی خود را هم نمیتوانند انجام دهند. کاهش وزن در این زمان بحرانی است یعنی شما سلولهای سالم را در معرض گرسنگی قرار دادهاید.
برای همه مشکلات تغذیهای راههای مناسب وجود دارد و تهوع و استفراغ، مشکلات دندانها، سوزش دهان و گلو... همه اینها قابل پیشگیری هستند و شما میتوانید با این عوارض کنار بیایید. این دوران زمانی است که میتوانید هر چه دوست دارید بخورید. ممکن است ذائقه شما عوض شده باشد چون تحت شیمیدرمانی هستید و مثلا متوجه میشوید غذایی را که خیلی دوست داشتید دیگر ندارید، نگران نشوید غذاهایی را که قبلا دوست نداشتهاید را امتحان کنید.
برای سلولهای سالم بدنتان غذا، نیروی مثبت، اعتماد یا انرژی مثبت بفرستید. وقتی غذا میخورید آنها را مجسم کنید که به خاطر سلامت شما با دشمن میجنگند. مجسم کنید که قوای شما چند برابر بیش از دشمنی است که در حال فرار است. مجسم کنید دارید این سلولهای مهاجم را شکست میدهید.
به هیچکس اجازه ندهید با شما همدردی کند. موضوع صحبت را به نکات شاد و امیدوارکننده بکشانید، لحظات خوب و خاطرات خوب را به یاد بیاورید و آنها را بازگو کنید. باید مانند یک منبع انرژی مثبت همه را از روحیه بالا و شادی خود متعجب کنید. بگذارید همه با تحسین به شما نگاه کنند و به قوی بودن و روحیه شما غبطه بخورند. در محیطهای شاد بروید، پارکها و مکانهایی را که دوست دارید و با کسانی که دوستشان دارید. وقتی صدای خنده شادانه شما در محیط اطرافتان طنینانداز شود دیگران نیز با شادمانی و شعف با شما روبهرو میشوند و انرژی مثبت میدهند.
نالیدن و تکرار حرفها درباره بیماری را دور بریزید. هر کس از حال شما جویا شد با قاطعیت و شادی از بهبودی سریعی که آن را حس میکنید صحبت کنید. اگر کسی خواست شما را دلداری دهد به سرعت دست به کار شوید. کافی است که با اطمینان بگویید که سلامت کامل را حس میکنید و خیلی خوب هستید.
اطرافیان و اعضای خانواده را که ممکن است قبلا شما را نالان و رنجور میدیدهاند از تغییر فاحشی که در وجودتان رخ داده است شگفتزده کنید.
از موزیکهای مورد علاقه خود محیطی شاد بسازید. بگذارید انرژی مثبتی که به وجود آوردهاید اعضای خانواده را نیز شاد کند. بازتاب شادی کسانی که با شما زندگی میکنند انرژی مثبت شما را تقویت میکند. بیماران زیادی با بیماریهای صعبالعلاج توانستهاند با حفظ روحیه سلامت کامل خود را به دست بیاورند. شما میخواهید جزو کدام دسته باشید؟ آنها که میدان را به دشمن واگذار میکنند یا آنها که با سرود پیروزی به سلولهای محافظ بدن خود حیات میبخشند و شکست دشمن را سرعت میدهند.
نظر شما