سلامت نیوز: هفته گذشته آغاز انتخاب رشته كنكور سراسری 94 بود. دانشآموزانی كه با مشقت تمام سه سال را به صورت اختصاصی در رشته تجربی گذراندهاند و در كنكور هم رتبه خوب و قابل قبولی به دست آوردهاند در انتخاب رشته نگاهشان به رشته پزشكی است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، اصلاً خیلیها به عشق پزشكی وارد تجربی میشوند تا بالاخره یك روز لقب خانم دكتر یا آقای دكتر را یدك بكشند. اما معاون فرهنگی وزارت بهداشت از یك اتفاق عجیب كه برای همین آقا و خانمهای دكتر میافتد، خبر داد. آمار خودكشی در میان دانشجویان علوم پزشكی در سالهای گذشته روند افزایشی را نشان میدهد و شیوع افسردگی بالاست. چرا خودكشی و افسردگی بالا برای جماعتی كه خودشان باید درمانگر باشند، رخ میدهد؟ بدون شك وضعیت آموزشی و صنفی دانشجویان پزشكی در این اتفاق قابل تأمل است و به همین خاطر سعی داریم تا عمده مشكلات دانشجویان پزشكی را در این مطلب بررسی كنیم. آنچه در ادامه میآید همه مشكلات نیست اما گوشهای از مشكلات افرادی است كه تا چندی دیگر به عنوان طبیب بالای سر بیماران خواهند بود.
مشكلات صنفی
این روزها هر دسته و گروهی را نگاه كنیم مشكل صنفی دارند، از كارگردان و تهیهكننده سینما تا فرهنگی و كارگر. دانشجویان پزشكی هم از بقیه مردم مستثنی نیستند. شاید مهمترین مشكل دانشجویان پزشكی در قسمت صنفی مربوط به وضعیت نابسامان خوابگاهها باشد. خوابگاههایی با حجم زیاد دانشجو و حتی دانشجویان رشتههای دیگر كه علاوه بر تراكم بالا وضعیت مطالعه را هم برای دانشجوی پزشكی سخت میكند. حمید یكی از دانشجویان پزشكی دانشگاههای معروف تهران در این باره میگوید: «ما اصلاً وضع خوبی نداریم. در خوابگاه وضعیت بد بهداشتی، شلوغ بودن اتاقها و غذای بد خوابگاه دلیلی شده تا حتی بعضی بچهها با هم سوئیت خارج خوابگاه اجاره كنند. »
البته حمید میگوید بعضیها سوئیت یا آپارتمان مختلط هم میگیرند! علی كه اینترن است و دانشجوی سال هفتم پزشكی، میگوید: حاضرم كشیكهای بقیه را هم بگیرم ولی به خوابگاه نیایم. وقتی در خوابگاه هستم نه امكان مطالعه درست و حسابی دارم نه میتوانم از سر و صدای زیاد استراحت كنم. علی علت این اتفاق را كنار هم قرار دادن خوابگاه پزشكیها و غیر پزشكیها میداند.
یكی از دانشجویان دختر كه شهرستانی است و پزشكی تهران میخواند، میگوید: كاش هیچ وقت تهران نمیآمدم اینجا نه خوابگاهی است نه امكانات رفاهی! من به مریضها توصیه میكنم ورزش را فراموش نكنید اما خودم حدود یك سال است هیچ جایی برای ورزش كردن ندارم! گران بودن كتب و لوازم پزشكی و عدم حمایت دانشگاهها از دانشجویان هم قسمتی از مشكلات صنفی است. محمد كه دوره استاجری بخش داخلیاش را در یكی از بیمارستانهای معروف تهران میگذراند در این باره میگوید: «كتابخانه بیمارستان فضایش خوب است ولی نمیشود كه همهاش در كتابخانه بود. كتابهای پزشكی هم آنقدر گران هستند كه نگو!» كتابی 250 صفحهای كه قیمتش 25 هزار تومان است نشان میدهد و میگوید: «دوستم كه در اتریش پزشكی میخواند میگوید علاوه بر كتابهای لازم كه از طرف دانشگاه در اختیارم قرار گرفته است بعضی لوازم پزشكی مثل فشارسنج و گوشی پزشكی هم دانشگاه به آنها هدیه داده است. »
محمد خاطرهای تعریف میكند از اینكه یك روز برای گرفتن فشار مریض و نبودن فشارسنج در بخش نفرو -كلیه- یك ساعت منتظر میماند تا كار بقیه با فشارسنج بالاخره تمام شود و وقتی بعد از ظهر همان روز برای خرید فشار سنج به بازار میرود با قیمتهای بالای 200 هزار تومان مواجه میشود. یكی دیگر از مشكلات صنفی دانشجویان پزشكی حقوقی است كه به كارورزها یا همان اینترنها میدهند؛ حقوقی حدود 500 هزار تومان به شرط تأهل و حدود 400 هزار تومان برای یك فرد مجرد. سینا در این خصوص میگوید: «واقعاً با 500 هزار تومان میشود زندگی گرداند؟ هیچ اینترنی حق كار كردن بیرون را ندارد و از طرف دیگر حجم كارها و شیفت و درس آنقدر زیاد است كه اجازه و توان كار بیشتر نمیدهد.»
مشكلات آموزشی
دانشجوی پزشكی در مدت هفت تا هشت سال، حدود 300 واحد درسی را میگذراند. واحدهایی كه بعضاً از بیارتباطترین موضوعات به پزشكی تا سنگینترین درسهاست. اما همه این سختیها به كنار دو امتحان علوم پایه و پیش كارورزی را هم باید به مشقات دانشجویان پزشكی اضافه كرد؛ امتحانهایی كه دانشجوی پزشكی اگر آنها را به سلامتی پشت سر نگذارد، مطمئناً از ادامه تحصیل پزشكی محروم میشود. آموزش پزشكی در ایران آنقدر فشل شده است كه سید محمد سعادت نفر پنجم امتحان دستیاری پزشكی كه دانشجوی بهترین علوم پزشكی یعنی دانشگاه تهران است در اینباره میگوید: «بنده رتبه پنجم دستیاری را كسب كردهام و رسماً اعلام میكنم كه بهعنوان پزشك عمومی هیچ چیز بلد نیستم و درمان خیلی از بیماریهای ساده را نمیدانم چون دانشگاه علوم پزشكی تهران بلد نیست پزشك عمومی تربیت كند. در دانشگاههای بزرگ به آموزش پزشكی عمومی توجه نمیشود. زیرا بیمارستانها تخصصی و فوق تخصصی شدهاند، از اینرو آموزش پزشكی عمومی تحتالشعاع قرار میگیرد.»
امتحان دستیاری هم برای خودش هفت خوان رستم است. امتحانی كه تا كنون دوبار تقلب وسیع در آن مسجل و مشخص شده و حتی در سال 88 به ابطال امتحان منتج شد كه البته سال 94 هم بدون شك و شبهه نبود این امتحان! قوانینی كه ساعتی برای این امتحان وضع میشود یك از دلهرههای اصلی دانشجویان پزشكی است. شرط معدل و نمرات دو آزمون علوم پایه و پیش كارورزی، رانتها و سهمیههای غیرمعمول در این امتحان برای دانشجویان پزشكی مثل یك سد بزرگتر از خود آزمون است. در خصوص نابهنجار بودن این آزمون الناز طبیبیان رتبه برتر آزمون دستیاری 94 میگوید: «این امتحان 240 دقیقهای و 200 سؤالی است كه اصلاً قادر نیست توانمندیهای یك پزشك را بسنجد. صرفاً برای سنجش اینكه چقدر فرد مطالعه كرده مفید است و نه برای سنجش مهارت، میزان اخلاق پزشكی و فن بیان او، قدرت تشخیص، درمان و عرضه درمان او. ضعفهای آن حتی بیشتر از كنكور سراسری است. در واقع میتوان گفت آموزش پزشكی در كشور ما به هیچ وجه كمككننده به سیستم سلامت مردم نیست. تنها دانشجویان پزشكی را راغبتر میكند كه در دوران كارآموزی و كارورزی به خواندن دروس تئوری با شدت بیشتر بپردازند تا بتوانند وارد مرحله تخصص شوند.»
آنچه در گزارش فوق آمد تنها گوشهای از كمبودها و مشكلات دانشجویان پزشكی و آن هم فقط در دو حیطه صنفی و آموزشی بود.
نظر شما