اهالی می‌گویند خانه‌های آجری قدیمی که بیشترین بافت شهری جواد آباد را تشکیل داده‌اند اتفاقاً خیلی مستحکم‌تر از این نوسازها هستند، پی شان یک و نیم متر هم بیشتر است این نوسازها که الکی ساخته شده‌اند.

سلامت نیوز: اهالی می‌گویند خانه‌های آجری قدیمی که بیشترین بافت شهری جواد آباد را تشکیل داده‌اند اتفاقاً خیلی مستحکم‌تر از این نوسازها هستند، پی شان یک و نیم متر هم بیشتر است این نوسازها که الکی ساخته شده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، ۱۸ بار شهر کوچکشان لرزیده، حالا بعضی شب‌ها را با هول و هراس صبح می‌کنند و برخی هم عین خیال‌شان نیست. به قول خودشان تخت می‌خوابند تا خود صبح. می‌گویند مرگ و زندگی دست خداست.
شهر جواد آباد در 13 کیلومتری ورامین قرار دارد. شهری کوچک با نزدیک به 3 هزار نفر جمعیت که این روزها حسابی در رسانه‌ها نامش مطرح می‌شود. همان جا که در عرض چند ساعت بارها لرزیده است. اما زلزله اصلی پنجشنبه شب دو هفته پیش اتفاق افتاد با قدرت چهار ریشتر که بیشتر مردم هم احساسش کردند. بعد از این زمین لرزه‌ها بود که سازمان امداد و نجات هلال احمر وضعیت تهران را  نارنجی اعلام کرد. مسئولان مرکز زلزله شناسی ایران اما وقوع ۱۸ زمین لرزه آن هم تنها در یک شهر کوچک جنوب شرقی تهران را در کمتر از ۲۴ ساعت  قابل تأمل می‌دانند. آنها معتقدند هرچند زمین لرزه‌های ۱تا ۲ ریشتری در طول ماه  و در گسل های شمال و جنوب تهران عادی است؛ اما وقوع ۱۸ زمین لرزه کمی غیر عادی است.
چند روزی از حادثه گذشته اما رسانه‌ها هنوز از زلزله جواد آباد می‌گویند و می‌نویسند و اینکه نیروهای امداد و نجات در این منطقه  در حال آماده باش هستند. وقتی به جواد آباد می‌رسم. حدود ظهر است و همه چیز آرام به نظر می‌رسد. شهر کوچک است و بیشتر بافتش را خانه‌های قدیمی و آجری تشکیل می‌دهد. چند جوان در خیابان راه می‌روند: «زلزله را احساس کردیم، اما خب خیلی موضوع تازه‌ای نیست پارسال هم در جواد آباد زلزله آمد. تهرانی‌ها برای خودشان نگرانند که این همه ما را در بوق و کرنا کرده‌اند.» آن یکی هم می‌گوید: «من که شبها تخت می‌خوابم. جواد آبادی‌ها از آن بیدها نیستند که با  این بادها بلرزند. شما تهرانی‌ها زیاد محتاط هستید!»  اما آنها که کمی سن و سال‌دارترند، این اندازه راحت حرف نمی‌زنند. چند زن و مرد در یک مغازه فروش املاک دور هم جمع شده‌اند. مرد می‌گوید: «شبها با اضطراب می‌خوابیم. اما مسئولان چیزی نمی‌گویند شب اول چند ساعتی دم در ماندیم بعد گفتیم که چی؟ مگر می‌شود این طور زندگی کرد.»
آن یکی هم موهای جو گندمی دارد و دست‌هایش را در هوا تکان می‌دهد: «می‌گویند برگشت زلزله خیلی بد است. مثل بم که اونجور شد. برای ستاد بحران هم تابوت و سگ آوردند، اینها ترس مردم را بیشتر می‌کند بهتر بود چند تا چادر برپا می‌کردند تا ترس مردم می‌ریخت.» اهالی می‌گویند خانه‌های آجری قدیمی که بیشترین بافت شهری جواد آباد را تشکیل داده‌اند اتفاقاً خیلی مستحکم‌تر از این نوسازها هستند، پی شان یک و نیم متر هم بیشتر است این نوسازها که الکی ساخته شده‌اند.
مردم گلایه و شاید ادعا می‌کنند: «هیچوقت رسانه‌ها  آنقدر به آنها نپرداخته‌اند که این روزها. لابد از ترس جان تهرانی‌ها. هیچ مسئولی این روزها در شهر زندگی نمی‌کند. جواد آباد فقط یک بهداری دارد بر فرض همه بیمارستان‌های ورامین هم آماده باش باشند این چه ربطی به ما دارد کسی که حالش بد  است تا 13 کیلومتر دوام می‌آورد؟»
یکی از اهالی مرد میانسالی است: «فردای شب زلزله، همان شب که زمین چند بار تکان خورد، یکی از فامیل‌های‌مان که در بیمارستان ورامین کار می‌کند زنگ زد و گفت آماده باش هستیم کسی به خود ما چیزی نگفت.»
 یکی دیگر از اهالی جواد آباد هم می‌گوید: «ما چادر و تجهیزات نمی‌خواهیم فقط از مسئولان انتظار داریم به ما درباره وقوع حادثه اطلاع بدهند.»
 مردم جواد آباد بیشترشان کشاورزند. ذرت، طالبی، گندم و جو می‌کارند. در طول مسیر رسیدن تا جواد آباد هم کم مزرعه ذرت و گندم به چشم نمی‌خورد. مردم می‌گویند بیشتر اهالی معتقدند اینجا روی گسل زلزله واقع شده، همین حرف‌ها خیلی‌ها را از شهر فراری داد. این روزها بیشتر ساکنان مهاجران افغانستانی هستند که در ورامین و قرچک کار می‌کنند.
پارک جواد آباد فضای نسبتاً وسیعی دارد اما خلوت است. یک زن جوان دختر 6 ساله‌اش را برای بازی کردن آورده است:«چند روز وسایل‌مان را جمع کرده بودیم و دم در گذاشته بودیم. یک چادر آماده هم داشتیم. بعد فکر کردیم چند روز می‌توانیم به این وضع زندگی کنیم؟ به جای این مسئولان باید با هم جلسه بگذارند کمی به ما مردم امیدواری بدهند.»  بیشتر اهالی می‌گویند هیچ آماده باشی در کار نیست و جز همان شب اول که چند برانکارد، تن ماهی  و چادر را مسئولان جهاد کشاورزی جا به جا کرده‌اند، هیچ امداد‌رسانی دیگری در کار نبوده است.
 کارمندان شهرداری توضیح می‌دهند که 48 ساعت حالت آماده باش داشته‌اند و آنها هم شب حادثه تا توانسته‌اند به مردم درباره احتمال وقوع زلزله دوباره خبر داده‌اند. یعنی به هر کس در خیابان برخورده‌اند هشدار داده‌اند. بعد از زلزله هم کلی مسئول آمده و جلسه گذاشته و ستاد بحران تشکیل داده‌اند. عکس‌های ماشین‌های آتش نشانی را نشانم می‌دهند که برای زلزله احتمالی به جواد آباد آورده شده بود. یکی از آتش نشان‌ها در شهرداری جواد آباد حضور دارد او هم تأکید می‌کند: «48 ساعت آماده باش بودیم اما خوشبختانه کسی آسیب ندید.»  در یک رستوران چند نفر از اهالی دور هم جمع شده‌اند. بحث درباره زلزله بدجوری بالا گرفته است. محور بحث‌ها از امداد و ستاد بحران گذشته و قسمت و قضا و قدر جایش را گرفته است. یکی می‌گوید: «هر چه قسمت‌مان باشد همان می‌شود.» دیگری می‌گوید: «جواد آبادی‌ها مثل شیرند از زلزله نمی‌ترسند. به قول مادر پیرم هر چه خدا بخواهد همان می‌شود.» دیگری هم با افتخار می‌گوید: «من که سر بر بالش می‌گذارم تا صبح یک کله خوابم. نمی‌شود در بیابان خوابید آنجا هم ممکن است مار نیشت بزند.»
جواد آباد 18 بار لرزیده، برخی مسئولان می‌گویند. اتفاق و حادثه خاصی رخ نداده و نیاز به تشکیل جلسه مدیریت بحران نیست. برخی می‌گویند 48 ساعت آماده باش رسمی برقرار بوده و کافی است. مسئولان ژئوفیزیک هم می‌گویند این تعداد زلزله در یک شهر کوچک قابل تأمل است. مردم هم می‌گویند چیزی از مدیریت بحران ندیده‌اند. هرچه هست مردم جواد آباد از تکرار اسم‌شان در رسانه‌ها  نگران و متعجبند و اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha