سلامت نیوز: رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران گزارشی از متن و حاشیه گام سوم طرح تحول سلامت ارایه کرد.
به گزارش سلامت نیوز، دکتر علی جعفریان در مطلبی با عنوان «مرحله سوم طرح تحول سلامت؛ متن و حاشیه» در بخش نوشتار ویژه وب سایت شخصی وزیر بهداشت آورده است:« ١٥ آبان ماه زمان نظارت بر اجرای تعرفههای جدید و برخورد با تخلفات تعرفهای در مورد بیماران بستری بود. این موضوع ٤٥ روز بعد از ابلاغ کتاب جدید ارزش نسبی خدمات و آماده شدن مقدمات اجرایی آن اعلام شد. براساس مصوبه هیات وزیران نظارت بر تعرفهها به عهده ستادی متشکل از رییس شورای هماهنگی نظام پزشکی، رییس دانشگاه و دادستان انتظامی نظام پزشکی در هر استان است. نکته مهم در این مصوبه اعتماد دولت به جامعه پزشکی برای نظارت بر اجرای صحیح تعرفه است.
در جریان اعلام این قسمت از طرح همانطور که انتظار میرفت حواشی متعددی اتفاق افتاد. از یک طرف برخی از پزشکان به جریانسازیهای رسانهای و برجسته نشان دادن اعضای متخلف این گروه معترض بودند و دریافتهای خارج از تعرفه را به دلیل نامتناسب بودن و غیرواقعی بودن تعرفهها در طول سالهای طولانی طبیعی میدانستند. از طرف دیگر عدهای با اعتراض شدید به افزایش تعرفه خدمات پزشکی، این اقدامات را در مسیر افزایش درآمد پزشکان و فاقد اثرگذاری در ارتقای نظام سلامت میپنداشتند. گروه اول با مقایسه خود با بعضی اقشار دیگر جامعه معتقد بودند گروه پزشکی نباید با ذکر تخلفات و برخورد با هم صنفان خود شأن خویش را در جامعه کاهش دهند؛ چنانچه هیچ صنف دیگری هم چنین کاری نمیکند. گروه دوم اما اصرار داشتند گروه پزشکی عدهای زیاده خواهند که علیرغم درآمدهای چند ده میلیون تومانی ناراضی هستند. گروه اول وزارت بهداشت را به بیحرمتی به پزشکان متهم نمودند و گروه دوم وزرات بهداشت را پزشک سالار و دارای سوگیری شدید درجهت منافع پزشکان قلمداد نمودند. از همین مقدمه کوتاه روشن میشود چه مقدار اختلاف نظر در این موضوع مهم بین گروه پزشکی و بخشی از جامعه وجود دارد و از یک موضوع واحد چقدر تفاوت برداشت دارند. من در این نوشتار قصد نقد یا پاسخ گویی به اظهارات گوناگون را ندارم و فقط دیدگاه خود را به عنوان یک پزشک که هم مسئولیت اجرایی در بخش دولتی دارد و هم مختصری فعالیت در بخش خصوصی داشته است بیان میکنم.
گروه پزشکی به دلیل ماهیت این حرفه که متعهد به ارائه خدمات سلامت به مردم است، اصالتا قابل مقایسه با سایر مشاغل که با هدف کسب سود شکل میگیرند نیست. به عبارت دیگر پزشکان وارد این حرفه میشوند تا با استفاده از دانش خود به یکی از مهمترین نیازهای مردم یعنی حفظ و ارتقای سلامت پاسخ دهند. به همین دلیل پزشکی مانند روحانیت و قضاوت با سوگندی آغاز میشود که ناظر به همین موضوع است و درآن بر اولویت منافع بیمار بر هر چیز دیگری تاکید میگردد. آنچه باعث مقدس خواندن این رشته نزد مردم شده همین تعهد حرفهای نسبت به ایشان است و همین موضوع هم باعث محبوبیت قابل توجه پزشکان بین مردم و تمایل زایدالوصف ایشان برای تحصیل فرزندانشان در این رشته است.
طرف دیگر موضوع وظیفه جامعه نسبت به این قشر فرهیخته و ارزشمند است. به عبارت دیگر باید دید جامعه در قبال انتظاری که به حق نسبت به گروه پزشکی دارد، چگونه خدمات ایشان را جبران میکند تا از سطح زندگی معقول و متناسب با شان خود برخوردار باشند و بدون نگرانی معیشت با تمام توان به انجام هرچه بهتر حرفه خود بپردازند. در واقع اصل بحث تعرفه بر این مبنا شکل میگیرد که مابهازای مادی خدمات گوناگون پزشکی را چگونه باید در نظر گرفت. این سوال مهمترین قسمت بحث تعرفه خدمات پزشکی است و بیشتر اظهار نظرها هم در همین مقوله متمرکز میشود. به نظر شما جان بیماری که به دنبال یک تصادف دچار آسیب قفسه سینه شده و با یک اقدام نسبتا کوچک پزشکی مثل گذاشتن لوله سینه زنده میماند چقدر ارزش دارد؟ آیا برای حفظ جان یک فرد میتوان قیمتی تعیین کرد؟ بسیاری از اقدامات پزشکی در این گروه قرار میگیرند حتی برخی اقدامات درمانی به ظاهر کوچک. موارد متعدد دیگری هم هستند که به حفظ یک عضو مربوط میشوند. برای حفظ دست یک فرد به دنبال حادثه شغلی چقدر ارزش مادی میتوان در نظر گرفت؟ روشن است که تعیین ارزش مادی برای این اقدامات ممکن نیست زیرا برای هر یک از ما حفظ سلامتی مهمترین اولویت است و حاضر هستیم تمام دارایی خود را برای آن بپردازیم.
از اینجاست که به دلیل اهمیت موضوع و ناکارآمدی مدل عرضه و تقاضا چنانچه در مشاغل دیگر مورد استفاده است، دولت در هر کشور بر اساس مجموعه عواملی نظیر میزان سختی و ریسک کار، دانش و تجربه مورد نیاز و البته منابع مالی حوزه سلامت، تعرفه خدمات سلامت را تعیین میکند و البته در اغلب کشورها بخش حرفهای این تعرفه که مربوط به حقالزحمه پزشکان است در بخش دولتی و خصوصی یکسان است. اتفاقی که اکنون در مرحله سوم طرح تحول سلامت رخ داده یک گام مهم در جهت اصلاح تعرفههایی است که در طول دو دهه بدون توجه به میزان تورم و افزایش هزینهها در سطح پایین نگهداشته شده بود. این پایین نگهداشتن مصنوعی تعرفه خدمات پزشکی همراه با تفاوت قابل توجه تعرفه بخش دولتی و خصوصی از یک طرف منجر به کاهش اقبال پزشکان به کار در بخش دولتی و از طرف دیگر باعث رواج دریافتهای افزون بر تعرفه در بخش خصوصی شد و کار به آنجا رسید که همه ذینفعان شامل مردم، پزشکان و دولت ناراضی شدند. اگر جامعه میخواهد جوانان با استعداد کشور در رشتههایی مانند پزشکی که بدون شک مورد نیاز تمام مردم است، وارد شده و با کسب دانش و مهارتهای لازم در خدمت ایشان باشند و در عین حال میل به مهاجرت در اولین فرصت را نداشته باشند، باید بتواند سطح مناسبی از زندگی را برای ایشان تأمین کند. بیتوجهی به این اصل ساده و مهم نتیجهای جز آنچه در دو دهه اخیر رخ داد به دنبال نخواهد داشت.
واقعیت این است که در حال حاضر متوسط کارانه پرداختی به حدود ٨٠٠ نفر اعضای محترم هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران 5.600.000 تومان در ماه است و این با ارقامی که توسط برخی افراد غوغاسالار در فضای رسانهای بیان می شود بسیار متفاوت است. از کارانه صد میلیون تومانی هم در این دانشگاه خبری نیست.
البته در بخش خصوصی موضوع متفاوت است و به دلیل آشفتگی بلند مدت تعرفههای این بخش، اندکی از پزشکان هدف اصلی حرفه پزشکی را فراموش کردهاند و مانند افراد معدودی از سایر حرفهها از موقعیت خود در جهت منافع مادی استفاده نادرست به عمل آوردهاند که طبعا قابل دفاع هم نیست.
لازم به ذکر است در دو هفتهای که از اعلام اجرای دقیق نظارت بر رعایت تعرفهها در بیماران بستری گذشت، همراهی جامعه پزشکی به خوبی نمودار شد و علیرغم اختلاف نظرهایی که در مورد تعرفهها در بعضی موارد وجود داشت هنوز مورد ثابت شدهای از تخلف تعرفهای در حوزه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران گزارش نشده است.
خلاصه بحث اینکه گروه پزشکی به دلیل ماهیت این رشته باید چارچوب حرفهای خود را رعایت نماید و همیشه مصالح مردم را در اولویت قرار دهد. جامعه نیز متقابلا باید زحمات این گروه را متناسب با شأن ایشان جبران نماید؛ برای رسیدن به تعریف مناسب از میزان جبران هم میتوان متوسط تعرفههای پزشکی کشورهای همسایه را ملاک قرار داد که کار چندان پیچیدهای نیست. نه گروه پزشکی میتواند خود را با سایر مشاغل درآمدزا مقایسه کند و نه جامعه میتواند از این گروه انتظار داشته باشد بدون جبران معقول مادی، مسئولیت اقدامات درمانی سخت، پرزحمت و پرعارضه را بر عهده بگیرد و پاسخگوی شکایات احتمالی و جبران مادی آن هم باشد. به نظر میرسد باید راه معقول را بدون توجه به حواشی در پیش گرفت و ضمن انجام اصلاحات لازم در تعرفهها و ارزش نسبی خدمات در یک بازه زمانی مشخص، بر اجرای درست آن تأکید نمود و در جهت یکسان شدن جزء حرفهای تعرفه در بخش دولتی و خصوصی حرکت کرد. بدین ترتیب میتوان انتظار داشت جامعه پزشکی بدون ارتباط مالی مستقیم با بیمار بهترین خدمات را به مردم ارائه نماید، همانطور که در سه دهه گذشته پیشرفتهترین درمانها را در کشور میسر ساخته و اکنون مایه مباهات تمام ایرانیان در این شاخه از علوم است.»
نظر شما