پژوهشگران دانشگاه تربیت مدرس با ایجاد سلول‌های شبه هپاتوسیت از منشاء سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان بر روی یك داربست سه بعدی مقاوم و سازگار با بدن و در محیط كشت حاوی ژل پلاكتی به جای FBS به روشی ایمن و جدید برای درمان با سلول‌های بنیادی و مهندسی بافت كبد دست یافتند.

به گزارش سلامت نیوز، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان (hBMSCs) دارای استعداد زیادی جهت كاربرد در مهندسی بافت از جمله مهندسی بافت كبد می‌باشند؛ زیرا این سلول‌ها به راحتی از مغز استخوان بیمار قابل جداسازی بوده و پس از تكثیر و تمایز در محیط آزمایشگاهی به صورت اتولوگ به بیمار قابل پیوند هستند.

نگهداری فعال سلول‌های تمایزی بر روی داربست مناسب تا زمان پیوند یكی از چالش‌های مهم است.

در یك پژوهش كه با عنوان « بررسی بیان ژن‌های اختصاصی كبد تمایز یافته از سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان در حضور ژل پلاكتی بر روی داربست پلی كاپرولاكتون» توسط یكی از دانش‌آموختگان مقطع دكتری رشته بیوشیمی بالینی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد، امكان تكثیر و تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به سمت هپاتوسیت‌ها بر روی یك داربست سه بعدی دارای ساختار نانو متشكل از پلی كابرولاكتون، كلاژن و پلی اترسولفون با ارزیابی بیان فاكتورهای اختصاصی كبد در سطح پروتئین و mRNA مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین اثر جایگزینی سرم جنین گاوی كه با خطر انتقال انواع پاتوژن‌های شناخته شده و ناشناخته همراه است با سوپرناتانت ژل پلاكتی در تكثیر و تمایز سلولهای بنیادی به سلول‌های هپاتوسیت ارزیابی شده است.

پس از جداسازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان انسان، ویژگی و ماهیت آنها با بررسی بیان ماركرهای اختصاصی MSCs با روش فلوسایتومتری و ارزیابی پتانسیل تمایزی آنها به سلولهای استخوانی و چربی تایید شد؛ سپس سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان (hBMSCs) بر روی داربست با ساختار نانو منتقل شد.

تصاویر به دست آمده از داربست نشان داد كه سلول‌ها به خوبی به سطوح داربست متصل شده‌اند، سپس این سلول‌ها در محیط كشت تمایز كبدی حاوی فاكتور رشد هپاتوسیت، دگزامتازون و انكواستاتین M كشت داده شدند. نتایج حاصل مداركی دال بر ایجاد سلول‌های شبه هپاتوسیت فعال بر روی داربست را ارائه داد.

در مرحله دوم پس از تهیه سوپرناتانت ژل پلاكتی (PGS)، رشد سلول‌های hBMSCs در حضور غلظت‌های مختلف PGSدر رشد سلول موثرتر از FBS می‌باشد. میزان تكثیر سلول‌ها در حضور PGS سه برابر بیشتر از سلول‌های كشت داده شده در FBS بود.

سلول‌های hBMSCs كشت داده شده در PGS، خصوصیات ایمونوفنوتیپینگ و پتانسیل تمایزی به سلول‌های استخوانی را حفظ كردند.

بررسی تمایز سلولهای تمایز داده شده بر روی داربست درمحیط تمایز كبدی حاوی PGS نشان داد كه سلولها نه تنها ژن‌های اختصاصی كبد را بیان می‌كنند، درصد سلول‌های بیان كننده پروتئین آلبومین، سطح آلبومین و اوره مترشحه در سلول‌های تمایزیافته در محیط تمایزی حاوی PGSاز لحاظ آماری بالاتر از سلول‌های تمایز داده شده در محیط تمایزی حاوی FBS بود؛

بنابراین با توجه به نقش حمایتی PGS در تكثیر و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی به سلول‌های شبه هپاتوسیت احتمالا PGS می‌تواند به عنوان جایگزین FBS طی تكثیر و تمایز سلولهای hBMSCs به كار رود.

گفتنی است، این تحقیق در قالب رساله دكتری تخصصی سمیه كاظم نژاد به راهنمایی دكتر عبدالامیر علامه و دكتر احمد قره‌باغیان و با مشاوره دكتر مسعود سلیمانی و دكتر ناصر امیری زاده در دانشكده علوم پزشكی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha