سه‌شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۱
کد خبر: 169804

داستانی که بر کودک مجروح خمینی شهر گذشت، وجدان عمومی جامعه را جریحه دار کرده است. جامعه از پزشک انتظار ملاطفت، شفقت و احساس مسئولیت دارد و در ازای نقش و جایگاهی که برای پزشک قائل است از او انتظاراتی دارد. اینجاست که مسئولیت فردی پزشکان در مقابل جامعه و نیز در مقابل حرفه پزشکی و همکارانشان برجسته می‌شود. انسان بیمار در موقعیت درد و رنج به پزشک مراجعه می‌کند و از پزشک چشم یاری و مهربانی دارد. حال اگر پزشک به این چشمداشت پاسخ شایسته نداده باشد، طبیعی است که منزلت اجتماعی پزشکان روز به روز تنزل کند و از اعتبار حرفه اش کاسته شود و جامعه به آنها اعتماد نداشته باشد.

نگاه ابزاری به سلامت و دانش پزشکی

سلامت نیوز:داستانی که بر کودک مجروح خمینی شهر گذشت، وجدان عمومی جامعه را جریحه دار کرده است. جامعه از پزشک انتظار ملاطفت، شفقت و احساس مسئولیت دارد و در ازای نقش و جایگاهی که برای پزشک قائل است از او انتظاراتی دارد.  اینجاست که مسئولیت فردی پزشکان در مقابل جامعه و نیز در مقابل حرفه پزشکی و همکارانشان برجسته می‌شود. انسان بیمار در موقعیت درد و رنج به پزشک مراجعه می‌کند و از پزشک چشم یاری و مهربانی دارد. حال اگر پزشک به این چشمداشت پاسخ شایسته نداده باشد، طبیعی است که منزلت اجتماعی پزشکان روز به روز تنزل کند و از اعتبار حرفه اش کاسته شود و جامعه به آنها اعتماد نداشته باشد.


به گزارش سلامت نیوز،  دکتر سیمین کاظمی- پزشک و محقق در روزنامه ایران نوشت: خبر شکافتن بخیه‌های تازه دوخته شده چانه کودک چهارساله فقیری در بیمارستان اشرفی اصفهانی خمینی شهر،  به جرم آنکه توان پرداخت هزینه‌های بیمارستان را نداشته آنقدر باورنکردنی است که اولین واکنش هر شنونده‌ای تردید در صحت خبر است. اما با جست‌و‌جوی این حادثه مشخص می‌شود که در اصل خبر تردیدی نیست و معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان آن را تأیید کرده و موضوع در دست پیگیری و اقدام است. این خبر انسان را در بهت فرو می‌برد که آیا ما در حال تبدیل شدن به موجوداتی هستیم که غیر از پول و سود، هرچیز دیگری مثل اخلاق، انسانیت و وظیفه شناسی برایشان از معنا و اعتبار افتاده است؟ اگر پزشک باشی و سوگند بقراط یاد کرده باشی که در هر حال به درد دردمندان رسیدگی کنی و هرآنچه از دستت برمی آید انجام دهی تا از رنج بیماران بکاهی و چنین نکردی و با ابزار و روپوش پزشکی به جان بیمار افتادی و دستت به صدمه به دیگران گشوده شد، سوگندی که یاد کرده‌ای سوگند بقراطی نیست. پزشکی که از ابزار بیمارستان برای مجازات کودکی فقیر استفاده می‌کند و صورتش را مجروح، نه تنها به مسئولیت خودش آگاه نیست که از انسانیت هم سقوط کرده است.

این سقوط اما، تنها سقوط یک شخص نیست که علامت ناگوار دیگری است از سقوط و اخلاق باختگی برخی دانش‌آموختگانی که دانش را متاعی دیده‌اند برای فراچنگ آوردن پول. پزشکی که از این دستگاه تربیتی بیرون آمده است، سلامت را کالایی می‌داند که می‌توان آن را فقط در ازای پرداخت پول به دیگرانِ دردمند عطا کرد. این پزشک، پرورش یافته فضای سودانگارانه است که سلامت را نه یک حق، که یک کالا می‌داند. هر کس که پول داشت می‌تواند از آن برخوردار شود و هر کس که نداشت باید محروم شود. حتی اگر خدمتی به او ارائه شده باشد، می‌شود آن را پس گرفت. می‌شود بخیه هایش را کشید چنانکه در خمینی شهر شد و پیچید در همه شهرها که ز آستین برخی سودجویان خون بچکد.


البته گناه یک پزشک را نمی‌توان به پای همه پزشکان نوشت که در این حرفه بسیارند انسان‌های شریف و زحمتکشی که جز به خیر و مصلحت بیمار نمی‌اندیشند و درحالی که اعتبار و حیثیت حرفه شان از سوی برخی سودجویان به بازی گرفته شده است، می‌کوشند جایگاه پزشکی و شرافت حرفه‌ای آن را حفظ نمایند. آنچه در خمینی شهر رخ داده ما را به بازنگری در ساختار بهداشتی و درمانی کشور رهنمون می‌شود که چه نقص و ایرادی وجود دارد که پزشک را در مقابل بیمار قرار می‌دهد. چرا پزشک میان پول و اخلاق پزشکی، پول را برگزیده است؟ و آیا بازداشت یا باطل کردن پروانه طبابت  و مجازات هایی از این دست می‌تواند به چنین ماجراهایی پایان دهد؟


پاسخ را می‌توان در نحوه اداره بیمارستان‌ها و نحوه پرداخت حق الزحمه به پزشکان یافت. در بسیاری از بیمارستان‌های دولتی، پزشک به ازای تعداد بیماری که ویزیت می‌کند و خدمات سرپایی که به بیمار ارائه می‌دهد، مزد دریافت می‌کند. در واقع آنچه بیمار به عنوان هزینه درمان به بیمارستان پرداخت می‌کند میان بیمارستان و پزشک تقسیم می‌شود. اینجاست که پزشک در منفعت بیمارستان شریک است و در هیأت  کارگزار و فروشنده کالای سلامت در بیمارستان ظاهر می‌شود. در واقع باید دانست که باز شدن بخیه‌های صورت صدرا در چه زمینه‌ای از روابط مالی بین پزشک و بیمارستان دولتی رخ داده است. وقتی مراجعان فقیر مانند والدین کودک خمینی شهر به بیمارستان پول ندهند، پزشکی که دربند اخلاق نباشد، انتقام بی‌اجر ماندن عمل اش را از کودک چهارساله می‌گیرد و حرفه پزشکی را بی‌ارج می‌کند. در منطق چنین پزشکی، عقلانیت همین است که شخصی که بابت خدمت، پول نمی‌دهد، باید خدمت را از او پس گرفت!


حادثه بیمارستان خمینی شهر، از آن جهت نگران کننده است که سلامت از صورت حقی برای هر شهروند (که در قانون اساسی دولت مکلف به تأمین آن برای همه افراد جامعه شده است) به صورت کالایی قابل خرید و فروش درآید. واگذار کردن خدمات بهداشتی و درمانی به بخش خصوصی به عنوان یک راه حل‌ برای ضعف‌ها و ناتوانی‌های دولت در تأمین سلامت، می‌تواند زیان‌های جبران ناپذیری برای جامعه به دنبال داشته باشد که داستان صدرا در مقابل آن به چشم نیاید. با سپردن خدمات سلامت به بخش خصوصی در واقع بخش‌های فقیر جامعه ممکن است از دریافت این خدمات محروم شوند و سلامت خصلتی طبقاتی تر پیدا کند. به دور از تعارف و ملاحظات گوناگون این یک واقعیت است که بخش خصوصی بر مبنای هزینه- فایده اداره می‌شود و بیش از هر مسأله دیگری به افزایش مداخل و کاهش مخارج می‌اندیشد. حال سپردن سلامت به چنین منطقی در واقع به معنای محروم کردن فقرا از سلامت و پیچیده تر کردن هرچه بیشتر مشکلات بهداشتی و درمانی جامعه است.


داستانی که بر کودک مجروح خمینی شهر گذشت، وجدان عمومی جامعه را جریحه دار کرده است. جامعه از پزشک انتظار ملاطفت، شفقت و احساس مسئولیت دارد و در ازای نقش و جایگاهی که برای پزشک قائل است از او انتظاراتی دارد.  اینجاست که مسئولیت فردی پزشکان در مقابل جامعه و نیز در مقابل حرفه پزشکی و همکارانشان برجسته می‌شود. انسان بیمار در موقعیت درد و رنج به پزشک مراجعه می‌کند و از پزشک چشم یاری و مهربانی دارد. حال اگر پزشک به این چشمداشت پاسخ شایسته نداده باشد، طبیعی است که منزلت اجتماعی پزشکان روز به روز تنزل کند و از اعتبار حرفه اش کاسته شود و جامعه به آنها اعتماد نداشته باشد. اعمال هر پزشک خواه ناخواه از سوی جامعه به کل جامعه پزشکی تعمیم داده می‌شود و هر خطایی نه به نام دکتر فلانی که به نام جامعه پزشکی تمام می‌شود؛ از این رو بر پزشکان است که مراقب اعمال خود و برخوردشان با بیمار باشند و بیاموزند که بیمار پیش از هر چیز یک انسان دردمند است و وظیفه آنها به عنوان طبیب کاهش درد انسان هاست. و سرانجام ای کاش در هر دوره بازآموزی که برای ارتقای سطح علمی پزشکان برگزار می‌شود بر نکات اخلاقی و رعایت حقوق و منزلت بیمار نیز تأکید شود، تا یادمان بماند که پزشکی بدون اخلاق به جای شفا می‌تواند به  بلای  جامعه تبدیل شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha