سلامت نیوز:هنوز مشخص نشده علت قطعی ابتلا به آن چیست... ناگهان میآید و بیمار را تا آستانه مرگ میبرد. زن و مرد و پیر و جوان هم نمیشناسد. سرطان، ازجمله بیماریهایی است كه درصد مرگومیر بالایی دارند. درمانش هم سخت، طولانی، جانكاه و هزینهبر است. این بیماری خود بلایی است بر جان بیماران اما گویا برای بیماران ایرانی، بلا تنها به خود بیماری محدود نمیشود. تشخیص سرطان كه زودهنگام بودنش برای درمان مناسب بیماران سرطانی ضروری است، در ایران به خاطر تجهیزات نامناسب و فرسوده با تاخیر انجام میشود و این یعنی بسیاری از بیماران زمانی متوجه ابتلا به سرطان میشوند كه كار از كار گذشته است.
اكنون گروهی از كسانی كه سابقا مبتلا به سرطان بوده و اكنون درمان شدهاند، كارزاری برای مقابله با این بیماری راه انداختهاند و یكی از اهداف اصلی آنها، تجهیز بیمارستانها و مراكز تشخیصی با دستگاههای بهروز و مناسب است. روزنامه «تعادل» به سراغ فعالان موسسه سرطان پستان ایران رفته تا با خواستهها و اهداف آنها آشنا شود.
درمان سرطان بسیار پرهزینه است، و بسیاری از بیماران، حتی باوجود كمكهای دولتی و پوشش بیمهیی، توانایی تامین هزینههای آن را ندارند. تشخیص دیرهنگام این بیماری، موجب گسترش میشود و این مساله جدای از آنكه جان بیمار را به خطر میاندازد، هزینههای درمان را به طرز چشمگیری افزایش میدهد و این تشخیص دیرهنگام، مسالهیی است كه در ایران به خاطر ضعف تجهیزات تشخیصی بسیار مرسوم است. این را كسانی كه بیماری را شكست دادهاند، میگویند.
تشخیص مسری دیرهنگام و سرطانی
نوشین ملیحی زنی شاد و فعال است. در نگاه اول، دشوار بتوان تشخیص داد كه روزی با سرطان درگیر بوده اما او نزدیك یكسال از عمرش را صرف درمان بیماری سرطان كرده و میگوید كه به خاطر تشخیص دیرهنگام بیماری، روند درمانش طولانی شده است. به گفته ملیحی، 4 پزشك جراح بعد از 3بار ماموگرافی، نتوانستند سرطان را در بدن او تشخیص دهند. نهایتا 6ماه بعد از بروز نخستین نشانهها، یك پزشك با مشاهده شواهد فیزیكی متوجه سرطان میشود و نتیجه قطعی را تنها بعد از نمونهگیری در عمل جراحی باز اعلام میكند.
هدر رفتن زمان و مبالغ هنگفتی كه صرف ویزیت پزشك و آزمایشهای متفاوت و 3بار ماموگرافی شده، تنها هزینههایی نیست كه به خاطر تشخیص دیرهنگام سرطان به بیمار تحمیل شده است. بنا به گفتههای پزشك معالج او، سرطانی كه نهایتا میتوانست با تخلیه سینه تمام شود، به خاطر شروع دیرهنگام درمان، غدد لنفاوی، استخوان طرقوه، یكی از دندهها و 12سانتیمتر از پوست را هم درگیر كرده است. این گستردگی شدید بیماری، درمانی طولانی و هزینهبر را موجب شده كه شامل شیمیدرمانی، پرتودرمانی و تارگت درمانی بوده است. ملیحی قبل از ابتلا به سرطان، كارمند پژوهشكدههای دانشگاه پیام نور بود و حتی تدریس در دانشگاه را هم در سابقه خود دارد. سرطان و شاید تاثیرگذارتر از خود بیماری، تشخیص دیرهنگام آن، او را بیش از یكسال از كار دور میكند.
هزینه سنگین تحمیلی به دولت
نیلوفر رجاییپور خود كارمند وزارت بهداشت است و میگوید به خیلیها در درمان سرطان كمك كرده است. موقعیت شغلی او یا شاید هم جدال سختش با سرطان باعث شده كه اطلاعات كاملی از بیماری و درمانش داشته باشد. با تسلطی مسحوركننده، داستان درگیریاش با سرطان را برای من شرح میدهد. رجاییپور میگوید كه 10ماه بعد از آخرین ماموگرافی، مشخص شده كه سرطان دارد و یك هفته بعد از تشخیص به زیر تیغ جراحی رفته است. گستردگی بیماری باعث شده كه او اكنون با عوارضی مانند بیماری در سیستمهای عصبی، تنفسی و گوارشی روبهرو باشد.
سرطان، هرچه دیرتر تشخیص داده شود، گستردهتر میشود و متعاقب آن، درمانش سختتر و پرهزینهتر است. بهطوری كه این بیماری نزدیك به 60میلیون تومان خرج روی دست رجاییپور گذاشته است. البته این تنها سهم خود بیمار است. باتوجه به پوشش بخشی از هزینههای سرطان توسط بیمهها و دولت، هزینهیی كه تشخیص دیرهنگام سرطان یك فرد به كشور تحمیل میكند، بسیار بیشتر از رقمی مانند 60میلیون است. به عنوان مثال، بسیاری از بیماران بعد از عمل جراحی، باید 17نوبت آمپول «هرسپتین» تزریق كنند. قیمت هر یك از این آمپولها 5میلیون و600هزارتومان است. اما سازمان غذا و دارو درحال حاضر این دارو را با قیمت 900هزارتومان دراختیار بیماران قرار میدهد. بنابراین تشخیص دیرهنگام سرطان، به غیر از خود بیمار، هزینههای این سازمان را هم بالا میبرد.
بیمهها هزینه ترمیم را تقبل نمیكنند
ضعف دستگاهها، تنها در روند تشخیص اخلال ایجاد نمیكند. بلكه حتی روند درمان نیز متاثر از این مشكل بزرگ نظام تشخیص و درمان سرطان در ایران است. سرطان سینه در بسیاری از موارد، به نقص عضو منجر میشود. اما روند ترمیمی برخلاف روال مرسوم بسیاری از كشورها، جزو دوره درمان محسوب نمیشود و بیمه هزینه آن را تقبل نمیكند. تنها امكان برای بیماران، درمان در بیمارستانهای دولتی است كه ترمیم را با قیمتی بسیار پایینتر از مراكز خصوصی انجام میدهد. اما بستری در بیمارستانهای دولتی برای تمام بیماران میسر نیست. رجاییپور یكی از این بیماران است. او پس از بستری در یك بیمارستان دولتی، برای انجام عمل ترمیم بیهوش میشود. اما بعد از بیهوشی مشخص میشود كه به خاطر اسپاسم نای و نبود امكانات مناسب برای مقابله با چنین وضعیتی در آن بیمارستان، ادامه عمل مقدور نیست. رجاییپور بعد از به هوش آمدن متوجه میشود كه هیچ اقدامی جهت ترمیم بر بدنش انجام نشده است. او به بیمارستانی خصوصی كه امكانات لازم را دارد، مراجعه میكند. هزینه هر مرحله ترمیم در بیمارستان خصوصی، 5میلیون تومان است، برخلاف بیمارستانهای دولتی كه یكمیلیون تومان از بیمار اخذ میكنند. ترمیم به 4 مرحله عمل نیاز دارد.
پاتوبیولوژیها، قربانی ضعف تجهیزات
گویا پاتوبیولوژی هم از مواردی است كه ضعف دستگاهها و تجهیزات مرتبط با آن، باعث ضعف عملكردش در ایران شده است. جمیله مظفری، یكی از فعالان موسسه است كه با شور و حرارتی خاص از روند درمان سرطان در ایران و ضعفهایش میگوید. او بعد از چندین مورد ماموگرافی و تشخیصهای اشتباه، سرانجام زیر تیغ جراحی میرود. درحین عمل، نمونه تومور به پاتوبیولوژی میرود و سرطان او خوشخیم تشخیص داده میشود، اما بعد از یك هفته مشخص میشود كه توده بدخیم بوده و مجددا عضو را درگیر سرطان كرده است. مظفری به خاطر تشخیص اشتباه، برای بار دوم اسیر تخت جراحی میشود. سرطانی كه میتوانست با برداشتن یك غده درمان یابد، به قطع عضو ختم میشود. این فعال اجتماعی، قبل از درگیری با سرطان، زنی سرپرست خانوار بوده است. اما به خاطر سرطان و گستردگیاش شغل خود را به عنوان یك مربی آموزش رانندگی از دست میدهد. مظفری میگوید كه او به مدت یكسال از هرگونه فعالیتی دور بوده است.
شنیده شده كه حتی برخی پزشكان، از آنجا كه به توانایی آزمایشگاههای پاتوبیولوژی كشور اعتماد ندارند، بیمار را برای تشخیص به خارج از كشور اعزام میكنند. این به معنای خروج ارز از كشور است و البته مختص كسانی است كه توانایی تامین هزینه سفر خارجی را دارند.
اما اشتباهات پاتوبیولوژی تنها به گسترش سرطان منجر نمیشود. به من از بیماری میگویند كه سرطانش به اشتباه بدخیم تشخیص داده شده و به این خاطر به عملی بیمورد تن داده است. بیآن كه نیاز باشد، غدد لنفاوی بیمار را تخلیه كردهاند.
درمان، مختص بیماران متمول
زهره آقاجانی هنوز با بیماری درگیر است. بیماری او بعد از 2سال مجددا بازگشته است و میگوید كه این اتفاق، به خاطر تاخیر در درمان او بوده است. او به بیمارستانهای مختلفی مراجعه میكند، اما همه میگویند كه برای بستری شدن و انجام عمل جراحی، باید سه تا چهارماه صبر كند. آقاجانی میگوید كه نوبت گذشته نیز پرتودرمانی وی با تاخیری دوماهه آغاز شده و همین مساله بازگشت بیماری را نتیجه داده است. او نهایتا برای آغاز درمان، عطای بیمه تامین اجتماعی را به لقایش بخشیده و در بیمارستانی خصوصی درمان خود را آغاز كرده است. بیمارستانی كه درمان در آن، بسیار هزینهبر است. این بیمار مبتلا به سرطان، معتقد است: «برخلاف ادعای مسوولان مبنی بر پوشش سرطان به عنوان بیماری خاص، هیچ اقدام حمایتی از جانب ارگانهای مسوول انجام نمیشود و درمان سرطان، مختص كسانی است كه توان تامین هزینههای آن را دارند.»
سرطان، بیماری جانكاهی است كه درمانی پرهزینه را در پی دارد. اما تجهیزات موجود دركشور، توانایی تشخیص زودهنگام و كامل آن را ندارند. گویا تكنولوژی در ایران، بیشتر از آنكه به تشخیص سرطان كمك كند، در خدمت گسترش آن است. درحالی كه دستگاههای پیشرفته تشخیص سرطان با مشكل روبهروست، تجهیزات ارسال پارازیت دركشور وجود دارد و كار خود را ادامه میدهد. این درحالی است كه تشخیص دیرهنگام سرطان، هزینه هنگفتی به كشور تحمیل میكند. درمان هر بیمار مبتلا به سرطان، بهطور میانگین 100میلیون تومان هزینه دارد كه بخشی از آن هم توسط دولت تامین میشود. جدای از درمان، از كار افتادگی فرد بیمار و دوری او از بازار كار، باعث كاهش كارایی شده و برای اجتماع، هزینه در پی دارد. آنچه مسلم است، تشخیص زودهنگام سرطان، برای كشور بسیار ارزانتر از درمان بیماری گسترش یافته تمام میشود. اما مشخص نیست كه چرا برنامهیی برای تجهیز بیمارستانها و مراكز درمانی با تجهیزات تشخیصی پیشرفته وجود ندارد.
نظر شما