سلامت نیوز: از دوستانش شنیده بود افرادی هستند که به طور قاچاقی میتوانند او را به اروپا برسانند تا آنجا برایش آغازی نو باشد. خودش هم در سایتهای مختلف جستوجو کرد تا اینکه با یک قاچاقبر که کارش مهاجرت غیر قانونی افراد بود آشنا شد تا جاییکه یک شب همه آرزوها و دارایی اش را داخل کوله پشتی ریخت و راهی سفری شد که ارمغانش مرگ یا زندگی است.این روایت خیلی از افرادی است که میخواهند غیرقانونی از کشور خارج شوند. همانهایی که جانشان را به دست میگیرند و دل به دریا میزنند تا از طریق راههای آبی وارد کشور دیگری شوند. این قصه تلخ آدمهایی است که فقط عزم سفر میکنند. جانشان را به سمت آبهای مدیترانه یا اقیانوس هند هدایت میکنند و در آخر هم غرق شدنشان خبرساز میشود.
به گزارش سلامت نیوز ، روزنامه ایران نوشت: ترکیه نخستین مقصد مسافران ایرانی است که خیال سفر به اروپا را دارند، اما به دلایل مختلف موفق به دریافت روادید کشور مورد علاقه شان نشدهاند. شرط ورود به این کشور همسایه، داشتن پاسپورت و بلیت است. کسانی که موفق به دریافت روادید نشدهاند، ترکیه را با این هدف انتخاب میکنند که از طریق دریا به یونان رفته و سپس راهی دیگر کشورهای اروپا شوند.گرچه برخی سعی میکنند از راه زمین سفر کنند، اما قاچاقبران میگویند که دریا مطمئن ترین راه مسافران قاچاق برای رسیدن به یونان است.
یک قاچاقبر: برخی به دلار پول میگیرند برخیها به تومان. ما تضمین میکنیم که فرد صحیح و سالم در مدت زمان کوتاه به هر کشوری که میخواهد وارد شود. در اروپا، انگلیس قیمتش بسیار بیشتر از دیگر کشورها است به خاطر اینکه این کشور برای مهاجران غیرقانونی بهشت است. هزینه سفر به انگلیس 80 میلیون تومان و هزینه سفر به دیگر کشورهای اروپایی 40 تا 50 میلیون تومان است. همچنین قیمت ما برای مهاجرت به استرالیا 50 میلیون تومان است.
کارمند قراردادی دولت بود. حقوق بخور نمیری داشت، نه زنی داشت نه فرزندی. چند سال پیش بود که به خاطر مشکلات زندگی از زنش جدا شد و دیگر ازدواج نکرد. از گذشته اش زیاد حرف نمیزند. فقط میگوید در این سالها درد، یار همیشگی اش بود. طعم گس روزهای زندگی خواب و خوراک را از او گرفت. نه از زندگی شخصیاش رضایت داشت و نه از زندگی کاریش. آرزوهایش هم نقش بر آب شده بود. نتوانست در اینجا برای خودش کسی شود. پولی جمع کند، موقعیت اجتماعی داشته باشد یا حتی درسش را ادامه دهد. در آخرین روزهای بودنش در تهران فرصتهای از دست رفته زندگیاش روح و روانش را نابود کرد. دلش از این روزگار پر بود برای همین ناچار شد تصمیم بگیرد. از دوستانش شنیده بود افرادی هستند که به طور قاچاقی میتوانند او را به اروپا برسانند تا آنجا برایش آغازی نو باشد. خودش هم در سایتهای مختلف جستوجو کرد تا اینکه با یک قاچاقبر که کارش مهاجرت غیر قانونی افراد بود آشنا شد تا جاییکه یک شب همه آرزوها و دارایی اش را داخل کوله پشتی ریخت و راهی سفری شد که ارمغانش مرگ یا زندگی است.
این روایت خیلی از افرادی است که میخواهند غیرقانونی از کشور خارج شوند. همانهایی که جانشان را به دست میگیرند و دل به دریا میزنند تا از طریق راههای آبی وارد کشور دیگری شوند. این قصه تلخ آدمهایی است که فقط عزم سفر میکنند. جانشان را به سمت آبهای مدیترانه یا اقیانوس هند هدایت میکنند و در آخر هم غرق شدنشان خبرساز میشود. 5 سال پیش وقتی قایق پناهجویانی که به استرالیا میرفتند در اقیانوس هند غرق شد، فیلمها و تصاویری از این حادثه منتشر شد که لحظه غرقشدن این قایق و سرنشینانش را به تصویر میکشید. این تصاویر خیلیها را نه فقط در ایران که در جهان منقلب کرد. زنان و کودکانی در میان امواج مهیب اقیانوس جانشان را از دست دادند که خیلیهایشان با آرزوی زندگی بهتر در استرالیا جانشان را کف دست قاچاق برهای انسان گذاشته بودند. این روزها هم دوباره همان اخبار و تصاویر خبرساز شده است. تصویر پسرکی که با تیشرت قرمز با صورت روی ساحلی نزدیک بدروم افتاده بود یا پیدا شدن اجساد71 پناهجو در کامیون یخچالداری که در وین رها شده بودند. این اخبار دوباره ذهنها را به سمت قاچاقبرانی برد که بیتوجه به جان انسانها تجارت مرگ میکنند.
این قاچاقچیان مرگ نامشان «آدم پران» یا «قاچاق بران» است. آنها به هر روشی مشتری جذب میکنند. اما متداول ترین راه برای جذب مشتری در سایتهای اینترنتی یا کنار سفارتخانهها است. بیشتر این آدمپرانها در مسیر سفارتخانهها به انتظار «ویزاهای ردی» مینشینند و در وقت مناسب پیشنهاد خروج غیرقانونی را با افراد مورد نظرشان مطرح میکنند. آدم پرانها خیلی وقت است که در کشور برای خودشان تجارت میکنند. آنها در سایتهای اینترنتی عکسهایی میگذارند که نشان از زندگی بهتر را در اروپا میدهد.البته این فقط بخشی از قول و قرارهای آدم پرانها است.
ضمانت راحتی عبور از آبهای مدیترانه با کشتیها و یاکهای شیک و لوکس از دیگر مباحثی است که مطرح میکنند اما وقتی به دل ماجرا میروید میبینید نه از کشتی لوکس خبری است نه از زندگی راحت. شنیدن داستان زندگی افرادی که خطر مرگ را به جان میخرند تا خود را به کشور دیگر برسانند از زبان خودشان شنیدنی تر است. کامران یکی از همین افراد است که حالا دو هفته است در یونان بسر میبرد، تا بلکه بتواند برگه خروج از کشور یونان را بگیرد تا به شهر آتن برای رفتن به اروپا برود. او از ابتدای سفرش و مسیری که تا یونان برای رفتن به انگلیس طی میکند، میگوید: «از فرودگاه ایران به ترکیه آمدم. انتخاب ترکیه هم به این علت است که این کشور ویزا نمیخواهد و کشور خوبی برای قاچاقبرها است چرا که آنها میتوانند تا 3 ماه افراد را در ترکیه نگه دارند. وارد استانبول که شدم شخصی به نام سعید با من تماس گرفت و تأکید کرد که سوار تاکسی شوم و به محله قدیمی استانبول بروم. آن شب را در آشپزخانه یک شرکت حمل و نقل و کاریابی ایرانی به سر کردم. صبح با چند ایرانی آشنا شدم که خودشان را تاجر معرفی کردند. ساعت 4 بعد از ظهر سعید با من تماس گرفت و گفت باید برای رفتن به بدروم به فرودگاه بروم. بلیت را تهیه کردم و به بدروم رفتم. در آنجا با شخصی به نام بهزاد آشنا شدم. او مرا به هتلی برد و چند روزی هم در آن شهر بودم، تا اینکه یک شب اعلام کردند با قایق به سمت یونان حرکت میکنیم و باید وسایلمان را جمع کنیم.»
او تأکید میکند: «سوار اتوبوسی شدیم و یک ساعتی به سمت اطراف شهر حرکت کردیم دقیقاً نمیدانم کجا بود اما وسط بزرگراهی اتوبوس ایستاد و قاچاقبرها ما را به یک کامیون یخچال دار حمل گوشت راهنمایی کردند. 40 نفری بودیم که سوار آن کامیون شدیم.یک ساعت وحشتناک و عذاب آور را داخل کامیون داشتیم از بچه شیرخوار تا پیرمرد داخل آن کامیون بودند، وضعیت بسیار بد بود.
عجیب ترسیده بودم. راننده کامیون هم وحشتناک رانندگی میکرد. داخل کامیون فقط 6 نفر ایرانی بود و ما دستهای همدیگر را گرفته بودیم تا استرس کمتر سراغمان بیاید. بعد از یک ساعت به قلهای رسیدیم و آنجا پیاده شدیم.یکی از قاچاق برها گفت باید تا انتهای دره پیاده راه برویم نه چراغی روشن کردند و نه نوری آنجا بود. بعد از یک ساعت به ساحل رسیدیم، تقریباً 100 نفر آنجا منتظر کشتی بودند. از ایرانی گرفته تا سوری، افغانی و عراقی. سرانجام کشتی آمد و ما وارد کشتی شدیم. برخی از افراد هم سوار قایق بادی شدند و رفتند. وضعیت کشتی هم بسیار بد بود هر لحظه احتمال شکسته شدن کشتی را حس میکردیم نزدیک 6 صبح بود که به یکی از جزایر یونان رسیدیم. نزدیک ساحل که شدیم قاچاق برها اعلام کردند که از عرشه به داخل آب بپرید.ما هم تا زانو داخل آب بودیم و خودشان سر کشتی را کج کردند و رفتند. به ما گفته بودند به جزیره که رسیدید به اداره پلیس یونان مراجعه کنید تا نامه ترک خاک را از پلیس بگیریم که بتوانیم بلیت کشتی به مقصد آتن را تهیه کنیم. بدون برگه پلیس بلیت آتن به ما فروخته نمیشد. اگر هم در آتن پلیس دستگیرمان کند 6 ماه حبس در انتظارمان خواهد بود. حالا دو هفتهای است که در اینجا ماندم و پلیس برگه ورود به آتن را نمیدهد، پولم هم تمام شده و جای خواب هم ندارم.»
از او درباره آدم پرانها میپرسم که آیا پیگیر کارش هستند یا خیر ؟ میگوید: «آنها به من قول دادند تا سالم به لندن برسم بالغ بر 75 میلیون تومان پول دادم اما هر روز یک چیزی میگویند. قول میدهند که بزودی از اینجا میروم اما هنوز چیزی معلوم نیست.»
آرمان یکی دیگر از افرادی است که دلش میخواست به اروپا برود و زندگیش را از نو بسازد اما آنطور که خودش میگوید شانس با او همراه نبود و در یونان پلیس دستگیرش کرد و 5 ماهی در زندان بود: «دوستانم گفتند که اگر به اتریش بروی هم راحتتر میتوانی درس بخوانی هم زندگی بهتری داشته باشی. آنها شماره تلفن یک قاچاق بر را به من دادند و گفتند این مرد تضمین میکند که تو را 2 هفتهای به اروپا میبرد. برای همین یک شب هر چه داشتم و نداشتم را فروختم. حدود 40 میلیون تومان به آدم پران دادم و6 میلیونی هم با خودم بردم. دو ماهی در ترکیه بودم و بعد از گذشت این مدت با بدبختی به یونان رسیدم. قاچاقبرها من را در یونان رها کردند؛ نمیدانستم چه بکنم. روز دوم پلیس مرا شناسایی کرد و تا حد مرگ کتکم زدند و به زندان افتادم 5 ماهی بود که زندانی شدم. وضع زندان بسیار بد بود.آدمها رفتار بدی داشتند. هر روز درون زندان توهین میشنیدم. زبان آنها را نمیدانستم واقعاً روزهای جهنمی بود تا اینکه دولت مرا به ایران فرستاد.»
آرمان درباره وعدههایی که قبل از سفر به او دادند میگوید: «قرار بود ما را با یک کشتی مسافرتی به یونان ببرند، اما در شب حرکت متوجه شدیم که یک قایق ماهیگیری است و باید به همراه 200 نفر دیگر سوار آن شویم. اول سفر هم طی کردیم همه هزینهها بر عهده آنهاست. اما در ترکیه خودم پول خورد و خوراک و هتل را دادم. به یونان هم که رفتم خودم همه هزینهها را پرداخت کردم. آرمان تأکید میکند: «یکی از دوستانم از همین طریق به آلمان رفت و فکر کردم من هم میتوانم این چنین خودم را به اروپا برسانم. فکر میکنم شانس است برخیها این شانس را دارند و میروند و برخیهای دیگر در بین راه کشته میشوند و بعضیها هم زندانی میشوند و مجبورند به کشور برگردند.»
هزینههای زیاد برای راهی بیبازگشت
ترکیه نخستین مقصد مسافران ایرانی است که خیال سفر به اروپا را دارند، اما به دلایل مختلف موفق به دریافت روادید کشور مورد علاقهشان نشدهاند. شرط ورود به این کشور همسایه، داشتن پاسپورت و بلیت است. کسانی که موفق به دریافت روادید نشدهاند، ترکیه را با این هدف انتخاب میکنند که از طریق دریا به یونان رفته و سپس راهی دیگر کشورهای اروپا شوند.گرچه برخی سعی میکنند از راه زمین سفر کنند، اما قاچاق بران میگویند که دریا مطمئن ترین راه مسافران قاچاق برای رسیدن به یونان است. مسعود یکی از همین قاچاق برها است. برایم از قیمتهای سفر و خطراتی که مسافران در راه با آن مواجه میشوند میگوید: «برخی از قاچاق بران به دلار پول میگیرند برخیها به تومان. ما تضمین میکنیم که فرد صحیح و سالم در مدت زمان کوتاه به هر کشوری که میخواهد وارد شود. در اروپا، انگلیس قیمتش بسیار بیشتر از دیگر کشورها است به خاطر اینکه این کشور برای مهاجران غیرقانونی بهشت است. هزینه سفر به انگلیس 80 میلیون تومان و هزینه سفر به دیگر کشورهای اروپایی40 تا 50 میلیون تومان است. همچنین قیمت ما برای مهاجرت به استرالیا 50 میلیون تومان است. نیمی از هزینه را ابتدای سفر و مابقی را وقتی فرد به کشور مقصد رسید از او میگیریم.» مسعود به آژانسهای مسافرتی داخل ایران اشاره میکند که خیلی از آدم پرانها مسافرانشان را از آنجا پیدا میکند و میگوید:
«400 تا 500 تومان به عنوان حق واسطه گری به آژانسها میدهیم و مابقی پول هم بین همکارانمان در ترکیه و یونان پخش میشود. این پولها رقمی نیست برای کسی که آینده اش را تضمین میکنیم. بهترین راه سفر، راه دریایی است هیچ کس نمیتواند به صورت قاچاق از طریق مرزهای هوایی خارج شود، چون پلیس بلافاصله دستگیرش میکند و اخراج میشود. دستگیری توسط پلیس یونان است. آنها پس از دستگیری فرد را بسرعت به نقطهای که از آن آمده برمیگردانند. پلیس مسافران قاچاق را در نقطهای کم عمق که به ترکیه میرسد، رها کرده و دستور بازگشت میدهد. یکی از دلایلی که مسافران پاسپورت خود را نابود میکنند یا در سفر همراه خود نمیبرند، اطلاع نیافتن پلیس از ملیتشان است، چون در این شرایط بسرعت به ایران بازگردانده خواهند شد.» وی میگوید: «ماهی 20 مسافر از ملیتهای مختلف دارد که از این طریق آنها را به کشورهای دیگر میرساند تا جاییکه مشتریانش به او مشتری معرفی میکنند.»
قوانین سخت گیرانه
سفر به شیوه قاچاق به دلیل مخفیانه و غیرقانونی بودن آن، همیشه با خطر همراه است. نداشتن هیچ تضمینی برای حفظ امنیت مسافران، دستگیری توسط پلیس، تعهدندادن آدم پران بعد از دریافت پول و بسیاری مسائل دیگر. یونان و اندونزی دو کشوری است که مقصد ایرانیان برای اروپا و استرالیا است. بر اساس آمارها از ابتدای سال ۲۰۱۵ بیش از هزار و ۷۵۰ مهاجر در حال عبور از مدیترانه مردهاند. این میزان ۳۰ برابر همین دوره زمانی در سال ۲۰۱۴ است. چندی پیش وزیر خارجه استرالیا به ایران آمده بود و اعلام کرد میزان مهاجرت ایرانیها به استرالیا در سالهای اخیر بیشتر از قبل شده است، به طوری که یک سوم مهاجران این سرزمین را ایرانیها تشکیل میدهند، با وجود این کسانی که راه قانونی را برای مهاجرت به این کشور انتخاب میکنند در اقلیت هستند.
فرید یکی از همان افرادی است که غیرقانونی وارد انگلیس شده است. او درباره خطرات این سفر و اتفاقاتی که ممکن است برای افراد رخ دهد میگوید: «خیلی از افرادی که کامیون را برای خروج از کشور انتخاب میکنند ممکن است در کامیون، خفه شوند یا اگر تریلی محکم ترمز کند بین بارها له شوند. در استرالیا گاهی نفرات را در کانتینر میاندازند. وقتی پلیس از راه میرسد کانتینر را در آب میاندازند که با سر رسیدن پلیس دیگر مسافر قاچاقی در قایق نباشد.
او تأکید میکند: «ما هم قبول داریم راه قاچاق اصلاً برای افراد مناسب نیست اما دولتها نباید قوانین سخت گیرانه داشته باشند. دولتها بیایند و با قاچاق برها برخورد کنند، نمیگویم درباره قاچاق انسان سختگیری نباشد اما دولتها باید روشی را به کار بگیرند که این سختگیری به دلیلی برای کشته شدن انسانها بدل نشود، قاچاقچی انسانها را برای نجات خودش وسط دریا نیندازد. برخی از مسافرها که پلیس آنها را میگیرد از ترس، آدم پران را لو نمیدهند اگر هم لو بدهند، خبر به آدم پران میرسد، او هم خط، گوشی و آدرس و اسمش را عوض میکند و دیگر نمیتواند کسی او را پیدا کند.» قانون برای خروج غیرقانونی از کشور برای دو گروه مجازات در نظر گرفته است، گروه اول افرادی هستند که به شکل غیرقانونی اشخاص را از مرزهای کشور عبور میدهند و گروه دیگر نیز افرادی هستند که بدون گذرنامه از کشور خارج میشوند.
بهمن کشاورز حقوقدان در این باره میگوید: «طبق ماده 34 و 35 قانون گذرنامه هر ایرانی که غیرمجاز از مرزهای کشور خارج شود به دو تا شش ماه حبس و البته جریمه نقدی محکوم میشود. البته آنهایی که از مرزهای غیرمجاز خارج شوند به یک تا سه ماه حبس محکوم خواهند شد.این در حالی است که بیشتر قضات کشور برای افرادی که خود به کشور بازگشتهاند حکمی نمیدهند. البته طبق قانون گذرنامه که در سال 67 به نام مجازات عبوردهندگان اشخاص غیرمجاز از مرزهای کشور تصویب شد افرادی که مبادرت به انتقال غیرمجاز افراد به خارج از مرزها میکنند مجازات میشوند. طبق بند (الف) و ماده یک این قانون اگر عمل عبوردهنده مخل امنیت بوده چنانچه در حد محاربه و افساد فی الارض نباشد مجرم به مجازات حبس دو تا10 سال محکوم خواهد شد. مطابق بند (ب) همین ماده اگر شخص انتقال یافته ممنوع الخروج یا قاچاقچی باشد فرد عبوردهنده به دو تا هشت سال حبس محکوم میشود.> با این حال کسانی که به هر دلیلی قصد مهاجرت غیرقانونی به کشورهای دیگر را دارند از خیلی چیزها باید بگذرند چرا که برای خیلیها این سفر بیسرانجام است.
نظر شما