دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۱
کد خبر: 173314

همواره و در همه دولت‌ها بخش كشاورزی مورد بی‌مهری مسئولان قرار داشته و به كشاورزی اهمیت چندانی داده نمی‌شده است. بحران آب امروز موجب شده تا دولتمردان مجبور شوند كشاورزی را جدی بگیرند. امروز سوء مدیریت منابع آب كشور سبب شده تا بحران آب به نقطه جوش خود برسد و كارشناسان و مسئولان كشور از بیابان ‌شدن ایران در آینده‌ای نزدیك خبر دهند. برداشت سالانه ایران از آب‌های زیرزمینی بیش از حد مجاز در دولت گذشته موجب شد تا ایران به‌شدت كم آب شود. با كاهش برداشت آب‌های زیر زمینی و استفاده از فناوری‌های نوین كشاورزی می‌توان تا حدودی مشكلات این بخش را برطرف كرد.

سلامت نیوز: همواره و در همه دولت‌ها بخش كشاورزی مورد بی‌مهری مسئولان قرار داشته و به كشاورزی اهمیت چندانی داده نمی‌شده است. بحران آب امروز موجب شده تا دولتمردان مجبور شوند كشاورزی را جدی بگیرند. امروز سوء مدیریت منابع آب كشور سبب شده تا بحران آب به نقطه جوش خود برسد و كارشناسان و مسئولان كشور از بیابان ‌شدن ایران در آینده‌ای نزدیك خبر دهند. برداشت سالانه ایران از آب‌های زیرزمینی بیش از حد مجاز در دولت گذشته موجب شد تا ایران به‌شدت كم آب شود. با كاهش برداشت آب‌های زیر زمینی و استفاده از فناوری‌های نوین كشاورزی می‌توان تا حدودی مشكلات این بخش را برطرف كرد.

به گزارش سلامت نیوز، عیسی كلانتری، وزیر اسبق كشاورزی و رئیس خانه كشاورز در گفت‌وگو با روزنامه آرمان، می‌گوید: «ابتدا باید سیستم‌های آموزشی و تحقیقاتی كشورمان را تقویت كنیم و پس از آن از نتایج تحقیقات كشور‌های پیشرفته نیز استفاده كنیم.»
 

همواره در سیاست‌گذاری‌های كلان اقتصادی ایران، كشاورزی جزو اولویت‌های چندم است و در مقایسه با سایر حوزه‌ها مانند خودرو، نفت، معدن و بخش‌های دیگر برای دولتمردان اهمیت چندانی ندارد و سرمایه‌گذاری‌های لازم در این بخش صورت نمی‌گیرد. این موضوع را چطور ارزیابی می‌كنید؟

نمی‌توان گفت كشاورزی همواره اهمیت نداشته و در تمامی دوره‌ها به آن توجهی نمی‌شود، بلكه كشاورزی هم در كنار دیگر بخش‌ها جایگاه خود را دارد. با توجه به اینكه در بخش كشاورزی همیشه پایه‌گذاری‌های زیربنایی توسط دولت صورت می‌گیرد، دولت‌ها بر مبنای اینكه به چه اندازه می‌توانند حمایت كنند برخورد كردند و سطح حمایت دولت‌ها از بخش كشاورزی با یكدیگر متفاوت بوده است. سایر بخش‌ها به حوزه‌های پولی، بانكی، اعتباری و بخش خصوصی و حتی كشور‌های خارجی وارد می‌شوند، اما در بخش كشاورزی برای اقدامات زیربنایی كشاورزان قادر به انجام آنها نیستند و باید دولت كمك كند، زیرا قیمت محصولات آنها بر خلاف خودرو، مسكن، تولیدات صنعتی و سایر حوزه‌ها كه دولت‌ها به‌شدت مورد حمایت قرار می‌دهند ثابت است. به عنوان مثال درباره واردات خودرو، بیش از 70 درصد تعرفه تحت عنوان گمرك و سود بازرگانی پرداخت می‌شود، اما واردات كالا‌های كشاورزی خیلی كمتر از این حوزه‌ها بوده و حتی می‌توان گفت در حد صفر است و حداكثر رقم آن به پنج یا شش درصد می‌رسد. در نتیجه كشاورزان امكان رقابت با تولیدات خارجی را ندارند. به طور كلی ظرفیت كشاورزی ما محدود است و به دلیل محدودیتی كه در بخش آب داریم، تا حدودی می‌توانیم روی كشاورزی‌مان حساب كنیم. ما كشوری سرشار از نیروی جوانی هستیم و این جوانان شغل می‌خواهند. ایجاد شغل در كشاورزی، بیش از این امكانپذیر نیست و برای ایجاد اشتغال مولد باید در سایر بخش‌ها سرمایه‌گذاری كرد. برای به وجود آوردن اشتغال مولد، بالا بردن ارزش افزوده و بالا بردن تولید ناخالص داخلی، كشاورزی ما محدودیت دارد و حتما باید در بخش‌های دیگر سرمایه‌گذاری شود كه در راس آن صنعت است. نمی‌توانیم همه منابع را به بخش كشاورزی اختصاص دهیم و به فرض، تولیدات را دو برابر كنیم. آن وقت سایر بخش‌ها سرمایه نخواهند داشت و بیكاری‌های وحشتناك گریبان كشور را می‌گیرد. طرفداران افراطی بخش كشاورزی انواع و اقسام نظرات را می‌دهند و می‌گویند با كشاورزی می‌توان كشور را آباد كرد، بیكاری را از بین برد، درآمد را افزایش داد و... كه این حرف‌ها همه غیرعلمی و غیرمنطقی و غیراصولی است. بخش كشاورزی ظرفیت محدودی دارد كه در همان حد باید سرمایه‌گذاری كرد.

آیا کشاورزان توان پرداخت این هزینه‌های زیربنایی را دارند؟ دولت چگونه می‌تواند در این مساله تاثیرگذار باشد؟

كشاورزان توان این را كه از درآمد‌های خود هزینه‌های زیربنایی مورد نیاز كشاورزی را پرداخت كنند ندارند، مانند هزینه‌های تحقیقاتی، آب و خاك و آبرسانی كه از توان آنها خارج است. كشاورزان به دلایل مختلف توان پرداخت هزینه‌های زیربنایی را ندارند؛ دلایلی مانند درآمد پایین، كوچك بودن زمین‌ها و مشكلات مربوط به آب. زمین‌های كوچك مشكل اساسی آنهاست، برای اینكه باید محصول كشاورزان با كسانی در جهان رقابت كند كه هزینه‌های مربوط به آب ندارند. در كشور‌های دیگر بیش از 60 درصد تولیدات كشاورزی از طریق آبیاری به روش دیم به دست می‌آید و 40 درصد مربوط به آبیاری به روش‌های دیگر می‌شود. در ایران بیش از 90 درصد محصولات به صورت تولیدات آبی هستند؛ یعنی هزینه تامین آب به ویژه در اراضی كه با چاه آبیاری می‌شود، بر عهده كشاورز است. بنابراین این مابه‌التفاوت 20 درصدی با قیمت‌های جهانی به وجود می‌آید. از طرف دیگر، هزینه‌های بانكی برای كشاورزان بالاست و آنها به لطف بانك مركزی و شورای پول و اعتبار بین 16 تا 18 درصد سود بانكی پرداخت می‌كنند، در حالی كه در عمده صادركنندگان خارج از كشور سود بانكی برای بخش كشاورزی كمتر از سه درصد در نظر گرفته می‌شود. درباره محدودیت‌هایی كه در آب و خاك وجود دارد، باید گفت: عمق خاك‌های كشاورزی در كشور بسیار پایین‌تر از متوسط جهانی است، بهره‌وری آنها پایین بوده و هزینه كود بری آنها بالاست و همه این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا تولیدات كشاورزی در كشورمان گران‌تر از دیگر كشور‌ها باشد. در اینجا دولت باید كمك‌های لازم را مبذول دارد و تا حد امكان، هزینه‌های زیربنایی را پرداخت كند و دولت باید كمك كند دستاورد‌های علمی كشاورزی دنیا وارد كشور شود. در برخی موارد خود دولتی‌ها به بهانه اینكه خودشان فعالیت‌های جزئی را انجام می‌دهند، مانع ورود فناوری‌های برتر تولید در بخش كشاورزی هستند. همه این عوامل باعث می‌شود كشاورزان نتوانند با تولید‌كنندگان خارجی كه صادر‌كننده هم هستند، رقابت كنند و از این جهت وابسته به سرمایه‌گذاری دولت هستند. میزان سرمایه‌گذاری دولت‌ها با یكدیگر متفاوت است؛ به عنوان مثال دولت‌های نهم و دهم كه نفت را بیش از 100 دلار به فروش می‌رساندند و درآمد هنگفتی داشتند، كمترین سرمایه‌گذاری را در بخش كشاورزی و تحقیقات داشتند. این یكی از اساسی‌ترین مشكل‌های آن دولت‌ها بود. اگر دولت فعلی با شرایط دولت‌های پیشین همراه و از درآمد‌های آنها برخور‌دار بود، بدون شك بیشترین سرمایه‌گذاری را به بخش كشاورزی اختصاص می‌داد.

برخی معتقدند در دولت احمدی نژاد، كشاورزی بسیار آسیب دید. چرا در دولت نهم و دهم به بخش كشاورزی اهمیت داده نمی‌شد؟

در دولت گذشته، افراد به دنبال تجارت‌های خود بودند و به فعالیت در بخش كشاورزی اعتقاد نداشتند. حداقل سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌گذاری‌ها را در این بخش داشتند و بیشترین سوءاستفاده‌ها را از منابع آب‌های زیر زمینی كردند. در هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد تعداد چاه‌های غیرمجاز كشاورزی بیش از 5/2 برابر شد. بهره برداری از آب‌های زیر زمینی در سال‌های پایانی دولت دهم، به پایین‌ترین سطح خود رسید؛ به طوری كه بیلان منفی آب كشور به 16 میلیون متر مكعب در سال رسید. متاسفانه آب را در كشوری كه با محدودیت‌های آبی رو به رو است به حراج گذاشتند. احمدی‌نژاد زمانی كه به فیروزكوه سفر كرد، گفت مناطق ممنوعه یعنی چی؟ هركس هرجا توانست، چاه حفر كند. در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفاری‌های چاه سه ‌برابر و روزی هزاران متر چاه حفر شد. این مساله كه هر كس هر كجا كه توانست، چاه حفر كند، امروز كشور را با مشکل رو به رو كرده كه آب از نظر كیفی و كمی ارزش خود را از دست داده است. شوری آب و بهره وری پایین هم به این سیاهه «هر جا توانستید چاه حفر كنید» اضافه كنید. به عنوان مثال در دولت گذشته، وقتی دولت را تحویل گرفتند، گندم آبی سه هزار و 950 كیلو بود و این رقم به دو هزار و 900 كیلو در هكتار رسید. مدیریت‌های ناكارآمد در این دولت گذشته، دستاورد‌های دولت‌های پیشین را هم به هدر داد و نیرو‌های انسانی را اخراج كرده و نیرو‌های تشكیلاتی مورد نظر خود را به استخدام درآوردند بدون در نظر گرفتن اینكه تخصص لازم را دارا هستند یا خیر؟ همه این عوامل موجب شد تا كشاورزی لطمه‌های بسیاری به خود ببیند و هم‌اكنون هم با این آسیب‌های باقیمانده از آن دولت‌ها همره است. دولت كنونی باید چند برابر سرمایه‌گذاری را افزایش دهد و به مراتب بیشتر از این موضوع تلاش كند تا بتواند این آسیب‌ها را جبران كند. دولت باید تلاش‌ در جهت احیای منابع آب از دست رفته و جلوگیری از كاهش تولیدات كشاورزی را در دستور كار خود قرار دهد. وقتی برای احیای منابع آبی تصمیم‌گیری می‌شود باید بهره برداری از آن هم كم شود كه این موضوع باعث رویارویی مسئولان دولتی با مردم می‌شود. شهروندان مجوز حفر چاه‌ها را دارند و دولت مجبور است از ادامه كار آنها جلوگیری كند كه مسائل اجتماعی حاصل از برخورد مسئولان و مردم پیش می‌آید. به طور كلی بارش‌های كشور كم شده و سطح روان آب‌های ایران به‌شدت پایین آمده است. آب پشت سد‌ها كم و در برخی موارد خالی شده و رودخانه‌ها كم‌آب هستند. متاسفانه سد‌های زیادی را بالا دست سد‌های قدیمی ساختند بدون اینكه در نظر بگیرند كه آیا آبی در این سد‌ها جاری است كه سد ساخته می‌شود. سد‌هایی با هزینه‌های سنگین ساخته شده كه آبی در آن وجود ندارد. همه این عوامل و اقداماتی كه گفته شد نشان از سیاست‌های عوامگرایانه دولت احمدی‌نژاد دارد. اقداماتی كه بدون بررسی‌های هوشمندانه انجام می‌شد، در آخر موجب می‌شد حتی محیط زیست كشور آسیب ببیند. همانطور كه می‌دانید محیط زیست ایران یكی از شكننده‌ترین محیط زیست‌ها را دارا است. منابع آبی كشور غیر قابل احیا شده‌اند و آب‌های جاری به‌شدت كاهش پیدا كرده است. مشكلات دولت فعلی در بخش كشاورزی بسیار زیاد است و باید هزینه‌های زیادی برای جبران آسیب‌های گذشته صورت گیرد.

هم‌اكنون سهم بخش كشاورزی در تولید ناخالص داخلی و اشتغال چقدر است ؟

تولیدات كشاورزی در كشورمان ثابت است و این موضوع به افزایش و كاهش قیمت نفت و صادرات انرژی و ارزش این انرژی‌ها اعم از گاز و نفت و برق و... بستگی دارد. در بخش كشاورزی، با توجه به قیمت نفت، قیمت مواد غذایی به‌شدت كاهش داشته است. اگر بخواهیم سال جاری را با سال‌های گذشته مقایسه كنیم، در سال جاری، قیمت مواد غذایی بین پنج تا 30 درصد در جهان كاهش داشته است. درباره سهم كشاورزی در تولید ناخالص داخلی كشور می‌توان گفت این رقم بین 9 تا 12 درصد است. به طور متوسط تولید ناخالص داخلی حدود 10 درصد بوده كه رقم قابل قبولی برای بخش كشاورزی محسوب ‌نمی‌شود. این موضوع مربوط به این می‌شود كه دولت در بخش‌های دیگر سرمایه‌گذاری كرده و ثروت ملی را افزایش داده است. دولت باید ثروت كشور را به شرطی افزایش دهد كه سهم تولیدات كشاورزی پایین نیاید. بهترین حالت برای دولت به این صورت است كه با حفظ تولیدات كشاورزی موجود، سهم آن به چهار یا پنج درصد برسد و موجب ثروتمند‌تر شدن كشور شود. به طور كلی باید اینطور باشد كه تولیدات ملی دو برابر شود و سهم بخش كشاورزی به نصف برسد، زیرا بخش كشاورزی، به دلیل محدودیت‌هایی كه در عوامل تولید، به ویژه آب دارد، توان افزایش سهم خود را ندارد. اگر سهم بخش كشاورزی پایین بیاید در حالی كه خودش سالانه پنج یا شش درصد رشد داشته باشد این نشانه رشد كشور است و نشانه عقب ماندگی بخش كشاورزی نیست. به فرض در آمریكا، سهم بخش كشاورزی از تولید ناخالص دو درصد است و در اروپا چیزی در حدود چهار درصد. ما باید به این سمت برویم كه سالانه به طور متوسط پنج درصد رشد در بخش كشاورزی داشته باشیم. در حال حاضر اشتغال در بخش كشاورزی بالاست، هزینه كارگر بالاست و بخشی از این نیروی كار باید با ماشین جایگزین شود. در دهه ۶۰ كارگر روزی یك دلار دستمزد می‌گرفت اما الان شده روزی ۱۵ تا ۲۰ دلار و نمی‌شود با این دستمزد و بازده كار پایین، هزینه‌های تمام شده محصولات را پایین آورد و كشاورزی را اقتصادی و رقابت پذیر كرد. افتخار نیست كه بگوییم ۲۳ درصد اشتغال در این بخش است. این نشانه عدم سرمایه‌گذاری در بخش كشاورزی است.

با توجه به سهم بخش كشاورزی در تولید ناخالص داخلی كه گفتید، به نظر شما این مقدار در مقایسه با دولت گذشته چطور بوده است؟

در دولت گذشته درآمد‌های نفتی بسیار بالا بود و این موضوع به سهم كشاورزی در تولید ناخالص داخلی كمك می‌كرد. هم‌اكنون با شیب نزولی كه قیمت نفت دارد این عدد در دولت یازدهم به ده درصد رسیده و امكان دارد به سقف 11 درصد نیز برسد، در حالی كه در دولت دهم و نهم با توجه به درآمد‌های هنگفت نفتی به هشت درصد رسیده بود.

با توجه به اینكه بخش كشاورزی كشورمان بسیار سنتی است و باید به سمت مدرن شدن پیش برویم، در حال حاضر قطعات كشاورزی با وسعت كمتر از یك هكتار در كشور داریم كه این مساله بحث تجهیز این مزارع و كاهش مصرف آب در بخش كشاورزی را با مشكل مواجه می‌كند. این موضوع را چطور ارزیابی می‌كنید؟

به عنوان مثال كشور مصر را در نظر بگیرید و با ایران مقایسه كنید. هم‌اكنون متوسط مالكیت آب در كشور 5/2 هكتار است و مصر هم همین شرایط را دارد اما كشاورزان مصری دانش بهتری نسبت به ایرانیان دارند و به تبع آن بهره وری مناسب ‌تری نیز دارند. محدودیت آب در مصر هم وجود دارد و حداكثر 40 تا 45 میلیارد متر مكعب آب از رود نیل برداشت می‌كنند كه تولیداتشان به اندازه ما است. این در حالی است كه بخش كشاورزی كشورمان حدود 80 میلیارد متر مكعب آب برداشت می‌كند. درست است كه قطعات هر چه بزرگ‌تر و صنعتی‌تر باشد بهره وری بهتر می‌شود اما نمی‌توان گفت كه با قطعه‌های كوچك نمی‌توان فعالیت‌های لازم را ادامه داد. در حال حاضر باید سرمایه‌گذاری در بخش‌های تحقیقاتی و آموزشی را افزایش دهیم. وزارت جهاد كشاورزی باید به سمت احیای سیستم‌های آموزشی خود حركت كند. متاسفانه كشاورزان به حال خود رها شده‌اند و به نوعی كشاورزی مظلوم واقع شده است. نگاهی كه به بخش كشاورزی وجود دارد، شایسته این بخش پر اهمیت نیست. باید به دنبال ورود فناوری‌های پیشرفته از كشور‌های توسعه یافته به كشور باشیم. امروز در مصر بهترین فناوری‌هایی كه وجود دارد در اختیار كشاورزان قرار می‌گیرد؛ در حالی كه در ایران موانع زیادی وجود دارد، به ویژه مراكز تحقیقاتی و دولتی مانع ایجاد می‌كنند از ورود فناوری‌های برتر. امروز كشاورزی به قدری پیشرفت كرده كه به عنوان مثال حضور كشور‌های اروپایی به مراتب بیشتر از حضور تولیدی معرفی شده سال‌های گذشته ایران تولید می‌كند. كشاورزی در دنیا به این سمت حركت می‌كند و ایران به شدن از این میزان عقب مانده است. باید كشاورزان خود را آموزش داده و برای بهبود اوضاع كشاورزی از فناوری‌های روز دنیا كمك بگیریم. در حال حاضر از كشاورزی جهانی بسیار فاصله گرفتیم و باید تفكر خودبزرگ‌بینی را كه در این بخش داریم برطرف كنیم. به طور كلی، كشاورزی در ده سال گذشته كشورمان به نوعی ایزوله شده بود و از فناوری دنیا فاصله گرفته بودیم و باید تلاش كنیم این فاصله را از بین ببریم.

با توجه به اینكه در روز‌های پسا برجام قرار گرفته‌ایم، آیا با اجرای برجام و لغو تحریم‌ها امكان اینكه از فناوری‌های جهانی استفاده كنیم وجود دارد؟ آیا فاصله‌ای كه در ده سال گذشته بین ایران و كشور های پیشرفته در بخش كشاورزی به وجود آمده بود از بین خواهد رفت؟

مسلم است كه می‌توانیم از این شرایط بهترین استفاده را ببریم؛ به شرطی كه خودمان را محروم نكنیم. مشكل اساسی حال حاضر كشورمان، طرز تفكر مدیران داخلی است. بخش كشاورزی، در زمان تحریم آسیب ندید و ریشه مشكلات و موانع بر سر راه این بخش را باید در داخل كشور جست‌وجو كرد. مدیریت داخلی كشورمان است كه خود را از شرایط بهبودی محروم می‌كند. امیدواریم كه مدیران كشور از تفكر گذشته فاصله بگیرند و بتوانند با كشور‌های پیشرفته تعامل‌هایی در بخش كشاورزی داشته باشند. ابتدا باید سیستم‌های آموزشی و تحقیقاتی كشورمان را تقویت كنیم و پس از آن از نتایج تحقیقات كشور‌های پیشرفته نیز استفاده كنیم. همانطور كه می‌دانید بدون آموزش و تحقیقات لازم نمی‌توان از نتایج تحقیقات پیشرفته استفاده كرد و لازمه تعامل با كشور‌های توسعه یافته تقویت سیستم‌های تحقیقاتی و آموزشی كشور است.

با توجه به اینكه كشورمان به سمت كم‌آبی حركت می‌كند، با مشكل كم‌آبی در بخش كشاورزی چطور می‌توانیم رو به رو شویم؟ آیا می‌توان این بحران را كنترل كرد؟

مشكل كم آبی كشور به دو عامل بر می‌گردد. یكی از عوامل این است كه در كشور به میزان زیادی از آب برداشت می‌شود. در حال حاضر ایران مانند گذشته نیست كه بتوانیم 90 میلیارد متر مكعب از آب‌ها را برداشت كنیم. امروز كشورمان با مشكل كم آبی رو به رو است و نمی‌توانیم مانند گذشته از آب هایمان برداشت كنیم. به همین دلیل باید مقدار برداشت آب را به 50 یا 55 میلیارد متر مكعب برسانیم و اگر این اقدام را انجام ندهیم كشور با مشكل اساسی رو به رو خواهد شد. این موضوع هیچ ارتباطی با بهره وری آب ندارد؛ یعنی باید بهره برداری آب موجود كاهش پیدا كند. وقتی مقدار بهره برداری را كاهش دادیم باید از دانش و آموزش و فناوری‌های پیشرفته دنیا استفاده كنیم تا بتوانیم بهره وری را افزایش دهیم. این موضوع هم مد نظر است كه در بهره‌وری نمی‌توان انتظار افزایش تولید در بخش كشاورزی را داشت، چرا كه با كاهش میزان برداشت آب كشاورزی می‌توانیم بهره وری را افزایش دهیم اما به دلیل اینكه میزان برداشت آب را كاهش دادیم تولیدات به مقداری است كه قبلا بوده و از آن حد فراتر نمی‌رود. نكته دیگری كه حائز اهمیت است اصلاح سیستم‌های آبیاری بخش كشاورزی است.

توسعه سیستم‌های آبیاری تحت فشار را برای مقابله با بحران آب چقدر موثر می‌دانید؟

از حدود 5/8 میلیون هكتار اراضی آبی در كشورمان، حداكثر ۵ تا 5/5 میلیون هكتار را می‌توان با سیستم‌های تحت فشار آبیاری كرد. برای باقیمانده اش باید از سیستم‌های دیگر استفاده كرد مثل تسطیح، انتقال آب و... در این زمینه حتما باید كار شود ولی كاری صورت نمی‌گیرد. حتما باید به كشاورز وام بدهند ولی وامی نمی‌دهند. سیستم پرداخت وام در بانك كشاورزی اینقدر پیچیده شده كه كشاورز قید وام را می‌زند. اینها باید آسان‌سازی شود. اگر كشور می‌خواهد در آب صرفه‌جویی كند، اگر کشاورزی می‌خواهد خود را از تشنگی نجات دهد باید تمام این‌ها به سمت آسان‌سازی فعالیت‌های پیش روی كشاورزان حركت كند و موانع را از راه بخش كشاورزی بردارد. بانك كشاورزی باید در رفتارش برای دادن وام به كشاورزان تجدید نظر كند. این همه كشاورز را می‌برند و می‌آورند. كشاورز باید فارغ از اینها باشد، همین. و اقساطش را مثلا ۵ ساله یا ۱۰ ساله بپردازد. واقعا باید در ساختار بانك كشاورزی بازنگری اساسی شود. در صورت ادامه وضعیت فعلی، حتی اگر منابع مالی هم موجود باشد، بوروكراسی نمی‌گذارد بهبودی در وضعیت آب داشته باشیم. آقای دكتر روحانی باید در همه اینها تجدید نظر كند.

در بخش كشاورزی عملكرد دولت روحانی در مقایسه با دولت احمدی نژاد را چطور دیدید؟

در دولت دهم به عمد حاضر به شنیدن و عمل به نظرات كارشناسی نبودند اما دولت یازدهم نظرات كارشناسی را می‌پذیرد مگر آنكه امكان اجرای برخی از نظرات وجود نداشته باشد. به طور كلی دو دولت با یكدیگر قابل مقایسه نیستند و دولت روحانی بسیار هوشمندانه‌تر و مبتنی بر نظرات كارشناسانه عمل كرده است. این را هم در نظر داشته باشید كه دولت یازدهم با وجود بسیاری از مشكلات در بخش‌های مختلف و به ویژه بخش كشاورزی همراه است و بسیار كار سختی در پیش دارد. باید به دولت فرصت بدهیم تا نتایج مثبت در همه بخش‌ها را مشاهده كنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha