سلامت نیوز: اگر در پی ابلاغ سیاستهای مقام معظم رهبری در حوزه محیطزیست اقدام نکنیم، دیگر تقصیر خودمان است و فرصت را از دست دادهایم سازمان محیطزیست حداقل به سهبرابر بودجه بیشتر و ١٥٠٠ محیطبان نیاز دارد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند نوشت: صحبت با برخی از فعالان زمینههای مختلف بهویژه اگر در آن زمینه، «آکادمین» هم باشند، لذت ویژهای دارد. در زمینه محیطزیست نیز این آدمها کم نیستند. «اسماعیل کهرم»، مشاور رئیس سازمان محیطزیست کشور، یکی از این شخصیتهاست. آدمی که هر جا دیده شده، محال است پای محیطزیست درمیان نباشد و بحث از چیز دیگری در بگیرد. حتی وقتی در صحنهای از فیلم «به رنگ ارغوان» بهعنوان استاد دانشگاه دیده میشود، داخل جنگل است و درباره درختان صحبت میکند و...
حالا او مشاور معصومه ابتکار در سازمان محیطزیست است. لیست عضویت او در سازمانها و نهادهای زیستمحیطی بینالمللی، لیستی بلندبالاست اما ویژگیاش این است که بیشتر سازمانها، سازمانهایی هستند که در زمینه پرندگان فعالیت میکنند. با کهرم درباره محیطزیست به گفتوگو نشستیم. گفتوگویی که در آن، هم از بودجه سازمان بحث به میان آمد و هم از فرصتی که با ابلاغ سیاستهای کلی حوزه محیطزیست از سوی رهبری به سران قوا، برای محیطزیست ایجاد شده است. مشروح پرسشهای «شهروند» و پاسخهای این مقام مسئول پیشروست:
داشتم فکر میکردم که برای آغاز از کجا شروع کنم. بهنظر رسید ابلاغ سیاستهای کلی حوزه محیطزیست توسط مقام معظم رهبری به سران قوای کشور، نقطه مناسبی باشد. سوال این است که آیا سازمان محیطزیست بنا دارد از این فرصت استفاده کند یا خیر؟
ببینید نکته خوبی است اما این توضیح لازم است که اساسا این کار محصول مطالعات و فعالیتهای خود سازمان محیطزیست بوده است. رهبری بهعنوان بالاترین مقام کشور، کار را به سازمانهایی میسپارند که متخصص امر هستند. در این زمینه هم آنچه بهعنوان سیاستهای کلی در زمینه محیطزیست ابلاغ شد، ایشان آن را به قوای سهگانه ابلاغ کردند. بنابراین قطعی است که ما درباره این سند نظر داریم و از فرصت ایجاد شده از ماحصل آن، استفاده خواهیم کرد.
احتمالا در این سند (یا همان سیاستهای کلی) مواردی وجود دارد که بتوان از آن بهعنوان نقاط قوت که نخستینبار بر آن تمرکز شده، نام برد؟
حتما همینطور است. یکی از موارد مهمی که در این سند به آن اشاره شده، مسائل ویژهای است مانند اقتصاد کم کربن اما مهمتر از آن، این است که برای نخستینبار، آسیبرساندن به محیطزیست، جرم تلقی شد که این موضوع دست سازمان را بازمیکند. در این سند با توجه به ١٥ آیتمی که دارد، مسائل مربوط به حیاتوحش، آب و خاک بهطور ویژه موردتوجه قرارگرفته و الان دست سازمان برای اقدامات بعدی کاملا باز است و حتی خانم ابتکار هم بر این موضوع تأکید کرده است. بهنظر من اهمیت موضوع به این دلیل است که ما تا قبل از این سندی بهنام سندملی محیطزیست نداشتیم و الان آن را در دست داریم.
یکی از موضوعاتی که مطرح میشود، پس از ابلاغ سیاستهای کلی یا سند حفظ محیطزیست توسط مقاممعظم رهبری، مراحل اجرایی آن است. بهطور طبیعی، مشکلاتی در این زمینه باید وجود داشته باشد، این مشکلات چیست؟
همانطور که گفته شد، بحث ابلاغ یک بخش کار است و بخش دیگر اجرای این سیاستهاست. ما برای اجرای سیاستها نیازمند امکانات هستیم. سازمان با وضع موجود نمیتواند آن سیاستها را به خوبی اجرا کند. ما اکنون در زمینه کارکنان متخصص، منابع مالی و وسایل و تجهیزات موردنیاز با تنگنا مواجهیم. موارد عینی و شواهد زیادی برای این امر وجود دارد. قبل از اینکه با شما صحبت کنم از شمال رسیدم. خبری دردآور در این زمینه وجود دارد که در همین زمان ٣٠هزار قطعه پرنده در آشوراده و تالاب ارزباران قتل عام شدند.
چه شد که این حجم بزرگ از پرندگان از میان رفتند؟
در آن مناطق این وضع بسیار طبیعی است و همیشه چنین معضلی آنجا وجود دارد.
چرا جلوی این موضوع گرفته نمیشود؟
برخی برخوردهای سلیقهای با متخلفان به چنین پدیدهای انجامیده است. متاسفانه وقتی متخلفان دستگیر میشوند و به مراجع ذیصلاح تحویل داده میشوند با آنها برخورد ملایمی میشود. توجیه هم این است که این افراد برای معیشت دست به چنین اقدامی میزنند. خب طبیعی است وقتی شکارچیان با این رفتار مواجه میشوند، جری خواهند شد و مواردی هم بوده که شکارچیان با بچههای سازمان برخورد کردهاند. به همین دلیل میگویم برای اجرای مفاد سند و سیاستهای ابلاغی از سوی رهبری باید امکانات داشته باشیم.
خب آنطور که فعالان محیطزیست میگویند، اقتدار هم لازم است. برخی معتقدند اگر منابع مالی هم تأمین شود با این جایگاه سازمان حفاظت محیطزیست، امروز روی زمین معطل میماند؟
مشکل سازمان محیطزیست «پ.پ.ت» است یعنی پول، پرسنل و تکنیک؛ منظور تجهیزات و امکانات است. ما مشکل اقتدار نداریم. اگر این ابزار مهیا شود، سازمان محیطزیست بهترین عامل اجراست همانطور که ٤٠سال عامل اجرا بوده و تجربیات خوبی به دست آورده است. وقتی امکانات وجود ندارد آن حالتی که بهنظر میرسد اقتدار نیست به وجود میآید. من در همین چند روز که در شمال بودم به دو، سه کیلومتری بابلسر جایی بهنام تالاب عزیزک رفتم. ابتدا که وارد شدم بسیار لذت بردم اما وقتی دوربین را کارگذاشتم، حدود ٢٠ یا ٣٠رشته تور هوایی دیدم که برای شکار پرندگان کار گذاشته بودند. جالب بود که چون شب قبل طوفان آمده بود این تورها بههم پیچیده بودند و صاحبان این تورها، جلوی ما آنها را تعمیر میکردند. عین خیالشان هم نبود. اینها مواردی است که با امکانات پرسنل و بودجه قابلحل است. الان رئیسجمهوری میگوید ما دولت محیطزیست هستیم.
اشاره شما احتمالا به موضوع امکانات و بودجه است. مگر بودجه سازمان چقدر است؟
بودجه فعلی حدود ١٧٤میلیارد تومان است.
با توجه به عرض و طول این کشور، بودجه کمی بهنظر میرسد؟ چقدر نیاز دارید؟
خدا پدرت را بیامرزد ما هم همین را میگوییم، اگر بحث مقدورات باشد این بودجه حداقل باید ٢,٥ تا ٣ برابر افزایش پیدا کند و درکنار آن سازمان باید اجازه داشته باشد ١٥٠٠ تا ٢٠٠٠نفر نیروی انسانی با عنوان محیطبان استخدام کند.
یکی از موضوعاتی که در زمینه حفظ زیست مطرح میشود، هماهنگی بین دستگاههاست، مثلا در زمینه آلودگی هوا ممکن است سازمان حرفی داشته باشد و شهرداری طور دیگری اقدام کند؟ این هماهنگی را چطور باید ایجاد کرد؟
ما تداخلی با شهرداری نداریم. کار ما کار بیابانی است. ما حفظ محیطزیست را در جایی غیر از شهرها برعهده داریم به همین دلیل این تداخلها به وجود نمیآید. البته در برخی موارد با سازمان منابعطبیعی و جنگلداری تداخلهایی هست، آنجا که آنها مسئول حفظ جنگلها هستند و ما قرار است حیاتوحش را حفظ کنیم. بحثهایی هم که درباره ادغام این دو سازمان وجود دارد بر همین مبناست اما مثلا برخی از سازمان جهادکشاورزی و اینکه آنها در این زمینه ورود کنند، بحث به میان میآورند که وجاهت ندارد.
اما ناهماهنگیهایی دیده میشود، مثلا وزارت کشور از طریق استانداریها و فرمانداریها در مناطقی در حاشیه شهرها مانند جنگل ابر یا برخی دیگر از مناطق صاحبرأی هستند...
البته اینطور هم نیست که همکاری بین سازمان و مثلا استانداری یا فرمانداری نشود. مثلا قوهقضائیه همکاری میکند. ما متخلفان را دستگیر میکنیم و به پلیس تحویل میدهیم آنها هم مراحل قانونی را پشتسر میگذارند و پرونده تشکیل میدهند و به قوهقضائیه ارجاع میدهند. اغلب همکاری خوبی میشود اما مشکل و ناهماهنگی آنجا بروز میکند که برخوردهای سلیقهای مانند برخورد با شکارچیان با این استدلال که آنها برای معیشت به این اقدام دست میزنند، به وجود میآید، در کنار این نمونه نیز مورد دیگری در کازرون داشتهایم که قاضی برای شکارچیای که کبک را زده مجازات جالبی را تدارک دیده است و او را مجبور کرده که برود در بیابان از پرندگان موجود آمار بگیرد که کار قابلتقدیری است.
خب این همکاری بیشتر بین سازمانها را میطلبد...
این همکاریها در مقاطعی وجود داشته است، مثلا در دوره اول خانم ابتکار کلاسهای آموزشی میگذاشتیم. من خودم، برای قضات توضیح میدادم، مثلا به آنها میگفتیم که اگر کسی درختی را قطع کرد؛ موضوع به همین سادگی نیست که خب حالا یک درختی را قطع کرده است. حتی اگر بخواهیم مالی هم نگاه کنیم قطع یک درخت کمسنوسال، سه، چهارمیلیون تومان ضرر است. به آنها میگفتیم که اگر کسی با ژیانش یوزپلنگی را زیر آورد و بعد ادعا کرد او به ما حمله کرده، چه باید کرد و مسائلی از این دست.
اما سیاستهای ابلاغی از سوی رهبرمعظم انقلاب میتواند بخشی از ناهماهنگی یا خلأها را برطرف کند، نظر شما چیست؟
این سیاستها بسیار خوب و بهموقع ابلاغ شد. یکی از مواردی که میتواند کمک محیطزیست باشد این است که آنهایی که در زمینه برنامه ششم توسعه و... کار میکنند، میگفتند موارد و مفاد محیطزیستی برنامه ششم، کم است. خوشبختانه این ابلاغیه موضوع را حل کرد بهویژه مفادی که در آن وجود دارد. مثلا تدوین اطلس زیستی کشور کار بسیار بزرگی است که به تحقیقات و مطالعه ٥ تا ٧سال نیاز دارد و مطمئنا وقتی کار تمام شود محتوای بسیار با اهمیتی در دستمان خواهد بود. مدیریت جامع، هماهنگ و نظاممند منابع حیات، یا مهمتر از آن، ایجاد نظام یکپارچه ملی محیطزیست، مواردی است که بسیار با اهمیت هستند.
این خطر هم وجود دارد که در مرحله اجرا، دستوپای برخی بلرزد...
ببینید، رهبری در سخنانشان در جمع فعالان و مسئولان محیطزیست گفتند که گاهیاوقات حرفهایی زده میشود که مسئولان آن را به دست فراموشی میسپارند. در این موضوع هم ممکن است این اتفاق بیفتد اما من امیدوارم همه آنها اجرا شود. سند ملی حفظ محیطزیست به سران سه قوه، ابلاغ شده و بسیار محکم است و بهانهای باقی نمیگذارد از این پس اگر ما اقدام نکنیم، دیگر تقصیر خودمان است و فرصت را از دست دادهایم بسیاری گفتهاند و من هم میگویم که ما نخستین نسلی هستیم که با تبعات زیستمحیطی زیانبخش روبه رو شدهایم و آخرین نسلی هستیم که میتوانیم برای رهایی از آن اقدامی انجام دهیم. مثل غریقی که ما میتوانیم آن را نجات دهیم و اگر اقدام نکنیم دیگر فرصتی برای نجات او وجود ندارد.
نظر شما