قرارگرفتن ایران روی کمربند خشکی زمین به‌خصوص کمبود نزولات جوی یکی از عوامل تشدیدکننده کاهش رطوبت خاک در ایران و کشورهای همجوار در سال‌های اخیر است. چنین وضیعتی نه شرایط لازم برای رشد گیاهان تازه (به‌صورت طبیعی) را فراهم می‌کند و نه منجر به حفظ پوشش گیاهی موجود می‌شود.

پازل مبهم مبارزه با ریزگردها

سلامت نیوز:قرارگرفتن ایران روی کمربند خشکی زمین به‌خصوص کمبود نزولات جوی یکی از عوامل تشدیدکننده کاهش رطوبت خاک در ایران و کشورهای همجوار در سال‌های اخیر است. چنین وضیعتی نه شرایط لازم برای رشد گیاهان تازه (به‌صورت طبیعی) را فراهم می‌کند و نه منجر به حفظ پوشش گیاهی موجود می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ،موج ریزگردهای اخیر همانند هر بحران طبیعی و غیرطبیعی دیگری با موج اظهارنظر در مورد دلایل، تاثیرات و راه‌حل‌ها برای مقابله با این پدیده همراه شد. تلاش برای یافتن مقصر و سرزنش مدیران به‌خصوص توسط کسانی که بیشترین آسیب را از ریزگردهای اخیر دیده‌اند، قابل‌درک است. اما متهم‌کردن دیگران به جای پذیرش مسوولیت و یافتن راه‌حل به هیچ‌وجه راهکاری قابل‌قبول یا مثمرثمر توسط مدیران و تصمیم‌گیرندگان نخواهد بود. هرچند با کمال تاسف در بعضی موارد نتایج کارکرد برخی از مدیران، خود کتابی است در باب اینکه چگونه نباید مدیریت کرد.
بحران ریزگردها در ایران درواقع برآیند مجموعه‌ای از عوامل است که در طول زمان در کنار هم قرار گرفته و به این شکل نمود پیدا کرده‌اند. مسلما همان‌طور که این مشکل یک‌شبه و حتی یک‌ساله به وجود نیامده، طراحی راهکاری موثر برای مبارزه با آن هم نیازمند زمان است. در همین‌راستا درک صحیح از ماهیت مشکل ریزگردها و مجموعه نادانسته‌هایی که در این ارتباط با آنها مواجهیم، ضروری است. باید پذیرفت در این زمینه یک‌پاسخ قطعی که بتوان از آن به عنوان کلیدی برای گشودن تمام گره‌های موجود استفاده کرد، وجود ندارد. از این‌رو باید در میان مجموعه‌ای از متغیرها، احتمالات و نادانسته‌ها به دنبال مجموعه‌ای از بهترین گزینه‌ها باشیم و با ارزیابی پیوسته نتایج آنها، از حرکت در مسیر صحیح اطمینان حاصل کنیم.


توفان گردوخاک در ایران لزوما پدیده جدیدی نیست، اما در چندسال اخیر شدت و تناوب آنها در برخی نقاط کشور بیشتر شده و در مواردی حالت بحرانی پیدا کرده است. به‌طورکلی هر کجا که خاک از ثبات کافی برخوردار نبوده و جریان هوا دارای حداقل انرژی لازم برای جابه‌جایی ذرات خاک باشد، به‌صورت بالقوه کانونی برای ایجاد توفان ریزگرد یا شن به‌وجود می‌آید. عمده‌ترین ذرات خاک در توفان گردوغبار، سیلت و رس هستند که دارای ابعاد بسیار کوچکی هستند. به‌طور تقریبی حداقل هر٢٠٠ذره‌سیلت در کنار یکدیگر طولی معادل یک‌سانتیمتر دارد. برای ایجاد همین‌طول، حداقل پنج‌هزارذره رس لازم است. سیلت و رس فعال‌ترین اجزای خاک از لحاظ واکنش شیمیایی با محیط اطراف هستند و به‌خاطر وزن بسیار اندک می‌توانند در صورت نبود مانع حتی تا هزاران‌کیلومتر حرکت کنند. کمبود رطوبت در خاک، نبودن مواد آلی که بتواند به‌عنوان پلی برای اتصال ذرات خاک عمل کند (به‌عنوان مثال باقیمانده ریشه‌های گیاهان)، ازهم‌گسیختگی ذرات و نبود پوشش گیاهی مناسب به عنوان مانعی در مسیر جریان باد از عوامل عمده ایجاد جریان‌های گردوغبار هستند. خشکسالی و وزش بادهای متناوب و در پی آن کاهش رطوبت خاک نیز از عوامل تشدید احتمال توفان‌های گردوخاک هستند.


قرارگرفتن ایران روی کمربند خشکی زمین به‌خصوص کمبود نزولات جوی یکی از عوامل تشدیدکننده کاهش رطوبت خاک در ایران و کشورهای همجوار در سال‌های اخیر است. چنین وضیعتی نه شرایط لازم برای رشد گیاهان تازه (به‌صورت طبیعی) را فراهم می‌کند و نه منجر به حفظ پوشش گیاهی موجود می‌شود.
بر اساس پیش‌بینی‌های درازمدت تغییرات اقلیمی، احتمال می‌رود بارندگی در بخش‌های قابل‌توجهی از ایران و منطقه در آینده‌ای نه‌چندان دور حتی از میزان کنونی نیز کمتر شود. جدا از صحت‌وسقم این پیش‌بینی‌های درازمدت، در مورد لزوم مدیریت بهینه عوامل قابل‌کنترل در کنار ایجاد ظرفیت مقابله با رخدادهای حدی و غیرقابل پیش‌بینی اتفاق‌نظر وجود دارد. در این‌راستا مدیریت مناسب منابع آب کشور با توجه به اصول اساسی توسعه پایدار و سازگاری با محیط‌زیست امری بدیهی و ضروری است.  خشک‌شدن بستر بسیاری از تالاب‌ها از جمله هورالعظیم از برجسته‌ترین نتایج سوءمدیریت آب و محیط‌زیست است که سهم انکارناپذیری در افزایش میزان توفان گردوغبار در خوزستان داشته است. احداث سد و آبگیرهای متعدد بدون در نظرگرفتن عواقب زیست‌محیطی آنها و صرف هزینه‌های هنگفت عمرانی در این‌راستا مسایلی است که تاثیرات سوء آنها هم‌اکنون بیش‌ازپیش مشخص شده است. سطحی‌نگری مجریان پروژه‌های نفتی و عمرانی که از خشکاندن تالاب‌ها در جهت افزایش منافع اقتصادی استفاده می‌کنند و بهره‌وری پایین مصرف آب در بخش کشاورزی، از جمله عواملی هستند که به مشکلات محیط‌زیستی کنونی دامن می‌زنند.
تثبیت خاک به روش‌های بیولوژیک یا مصنوعی از راهکارهای شناخته‌شده برای مقابله با گردوغبار است. کاشت گیاهان سازگار با شرایط اقلیمی منطقه موجب به‌هم‌پیوستگی ذرات خاک می‌شود؛ این گیاهان می‌توانند به‌عنوان مانعی در مسیر جریان باد عمل کرده و علاوه‌بر کاهش انرژی باد، موجب انباشت ذرات در حال حرکت شوند. استفاده از مالچ، سنگریزه یا هرتثبیت‌کننده دیگری که منجر به ایستایی ذرات خاک شود، از دیگر راهکارهایی هستند که به شرط سازگاری با محیط‌ زیستی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از پوشش گیاهی، کمربند سبز و بادشکن‌های طبیعی و انسان‌ساخت در مسیر جریان باد و اطراف شهرها و مناطقی که در معرض توفان‌های ریزگرد هستند نیز از دیگر راه‌حل‌های مقابله با این معزل است. خوشبختانه درحال‌حاضر استفاده از این روش‌ها همانند بسیاری دیگر از فناوری‌ها با دقت و بهره‌وری بیشتر، اما با هزینه و زمان کمتر نسبت به گذشته قابل‌انجام است.


تردیدی نیست منشأ بسیاری از ریزگردها خارج از ایران بوده و ریزگردهای سایر کشورها بالاخص عراق و عربستان نیز نقش قابل‌توجهی در بروز چنین توفان‌هایی به عهده دارند. به صورت کلی می‌توان نقشی نسبی برای هرکدام از این کشورها در نظر گرفت، اما تعیین دقیق سهم هرکشور در تشدید بحران موجود با توجه به میزان متغیرهای موثر و پویایی سامانه‌های ایجاد گردوغبار درحال‌حاضر امکانپذیر به‌نظر نمی‌رسد. اگرچه مشارکت و همگرایی با کشورهای مختلف منطقه در مبارزه با توفان‌های گردوغبار امری لازم و ضروری است، اما در مورد عراق این مساله از اهمیتی ویژه برخوردار است و خسارات ناشی از سهل‌انگاری در این زمینه نیز به نحو قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر است.


 ریزگردهایی که این کشور (که دهه‌هاست درگیر جنگ است) خاستگاه آنهاست، می‌توانند باقیمانده‌هایی از سرب، جیوه و سایر فلزات را به همراه داشته باشند که تاثیر مستقیمی بر سلامت افراد دارند. بنابراین لازم است ایران با سرمایه‌گذاری مناسب و برداشتن گام‌های عملی، دولت و مردم عراق را در این زمینه یاری داده و مستقیما به کاهش بحران آلودگی هوا در ایران نیز کمک کند.  روش‌های میان‌مدت و بلندمدت مطرح‌شده از اجزای فرآیند مبارزه با ریزگردها هستند که باید به‌طور دایمی مورد اجرا قرار گیرند. مبارزه با ریزگردها پروژه‌ای نیست که آغاز و پایانی داشته باشد، بلکه فرآیندی دایمی است که باید پیوسته پیگیری و ارزیابی شده و با توجه به شرایط متغیر اقلیمی و منطقه‌ای بهینه شود. اطلاع‌رسانی صحیح، شفاف و به‌موقع از ابتدایی‌ترین گام‌ها در مبارزه با ریزگردهاست. بهره‌گیری از تصاویر و داده‌های ماهواره‌ای و استفاده از مدل‌های هواشناسی و سیستم‌های هشداردهنده، می‌تواند ظرفیت برنامه‌ریزی مناسب و به‌حداقل‌رساندن آسیب چنین بحران‌هایی را افزایش دهد.  هماهنگی و همگرایی همه سازمان‌های ذی‌ربط، فراهم‌آوردن امکاناتی که تا حدی از شدت آسیب چنین بحران‌هایی بکاهد همچون فراهم‌آوردن مواد لبنی و ماسک‌های محافظ لازم، بهسازی مراکزی همچون مدارس و ادارات یا وسایل نقلیه عمومی از دیگر ملزومات مقابله با چنین بحران‌هایی هستند. شکی نیست شعارزدگی و برخورد احساسی با پدیده ریزگرد مفید نبوده و به حل مشکلات موجود کمترین کمکی نمی‌کند. القای مطالبی نظیر غافلگیرشدن و در کنار آن عدم‌برنامه‌ریزی برای افزایش ظرفیت مقابله با بحران‌های محتمل زیست‌محیطی در آینده نیز غیرقابل‌قبول و تنها نشانه‌ای از ضعف و ناکارآمدی مدیران است.

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha