یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۸

اگر قرار باشد سندهای راهبردی اوقات فراغت جوانان در استان‌های کشور تصویب شود، باید به چه چیزهایی توجه کرد؟

سلامت نیوز:اگر قرار باشد سندهای راهبردی اوقات فراغت جوانان در استان‌های کشور تصویب شود، باید به چه چیزهایی توجه کرد؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند،به جرأت می‌توان گفت اوقات فراغت امروز بیش از هر زمان دیگری است؛ چرا که ساعات رسمی کار در مراکز کاری کشورهای مختلف تقلیل یافته است. بنابراین هر فردی، چند ساعت فارغ از کار در اختیار دارد که باید برای استفاده از آنها طبق نظر میل و امکانات خود برنامه‌ریزی کند. بدیهی است همان‌گونه که استفاده صحیح از اوقات فراغت هم بر زندگی فرد و هم بر جامعه تأثیر مثبت خواهد داشت، استفاده نادرست از آن نیز در هر دو سطح یاد شده می‌تواند باعث بروز مشکلات و خسارات جبران‌ناپذیری شود.


این مسأله به‌خصوص در مورد جوانان و نوجوانان از حساسیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا این قشر آینده‌ساز، خود و نسل بعدی اجتماع را خواهند ساخت و بنابراین سرنوشت آنها با سرنوشت جامعه گره خورده است.
بیش و پیش از هر چیز باید توجه داشت که اوقات فراغت در جوامع صنعتی کاملا با «ساعات خالی» در جوامع سنتی متفاوت است. گذران صحیح اوقات فراغت بر بازدهی کار می‌افزاید و از این‌رو«صنایع تفریحاتی» در جهت متنوع‌تر کردن و پربارتر کردن اوقات فراغت و گذران آن، مانند هر رشته صنعتی دیگری به وجود آمده است.


اهمیت موضوع
در مورد اهمیت و نحوه ‌گذران اوقات فراغت بحث‌ها و بررسی‌های فراوانی صورت گرفته و پیشنهادهای متنوعی ارایه شده است. در این بین توجه به مسائل نوجوانان و جوانان که دغدغه‌ای همیشگی به حساب می‌آید، به دلیل ورود ناگهانی آنان به اجتماع و در نتیجه افزایش احتمال بروز رفتارهای نامتعادل بسیار حائز اهمیت است.  نیمی از جمعیت ایران را جوانان تشکیل می‌دهند؛ جمعیتی که با برنامه‌ریزی صحیح از انرژی‌های فراوان و متراکم آنها می‌توان برای سازندگی کشور استفاده کرد و در عین حال بی‌توجهی به آنها تشدید انحرافات و آسیب‌های اجتماعی را در پی خواهد داشت.  به همین جهت غنی‌سازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان مسأله مهمی است و نباید آن را به برنامه‌های محدودی خلاصه کرد که معمولا ادارات آموزش و پرورش پس از پایان‌ سال تحصیلی و آغاز تعطیلات تابستانی تدارک می‌بینند. پرکردن بهینه اوقات فراغت بحثی فرابخشی تلقی می‌شود و تمام مجموعه‌های فرهنگی در این کار دخیل هستند.


بارزترین ویژگی اوقات فراغت آزادی انتخاب و نوع فعالیت است؛ ولی والدین به تصور این که باید وقت نوجوان و جوان فارغ شده از درس و مدرسه را لزوما پر کنند، بدون توجه به علایق آنها کلاس‌های درسی، هنری، ورزشی، اردو و غیره را برای آنها تجویز و فرزندانشان را ملزم به شرکت در آن می‌کنند که این خود باعث عدم استقبال نوجوانان و جوانان می‌شود. این درحالی است که اگر فراغت از جهتی زیرسلطه و عقیده افراد دیگری غیر از خود جوانان باشد، دیگر فراغت محسوب نمی‌شود؛ چرا که افراد در این ساعات دست به گزینش می‌زنند و در برابر فرصت‌های پیش روی خود انتخاب می‌کنند. دانستن این نکته که جوان در اوقات فراغت خود دست به چه انتخاب‌هایی می‌زند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ واقعیت این است که در طول تابستان آمار بزه و رفتارهای ناهنجار اجتماعی در بین قشر جوان افزایش می‌یابد که این مسأله نشأت گرفته از نبود برنامه برای غنی‌سازی اوقات بیکاری است؛ به‌طوری که همنشینی با دوستان ناباب و حضور در برنامه‌های محفلی آنان به بروز ناهنجاری کمک و در نهایت برخی از جوانان را در دام خود گرفتار می‌كند و این مسأله باعث می‌شود که چنین جوانی قید ادامه تحصیل را بزند و به دنبال کسب درآمدهای کاذب و نامشروع برای خود باشد و اوقات فراغتی که می‌توانست برای او منشاء پیشرفت و ترقی باشد، باعث تباهی و سقوط وی می‌شود. به همین دلیل در تکمیل بحث به بررسی عوامل انسانی غیر درونی (خانوادگی و اجتماعی) آسیب‌های اجتماعی می‌پردازیم تا با ریشه‌یابی، مسیر درستی را برای چاره‌اندیشی طی كنیم.


عوامل محیطی آسیب‌های اجتماعی
به نظر بسیاری از کارشناسان، عوامل اجتماعی موثر در ایجاد آسیب‌های اجتماعی به دو دسته تقسیم می‌شود؛ افزایش جمعیت، عدم ثبات و پایداری اجتماعی، بیکاری، تورم و فقر در شمار یک گروه از عوامل اجتماعی به شمار می‌رود و خانواده، محیط مدرسه و گروه همسالان جزو دسته‌ای دیگر است.


علل خانوادگی
خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که برای برطرف كردن نیازهای ریشه‌ای و حیاتی انسان و بقای جامعه ضروری است. انسان‌ها پس از تولد تحت‌ تأثیر افکار، عقاید و رفتار اعضای خانواده خود قرار می‌گیرند؛ لذا خانواده نخستین جایگاه و عاملی است که بر روند رفتار آدم تأثیر می‌گذارد؛ آنچه بیشتر مورد توجه ما است تأثیر منفی نواقص و کمبودهای خانوادگی بر فرد است که تحت شرایط خاصی وی را در معرض نامتعادل شدن قرار می‌دهد.


آموزش و پرورش
کیفیت آموزش نوجوانان و جوانان و موفقیت یا عدم موفقیت در تحصیل و طی کردن دوره‌های آموزشی در سازگار شدن و جامعه‌پذیری آنها موثر است. دانش‌آموزی که در محیط مدرسه منظم بوده و مراحل آموزشی را طبق برنامه و با موفقیت طی می‌كند، آسیب‌پذیری کمتری خواهد داشت.


همسالان
معاشرت با دوستان ناباب نیز نقشی مهم در روی آوردن افراد به آسیب‌های اجتماعی ایفا می‌کند. ممکن است برخی خانواده‌ها از فرزندان خود غافل شده و زمینه را برای گرایش به دوست ناباب فراهم کنند که نتیجه‌اش روی آوردن آنها به کارهای خلاف است. همچنین آسیب‌پذیری نوجوانان بد سرپرست، بی‌سرپرست و در بعضی موارد تک‌سرپرست بیشتر از سایر گروه‌هاست.
وقتی نوجوان پایگاه عاطفی خود را از منزل به میان همسالان می‌برد، برای پذیرش در گروه همسالان ناچار است که تن به خواسته‌های آنها بدهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد که فشار همسالان و داشتن دوستان ناباب درگرایش به یکی از مولفه‌های آسیب‌های اجتماعی از عوامل بسیار مهم بوده است؛ در این موارد مشاهده می‌شود که افراد از دوستان خود حرف شنوی بیشتری دارند تا والدینشان.


بحران هویت
یکی از آسیب‌های دنیای ماشینی امروز این است که نهاد خانواده در گذشته کارکرد موثرتری داشت؛ ولی هم‌اکنون به دلیل ایجاد تفاوت‌های جدی بین دو نسل قدیم و جدید، تمام پل‌های موجود بین نوجوانان و والدین از بین رفته و زبان گفت‌وگو و تفاهم بین آنها تضعیف شده است.
در مورد بحران هویت جوانان می‌توان گفت که ریشه این موضوع را باید در دوران نوجوانی که دوران هویت‌یابی افراد است، جست‌وجو کرد. همراه با تغییرات جسمی دوره بلوغ، نوجوانان در جست‌وجوی هویت خویش هستند؛ اگر نهادهای موثر بر رشد شخصیتی نوجوانان و جوانان مانند خانواده و آموزش و پرورش بتوانند کارکرد خود را به درستی ایفا کرده و بستر مناسبی را برای هویت‌بخشی به نوجوان و جوان مهیا كنند، آنها دچار بحران هویت نخواهند شد.


نابرابری‌های اجتماعی
به‌ دلیل محدودیت درمنابع، ناتوانی در اجرای یک مدیریت فراگیر، نبود توزیع عادلانه و کارآمد و برخی دلایل دیگر فرصت‌های تحصیلی، اشتغال، ازدواج، امکانات رفاهی و تفریحی و. . . به صورت مساوی در اختیار همه جوانان قرار نگرفته و نیازهای برخی از جوانان در جامعه بی‌پاسخ مانده است. این مسأله باعث ایجاد سرخوردگی و ناکامی در آنها شده و این ناکامی به خشم منجر می‌شود. جوانان با این سرخوردگی‌های عدیده، جایی برای تخلیه خشم و انرژی‌های مخرب ناشی از شکست و ناکامی را ندارند. جوانی که نتواند خشم خود را تخلیه کند، مجبوراست آن را به درون خود بریزد.


فرهنگ
فرهنگ از عوامل مهمی است که بر شخصیت فرد تاثیر می‌گذارد. هر فردی پس از روند کودکی در مسیر جریانات فرهنگی قرار می‌گیرد. نوجوان باید با آداب و سنت‌های مذهبی و اخلاقی آشنا شود و آنها را بپذیرد. نفوذ فرهنگ جامعه در تغییر و تحول شخصیت او تاثیر زیادی دارد و رفتارهای بهنجار و نابهنجار را ایجاد می‌کند.
شرایط پرتنش و نامناسب سبب پریشانی و اضطراب فرد شده و عقده‌های روانی و تضادهای درونی در او ایجاد می‌کند، همین‌طور احساس محرومیت‌های گوناگون، کنش و واکنش فرد را از مسیر طبیعی خارج می‌کند. تغییرات و تحولات فرهنگی، اجتماعی و پیشرفت فناوری نیز در شرایطی می‌تواند موجب کاهش روحیه افراد شود و روند اجتماعی شدن آنها را مختل کند. در صورتی که یک الگوی انحرافی در سطح جامعه انتشار یافته و جزیی از فرهنگ آن شود، می‌تواند به‌آسانی در وجود افراد، به‌ویژه نسل جوان درونی شود و به شکل هنجار درآید.


وجود اعتقادات مذهبی و فرهنگ اخلاق‌مدار در جامعه، نقش بسزایی در سلامت رفتارهای انسان و روابط افراد ایفا می‌کند. داشتن فرهنگ اخلاقی صحیح، بزرگترین مانع کجروی‌ها بوده و برعکس، وجود فرهنگ مبتذل و غیراخلاقی، حتی درصورت وجود شرایط ایده‌آل مالی، عامل مهم و مخربی در هدایت شخص به گمراهی خواهد بود.


رسانه‌ها
رسانه‌های گروهی به‌عنوان سومین نهاد موثر بر رشد شخصیتی افراد (پس از خانواده و مدرسه)، توانسته‌اند در آگاهی رساندن به نوجوانان و جوانان نقش عمده‌ای ایفا کنند. پیشرفت و توسعه وسایل ارتباط جمعی، با وجود مزایای بسیار، معایبی نیز به همراه داشته است. نمایش تصاویر خشونت‌آمیز و صحنه‌های قبیح و نامتعارف از مطبوعات، شبکه‌های تلویزیون و اینترنت و آشنایی با بعضی ترفندهای مجرمانه که در فیلم‌ها به تصویر کشیده می‌شود، بازی‌های رایانه‌ای مهیج و محرک و ارتباط مجازی از طریق اینترنت، در نوع خود تأثیر منفی بر استفاده‌کنندگان، خصوصا قشر کم سن و ‌سال و جوان گذاشته و گرایش آنها به ارتکاب اعمال ناهنجار را افزایش می‌دهد.


در مورد تلویزیون باید گفت رسانه‌ای است برای اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی و در یک فرآیند هنری، کاربردی قادر است شرایطی را برای مخاطبان فراهم آورد که خواسته‌ها و نیازهایشان را دوباره ببینند؛ درگیر همان کاری شوند که از آن می‌گریزند؛ به کلاس درسی وارد شوند که به‌دنبال خلاصی از آن بوده‌اند؛ شاد شوند، درعین گریزان بودن از شادی و غم را تجربه کنند، آنگاه که از غم گریزانند. تلویزیون تنها زمانی شایستگی پرکردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را داراست که بتواند نگاه آنها را به فراغت عوض کند.


اوقات فراغت و آسیب‌های اجتماعی
تعطیلی کلاس‌های درسی و فارغ شدن جوانان و نوجوانان از امتحانات آخر سال و به‌طورکلی اوقات فراغت بدون برنامه، موقعیت آسیب‌زایی را برای این قشر فراهم می‌آورد. یکی از معضلات اصلی جامعه فعلی ما این است که متاسفانه برخی از جوانان و نوجوانان با فضای برنامه‌های مفید غیردرسی بیگانه‌اند و پس از اتمام هر پایه تحصیلی به یک‌باره از فضای آموزشی رها می‌شوند. به همین جهت غنی‌سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان به‌ویژه در ایام فراغت آنها از تحصیل، همواره عاملی بازدارنده برای پیشگیری از وقوع آسیب‌های اجتماعی تلقی می‌شود. همچنین این موضوع نشان‌دهنده اهمیت دسترسی به تفریحات سالم‌تر و فراهم آوردن امکانات لازم برای گذراندن و غنی‌سازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان است. از دیگر سو، گرایش روزافزون به ارتباطات مجازی که جایگزین نامناسبی برای تخلیه هیجان و وقت‌گذرانی است، نوجوانان و جوانان را از دنیای واقعی به دنیای مجازی و هیجانی می‌کشاند، چراکه فرد در دنیای واقعی جایی برای تخلیه این هیجانات ندارد. به همان میزان که افراد وقت خود را برای روابط مجازی صرف می‌کنند، از تعامل آنان با دیگران در محیط کار و خانواده کاسته می‌شود. با این حال مشاهده شده که روابط مجازی و فاصله‌دار باعث افزایش آسیب‌پذیری فرد در برابر انحرافات می‌شود. مسلما وقتی ارتباط تعاملی به صورت مستقیم باشد، آسیب‌های اجتماعی هم کمتر می‌شود.


کارکرد اوقات فراغت
اوقات فراغت یک امر فرابخشی است، یعنی قطعا با مسائل اقتصادی و فرهنگی در ارتباط مستقیم بوده، در نتیجه موضوعی چندبعدی است. با این حال از لحاظ تحلیل کارکردی، معمولا ٣ نقش عمده را برای اوقات فراغت برمی‌شمارند: «رفع خستگی»، «تفریح و سرگرمی» و «ایجاد امکان برای بالابردن سطح معلومات، مشارکت آزاد اجتماعی و پرورش استعدادها.» تجدید قوا، گریز از ملال‌انگیز بودن زندگی روزمره، فرار از کارهای تکراری تحمیلی، ترمیم مشکلات عصبی ناشی از زندگی ماشینی، به دست آوردن نشاط و سرزندگی، ارضای صحیح و مناسب تمایلات پرخاشجویانه افراد و تقویت عواطف از کاربردهای اوقات فراغت به شمار می‌رود که در قالب ٢ نقش نخست قرار می‌گیرد.


نهادهای اجتماعی و اوقات فراغت
خانواده: این نهاد با توجه به خصوصیاتی که دارد، می‌تواند نقش بسیار مهمی در امر گذران اوقات فراغت ایفا کند. هر فرد ساعات متعددی از شبانه‌روز خود را در خانه به‌سر می‌برد که از این اوقات برای استراحت، غذا خوردن، رفع خستگی، گفت‌وگو با دیگر اعضای خانواده، مطالعه، بازی و مانند آن استفاده می‌کند. بدیهی است که خانواده به‌عنوان یکی از واحدهای اجتماعی با دیگر واحدها و نهادها در تماس و از آنها متاثر است، همان‌گونه که بر آنها تأثیر نیز می‌گذارد. در ارتباط با موضوع مورد بحث نیز این قاعده مصداق پیدا می‌کند. مثلا شرایط شغلی افراد خانواده بر نحوه گذراندن اوقات فراغت آنها اثر می‌گذارد. افرادی که از یک کار سخت و فشرده به خانه برمی‌گردند، نمی‌توانند در آنجا افراد خلاق، فعال و پر از احساس باشند.


مدرسه:  یکی از نقش‌هایی که برای نهادهای آموزشی و پرورشی به‌ویژه در جوامع پیشرفته در نظر گرفته شده، پرورش مهارت‌های شاگردان برای گذران اوقات فراغت است. از سوی دیگر با توجه به این‌که دانشگاه‌ها آخرین مراکز تحصیلی رسمی به حساب می‌آیند که می‌توانند افراد را به آموزش مهارت‌های هنری، تفریحی و علمی تشویق کنند، توجه به تناسب این مهارت‌ها با شرایط و امکانات افراد در مرحله فراغت از تحصیل ضروری است. دانشگاه‌ها نیز علاوه بر اقدامات مشابه ذکر شده، می‌توانند از طریق انجمن‌های دانشجویی فعالیت‌های فوق برنامه وسیع‌تری را اجرا کنند.


مراکز مذهبی: اعتقادات مذهبی افراد و قداست امور دینی و وابستگی عاطفی افراد به این امور، نقش مهمی را در ارتباط با نحوه گذراندن اوقات فراغت در اختیار مراکز دینی قرار می‌دهد. این مراکز با استفاده از نفوذ معنوی خود بر فکر و ذهن مردم و به‌ویژه جوانان، می‌توانند آنان را در امر گذران صحیح و مناسب اوقات فراغت یاری کنند.


دولت: دولت‌ها با توجه به اختیارات و امکانات وسیعی که در اختیار دارند و همچنین با توجه به توسعه کارکردهایی که از گذشته برعهده داشته‌اند و انتظارات جدیدی که مردم از آنها دارند، در برنامه‌ریزی برای بهبود و غنی‌تر کردن نحوه گذران اوقات فراغت مردم خصوصا جوانان، نقش عمده‌ای ایفا می‌کنند.


جمع‌بندی و چاره‌اندیشی
واقعیت انکارناپذیر این است که با افزایش اوقات فراغت برنامه‌ریزی نشده و تعطیلات غیر هدفمند، آسیب‌های اجتماعی در جامعه افزایش می‌یابد. این موضوع، بیانگر اهمیت پرداختن به برنامه‌ریزی برای افزایش بهره‌وری اوقات فراغت، به‌ویژه برای نسل جوان است. جوانان در مورد چگونگی گذران اوقات فراغت، خواست‌ها و گرایش‌هایی متفاوت از پدران و مادران خود دارند. بعضی از این تفاوت‌ها طبیعی و ناشی از تفاوت‌های سنی و مقتضیات آن است. جوانان علاوه بر نیازهای زیستی اولیه، نیازهای ثانویه‌ای مانند احتیاج به محبت، نیاز به معناجویی برای زندگی، نیاز به تعلق خاطر به گروه جمع متجانس با خود، نیاز به امنیت، نیاز به احساس ارزشمندی و موفقیت، نیاز به نوآوری، نیاز به همدلی و همدردی، نیاز به احساس کمال و تعالی و پیشرفت، نیاز به پذیرفته شدن توسط گروه هم‌سن و‌ سال و نیاز به شناخت ارزش‌های اخلاقی دارند که در مجموع، آنها را در شرایط خاص روانی، رفتاری، فکری، تصوری و عاطفی قرار می‌دهد.  گاهی ممکن است جوانان تحت فشار ناگهانی کشش‌های درونی قرار گیرند و سازوکارهای کنترل درونی و بیرونی نتواند مانع گرایش آنها به سوی رفتارهای ناهنجار و آسیب‌های اجتماعی شود. لازم است که بازدارندگی درونی را در آنان تقویت کرد. این هدف با برنامه‌هایی نظیر تقویت تصویرسازی مثبت از خویش، بیدارکردن وجدان‌های آگاه و نشان دادن راه‌های صحیح برای رسیدن به هدف قابل دستیابی است. از سوی دیگر باید عوامل ساختاری بیرونی را مورد توجه قرار دهیم، پیوستگی جوانان با مدرسه، خانواده و جامعه را بالا ببریم و فرصت‌ها را برای ارتقای اجتماعی جوانان گسترش دهیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha