دیشب خواب به چشم‌های اهالی كوچه رجعتی كه محلی‌ها به آن سلمان‌خانی می‌گویند نیامد. تن‌ها از شدت فشار انفجار می‌لرزید و رعشه‌های زلزله مانند انفجار از جان‌های‌شان بیرون نمی‌رفت. حالا كه چیزی نزدیك به ٢٠ ساعت از زمان وقوع انفجار گذشته، هنوز جمعیت زیادی به نظاره ساختمان تخریب شده حسینیه خلخالی‌ها نشسته‌اند. ساختمان كه نه؛ مخروبه‌ای كه انگار سال‌های سال به كناری افتاده و كسی با آن كاری نداشته.

انفجاری كه یك ساختمان را ناپدید كرد

سلامت نیوز:دیشب خواب به چشم‌های اهالی كوچه رجعتی كه محلی‌ها به آن سلمان‌خانی می‌گویند نیامد. تن‌ها از شدت فشار انفجار می‌لرزید و رعشه‌های زلزله مانند انفجار از جان‌های‌شان بیرون نمی‌رفت. حالا كه چیزی نزدیك به ٢٠ ساعت از زمان وقوع انفجار گذشته، هنوز جمعیت زیادی به نظاره ساختمان تخریب شده حسینیه خلخالی‌ها نشسته‌اند. ساختمان كه نه؛ مخروبه‌ای كه انگار سال‌های سال به كناری افتاده و كسی با آن كاری نداشته.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، بچه‌های هیات حسینیه خلخالی‌ها همگی بیل به دست خاك‌ها را جابه‌جا می‌كنند تا بتوانند قسمتی از وسایل آشپزخانه را بیرون بیاورند. اما بعد از شش ساعت هنوز چیزی پیدا نكرده‌اند. همگی سكوت كرده‌اند و كسی چیزی نمی‌گوید. آنها كه كودكی‌ها و جوانی شان در این محله گذشته ماه رمضان‌ها و محرم‌های زیادی را در این حسینیه گذرانده‌اند. كنار دست عموحسین ٤٠ساله و دیگر خدام‌ها از عزادارها و روزه‌دارها پذیرایی كرده‌اند. حالا حسین آقا و آشپزخانه و حسینیه با هم ناپدید شده بی‌آنكه اثری از آن به جا‌مانده باشد. انگار نه انگار دیروز همین ساعت‌ها بود كه عموحسین از خانه سرایداری‌اش در طبقه بالای حسینیه به زیرزمین رفت تا دیگ و دیگچه و ظرف‌های ماه رمضان را از گنجه‌ها بیرون بیاورد و بشوید و بساط شب‌های احیا را راه بیندازد. اهالی محل می‌گویند زن و بچه‌اش را فرستاده بود شهرستان كه به فك و فامیل و دوست و آشنای‌شان سر بزنندتا یك ماه رمضان را به خدمت حسینیه باشند.حالا یك روز به تمام شدن سفرشان مانده بود كه با تلفن اهالی محل وسایل‌شان را جمع كردند و یك راست آمدند خانه. خانه كه نه... .


پایان سفر تلخ همسر سرایدار حسینیه
خدام‌های پیر و جوان حسینیه همگی می‌دانستند كه عموحسین و خانواده‌اش قرار است تا دو ماه دیگر خانه شان در مسكن مهر تحویل را بگیرند و اتاق سرایداری طبقه بالای حسینیه را تحویل دهند. حالا همه جا حرف زن عموحسین است و داغی كه یك روز مانده به ماه رمضان بر دلش نشسته. زن‌های محل چادررنگی‌های‌شان را سركرده‌اند و در گروه‌های دو یا سه نفری روی پله‌های جلوی خانه نشسته‌اند و درباره حادثه دیروز عصر صحبت می‌كنند. از حالت چشم‌ها و بالا و پایین رفتن مداوم دست‌های‌شان معلوم است كه دارند حادثه دیروز را تعریف می‌كنند. آنها كه در ساعت شش بعدازظهر دیروز در خانه‌های‌شان نبوده‌اند متعجب از چشم‌های پریشان و بی‌خواب زن‌های دیگر تلاش می‌كنند تا تمام جزییات را ذره ذره بپرسند و در ذهن‌شان بازسازی كنند. از سنگ‌های خاكستری دورتادور محوطه داخلی حسینیه تنها تكه‌ای كوچك به دیوار مانده و دیگر همه خرابه و خاك است.

یكی از اهالی محل می‌گوید: «حسین آقا و خدام‌های محل دو روز پیش دیوارها را برای مراسم‌های ماه رمضان رنگ آمیزی كرده بودند. » یكی دیگر از بچه‌های هیات می‌گوید: «همین دیروز دیوارها را سبزپوش و سیاه‌پوش كرده بودیم.» تكه‌ای از پرچم‌ها و پارچه‌ها كه از آتش انفجار مصون مانده كناری افتاده. پسر صاحبخانه دیوار به دیوار حسینیه می‌گوید: «١٠ثانیه هم طول نكشید. خیال كردیم بمب انداخته‌اند یا زلزله آمده. همسرم دوید روسری‌اش را برداشت و همگی با هم به خیابان آمدیم. دیدیم همه همسایه‌ها ریختند تو كوچه. دود و بوی سوختگی اجازه نفس كشیدن نمی‌داد. همه روی دهان و بینی‌های‌شان را پوشانده بودند. چشم‌ها پر از اشك بود و صدای سرفه می‌آمد. یكی فریاد می‌زد عموحسین! همه دوربین‌های گوشی‌شان را روشن كرده بودند و داشتند فیلم می‌گرفتند و می‌فرستادند توی تلگرام. میان آن همه دود و خاك چیزی پیدا نبود. چند دقیقه بعد ماشین آتش‌نشانی از راه رسید، چند دقیقه بعد هلال احمر هم آمد. همگی با هم شروع كردند به پیدا كردن عموحسین. هوا تاریك شده بود و چیزی دیده نمی‌شد. هلال احمر سگ‌هایش را برای پیدا كردن عموحسین از زیر آوار آورد. تا ساعت ١٢ شب داشتند می‌كندند تا بالاخره جسد عمو حسین را از زیر آوار بیرون آوردند. دكتر گفت او همان لحظه انفجار به علت شدت جراحت‌هایی كه به بدنش وارد شده جان سپرده.»

سه مرد دیگر هم در این حادثه مصدوم شدند. دو نفر عابر پیاده‌ای كه در هنگام وقوع حادثه در حال عبور از مقابل ساختمان حسینیه بودند. آجرهای پرتاب‌شده از شدت انفجار به سر و بدن‌شان برخورد كرده و سر و بدن‌شان را مجروح كرده. یكی دیگر از اهالی می‌گوید: «سر یكی از عابران پیاده شكسته بود و دیگری شانه‌اش، یكی از زخمی‌ها را برای مداوا به بیمارستان بردند و آن یكی هم سرپایی درمان شد. چهار تا ماشین هم جلوی ساختمان حسینیه در حالت پارك بودند كه همگی به نقش زمین درآمده بودند.»


ماجرا چه بود؟
گاز حسینیه خلخالی‌ها هم مثل بقیه مساجد و مراكز مذهبی فعال در مناسبت‌های مذهبی از نوع فشارقوی بود. لوله گاز مدت‌های زیاد نشتی داده بود و عموحسین به خاطر بویایی ضعیفش متوجه آن نشده بود. گویا مدت زیادی كسی پایش را در آشپزخانه حسینیه (زیرزمین) نگذاشته بود و گاز آرام‌آرام تمام فضا را پر كرده بود. عموحسین پله‌های زیرزمین را پایین رفت، در را باز كرد و كلید لامپ را روشن كرد. در چشم برهم زدنی آشپزخانه منفجر شد و همه‌چیز به آسمان رفت. پنجره‌های شیشه‌ای مشرف به ساختمان حسینیه همه شكسته است، حتی شیشه‌های خانه روبه‌رویی ساختمان هم فروریخته. اهالی محل تمام دیشب را در خیابان به صبح رساندند و حالا كه ٢٠ ساعت از ماجرا گذشته هم دل‌شان آرام و قرار ندارد. یكی، یكی می‌آیند و جلوی ساختمان تخریب شده حسینیه می‌ایستند و برای عابرانی كه از طریق عكس‌ها و فیلم‌های تلگرام از حادثه باخبر شدند، توضیح می‌دهند كه شب گذشته بر آنها چه گذشته.


صحبت‌های سخنگوی سازمان آتش‌نشانی
سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران درباره حادثه به ایسنا گفته كه حادثه در ساعت ١٧:٥٥ دقیقه روز یكشنبه اتفاق افتاده. انفجار در یك ساختمان دو طبقه قدیمی رخ داده و شدت آن به حدی بوده كه تمام این ساختمان به شكل صددرصدی تخریب شده و خساراتی نیز به شیشه‌های ساختمان‌های مجاور و چهار خودروی سواری وارد شده است. یك قطعه بتنی روی یك دستگاه سواری ال ٩٠ كه راننده آن مشغول پارك وسیله نقلیه در مجاورت این ساختمان بود، سقوط كرده و در پی این حادثه راننده دچار مصدومیت شد كه آتش‌نشانان وی را از كابین خودرو خارج كرده و برای انتقال به بیمارستان به عوامل اورژانس تحویل دادند.
همزمان گروهی از آتش‌نشانان عملیات ایمن‌سازی و جست‌وجو و نجات را در دستور كار خود قرار داده و سرانجام آتش‌نشانان پس از پنج ساعت جست‌وجو، جسم مرد ٤١ ساله را از زیر آوار و حجم انبوهی از تیرآهن و سنگ خارج كرده و به عوامل اورژانس تحویل دادند كه بررسی علایم حیاتی این فرد نشان داد كه وی در همان دقایق نخست حادثه به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است.

وی با بیان اینكه آتش‌نشانان تا حوالی ٣٠ دقیقه بامداد به عملیات جست‌وجو ادامه دادند، اظهار كرد: تنها مورد فوتی این حادثه مرد ٤١ ساله بود و راننده سواری ال ٩٠ تنها مصدوم این حادثه است. سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با اشاره به اتمام عملیات فیزیكی آتش‌نشانان در ٣٠ دقیقه بامداد اعلام كرد: اما با توجه به انسداد مسیر و همچنین وضعیت ناایمن چند تیرآهن در محل حادثه، یك ایستگاه آتش‌نشانی تا ساعت چهار صبح به همراه دیگر عوامل شهرداری در محل حادثه حضور داشت. ملكی درباره علت وقوع این حادثه به ایسنا گفت: بررسی كارشناسان آتش‌نشانی نشان داد كه نشت گاز شهری و ایجاد جرقه ناگهانی در فضا علت وقوع این حادثه بوده است. سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران درباره اینكه گفته می‌شود محل مذكور یك حسینیه بوده است، گفت: برخی از اهالی محل ادعا می‌كردند كه در این ساختمان فعالیت‌های مذهبی انجام می‌شود اما آنچه در ظاهر امر پیدا بود، این است كه محل حادثه یك ساختمان دو طبقه قدیمی بوده كه علایم و نشانه‌هایی كه نشان دهد محل كاربری مذهبی داشته یا حسینیه بوده، مشاهده نشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha