سلامت نیوز:طبق آمار صندوق بینالمللی پول(در گزارش سال ۲۰۰۹)، به معضل فرار مغزها اشاره دارد. معضل فرار مغزها بعد از انقلاب در ایران به مشکلی بزرگ و به تعبیری شوم برای مسئولان جامعه تبدیل شده است؛ آن هم فرار بیبازگشت چندین هزار نخبه در سال؛ فراری که چه به لحاظ انسانی سرتاپا ضرر است و چه به لحاظ مادی.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آفتاب یزد در بعد ضرر انسانی برای کشور همین بس که فرارمغزها در درجه اول موجب فرار ژن نخبگی از ایران میشود چراکه هر نخبهای که از ایران مهاجرت میکند ژن نخبگیاش را نیز با خود میبرد و نسلش در سایر کشورها امتداد مییابد. در بعد ضرر مادی نیز برای پی بردن به عمق فاجعه این معضل کافی است بدانید به گفته عباس ملکزاده میلانی مورخ و ایرانشناس " فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است!» یا به اعتقاد جولان عبدالخالق کارشناس ارشد بانک جهانیرضا فرجی دانا،وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری نیز گفته بود: «هر سال چندین هزار ایرانی بسیار بااستعداد و تحصیلکرده از ایران خارج میشوند و خروج این افراد از کشور ۱۵۰ میلیارد دلار برای اقتصاد کشور زیان آور است».
این معضل شوم در حالی مدتهاست که همچنان یقه نظام آموزشی کشور را میفشارد که به اعتقاد کارشناسان روند آن طی دو دولت نهم و دهم حدت و شدت بیشتری پیدا کرد. این نکته جالب در این میان واکنش رئیس دولت نهم و دهم بود چراکه وی معتقد بود:«فرار مغزها نداریم».
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و با توجه به وعدههای رئیس دولت، پیش بینی میشد روند فرار مغزها کندتر شود تا جایی که نشریه آمریکایی کریسچن ساینس مانیتور در مقالهای عنوان کرده بود:« به قدرت رسیدن حسن روحانی در ایران و امید به بهبودی فضای اقتصادی کشور سبب شده است تا نوعی فرار معکوس مغزها آغاز شود. شماری از جوانان تحصیلکرده ایرانی رفاه اقتصادی را در غرب رها کردهاند و برای کار و زندگی به کشورشان بازگشتهاند. »
امروز نیز هرچند آمار فرار مغزها از ایران کاهش شگرفی نیافته اما کارشناسان و صاحبنظران معتقدند با توجه به موفقیت دولت در مذاکرات هستهای و بازشدن فضاهای علمیو دانشگاهی در ایران و تلاش برای تغییر اقتصاد نفتی به اقتصاد دانشبنیان، در آینده نزدیک شاهد کاهش روزافزون آمار مهاجرت بیبازگشت و فرار نخبگان از کشور خواهیم بود.
کاهش آمار فرار مغزها به دنبال امید و عقلانیت بیشتر در کشور
غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات در گفتگو با آفتاب یزد درباره معضل فرار مغزها بیان کرد: بحث ماندگاری مغزها، نخبهها و سرمایههای انسانی و به تعبیر بالاتر سرمایههای اجتماعی در واقع یک منظومه است یعنی وزارت علوم به تنهایی نقش تعیین کننده و تاثیرگذاری ندارد بلکه یک
مجموعه است که از یک طرف شامل کیفیت تحصیل، تدریس و تربیت نیروی انسانی میشود و از طرف دیگر به بحث چرخه اشتغال در ایران مربوط است که نیروهای آموزش دیده و تربیت دیده بتوانند به راحتی در گردونه اشتغال قرار بگیرند.
ولی در عین حال بالاتر از آن نوعی احساس مشارکت در برنامههای توسعه کشور داشته باشند و احساس رضایتمندی کنند چون ممکن است فرد تربیت شود و وارد گردونه اشتغال هم شود ولی آن احساس رضایت لازم در او ایجاد نشود یا در جایگاه خودش قرار نگیرد یا نوعی احساس مشارکت ملی در توسعه کشور نکند و در نهایت احساس کند که از ظرفیتهایش به خوبی استفاده نمیشود. این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین مجموعهای از اینها اگر حاصل شود ایجاد ماندگاری میکند ولی اگر حاصل نشود موجب فرار مغزها میشود.
البته مسئله فرار مغزها را با مهاجرت انسانی باید تفکیک کرد. در همه جای دنیا بسیار از تحصیلکردهها و نیروی انسانی به عنوان سرمایه ملت دست به مهاجرت میزنند و وقتی که وارد گردونه اشتغال و گردونه علمی یا توسعه یک ملت دیگر قرار میگیرند نهایتا نتیجه عمل خودشان را - حال چه ارزش افزوده علمی و چه ارزش افزوده مالی- به کشور خودشان برمیگردانند در واقع ارتباط متعادل بین مهاجرت کننده و ملتش صورت میگیرد به همین دلیل است که یکی از دستورات توسعه در کشورهای چینی، هندی و کشورهایی که نیروی انسانی زیادی دارند و در عین حال آموزشهای خوبی هم به آنان ارائه میدهند، اعزام نیروهای فرهیخته به کشورهای دیگر است برای اینکه هم در توسعه جهانی حضور پیدا کنند و هم ارزش افزوده علمی و تخصصی برای کشورشان داشته باشند و هم ارزش افزوده مالی.
وی تاکید کرد: در برخی از کشورها از یک طرف به دلیل آنکه شبکه به خوبی کار نمیکند، کشور تولید نیروی انسانی دارد بدون آنکه آن تولید انسانی پشتوانهاش یک آمایش سرزمین یا متکی بر نیازهای خدمت به جامعه باشد یا مازاد بر آن نیازها تربیت میکند یا غیرمتوازن تربیت میکند و از طرف دیگر به دلیل آنکه چرخه بعدی که باید آن نیرو را جذب کند، جذب در واقع همسو با آموزش خودشان کند آن چرخه خوب کار نمیکند و گاهی اوقات آن چرخه هم خوب کار میکند ولی فرد احساس همگرایی جدی و نقش آفرینی در نظام مشارکتی کشور نمیکند.
در نتیجه هر کدام از این حلقهها خوب کار نکند منجر به فرار مغزها میگردد. ظریفیان با بیان اینکه سرمایه اساسی هر کشوری حلقههای چاه نیست بلکه نیروی انسانی مغز افزار است که میتواند از حداقل امکانات یک کشور حداکثر بهرهوری را داشته باشد، گفت: امروز در جهان مسئله سرمایه از سرمایههای سخت افزاری و مادی به سمت سرمایههای نرمافزاری و مغزافزاری در حرکت است همانطور که مثلا در ژاپن که از ثروت مادی زیاد بهرهمند نیست دو درصد ثروتاش را سختافزار تشکیل میدهد، 80 درصد ثروت نیروی انسانی است. یعنی در واقع نیروی انسانی است که میتواند از آن دو درصد منابع طبیعی حداکثر بهرهوری را کند وهمین میشود که در رنکینگ دنیا رتبه سوم را دارد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بنابراین این نیروی انسانی است که میتواند ارزش افزوده توسعه و فرهنگ ایجاد کند. چون دنیا طلب این سرمایه را میکند بنابراین وقتی این خلا در ایران ایجاد میشود چون تقاضا در کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود دارد، نیروی فرهیخته عاطل و باطل نمیماند و طبق گزارش سازمان ملل هرسال 150 هزار تا 180 هزار مهاجرت از ایران انجام میشود که حداقل آنان دارای مدرک لیسانس هستند.وی با تاکید بر اینکه پدیده فرار مغزها با مهاجرت مغزها متفاوت است، گفت: در فرار مغزها فرد دلگیر از کشور میرود طبیعتا ارزش افزودهاش را دیگر به کشور خودش برنمیگرداند و سایر کشورها از سرمایهای که در ایران تولید شده، استفاده میکنند.معاون سابق وزیر علوم همچنین در پاسخ به اینکه آیا در مقایسه با دو دولت قبلی آمار فرار مغزها کاهش یافته، بیان کرد: در پاسخ به این سوال باید به یک فرآیند اشاره کنم.
در کشورمان هر وقت ایجاد امید و عقلانیت در مدیریت کشور جدیتر، نظام برنامهریزی به یک نظام علمیتر نزدیک شده، حرفهای شعاری کمتر و در عمل کارهای بیشتری صورت گرفته با یک اشتیاق جدی هم در ماندگاری نیروهای انسانی روبهرو بودیم و هم با یک نوع اشتیاق برای برگشتن نیروهایی که از ایران رفتهاند. این امر ثابت شدهای است که در مواقعی که جامعه احساس کرده ماندگاریاش میتواند به سازندگی کشور کمک کند و او را به رسمیت میشناسند دو ویژگی را ایجاد کرده است: یکی ماندگاری را بیشتر کرده یکی موجب این شده که تمایل به برگشت بیشتر شود. وی تاکید کرد: آمار جدیدی در پاسخ به سوال شما ندارم ولی مطمئنم نسبت به دو سال گذشته این روند، روند بهتری شده است البته دولت هم باید برای این قضیه اولویت بیشتری را قائل شود و بتواند در قبال اعتماد نسبی که به وجود آمده فضایی را فراهم کند که این اعتماد نسبی تبدیل به یک اعتماد واقعی شود و صرفا نوعی رضایت ذهنی نباشد بلکه رضایت عینی هم باشد.
ظریفیان اظهار کرد: تصورم این است که به میزانی که مناسبات جهانیمان بهتر و نوع رفتارمان در داخل عقلانیتر شود، مناسباتمان مناسبات غیرشعاری متکی بر توسعه علمی شود و به میزانی که توسعه ملیمان با توسعه علمیمان پیوند بخورد هم ماندگاری در داخل بیشتر میشود هم امید به برگشت.
در سال 1404 حرف اول علمی را در منطقه خواهیم زد
جواد هروی، نماینده مجلس و نایب رئیس دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات نیز در گفتگو با آفتاب یزد با تایید اظهارات کارشناس ارشد بانک جهانی مبنی بر زیان 2 برابری فرار مغزها در مقایسه با درآمد نفتی در ایران گفت: یکی از مسائلی که طی چند سال اخیر برای کشور و مسئولان نگرانکننده شده بحث مهاجرت نخبگان یا پدیده شوم فرار مغزهاست. بعضی مسئولان هم متاسفانه طی سالهای اخیر تلاش کردهاند این پدیده شوم را مخفی نگه دارند و حتی آن را انکار کردهاند درحالی که برای همگان کاملا روشن است که مقوله فرار مغزها در ایران شرایط تشدید و تسریع بسیاری دارد.
وی در ادامه افزود: حتی بسیاری از وزرای علوم تاکید کردهاند که سالانه حدود 150 هزار نخبه از ایران مهاجرت میکنند و اما متاسفانه برخی مسئولان در مواجهه با این آمار تاسف بار بیان کردهاند که «کسانی که میخواهند مهاجرت کنند خب بروند، ما نخبه در کشور بسیار داریم!» از این رو من معتقدم به کسانی که در مواجهه با این معضل بیتفاوتی اختیار کردهاند و چه کسانی که این موضوع را نقطه قوت تلقی میکنند هر دو گروه در خطا هستند چرا که امروز در عرصه جهانی پشتوانه دولتها دیگر نفت و معدن و گاز و طلا نیست بلکه پشتوانه پول یک مملکت نیروی جوان و نخبه و زبده آن کشور است.
هروی با بیان اینکه این موضوع در کشور ما با توجه به اینکه به دنبال اقتصاد دانش بنیان نیز هستیم، پیش از پیش اهمیت دارد، اظهار کرد: نیاز امروز کشورها به ویژه بعد از توافقات هستهای، حضور نخبگان در کشور است و تنها نباید به دنبال این باشیم که بازارمان را در اختیار کشورهای دیگر به ویژه اروپا بگذاریم. بلکه ما باید بتوانیم در بازار سایر کشورها هم ورود پیدا کنیم و مهمترین ابزاری که ما را در این زمینه یاری کند بیشک حضور نخبگان است.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در ادامه بیان کرد: من به عنوان رئیس گروه دوستی ایران در برخی کشورهای اروپایی به عینه دیدهام که آنان خواستار اعزام و حضور نیمی از نخبگان ایرانی در کشورشان هستند و این شاهدی بر این مدعاست که ما در کشور افتخار حضور نخبگان باارزشی را داریم که کشورهای دیگر برایشان سرو دست میشکنند.
وی تاکید کرد: البته ما مخالف اعزام نیروهای نخبه ایرانی به کشورهای اروپایی نیستیم اما به شرط آنکه بحث مهاجرت و عدم بازگشت مجدد به کشور مطرح نباشد.هروی در ادامه در پاسخ به اینکه در شرایط کنونی که در دوران پساتحریم به سر میبریم فکر میکنید آمار مهاجرت نخبگان در مقایسه با سالهای گذشته کاهش خواهد یافت، بیان کرد: یکی از مسائلی که میتوان پدیده شوم مهاجرت نخبگان را کاهش دهد، آزادی، آزاداندیشی و ایجاد آزادیهای اجتماعی به ویژه برای جوانان است. مقام معظم رهبری بحث آزاداندیشی در دانشگاهها را مطرح کرد اما متاسفانه توجهی به اظهارات ایشان و اهمیت موضوع نشد این نشان میدهد مسئولان در بحث آزاداندیشی تعلل کردهاند درحالی که محیطهای باز علمی در دانشگاهها و مراکز آموزشی و حتی در سطح عادی جامعه میتواند شرایط مناسبی را برای بقای نخبگان، صاحبنظران و ... ایجاد کند.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه اگر قرار باشد که هر حرکتی و سخنی از سوی قشر جوان را با تشر و زور و قهرآمیز پاسخ دهیم مسلما آمار فرار مغزها بیشتر خواهد شد، اظهار کرد: این برخوردها موجب ایجاد فضای غیرجاذبی در سطح جامعه شده و اگر نتوانیم این شرایط را به نفع جوانان و نخبگان تغییر دهیم مطمئنا کشور خالی از نخبگان میشود.هروی تاکید کرد: اما باید عرض کنم با توجه به فراهم شدن زمینه اقتصاد و سیاست بازی که بعد از توافقات هستهای به وجود آمده و افزایش هم خواهد یافت شاهد ایجاد فضای مناسب جهت تعامل هرچه بیشتر صاحبنظران، نخبگان و فرهیختگان خواهیم بود و زمینه اینکه به سایر کشورها اعزام شوند و بازگردند هم فراهم خواهد شد و امیدواریم همانگونه که در بحث گردشگری شاهد توفیقاتی در آینده هستیم در این زمینه نیز شاهد توفیقاتی باشیم.
هروی همچنین در پاسخ به اینکه کمیسیون آموزش و تحقیقات چه قدر دغدغه موضوع فرار مغزها را دارد، گفت: یکی از مهمترین مواردی که در برنامه پنج ساله پنجم در نظر گرفته شده بود و در برنامه ششم نیز مطمئنا با شدت و حدت بیشتری آن را پیگیری میکند، بحث حضور جوانان و نخبگان
در مسائل مهم کشور و مشارکت و تکیه بر آنان در تبدیل اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش بنیان است. پس طبیعی است در این فضا ما ضروری میدانیم که کمک حال نخبگان باشیم.وی افزود: ما امروز به این واقعیت رسیدهایم که با اتکا به نیروی عنصر جوان میتوانیم پیشرفت کشورمان را تضمین کنیم. جامعه جوانگریز و جوانستیز هیچگاه روی سعادت و پیشرفت را نخواهد دید و ما هم اصلا به دنبال جوان ستیزی در جامعه نیستیم بلکه به دنبال این هستیم که جاذبههای لازم برای نسل جوان و نخبه ایجاد شود تا بتوانیم از آنان بهره لازم را در راه پیشرفت کشور ببریم.
هروی با تاکید بر اینکه بارها گفته شده که ما قصد نداریم ایران یک کشور نظامی باشد، اظهار کرد: قصد ما تبدیل ایران به یک کشور صادرکننده تولیدات علمی بر مبنای اقتصاد دانش بنیان است.از این رو به نسل جوان و نخبه بها میدهیم. چون برای گذر از دوره سنتی به دوره مدرن نیاز به نیروی جوانان و نخبگان داریم.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در ادامه و در پاسخ به اینکه اما شرایط نسل جوان در جامعه و برخورد مسئولان با نخبگان و جوانان نشان میدهد همچنان جوان ستیزی در جامعه ما وجود دارد، گفت: ما همین امروز (روزگذشته، چهارشنبه) طرحی را تصویب کردیم که به موجب آن ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان در مشاغل مصوب شد. این طرح با 80 درصد نماینده موافق نشان میدهد که ما به سمت جوانگرایی در حرکت هستیم. هر چند قصد پشت کردن به بازنشستگان را هم نداریم.
براساس این قانون قرار است از بازنشستگان در مشاغل مشاورهای و از جوانان در مشاغل اجرایی و مدیریتی استفاده شوند. از سوی دیگر ما در اوایل انقلاب 180 هزار دانشجو داشتیم و امروز 5 میلیون نفر و این افزایش آمار دانشجو نشانه بها دادن به جوانان و نخبگان در کشور است.این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال که اما افزایش آمار دانشجویان باعث نشده به لحاظ کیفیت رشد کنیم و همزمان با این افزایش جمعیت شاهد افزایش مقاله و پایاننامه فروشی هستیم از این رو این شائبه پیش می آید که جذب بیشتر دانشجو در دانشگاهها تنها به لحاظ مادی صورت گرفته است؟ خاطرنشان کرد: در این قضیه یک بحث کمی وجود دارد و یک بحث کیفی. ما معتقدیم ابتدا باید زمینههای کمی فراهم شود تا با وجود بحث کمی بتوانیم شرایط بحث کیفی را فراهم کنیم. ما ابتدا باید پدیدهای به نام دانشجو را در کشور داشته باشیم تا بعد وارد بحث کیفی در بحثهای علمی شویم.
ما با وجود اینکه بیشتر شاهد رشد کمی در این زمینه بودهایم اما خوشحالیم که به این امر دست یافتهایم و حالا زمان آن فرا رسیده که نگاهمان را از بحث کمی به بحث کیفی تغییر دهیم تا این تعداد دانشجو و نخبه بتوانند ما را به سمت ایجاد جریانها، تحولات و نوآوریهای علمی سوق دهند. ما با اتکا به همین موضوع پیش بینی میکنیم که در سال 1404 حرف اول علمی را در منطقه خواهیم زد.
وی خاطرنشان کرد: البته من صحبت شما را قبول دارم که امروز نگاه علمی در کشور ما یک نگاه قشری است اما باید تاکید کنم که اکنون دیگر تمرکز روی بعد کمی کاهش یافته و ما درحال برداشتن گامهای اساسی به سمت کیفی شدن بعد علمی هستیم.
نظر شما