سلامت نیوز:تامین اجتماعی نه فقط اسم سازمانی عریض و طویل است، بلکه نامی است که با تمام حاشیههایی که در سالهای گذشته داشته هنوز هم نقطه امیدی برای نزدیک به 40 میلیون نفر محسوب میشود؛ یعنی بیش از نیمی از جمعیت کشور به انحای مختلف عضو این سازمان هستند. نه فقط تعداد بالای افراد تحت پوشش، گستردگی منابع مالی و غیره اتفاقات مختلف دیگری هم باعث شده است که تامین اجتماعی با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم کند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه بهار چالشهایی که دلیل عمده آنها سوءمدیریت و حاشیههای مدیریتی بود که در سالهای گذشته به جای تمرکز برای حل و فصل مشکلات درون سازمانی، بزرگترین بیمهگذار کشور را به حاشیه برد تا جایی که اخبار اختلاسهای کلان، گم شدن بخشی از درآمدها و غیره کاری کرد که این بنگاه بزرگ اقتصادی در صدر اخبار نهچندان خوشایند قرار بگیرد و مسئولان فعلی این نهاد مدتها برای بازگشت به روزهایی که از این حاشیهها خبری نبود تلاش کنند. یکی از راههای این تلاش مروری دوباره بر نقشآفرینی تامین اجتماعی در بزنگاههایی است که بیشترین نیاز به یک سازمان حمایتگر و تامینکننده سلامت و رفاه بوده است.
شاید معاون پیشین حقوقی و امور مجلس سازمان تامین اجتماعی به همین دلیل گریزی زده به روزهایی که جزو سختترین پیچهای تاریخی از ملت و دولتی محسوب میشوند، یعنی روزهای جنگ. محسن ایزدخواه در حرفهایش به توضیح و تشریح فعالیتهای سازمان تامین اجتماعی در سالهای دفاع مقدس پرداخته، البته تامین اجتماعی در آن زمان هنوز تبدیل به سازمان نشده بود و پیشوند «صندوق» را یدک میکشید.
ایزدخواه حرفهایش را با تشریح چالشهایی شروع میکند که بعد از انقلاب گریبان تامین اجتماعی را گرفت. او میگوید: «روند ادامه حیات سازمان تامین اجتماعی پس از پیروزی انقلاب اسلامی حداقل با سه چالش بزرگ روبه رو شد. اول اینکه با شروع نهضت از سال 1357 به تدریج فعالیتهای اقتصادی و عمرانی به علت گسترش دامنههای مردمی انقلاب بهسمت رکود رفت که با گسترش اعتصابات و فلج شدن چرخهای اقتصادی آثار مترتب بر آن روی سازمان تامین اجتماعی نیز آشکار شد.
به طوریکه نسبت بیمه شدگان اصلی در سال 1358 نسبت به سال قبل بالغ بر هفتدرصد کاهش یافت. به همین میزان نیز درآمدهای سازمان تامین اجتماعی دچار افت و کاهش شد. دوم اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی طاغوت این تصور با توجه به رویکردهای دینی و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در جامعه بهویژه بخشی از بازاریان قوت گرفت که بسیاری از ساختارهای بهجامانده از رژیم گذشته فاقد مشروعیت لازم بوده و ادامه روند این نهادها بهویژه سازمان تامین اجتماعی با فقدان مشروعیت روبه رو است.
بهویژه آنکه مقوله بیمه به شکل امروزی، یک مسئله جدید و مدرن بود که به علت عدم تبیین مسائل فقهی در حوزه حکومتی در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ادامه روند سازمان تامین اجتماعی را با چالش جدی مواجه ساخت که دیدگاههای استاد شهید مطهری و شهید آیتالله دکتر بهشتی و فقه پویای امام خمینی (ره) راه را برای ادامه فعالیت این نهاد بیمهای هموار ساخت.
در کنار این دو چالش بزرگ با آغاز جنگ تحمیلی و آثار مترتب بر کشور ناشی از پیامدهای این جنگ ویرانگر در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و تاثیرگذاری آن بر متغیرهای کلان اقتصادی انتظار میرفت فشار مضاعف دیگری بر پیکره سازمان تامین اجتماعی بهعنوان بزرگترین و گستردهترین نظام تامین اجتماعی کشور از نظر گستره فعالیتها و جمعیت تحت پوشش وارد شود.»او بعد از این حرفها به سراغ یکی از مهمترین نشانههای تلاش رو به جلوی تامین اجتماعی میرود، یعنی روند افزایش تعداد بیمه شدگان آن هم در سالهایی که به دلیل صرف بخش زیادی از درآمدهای کشور صرف دفاع میشده است.
ایزدخواه در اینباره میگوید: «با زدن جرقههای انقلاب اسلامی و فلج شدن چرخههای اقتصادی در سال ۱۳۵۷ و آثار و پیامدهای مترتب انقلاب و نگاه غیرواقعبینانهای که به حوزه تامین اجتماعی وجود داشت، تعداد بیمه شدگان در سال ۱۳۵۸ نسبت به سال قبل کاهش یافت ولی از سال ۱۳۵۹ روند افزایشی آغاز شد که ناشی از ایجاد ثبات در حوزههای اقتصادی و اجتماعی کشور و نگاه عادلانه و عالمانه به حوزه اشتغال و تامین اجتماعی توسط دولتهای وقت بوده است.
با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز دشمن به چندین استان کشور به طور مستقیم و غیرمستقیم که در معرض جنگ و حمله قرار داشتهاند، محتمل به نظر میرسید تعداد بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی کاهش یابد، اما بررسی روند تعداد کل بیمه شدگان طی سالهای ۱۳۶۸-۱۳۶۰ موید آن است که نرخ رشد تعداد بیمه شدگان همواره سیر افزایشی داشته است.
این را هم باید بگوییم که تا سال ۱۳۶۵ بخشی از قانون تامین اجتماعی مبنی بر بیمه اجباری کارفرمایان اجرایی نشده و از سال مذکور به بعد مقرر شد حرف و مشاغل آزاد به طور اختیاری تحت پوشش قرار گیرند. بنابراین میبینیم که باوجود تمام مشکلات به طور متوسط سالیانه بیش از هفتدرصد بر رشد بیمه شدگان در سالهای مورد اشاره اضافه شده است، این در حالی است که در حد فاصل سالهای ۱۳۷۰ الی ۱۳۸۶ که اقتصاد ایران فارغ از جنگ بوده و دوره سازندگی و سرمایهگذاری گسترده را تجربه میکرده است، میانگین نرخ رشد طول دوره ۸/۵ درصد بوده است. در مجموع تعداد بیمه شدگان در سال 1368 نسب به سال 1360، 59 درصد افزایش یافت.»
طبق حرفهای ایزدخواه اختصاص مستمری دوران بیکاری به بیمه شدهها که خیلیها در روزهای سخت زندگی شان به آن تکیه میکنند در همان روزها اتفاق افتاد. او میگوید: «به رغم وجود جنگ تحمیلی در کشور و جهتدار شدن بودجههای سالیانه بهسمت هزینههای نظامی و جنگ، دولت از اهداف عمرانی بهویژه پروژههای ملی و بزرگ تحت عنوان طرحهای دهه انقلاب غافل نبوده که نرخ رشد تعداد بیمه شدگان در سالهای مورد بررسی خود گواه این مسئله است، اما دولت در این سالها همواره دغدغه بیکار شدن کارگران را داشته است.
لذا برای اولینبار در ایران در سال ۱۳۶۵ که اوج حملات هوایی دشمن بحث برقراری بیمه بیکاری به طور عملی مورد توجه قرار گرفت و پس از طی فرآیند قانونی، بیمه بیکاری برای کارگرانی که به هر نحو شغل خود را از دست میدهند، برقرار شد و درواقع یک پشتوانه ایمن در حوزه تامین حداقل معیشت و همچنین حفظ عزت و کرامت انسانی برای کارگران برقرار شد. البته باید بگویم.
در قانون بیمه اجتماعی کارگران در سال 1331 بیمه بیکاری جزو تعهدات سازمان بود، اما در سال 1334 به علت غیرعملی تشخیص دادن این تعهد توسط کمیسیونهای مجلس شورای ملی حذف شد. نکته اساسی دیگری که در این دوران قابل توجه است این بوده که سهم کارگران قراردادی در طول جنگ تحمیلی حدود 15 درصد بوده است که در دوران سیاستهای تعدیل به بالای 75 درصد رسید و همچنین هزینه تصدیگری در دولت بعد از جنگ به بیش از 5/2 برابر افزایش یافت.»
خیلی از کارشناسان معتقدند آنچه که باعث شد تامین اجتماعی طی 37 سال گذشته بتواند از بحرانهای مختلف عبور کند، درآمد زایی از طریق سرمایهگذاریهای مختلف بوده است. اتفاقی که باعث شد شستا (شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی) به یکی از بزرگترین سرمایهگذاران این سالها تبدیل شود. معاون پیشین حقوقی و امور مجلس سازمان تامین درباره اقداماتی که در سالهای جنگ در این زمینه شد، میگوید: «براساس اصول بیمهای گفته میشود در یک سازمان بیمهای کارآمد حق بیمههای دریافتی باید در سه حوزه هزینه شود؛ یک سوم آن مطابق قانون به درمان اختصاص داده شود و دو قسمت دیگر به هزینه تعهدات و سرمایهگذاری تخصیص داده شود.
مطابق صورتهای مالی سازمان تامین اجتماعی تا قبل از سال ۱۳۶۰ درآمدهای حاصل از سرمایهگذاری صفر منظور شده و از این مبلغ درآمدی وجوهی به ذخایر سازمان تامین اجتماعی واریز نشده و از طرفی راکد ماندن ذخایر به علت فقدان سرمایهگذاری همان طور که در طول اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری مشاهده شده ارزش واقعی خود را از دست داده.
با اینحال به منظور حفظ ارزش ذخایر به منظور انجام تعهدات آتی برای اولینبار در تاریخ شکلگیری تامین اجتماعی در سال ۱۳۶۵ یک شرکت سهامی خاص با سرمایه اولیه ۲۰ میلیارد ریال تاسیس شد که امروزه یکی از بزرگترین نهادهای سرمایهگذاری کشور محسوب میشود.»
نظر شما