سلامت نیوز: سیدیفروش دورهگردی كه متهم است با كشاندن مشتریان به خانهاش آنها را در زیرزمین حبس و از آنها زورگیری میكرد، گرفتار پلیس شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، شامگاه شنبه، 30خردادماه بود كه مرد میانسالی خودش را به اداره پلیس رساند و از مرد زورگیری شكایت كرد. او در توضیح ماجرا گفت: من مدیر بازنشسته یك شركت معروف خارجی هستم. به خاطر اینكه علاقه زیادی به فیلمفارسی دارم، بیشتر وقتم را در خانه فیلم تماشا میكنم. امروز وقتی به سراغ كمدم رفتم متوجه شدم كه همه فیلمها را برای چندبار دیدهام، به همین دلیل برای خرید فیلم تازه از خانهام در شمال شهر به میدان امام خمینی رفتم تا از سی دی فروشهای كنار خیابان، تعداد زیادی فیلم بخرم. آنجا بود كه سراغ پسری رفتم كه مشغول فروختن سیدی بود. وقتی خواسته خودم را مطرح كردم، ابتدا كمی با من حرف زد و زمانی كه مطمئن شد پلیس مخفی نیستم، از من خواست برای تحویل سیدیها به خانهاش كه حوالی خیابان ابوسعید است، بروم كه قبول كردم.
بعد هم همراه او به خانهاش كه خیلی قدیمی بود، رفتم. او مرا به اتاقكی تاریك در زیرزمین خانه برد و خواست منتظرش باشم. وقتی از اتاقك خارج شد، ناگهان در آهنی میلهای را پشت سرش بست و قفل بزرگی به در زد. همان لحظه به جانم افتاد و فهمیدم كه به دردسر بزرگی افتادهام. با ترس از او خواستم رهایم كند، به او گفتم كه من بیماری دیابت دارم و امكان دارد از ترس جانم را از دست بدهم اما به حرفم توجه نكرد. او تهدید كرد كه هر چه دارم به او بدهم وگرنه مرا تا آخر عمرم در این زیر زمین زندانی میكند تا بمیرم. من 170 هزار تومان پول نقدی كه به همراه داشتم به او دادم و خواستم مرا آزاد كند، اما قانع نشد و خواست تا كارت عابر بانكم را نیز به او بدهم. پسر سی دی فروش میگفت كه این مبلغ كم است و او نیاز بیشتری به پول دارد. وقتی دیدم جانم در خطر است كارت عابرم و رمزش را به او دادم و گفتم كه 800 هزار تومان داخل كارت است. بعد از آن بود كه پسر جوان مرا در زیرزمین تنها گذاشت و با كارت عابرم از خانه خارج شد. زیر زمین نمناك و پر از حشرات موذی بود. واقعاً احساس كردم كه در زندانی مخوف گرفتار شدهام تا اینكه از ترس بیهوش شدم. ساعتی بعد با پارچ آبی كه پسر سی دی فروش به صورتم ریخت به هوش آمدم. سپس او مرا آزاد و تهدید كرد تا موضوع را به پلیس خبر ندهم وگرنه جانم در خطر خواهد بود . بعد هم فهمیدم كه او مبلغ 800 هزار تومان از كارتم برداشت و بعد مرا رها كرده است. شاكی گفت:من آدرس زیرزمین مخوف راكه زندانی شده بودم به ذهنم سپردم و الان به اداره پلیس آمدم تا از پسر سی دی فروش شكایت كنم.
با طرح این شكایت پرونده به دستور قاضی نصرتی، بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 34 در اختیار كارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در نخستین گام راهی خانه پسر زورگیر شدند و او را بازداشت كردند. تحقیقات نشان داد متهم همراه مادر سالخوردهاش در این خانه زندگی میكند و شب حادثه در نبود مادرش دست به آدمربایی و زورگیری زده است.
متهم در اولین بازجوییها به جرمش اعتراف كرد و گفت: مدتی است در خیابان پشت شهرداری سیدی میفروشم. شب حادثه وقتی شاكی برای خرید سیدی به من مراجعه كرد، فهمیدم مقدار زیادی پول به همراه دارد به همین خاطر وسوسه شدم و به او گفتم كه برای انتخاب سی دی از آرشیو به خانه ما بیاید و او هم قبول كرد و همراه من شد. وی ادامه داد: من او را در زیرزمین زندانی كردم و بعد از اینكه پولها را از كارت عابرش خارج كردم، او را آزاد كردم. متهم برای كشف جرائم بیشتر به دستور قاضی نصرتی در اختیار كارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
نظر شما