سلامت نیوز: تسهیلات برای روستاها با کارمزد اندک 3 درصد پرداخت میشود. هرچقدر که متقاضیان وام در روستاهای مرزی در قالب مشارکت آورده داشته باشند، 9 برابر آن به آنها تسهیلات داده میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، طی دهههای گذشته پدیده مهاجرت، نبود امکانات ضروری و اولیه و برخی سیاستگذاریهای ناصحیح بخشی از جمعیت روستاها را به سوی شهرها سرازیر کرد، روندی که هر چه از آن گذشت با سرعت بیشتری ادامه یافت. اما اکنون عامل قدرتمند دیگری کمر به تخلیه روستاها بسته است. کم آبی در برخی مناطق کشورباعث شده تا روستاییانی که در بخشهای خشک زندگی میکنند ترک دیار کنند. هرچند پدیده مهاجرت روستاییان موضوع تازهای نیست و تمام دولتها برنامه خاصی برای جلوگیری از آن تدوین و اجرا کردهاند، اما به تحقیق میتوان گفت که این برنامهها از اثرگذاری بالایی برخوردار نبودهاند. در این زمینه دولت یازدهم با طرح نویی به میدان آمده است و با رفع نقاط ضعف طرحهای گذشته قصد دارد تا رونق را به روستاها بازگرداند. برهمین اساس «سید ابوالفضل رضوی» معاون توسعه روستایی و مناطق محروم معاون اول رئیس جمهوری درگفتوگو با «ایران» با ارائه جزئیات این طرح اعتقاد دارد که در گذشته دولتها تنها وام پرداخت میکردند و کمتر به مسائل فرهنگی و اجتماعی توجه میشد. این درحالی است که برای حفظ روستاها به عنوان محور تولید باید تمام ابعاد و نیازهای روستاییان با هم دیده شود. درکنار آن طی سالجاری هزار میلیارد تومان تسهیلات با شرایط ویژه در اختیار روستاییانی که قصد راهاندازی کسب و کار داشته باشند قرار میگیرد. مشروح گفتوگوی «ایران» با معاون توسعه روستایی و مناطق محروم را در ادامه میخوانید.
نیم نگاه
تسهیلات برای روستاها با کارمزد اندک 3 درصد پرداخت میشود. ما امسال بالای هزار میلیارد تومان میتوانیم وام بدهیم
اگر در یک روستا یک میلیارد تومان آورده دارند، ما به آنها چهار میلیارد تومان وام میدهیم، که این وام با نرخ 3 درصد محاسبه میشود
هرچقدر که متقاضیان وام در روستاهای مرزی در قالب مشارکت آورده داشته باشند، 9 برابر آن به آنها تسهیلات داده میشود
در دولت گذشته شاهد بودیم که حتی دولت زمینهای دیم زار مردم روستا را چون سند نداشته، به اسم مراتع خود تصرف کرده است
نکته مهم، تشکیل شورای توسعه روستاها در دولت یازدهم است که در هیچ یک از برنامههای توسعه پنج ساله قبل و بعد از انقلاب وجود نداشته است
درآمد خانوار روستایی 40 درصد از درآمد خانوار شهری کمتر است. این یعنی فاجعه، هزینه روستایی متأسفانه در بعضی از مواقع بیشتر از هزینه شهری است
درحال حاضر نگاه دولت یازدهم به موضوع توسعه روستاها و مناطق محروم چگونه است؟
دولت تدبیر و امید به معنای واقعی کلمه به شعار خود عینیت بخشیده است. این درحالی است که برخی از دولتها نتوانستهاند شعارهایی را که برای خودشان انتخاب کردهاند، عینیت بخشند.
در بحث خاص توسعه روستایی، شایان ذکر است که معاونت توسعه روستایی فعلی قبلاً با نام دفتر مناطق محروم فعالیت میکرد و مناطق محروم هم با چند شاخص مثل فضای آموزشی، آب شرب و لولهکشی، جاده قابل دسترسی و راه آسفالته و برق شناسایی میشدند. بدین صورت که اگر منطقهای، فاقد این شاخصها و امکانات بود، به عنوان منطقه محروم تعریف میشد، اما در گذشته در راستای رسیدگی به مناطق محروم از چند مسأله مهم غفلت شده بود که مهمترین آن مسأله توانمندسازی مردم از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود. اما صرف دارا بودن سواد برای خواندن و نوشتن، توانافزایی فرهنگی مردم را به دنبال ندارد. برهمین اساس مجلس درراستای برنامه پنجم مصوب کرده بود که در نهاد ریاست جمهوری تشکیلاتی به نام معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم ایجاد شود. ولی متأسفانه با گذشت سه سال از مصوبه مجلس در دولت دهم، تنها نام این بخش از مرکز توسعه روستایی و مناطق محروم کشور به معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور تغییر پیدا کرد و بدتر از آن اینکه ردیف اعتباراتی را هم که دفتر مناطق محروم داشت، حذف کردند.
چرا و با چه نیتی این اتفاق افتاد؟
من نیت آنها را نمیدانم، اما تحلیل من این است زمانی که با افزایش چند برابری واردات، تراز بازرگانی کشور به میزان زیادی منفی میشود، معنا و مفهومش این بود که باید روستاها از حیطه تولید به سمت مصرف هدایت شوند. متأسفانه بر اثر ندانمکاری مسئولین در واردات گندم، واردات این محصول در سال 92 به چند برابر آن در سال 82 رسید در صورتی که در سال 82 ما جشن خودکفایی گندم را برگزارکردیم. در سال 91 یا 92 نزدیک به هفت میلیون تن گندم وارد شد که این مسأله نشان میداد روستا فراموش شده چراکه مرکز تولید گندم روستا بود. درواقع طی سالهای گذشته همیشه نگاه دولت به واردات بود، این در حالی است که ما روستا را پایگاه و خاستگاه تولید و اقتصاد مقاومتی میدانیم.
ردیف اعتبارات توسعه روستایی صرف چه اموری شد؟
ردیف اعتبارات را اصلاً حذف کرده بودند. براین اساس دولت تدبیر و امید که آغاز به کارکرد درصدد جبران این وضعیت برآمد. البته دربودجه سال 92 به دلیل اینکه توسط دولت قبل تدوین شده بود دیگر امکان تغییر در ردیفهای بودجه وجود نداشت. اما در سال 93 با توجه ویژهای که شخص رئیس جمهوری محترم و معاون اول محترم ایشان به توسعه روستایی داشتند، مبلغ 150میلیارد تومان اعتبار برای این معاونت درنظر گرفته شد. دولت یازدهم، به دلیل باوری که داشت بیش از دولتهای قبل رسیدگی به محرومان و قشرهای ضعیف را که کمتر دستشان به دولتمردان میرسد در اولویت خود قرار داد. برهمین اساس شخص رئیس جمهوری محترم در سفرهای استانی خود جلسه دیدار اختصاصی با روستاییان و عشایر برگزار کرد و این درحالی است که در تاریخ دیدارهای رؤسای جمهوری با مردم، در بعد از انقلاب این موضوع اتفاق نیفتاده است. معاون اول محترم رئیس جمهوری نیز در تمام سفرهای استانی خود حتماً با مردم روستاها ملاقات میکند.
مسأله دوم که مورد توجه جدی دولت یازدهم قرار گرفت و به جرأت میتوان گفت در کمتر کشوری آن را سراغ داریم، امکانات و تسهیلاتی است که برای روستاییان درنظر گرفته شد. بنابراین برای جبران کاستیهای گذشته طرحهای جدیدی برای توسعه روستاها اجرا شد. یکی از این طرحها پرداخت وام بدون کارمزد به روستاییان مرزنشین است، که این تسهیلات برای سایر روستاها نیز با کارمزد اندک 3 درصد پرداخت میشود.
مسأله سومی که دولت با تدبیر و اندیشه برای روستاییان انجام داد، همایشی بود که در سال 1393 با حضور برخی از روستاییان سراسر کشور، مسئولین و رؤسای شوراهای اسلامی روستاها برگزار کرد. این همایش دو روزه در سالن اجلاس سران برگزارشد و شخص رئیس جمهوری سخنران افتتاحیه آن بودند. همچنین هفت عضو دولت نیز در این همایش حاضر شدندو پاسخ سؤالات روستاییان را دادند. معاون اول محترم رئیس جمهوری نیز در روز پایانی این همایش دیدار بسیار صمیمیای را با روستاییان داشت. برگزاری چنین همایشی در طول تاریخ کشور بیسابقه بود. مسأله بعدی این است که امسال هم برای برگزاری دوباره این همایش برنامهریزی شده است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، تشکیل شورای توسعه روستاها در دولت یازدهم است که در هیچ یک از برنامههای توسعه پنج ساله قبل و بعد از انقلاب وجود نداشته است. تنها در برنامه ششم توسعه کشور از 30 شورایی که وجود دارد، یکی از آنها به توسعه روستا، عشایر و قشرهای کمدرآمد اختصاص یافته است. 29 شورا مسئولیتش با وزیران یا معاونان رئیس جمهوری است و تنها مسئولیت شورای توسعه روستا با معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم است.
آیا تناسبی بین رویکرد دولت نسبت به مناطق روستایی محروم و آن چیزی که برنامهریزی میشود، وجود دارد؟ برای مثال اعتبار 150 میلیارد تومان در سال گذشته کافی بود؟ نگاه دولت به مناطق محروم چگونه است؟
تغییر نگاه، نخستین شرط لازم بوده که ما انجام دادیم. در مورد اعتبار 150 میلیارد تومان باید گفت ردیفی که به صفر رسیده بود، یک دفعه به 150 میلیارد رسید که اقدام بسیار بزرگی است. البته اعتبارات توسعه روستایی تنها به اعتبار دفتر محدود نمیشود و براساس سرفصلها و ردیفهای بسیاری اختصاص مییابد. مثلاً درسال گذشته 200 میلیارد تومان برای آب روستاییان در اختیار وزارت نیرو بود. به جهت مقاوم سازی واحدهای مسکونی روستاییان، برای هر واحد، پرداخت 15 میلیون تومان وام در اختیار بنیاد مسکن بود. نزدیک به 150 میلیارد تومان در اختیار راه روستایی بود. اینها را که جمع کنیم، به عدد خوبی میرسیم. این درحالی است که اعتبارات سال گذشته در سالجاری افزایش قابل توجهی را تجربه کرده است. برهمین اساس 200میلیارد تومان اعتبار آبرسانی روستایی در سال 93، به 400 میلیارد تومان در سال 94 رسیده، به اضافه 500 میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی. اگر آن را تبدیل به ریال کنیم، 1500 میلیارد تومان میشود که به اضافه 400 میلیارد تومان، 1900میلیارد تومان میشود؛ یعنی 200میلیارد تومان1900میلیارد تومان شده است. براین اساس نسبت به رشد بودجه انصافاً توجه ویژهای شده است. همچنین اعتبار 150میلیارد تومانی راه روستایی به 175میلیارد تومان افزایش پیدا کرده و ردیف اعتباری دفتر توسعه روستایی نیز به 350میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است. درصد رشد اعتبارهای مربوط به روستا بسیار بیشتر از درصد رشد اعتبارهای سایر بخش هاست.
مهم تغییر نگاهی است که در دولت یازدهم به توانافزایی روستاییان انجام شده، تغییر نگاه به این معنا که قبلاً، فقط و فقط به یکسری از کارهای زیرساختی میپرداختند و بس، اما دولت یازدهم علاوه بر انجام امور زیرساختی توانافزایی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را نیز انجام میدهد. برای اجرای این نگاه تازه دولت میتوان با نظر گرفتن از صاحبنظران دانشگاهی و صاحبان تجربه و استفاده از تجارب کشورها برنامهریزی کرد و این برنامهریزی را به دو گونه دنبال نمود. درابتدا دولت اعلام کرد که به روستا، نگاه تولیدی دارد، نه یک سکونتگاه، چراکه فرق دارد به روستا به صورت یک واحد تولیدی نگاه کنیم یا یک واحد سکونتی. ما در یک واحد مسکونی نمیتوانیم اعلام حمایت و اعلام سیاستهای حمایتی بکنیم اما در یک واحد تولیدی یک تعهداتی دولت نسبت به آن واحد تولیدی دارد.
دولت یازدهم برنامه حمایتی از روستاها را چگونه عملیاتی کرد؟
اقتصاد روستا زمانی پویا میشود، که با مشارکت مردم باشد. بنابراین دولت به روستاییان اعلام کرد اگر با هم جمع شوید و یک جمعی تشکیل بدهید، این جمع از امکانات و تسهیلات بیشتری استفاده میکند. به عنوان مثال اگر 200خانوار با هم جمع شوند و یک شرکت سهامی خاص یا یک شرکت تعاونی تشکیل دهند، به هر میزان که این 200 خانوار آورده داشته باشند، چهار برابر آن را دولت به صورت وام پرداخت میکند. به عبارتی اگر در یک روستا یک میلیارد تومان آورده دارند، ما به آنها چهار میلیارد تومان وام میدهیم، که این وام با نرخ 3 درصد محاسبه میشود. زمان بازپرداخت این تسهیلات نیز 8 سال است که در واقع در سه سال اول هیچ بازپرداختی انجام نمیشود، (دو سال به عنوان دوران مشارکت و یک سال به عنوان تنفس) از سال چهارم به مدت پنج سال بازپرداخت شروع میشود.
چه وثیقهای از روستاییها گرفته میشود؟
به دلیل اینکه به روستاییان کملطفی، کمدقتی و کمخدمتی شده است، سند ملکی یا مسکونی ندارند، براین اساس این وامها با وثیقه کارت یارانه به روستاییان پرداخت میشود که سقف این وام چهار میلیارد تومان در صورت شرکت مشارکتی پرداخت میشود. اگر این شرکت را روستاییان تشکیل ندهند و یک فرد بخواهد برود به صورت شرکت محدودی با 20 نفر شریک انجام بدهد، چون واحدش باید در روستا باشد یا محدوده روستا، این وام با کارمزد 10 درصد پرداخت میشود. پس در روستاها یک نوع وام با نرخ سود 3 درصد وجود دارد که فرهنگ مشارکت را بالا ببرند و هم اینکه یکی کمتر میخواهد مشارکتپذیر باشد، کارمزد بیشتر را پرداخت میکند، البته وام با نرخ سود 10 درصد یک تفاوت دیگری هم دارد که وثیقه آن دیگر کارت یارانه نیست، بلکه باید سند مسکونی باشد.
این تسهیلات از محل اعتبارات معاونت توسعه روستایی تأمین میشود یا بانک؟
این تسهیلات از اعتبارات معاونت توسعه روستایی پرداخت میشود که با مشارکت صندوق کارآفرینی امید است. ما برای روستاهای مرزی اعتقاد به امنیت پایدار و امنیت کمهزینه داریم. امنیت پایدار و کمهزینه با حضور مردم توانمند ازنظر اقتصادی و فرهنگی حاصل میشود نه با حضور صرف نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی. هزینهای که خرج مردم روستاهای مرزی میگردد، به مراتب کمتر از هزینهای است که برای استقرار آن نیروها انجام میشود. علاوه براین پایداری آن نیز به مراتب بیشتر از آن است چون افراد در کنار خانواده خود هستند. با الهام از سخنان رئیس جمهوری محترم که در همایش سال 93 اعلام کردند، روستاییان مرزی مرزداران این کشور هستند ما موظف هستیم دستورات رئیس جمهوری را اجرا کنیم. لذا برنامهریزی کردیم هرچقدر که متقاضیان وام در روستاهای مرزی در قالب مشارکت آورده داشته باشند، 9 برابر آن به آنها تسهیلات داده میشود. به عنوان مثال اگر روستاییان مرزی 500 میلیون تومان جمع کنند در یک جمع خانواده مثلاً 150 خانواری، ما 5/4 میلیارد تومان وام میدهیم، که سقف آن 5 میلیارد تومان بدون کارمزد است. برای پرداخت تسهیلات روستاهای مرزی با بقیه روستاها دو تفاوت وجود دارد، اولاً کارمزد آن صفر درصد است و دیگرآنکه 9برابر به آنها وام داده میشود. برای افرادی که در روستاهای مرزی شغل ایجاد کنند وام با نرخ سود هفت درصد پرداخت میکنیم. علاوه براین در طرحهای مشارکتی اگر دولت در محدودهای که کار انجام میشود، زمین داشته باشد، زمین به عنوان هدیه دولت به مردم چه در مرزی و چه در غیرمرزی اعطا میشود. دوم اینکه چنان که زیرساختها را نداشته باشند ما برای آنها انجام میدهیم، بدون اینکه جزو اعتبارات شرکت آنها محاسبه شود.
برای اینکه آسانترین راه در پرداخت وام را انتخاب کنیم، اعلام شد که طرحهای استانها بررسی شوند و کمیته ای متشکل از مدیرکل دفتر امور روستایی و شوراهای استانداری، مدیرکل برنامهریزی استانداری، رئیس صندوق کارآفرینی امید، طرحها را بررسی میکنند و اگرطرح اقتصادی تشخیص دادند، پول را پرداخت میکنند بنابراین هیچ نیازی نیست به تهران بیایند و مجوز بگیرند.
ما امروز خدمات زیرساختی را با توجه به توانافزایی اقتصادی روستاییان و فرهنگی آنها انجام میدهیم، تحقیقات ما بخوبی روشن کرده که صرف ساختن جاده خوب، روستایی را در روستای خود نگه نمیدارد، بلکه اگر روستا خوش آب و هوا باشد، راه ورود پولدارها را برای اینکه آنجا ویلا بخرند و روستایی ویلادار او بشود، بازمیشود. اگر هم جای خوبی نباشد، با آسفالت کردن جاده روستا راه خروج روستایی را فراهم کردهایم. ما حاشیهنشینی را معلول مهاجرت روستاییان به شهرها میدانیم. برای مقابله با حاشیهنشینی و برای جلوگیری از مشکلات اجتماعی، فرهنگی در شهرها حتماً باید به روستا توجه ویژه داشت. امروز متأسفانه نزدیک 60 درصد حاشیهنشینها مهاجران روستایی هستند که این خود هم روستا را از تولید باز میدارد و هم یکی از دلایل افت اقتصادی کشور میشود، چون وقتی جمعیتی که باید تولیدکننده باشد، تبدیل به مصرفکننده و منتظر کار و اشتغال میشود، نمیتوان انتظار داشت که اقتصاد کشور، اقتصادی پویا باشد. بنابراین ما با توجه به روستا مبارزه ای مستقیم با حاشیهنشینی شهرها انجام میدهیم.
جناب رضوی من فکر میکنم اوضاع خیلی وخیمتر از اینها باشد. مشکل کمآبی یکی از دلایل مهاجرت روستاییان است، مرکز پژوهشهای مجلس گزارش رسمی میدهد که دو سوم ایران تبدیل به بیابان شده. بعد از آن طرف گزارشهای رسمی نشان میدهد تا 20 سال آینده تقریباً ما روستایی نخواهیم داشت، یعنی در این سالهای اخیر اینقدر مهاجرت صورت گرفته که تقریباً تعداد روستاییان ما و نسبتی که در کل جمعیت ایران وجود دارد، هر سال در حال کمتر شدن است، یعنی خطر خیلی جدیتر از این است که مثلاً بشود با وام و اعتبارات برای روستاییان رغبتی ایجاد کرد که در روستا بمانند. حالا مشکل کمآبی هم چیزی است که براحتی و با برنامهریزی کوتاهمدت هم قابل حل نیست. برای این موضوع چه برنامهای دارید؟
با بررسیهایی که کردیم، علت کم شدن جمعیت روستایی کشور چند مسأله است. مهمترین عامل، مهاجرت روستاییها به شهرها است. با وجود آنکه فضای تنفسی روستا مطلوبترین فضاست، پس چرا روستاییان به بدترین فضاهای تنفسی مهاجرت میکنند. نزدیک به 60 درصد ریشه اقتصادی دارد یا اشتغال. درصدی از آن مربوط به نبود بعضی از امکانات مثل مدارس متنوع و پزشک میشود، درصدی هم مربوط به تبعیضهایی است که در خدمترسانی بوده است، مثل ندادن سند ملکی و مسکونی به روستاییان و همچنین دسترسی نداشتن به اینترنت و تلفنهای همراه و حتی تلفنهای ثابت و نیز دسترسی نداشتن به حیاتیترین ماده زندگی یعنی آب. امروز اگر محلهای از شهر تهران قطعی آب داشته باشد و حتی این محله، محله بزرگی هم نباشد، حتماً رئیس جمهوری از وجود بیآبی در این محله خبردار میشود. چرا؟ چون یک تشکل دارند، چون زبان برایی دارند و بالاخره با داد و فریاد سریع خبر خود را به فرماندار، فرماندار به استاندار و استاندار به مقامات بالای کشور میرسانند.
روستاییان مظلوم ما متأسفانه تا صدایشان را به بخشدار و فرماندار برسانند، سه الی چهار ماه طول میکشد. یکی دیگر از دلایل متأسفانه نگاه اشتباهی است که به روستا بوده، بسیاری از روستاها را به شهر تبدیل کردیم امروز جاهایی داریم که زیر 100 خانوار هستند اما تبدیل به شهر شدهاند. چرا حرص و ولع شهر شدن را دارند، برای اینکه وقتی شهر شد نخستین کاری که برای آن میشود، صدور سند ملکی آن است. ما متأسفانه در دولت گذشته شاهد بودیم که حتی دولت زمینهای دیم زار مردم روستا را چون سند نداشته، به اسم مراتع خود تصرف کرده است، این تصرف توسط خود دولت انجام شده که مستندات آن نیز موجود است. از آن طرف شهرداریهای بزرگ کشور از جمله شهرداری تهران آمده به روستاهای تهران دستاندازی کرده. شما بروید روستاهای بخشهای تهران به عنوان مثال بخش کن و سولقان اینها بخشداری دارند، پس دیگر شهرداری آنجا چکار دارد؟ چرا شهرداری باید به روستای آنجا دستاندازی کند. روستا محل تولید است.
بنابراین این هم یکی از عوامل است. در بحث اقتصادی شما مستحضرید که امروز متأسفانه بر اثر آمار مرکز آمار ایران درآمد خانوار روستایی 40 درصد از درآمد خانوار شهری کمتر است. این یعنی فاجعه، هزینه روستایی متأسفانه در بعضی از مواقع بیشتر از هزینه شهری است. از جمله بحث ساختمانسازی و مقاومسازی ساختمان. امروز ساخت یک متر مربع ساختمان در شهر منهای زمین، ارزانتر از روستاست برای اینکه باید هزینه حمل مصالح را بدهد گرانتر تمام میشود. ما میبینیم که چون ملک روستایی سند ندارد و مثل ملک شهری نمیتواند روی سند ملکی خود وام بگیرد ولو با کارمزد بالا و تنها وام برای آنها همان 15 میلیون تومانی است که بنیاد مسکن از طریق بانکها پرداخت میکند. از آن طرف تحصیلکردههای دارای دیپلم روستاها در گذشته خیلی کم بود، اما امروز متوسط هر 6 خانوار روستایی یک تحصیلکرده دانشگاهی است.
نرخ سواد در روستاها بالا رفته، اما متأسفانه نرخ بیسوادی مدتی است افزایش پیدا کرده اما به هر حال وقتی که از هر 6خانوار یک تحصیلکرده دانشگاهی است، معنا و مفهوم آن، این است که آن تحصیلکرده دانشگاهی در روستا به دلیل کمبود درآمد و به دلیل نداشتن شغل مناسب با تحصیلات خود مجبور به مهاجرت میشود. ما باید در روستا شغل مناسب برای تحصیلکردههای روستایی ایجاد کنیم. آن موقع روستایی مجبور به مهاجرت نخواهد شد، آن موقع همانطوری که شهروند ساکن در شهر از درآمد خودش عوارض شهرداری را پرداخت میکند و کوچه آسفالت میکند و خیابانکشی میکند، وقتی درآمد شهروند روستایی هم مثل شهروند شهری شد، دیگر لازم نیست که برای بهسازی روستا هزینه کنیم. چرا باید شورای اسلامی روستا مثل شورای اسلامی شهرها جایگاه نداشته باشد، چرا آن اختیارات را نداشته باشد. مگر امروز شورای اسلامی شهر، شهردار انتخاب نمیکند، مگر پیمانکاران عمرانی شهر توسط شهرداری به پیمان گذاشته نمیشود، چرا ما نباید کارهای عمرانی روستا را به شورای روستا بدهیم. چرا باید دیگران همچون گذشته که شورا وجود نداشت، خود را متولی مادامالعمر کارهای عمرانی روستا بدانند. باید همان نقشی که راه و شهرسازی شهر در توسعه شهر دارد، بنیاد مسکن هم باید به همان نقش برسد. ما میخواهیم روستایی را از نظر احترام و تکریم به جایگاه خودش برسانیم که به حقش برسد.
مجموع تسهیلاتی که پرداخت خواهید کرد چقدراست؟
ما امسال بالای هزار میلیارد تومان میتوانیم وام بدهیم.
سیاستهای گذشته چقدر نقد و نتیجه آن سنجیده شده است. ما بخشی از این سیاستها را که شما اجرا میکنید، در گذشته داشتیم، اینکه بخش عمده سیاستها را مربوط کنید به حوزه سرمایهگذاری، مشارکت و وام در گذشته نیز وجود داشته است، اما به چه نتایجی رسیده است؟ این در حالی است که بخش عمدهای از تسهیلاتی که در گذشته به روستاها اختصاص یافته یا صرف امور دیگری شده یا به خارج از روستا منتقل شده است؟
واقعیت امر این است که من اعتقاد ندارم کشور ما با بیآبی روبهرو میشود، اعتقاد دارم که اگر مسائل با تدبیر و اعتقاد و صراحت به مردم گفته شود، نه روستا خالی میشود و نه با بیآبی مواجه میشویم. کمآبی با بیآبی فرق دارد. امروز بر این باورم هیچ مشکلی نیست که انسان نتواند با سرپنجه تدبیر آن را حل کند امروز هدررفت آب بیشتر از کمآبی است. چرا باید در کشورهای اروپایی که میزان بارندگی آنها چند برابر میزان بارندگی ماست، مصرف آب بهداشتی آنها با مصرف آب شربشان تفاوت داشته باشد.
روستاهای استانهای ساحلیمان، متأسفانه با بیآبی روبهرو هستند، آیا از طریق تقطیر بخار آب نمیتوانیم آب آشامیدنی برای مردم تهیه کنیم، در دنیا از طریق سرد کردن بخار آب، آب آشامیدنی مطلوبتر از آب معدنی تولید میکنند. باید روستاییهای خود را آموزش دهیم، متأسفانه بعضی از دستگاهها که برای روستاها هزینه میگیرند، اثر کارکردی در آموزش ندارند. ای کاش واقعاً حسابرسیها به خوبی انجام میشد، دستگاههایی که هزینه میگیرند به اسم ترویج آموزش کشاورزی و روستایی، معلوم میشد عملکرد این آموزش و ترویج آنها چقدراست.
ازسوی دیگر صنایع دستی روستاییان ما باید به بازار فروش رسانده شود تا صنایع دستی به خوبی تقویت گردد. در همین رابطه با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تفاهمنامهای امضا کردیم که امسال 100 روستا را در کل کشور به عنوان قطب صنایع دستی و گردشگری از طریق مشارکت راهاندازی کنیم و سازمان صنایع دستی موظف به خرید محصولات صنایع دستی روستایی بشود. تعاون روستایی طبق اساسنامه آن باید محصولات کشاورزی را بیمه کند. به بازار رساندن محصولات کشاورزی از وظایف تعاون روستایی کشور است.
بنابراین درصورتی که تمام دستگاهها و نهادها درخصوص روستاها چه مستقیم و چه غیرمستقیم مسئولیتهای خود را انجام دهند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. در این مورد هم به صراحت در ماده 194 قانون برنامه پنجم آمده است دستگاهها موظف هستند به این مسأله توجه کنند.
بحث تنوع تولید و صنایع تبدیلی در روستاها معضل دیگری است که باید حل شود. گندم در روستا تولید میشود، اما آسیاب درشهر است. میوه هم در روستا تولید میشود ولی کارخانجات کنسرو و آبمیوهگیری در شهرهاست. اینها سیاستهای بسیار غلطی بوده که باید جلو آنها از این به بعد گرفته شود، لذا بایستی به این تعادلبخشی در توزیع صنایع و همچنین به مصرف آب توجه شود.
وقتی کشور را به نیمه شرقی و غربی، جنوب غرب و شمال شرق تقسیم کنیم، متأسفانه میبینیم که تراکم جمعیت در قسمت غربی به مراتب بیشتر از شرقی است و این یکی از خطرهایی است که برای امنیت کشور وجود دارد، چرا؟ چون زمین آنجا فراوان داریم، ما براحتی میتوانیم همان زمینها را تبدیل به کشت کنیم، منتها حقیقت امر این است که به دانش و ارزشآفرینی آنها توجه نکردیم، ما گیاهان روغنی را میتوانیم در مناطق کویری کشت کنیم. باید تغییرات بنیادی در نگاه برنامهریزان کشور صورت پذیرد. امیدوارم برنامهریزان کشور در مسیر برنامهریزی ازمشارکت همه نیروها استفاده کنند.
نظر شما