بنابراین وقت آن رسیده است که نگاه و نگرش سیاستگذاران ما از زاویه دید «دولت رفاه» به «دولت کار» یعنی دولت کاردوست، توانمندساز و کارآفرین تغییر جهت دهد. البته چنین «تغییر دیدمان»، نخست باید در سطح نظام سیاسی مورد اجماع و حمایت واقعی قرار گیرد.

لزوم تغییر نگرش سیاستگذران از «دولتِ رفاه» به «دولتِ کار»

سلامت نیوز:مهمترین مسئله‌ای که در تدوین برنامه ششم باید مورد توجه قرار گیرد، تغییر رویکرد از «دولت رفاه-Welfare State»به «دولت کار-Workfare State» است. البته چنین تحول رویکردی نیازمند اجماع و همراهی مجموعه نظام سیاسی است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ماهنامه قلمرو رفاه بطور کلی اتخاذ تدابیر توزیع‌گرایانه و رویکرد «دولت رفاه» در میان سیاستگذاران حاصل تکیه بیش از اندازه دولت‌ها بر درآمدهای نفتی بوده است. توزیع گسترده یارانه‌ها و ارائه انواع سوبسیدهای غیرهدفمند، از تبعات چنین رویکردی است.

بنابراین وقت آن رسیده است که نگاه و نگرش سیاستگذاران ما از زاویه دید «دولت رفاه» به «دولت کار» یعنی دولت کاردوست، توانمندساز و کارآفرین تغییر جهت دهد. البته چنین «تغییر دیدمان»، نخست باید در سطح نظام سیاسی مورد اجماع و حمایت واقعی قرار گیرد.

تأکید بر بهبود تجربه و مهارت جویندگان کار از طریق گسترش اشتغال در بنگاه‌های کوچک و متوسط، ایجاد کسب‌وکارهای خرد و کوچک، ایجاد اشتغال عمومی، کار داوطلبانه، کارورزی و کارآموزی و همچنین گسترش آموزش‌های فنی و حرفه‌ای متکی بر فناوری‌های نوین، در کنار تشویق کارآفرینی از طریق ایجاد اکوسیستم کارآفرینی، گسترش خدمات آموزش و مشاوره جوانان بالقوه کارآفرین، از جمله الزامات چنین تغییر رویکردی هستند.

بطور خلاصه کاهش حمایت‌های مالی و یارانه‌ای از نظام توزیع و افزایش خدمات آموزشی، توانمندسازی، اشتغال‌پذیری، نوآوری و کارآفرینی ‌‌می‌بایست در دستور کار برنامه ششم قرار گیرد. البته لازم است الزامات و اقتضائات نهادی این سیاست‌ها نیز، پس از اجماع در سطح نظام سیاسی، در قانون برنامه مورد توجه قرار گیرد.


کارآفرینی از مؤلفه‌های مهم پویایی‌های اقتصاد از جمله رشد و توسعه اقتصادی مبتنی بر کار و اندیشه انسانی است. امروزه در سراسر دنیا رشد اقتصادی و ایجاد ارزش از طریق کارآفرینی، نوآوری و حفظ رقابت‌پذیری کشورها از مهم‌ترین اولویت‌ها و چالش‌های اقتصادی سراسر دنیا بر اساس بنیان‌های فکری و دیدمانی است که شومپیتر اقتصاددان شهیر معاصر پایه‌گذاری کرد.

در حال حاضر اقتصادهای بزرگ و پیشرفته به طور فزاینده‌ای به نوآوری به عنوان منشاء رشد وابسته‌اند و به دلیل ایفای نقش کارآفرینی در افزایش رشد اقتصادی به طرق مختلف از کارآفرین حمایت می‌کنند. از منافع و مزایای رشد بالای اقتصادی می‌توان به سطح بالاتر رفاه جامعه اشاره کرد که هدف نهایی سیاستگذاران هر کشوری است.

امروزه نگاه به امر ارتقاء جایگاه کارآفرینی و ترویج آن موجب بالا رفتن کیفیت زندگی اقتصادی و اجتماعی کارآفرینان شده است. کارآفرینان افرادی هستند که در میان مشکلات، راه‌حل‌ها، در میان نیازها، امکانات و در بین چالش‌ها، فرصت‌ها را می‌جویند و دنبال می‌کنند. کارآفرینی فراتر از ایجاد یک کسب‌وکار و ثروت متعاقب آن است. کارآفرین با ایجاد تشکیلات اقتصادی در پی اهدافی است که به دنبال آن نیازهای بازار و جامعه برطرف می‌شوند. لزوم وجود بسترهای لازم و محیطی حمایتگر برای ایجاد و پرورش بنگاه‌های کارآفرینانه و دارای رشد بالا منجر به ظهور رویکرد اکوسیستمی در بحث کارآفرینی گردید.

رویکرد اکوسیستم کارآفرینی به دلیل دربرگرفتن حوزه‌های سیاست و رهبری، منابع مالی، فرهنگ، حمایت‌های نهادی و زیرساختی، سرمایه انسانی و بازارها ارزیابی جامع و همه‌جانبه‌ای از نقش‌آفرینان و ذینفعان حوزه‌ کارآفرینی و چگونگی ارتباط میان آنها، تأمین‌کنندگان منابع مورد نیاز این حوزه و فضای کارآفرینی جامعه امکان‌پذیر می‌سازد.

در پی لزوم اتخاذ رویکردی جامع‌نگر به مقوله‌ ترویج و حمایت از کارآفرینی مولد، در مقاله حاضر سعی بر آن است تا ضمن تشریح رویکرد اکوسیستم کارآفرینی، با بهره‌گیری از مطالعات مؤسسه توسعه کارآفرینی جهانی 1 به عنوان ارائه‌دهنده‌ سنجش و معیار پیچیده‌ از اکوسیستم کارآفرینی و رویکرد آن به اکوسیستم کارآفرینانه، از متغیر شاخص جهانی کارآفرینیِ 2 آن برای ارائه نمایه‌ای از اکوسیستم کارآفرینی ایران استفاده شود.

رویکرد اکوسیستم کارآفرینی کارآفرینی همواره مسئله مهمی بوده اما آنچه که امروزه نقش آن را بارزتر نموده تغییرات در نوآوری است. در شرایط کنونی اقتصاد جهانی که الگوهای کسب‌وکار به طور پیوسته و به سرعت تغییر ‌می‌کنند، نیاز به کارآفرینی و نوآوری برای ارتقای توان رقابت‌‌پذیری کشور در سطح جهانی امری ناگزیر است.

در این میان اتخاذ رویکرد اکوسیستمی در مطالعه‌ کارآفرینی به دلیل دارا بودن اِلمان‌های مختلف جهت توسعه‌ کارآفرینی مولد، امری ضروری است. مطالعه‌ توسعه‌ کارآفرینی از دیدگاه اکوسیستمی، رویکرد نسبتاً جدیدی است. اصطلاح اکوسیستم کارآفرینی از دو واژه‌ اکوسیستم و کارآفرینی تشکیل شده است؛ واژه‌ اکوسیستم اولین‌بار توسط بوم‌شناس بریتانیایی آرتور تنسلی در سال 1935 میلادی به کار برده شد.

وی اکوسیستم را به عنوان اجتماعی از ارگانیزم‌های جاندار (زنده) و محیط فیزیکی مرتبط به آنها (غیرزنده) در یک مکان معین تعریف نمود. بر طبق مطالعات پیکت و کدنسو سه بُعد کلیدی یک اکوسیستم (مفهوم پایه‌ای، کاربرد آن بواسطه‌ الگوهایی برای شرایط واقعی و خاص و معنای ضمنی استعاری آن) استفاده از این مفهوم را در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی، اقتصاد، سیاستگذاری و مدیریت امکان‌پذیر می‌سازد.

در مطالعات مؤسسه توسعه کارآفرینی جهانی، کارآفرینی تعامل نهادی پویا میان گرایش‌های کارآفرینانه، قابلیت‌های کارآفرینانه و اشتیاق کارآفرینانه‌ افراد که سبب تخصیص منابع بواسطه‌ ایجاد و اداره‌ کسب‌وکارهای جدید با مخاطره می‌شود، تعریف گردیده است. اکوسیستم‌های کارآفرینانه حامی کسب‌وکارهای بامخاطره‌ کارآفرینانه‌ نوآور، مولد و دارای رشد سریع بوده و مرکب از اِلمان‌های تعاملی چندگانه‌ای هستند که همه‌ آنها برای عملکرد موفقیت‌آمیز بنگاه‌های نوآور و دارای رشد سریع باید با یکدیگر همگام گردند؛ چراکه این بنگاه‌ها نیازمند کارکنانی ماهر و توانمند، دسترسی به تکنولوژی، عملکرد خوب زیرساخت‌ها، مشاوره‌های تخصصی و حمایت و پشتیبانی و دسترسی به سرمایه و چارچوب قواعد تنظیمی حمایت‌کننده هستند.

بنابراین لازمه‌ توسعه‌ کارآفرینی مولد ایجاد اکوسیستم کارآفرینانه‌ای‌ است که زمینه‌های هموار و مساعدی برای رشد و شکوفایی فعالیت‌های کارآفرینانه، بنگاه‌های دارای رشد بالا و استارت‌آپ‌های خلاق و نوآور را فراهم نماید.

همچنین تقویت اکوسیستم کارآفرینی را می‌توان گامی اساسی و همسو با الگوی تاک دانش جهت نیل به اهداف ویژه‌ آن -توانمندسازی، اشتغال‌پذیری و کارآفرینی دانشجویان- در نظر گرفت. تحولات در کسب‌وکارهای امروزی و زنجیره‌ قابلیت‌های انسانی، طیف وسیعی از امکانات، مهارت‌ها و توانایی‌ها را می‌طلبد. کسب‌وکارهای نوپای کارآفرینانه در چرخه حیات خود با چالش‌ها و مشکلاتی از قبیل فقدان دانش کافی در زمینه کسب‌وکار و تجارب مدیریتی، تأمین و جذب منابع مالی، برقراری ارتباط با سرمایه‌گذاران، تأمین و جذب نیروی انسانی مورد نیاز، شناسایی مشتریان و ... روبرو هستند.

وجود چنین مسائلی ریسک راه‌اندازی یک استارت‌آپ و احتمال شکست آن را افزایش می‌دهد؛ در اینجاست که اهمیت وجود اکوسیستم کارآفرینانه و نهادها و مکانیزم‌های آموزشی و حمایتی آن مانند سازمان‌های تحقیقاتی و دانشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری، مرکز رشد و مرکز شتاب‌دهنده‌ آشکار می‌گردد. تعداد کارآفرینان و استارت‌آپ‌های موفق یک جامعه به خوبی مبین بسترها و فرصت‌های کارآفرینی آن جامعه برای پذیرش ریسک راه‌اندازی کسب‌وکار خود است. برای رشدونمو کسب‌وکارهای نوپای کارآفرینانه وجود اکوسیستمی حمایتگر ضروری است؛ اکوسیستمی متشکل از فاکتورها و اجزای درهم‌تنیده‌ای که گستره‌ای از زیرساخت‌ها تا نهادهای حامی استارت‌آپ‌ها را در بر می‌گیرد.

در اکوسیستم کارآفرینی وجود ذینفعان و همکاری متقابل آنها با یکدیگر سبب ایجاد شرایط مناسب برای فعالیت‌های کارآفرینانه و توسعه کسب‌وکارهای جدید می‌شود. منظور از ذینفع هر نهادی است که به‌ طور بالفعل یا بالقوه حامی و مشوق کارآفرینی است و می‌تواند گامی در جهت ترغیب و حمایت کارآفرینی و کارآفرینان بردارد.

ارگان‌ها و مقامات دولتی، رهبران جامعه، دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی، انجمن‌های کسب‌وکار، تشکل‌های بخش خصوصی، سرمایه‌گذاران خطرپذیر، فرشتگان سرمایه‌گذار، بانک‌ها، کارآفرینان، مراکز رشد، مراکز شتاب‌دهنده‌، سازمان‌های توسعه‌ کارآفرینی، مراکز تحقیقاتی، نمایندگان نیروی کار و غیره از ذینفعان اکوسیستم کارآفرینانه هستند.

نحوه‌ ترکیب این عوامل وابسته به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی است. ذینفعان اکوسیستم باید در کل فرایند تحولات مداخله داشته باشند و درگیر شوند. با وجود اینکه هریک از این عناصر به طور مجزا به کارآفرینی منجر می‌شود اما برای حفظ و تقویت آن کافی نیستند.

این موضوع به خوبی لزوم تغییرات سیستمی، همه‌جانبه و توأمان در ستون‌های کلیدی اکوسیستم کارآفرینی به منظور گسترش و توسعه کارآفرینی مولد و نیل به رشد اقتصادی از طریق آن را نشان می‌دهد. به طور کلی سیاست و رهبری، چارچوب قوانین و نهادها، منابع مالی، فرهنگ، حمایت‌های نهادی و زیرساختی، سرمایه انسانی و بازارها همگی حوزه‌های کلیدی در عملکرد کارآفرینان، ترویج کارآفرینی و رشد و نمو آن هستند.

رویکرد اکوسیستمی در مقوله‌ کارآفرینی به مثابه چارچوبی است که همه‌ حوزه‌های کلیدی اثرگذار بر کارآفرینی را در برمی‌گیرد. اکوسیستم کارآفرینی ایران: رویکرد مؤسسه توسعه کارآفرینی جهانی در گزارش شاخص جهانی کارآفرینی که هر سال توسط مؤسسه توسعه کارآفرینی جهانی منتشر می‌گردد، عملکرد کارآفرینانه‌ کشورهای جهان بر حسب سه زیرشاخص گرایش کارآفرینانه، قابلیت کارآفرینانه و اشتیاق کارآفرینانه و ارکان چهارده‌گانه آنها گزارش شده است.

هر سه زیرشاخص گرایش‌های کارآفرینانه، قابلیت‌های کارآفرینانه و اشتیاق کارآفرینانه شامل چندین رکن بوده و اَبَرشاخص را که شاخص جهانی کارآفرینی نامیده می‌شود تشکیل می‌دهند. هر یک از این موارد، دو زیرشاخص دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای مثال گرایش کارآفرینانه بر قابلیت و اشتیاق کارآفرینانه اثرگذار است در حالی‌که اشتیاق و قابلیت کارآفرینانه هم بر گرایش کارآفرینانه تأثیر می‌گذارد.

قابلیت کارآفرینانه و اشتیاق کارآفرینانه توانایی‌ها، آرزوها و خواسته‌های کارآفرینی که مربوط به فعالیت‌های کسب‌وکارهای نوپا و نوظهور می‌شود را لحاظ می‌کند و زیرشاخص گرایش کارآفرینانه به شناخت نگرش‌ها و تلقی افراد یک کشور از مبحث کارآفرینی کمک می‌کند. در جدول شماره یک ساختار شاخص جهانی کارآفرینی، سه زیرشاخص آن و ارکان چهارده‌گانه‌ آنها قابل مشاهده است.

محصول اکوسیستم کارآفرینانه، کسب‌وکارهای جدید با مخاطره‌ نوآور و دارای رشد بالا است ولی کارآفرینی می‌تواند اشکال مولد، نامولد و مخربی به خود گیرد. در حالی‌که کارآفرینی مولد باعث بهبود وضعیت جامعه در کنار فرد کارآفرین می‌شود، کارآفرینی نامولد و مخرب باعث بهتر شدن وضعیت فرد کارآفرین ولی نابسامان شدن اوضاع جامعه می‌گردد. شاخص جهانی کارآفرینی صرفاً در پی سنجش کارآفرینی مولد -که باعث ایجاد ارزش و ثروت می‌شود- است.

در ادامه به طور اجمالی با مقایسه ارکان چهارده‌گانه‌ سه زیرشاخص گرایش‌ها، قابلیت‌ها و اشتیاق کارآفرینانه ایران و دیگر نقاط جهان، نمایه‌ای از وضعیت اکوسیستم کارآفرینی در ایران ارائه می‌گردد. در نمودار زیر ارکان چهارده‌گانه زیرشاخص‌های گرایش، قابلیت و اشتیاق کارآفرینانه در کنار یکدیگر نمایه‌ای از اکوسیستم کارآفرینی ایران را ارائه می‌دهند. طبق گزارش سال 2016 میلادی شاخص جهانی کارآفرینی، ایران از میان 132 کشور رتبه 80 و امتیاز 28.8 از 100 را کسب نموده است و در بین 15 کشور حوزه‌ منا، در مرتبه‌ چهاردهم قرا می‌گیرد.

امتیاز ایران در گرایش‌های کارآفرینانه 32.8، در قابلیت‌های کارآفرینانه 29 و در اشتیاق کارآفرینانه 24.6 است. کشور ایران در گرایش‌های کارآفرینانه، دارای وضعیت مطلوب‌تری نسبت به دو زیرشاخص دیگر است. گرایش کارآفرینانه از این منظر مهم است که مبین نظر عموم راجع به کارآفرین و کارآفرینی است. کشورها نیازمند افرادی هستند که فرصت‌های با ارزش مربوط به کسب‌وکار را شناسایی کرده و دارای درکی از توانایی‌های مورد نیاز برای بهره‌برداری از این فرصت‌ها باشند.

به علاوه اگر نگرش ملی مثبتی به سمت کارآفرینی وجود داشته باشد، کارآفرین به دنبال آن از حمایت‌های فرهنگی، مالی و مزایای شبکه‌سازی برخوردار می‌شود. همانگونه که در نمودار قابل مشاهده است، امتیاز کشورمان در ارکان تشکیل‌دهنده‌ گرایش‌های کارآفرینانه به جز درک فرصت‌ها و مهارت استارت‌آپ‌ها، کمتر از میانگین جهانی است. به عبارتی کشور ما به لحاظ پذیرش ریسک -که از مهمترین موانع ایجاد کسب‌وکارهای نوپاست-، همچنین شبکه‌سازی و پشتیبانی فرهنگی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. قابلیت کارآفرینانه به مشخصه‌ها و ویژگی‌های فرد کارآفرین و کسب‌وکار وی باز می‌گردد.

به عبارتی قابلیت کارآفرینانه معیاری برای سنجش برخی از مهمترین ویژگی‌های کارآفرینی و استارت‌آپ‌های با پتانسیل رشد بالاست. امتیاز کشورمان در رکن‌های استارت‌آپ‌های مبتنی بر فرصت و جذب تکنولوژی کمتر از میانگین جهانی آن‌ها بوده و مبین ضعیف بودن عملکرد اکوسیستم کارآفرینی ایران در این حوزه‌ها است. به رغم وضعیت قابل قبول در رکن سرمایه‌ انسانی، پایین بودن امتیاز ایران در رکن رقابت نشان از کمتر بودن فعالیت‌های کارآفرینانه‌ای است که در آن محصول یا بازار یک کسب‌وکار بی‌همتا است. اشتیاق کارآفرینانه به طبیعت متمایز، مبتنی بر کیفیت و مرتبط با تکنولوژی فعالیت‌های کارآفرینی بازمی‌گردد.

شرایط اکوسیستم کارآفرینی ایران از منظر ارکان زیرشاخص اشتیاق کارآفرینانه نظیر رشد بالا که سنجشی از کسب‌وکارهای دارای رشد بالا است، همچنین رکن‌های نوآوری محصول و نوآوری فرایند، مبین تعداد کم کسب‌وکارهای دارای رشد بالا و اندک بودن پتانسیل کشور برای تولید محصولات جدید و به کارگیری یا ایجاد تکنولوژی جدید است.

رکن بین‌المللی‌سازی که در میان چهارده رکن دیگر، کمترین امتیاز به آن تعلق گرفته، به منظور بررسی درجه‌ بین‌المللی شدن کارآفرینان هر کشور طراحی شده است که با پتانسیل صادرات کسب‌وکارها و کنترل میزان جهانی شدن کشورها از دیدگاه اقتصادی سنجیده می‌شود.

همچنین امتیاز اندک ایران در رکن سرمایه‌ ریسک‌پذیر که میزان در دسترس بودن منابع مالی پذیرای ریسک را نشان می‌دهد، بیانگر وضعیت نامطلوب اکوسیستم کارآفرینی کشورمان در این حوزه است. جمع‌بندی اکوسیستم کارآفرینی دربرگیرنده‌ اِلمان‌های کلیدی به‌هم پیوسته‌ای است که در تعاملی دائمی با یکدیگرند و به‌طور متقابل همدیگر را تقویت می‌کنند.

اِلمان‌های مؤثر و پویایی که برای تسهیل و حمایت از کارآفرینی مولد و نوآوری و رشد گرد هم می‌آیند: حوزه‌های سیاست و رهبری، منابع مالی، فرهنگ، حمایت‌های نهادی و زیرساختی، سرمایه انسانی و بازارهاست. در کشور ما کارآفرینان با مشکلات و موانع پایه‌ای در عملکرد و رشد کسب‌وکار خود مواجهند چراکه توجهات و منابع تخصیص‌یافته به منظور گسترش، ارتقاء و پیشبرد کارآفرینی، متمایل به مداخلات در تنها یک حوزه و نه تغییرات سیستمی است.

چالش سخت و حیاتی پیش روی رهبران و سیاستگذاران تعیین چشم‌انداز کارآفرینانه‌ای متناسب با ابعاد، سبک و سیاق و اقلیم بومی کشورمان و یافتن راه‌حل‌هایی بر مبنای مقتضیات و شرایط کشور، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و فرهنگ خویش است.

چارچوب قوانین و نهادها و سیاست‌ها در اکوسیستم کارآفرینی از جایگاه پراهمیتی برخوردار است. بنابراین حمایت دولت از فعالیت‌های کارآفرینانه و نوآوری اهمیت ویژه‌ای می‌یابد.

این حمایت‌ها طیفی وسیعی از اصلاح محیط کسب‌وکار و ساختار بازار، وضع قانون مالکیت معنوی قابل اعتماد و عادلانه که حافظ حقوق کارآفرینان و فعالیت‌های نوآورانه باشد، مشوق‌های مالیاتی جهت ترغیب به نوآوری و سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها و فعالیت‌های کارآفرینانه، بازار سرمایه کارآمد، نظام آموزشی قوی، تا ایجاد زمینه‌های مشارکت بخش خصوصی و مراکز رشد و مراکز شتاب‌دهنده را دربرمی‌گیرد.

در محیط چالش‌برانگیز اقتصادی حاضر بنیاد ساختارمند اقتصادی برای رشد پایدار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha