سلامت نیوز: معاون مدیرکل اجتماعی استانداری تهران میگوید باید روسپیان و معتادان را برای جلوگیری از بچهدارشدن قانع کرد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، زوری نیست. حتی برای زنانی كه درچرخه آسیب هستند، هم عمل توبكتومی زوری نیست. مسأله جلوگیری از باروریهای ناخواسته زنان معتاد و كارتنخواب حالا چند روزی است كه دوباره مطرح شده است. روز گذشته هم با سخنان سیاوش شهریور، مدیرکل اجتماعی استانداری تهران شكل جدیتری به خود گرفت: «باید با پروژه قانعکردن زنان کارتنخواب، عقیمسازی صورت گیرد تا جلوی بسیاری از آسیبهای اجتماعی گرفته شود.» درحالی كه او هم اعلام كرد: «چند موضوع را باید بهعنوان پیشزمینه این اقدام درنظر گرفت؛ نخست آنکه براساس قوانین کشور و به لحاظ حقوقی هیچکس اجازه ندارد این کار را انجام دهد. اگر خانم مولاوردی همچنین بحثی را مطرح کرده که با رضایت زنان کارتنخواب این کار صورت بگیرد، به این دلیل است که درشهر تهران زنانی وجود دارند که معتاد، کارتنخواب و تنفروش هستند. یک پروژه، واقعیت و نظری وجود دارد که بسیاری از سازمانهای مردمنهاد و نخبگان اجتماعی نیز با آن موافق هستند؛ مبنی بر اینکه اگر زنی بیماری دارد، سکس ورکر هم هست و جا هم ندارد، با رضایت خودش عقیم شود نه اینکه به زور این کار انجام شود.»
اما كسانی مانند عباس دیلمیزاده، مدیرعامل موسسه تولد دوباره كه مخالف توبكتومی هستند، معتقدند كه این كار پاككردن كارتنخواب بهعنوان صورتمسأله است و كسانی مثل لیلا ارشد، مددكار و موسس خانه خورشید كه موافق با عمل توبكتومی زنان معتاد و آسیبدیده هستند، معتقدند كه نخستین قدم برای این كار تمایل و خواست فرد است و سهیلا جلودارزاده بهعنوان نایبرئیس كمیسیون اجتماعی مجلس هم تقریبا همین نظر را دارد.
حالا مسألهای كه سالها قبل ازسوی كارشناسان حوزه زنان آسیبدیده اجتماعی مطرح شده بود و حتی درمیان دولتیها هم اقبال خوبی داشت، با چند پست و عكس اینستاگرامی تبدیل به مسألهای ضداجتماعی شده است. بعضی با واكنشهایی حق ایجاد نسل را برای هر انسانی محفوظ میدانند و برخی هم با استدلالهایی منطقی این موضوع را به چالش میكشند اما عدهای هم هستند كه موافقت ضمنی و مشروط دولتیها را بهانه تخریب قرار دادهاند. مثلا شهیندخت مولاوردی، معاون ریاستجمهوری در امور زنان حالا به بهانه اظهارنظر سال گذشتهاش تنها با این جمله كه «اگر قرار برچنین برنامهای باشد- قطعا این برنامه باید ازسوی وزارت بهداشت بررسی و ارایه شود؛ اما در اینباره بحثهایی درجریان است» مورد حمله مخالفان قرار گرفته است آن هم درشرایطی كه گفته میشود وزارت بهداشت استفتا از علما را در دستور كار قرار داده است؛ موضوعی كه حالا به غلط با عنوان نادرست «عقیمسازی كارتنخوابها» مطرح میشود.
عباس دیلمیزاده، مدیرعامل موسسه تولد دوباره كه تا بهحال موضع شفافی در اینباره نگرفته بود،حالا، به صورت قطعی میگوید كه مخالف این عمل است و برای خود هم دلایلی دارد: «عدهای فكر میكنند راهحل از بینبردن كارتنخواب پنهانكردن فرزند او و خود اوست، اما من به شدت مخالف این مطلب هستم و حتی با طرحشدن مسأله مخالفت دارم. مستقیما نمیگویند باید كارتنخواب را به دریا ریخت اما به شیوهای دیگر میگویند كه او باید طرد شود، فرزندی نداشته باشد تا این چرخه تولید كارتنخوابی با جلوگیری از فرزندآوری متوقف شود. درحالی كه جایی كه كارتنخواب تولید میشود، آن فضایی است كه فرد را از دهكهای هفتم و هشتم به دهكهای دهم سقوط میدهد.» او معتقد است؛ افرادی كه درگذشته درتولید ثروت و ارزشافزوده صنایع بزرگ نقش داشتند، حالا تبدیل به افراد فقیر و كارتنخواب شدهاند، چون درجامعه ما مسئولیت اجتماعی وجود نداشته است: «اگر قرار است كه چرخه را متوقف كنیم، باید مسأله را درست فهمیده باشیم و جلوی چرخه تولید فقر را بگیریم. تنها یك راهحل برای جلوگیری از ادامه چرخه وجود دارد؛ باید به صورت علمی و تخصصی زن كارتنخواب را وارد چرخه درمان كنیم تا فرزندی كه به دنیا میآید، هم سالم باشد و مورد حمایت اجتماعی قرار گیرد. این اتفاق از ادامه سیكل معیوب جلوگیری كند. وقتی سیستم برنامه حمایتی رایگان اجرا كنند، این اتفاق شدنی است.»
دیلمیزاده با مثالزدن از سه تجربهای كه درموسسه تولد دوباره وقوع یافته، حل اینگونه مشكلات را شدنی میداند: «تاكنون سهبار تجربه چنین كاری را درباره تولد كودك داشتهایم، بنابراین باید دید دولتمردان و كسانی كه دراین حوزه فعالیت میكنند، حاضرند چنین شیوهای را به كار گیرند یا خیر؟ متأسفانه برنامههای كاهش آسیب در سالهای گذشته به دلیل كمبود اعتبارات ضربه زیادی خورده است اما همین لحظه در امكانات جلوگیری از بارداری و لوازم بهداشتی كه باید دراختیار ما قرار داده میشد، خللی وارد نشده است.»
او البته همچنان معتقد است كه موضوع پیچیدگیهای خاص خود را دارد: «ما مسأله را درست درك نمیكنیم، بنابراین به حل آن هم درست نمیپردازیم. متأسفانه مسائل اجتماعی با خلط مباحث تركیب میشود و درنهایت نتیجه فكری به بقیه جامعه غالب میشود، درحالی كه باید مسأله را به درستی فهمید و بعد برای حل آن از روشهای علمی و كارشناسی استفاده كرد. گفتمانی كه الان شكل گرفته، استفاده از واژگان عقیمسازی است كه تفاوت ماهوی زیادی دارد با داوطلبانهبودن آن. مدافعان وقتی با مخالفت دیگران با طرح مسأله مواجه میشوند، میگویند منظورمان داوطلبانه است و وقتی این كلمه به كار میرود؛ یعنی میگوییم آیا داوطلب هستی عقیم شوی یا خیر؟ اما كسی كه سوالكننده است، باید پاسخی دقیق و درست به این سوال بدهد كه تا این لحظه بهعنوان مسئول اجتماعی برای حمایتهای اجتماعی از فرد چه كرده است؟ آیا توانسته شرایط خوب زندگی سالم را برای این افراد مهیا كند و مسئولیتهای خود را در قبال فرد آسیبدیده به درستی انجام داده است.» دیلمیزاده داشتن امكانات اولیه را از مهمترین پیششرط زندگی این افراد میداند: «یك كارتنخواب قبل از هرچیز نیاز به امكانات اولیه مانند غذا، سرپناه و درآمد دارد، بنابراین مسئولان وقتی توانستند نیازهای اولیه او را فراهم كنند، میتوانند بهعنوان داوطلب از او بخواهند در اینباره تصمیم بگیرد. باید قبول كنیم با یك انسان مواجه هستیم، بنابراین برای ایجاد راهحل دقیق برای مسائل و آسیبهای انسانی حق نداریم بدون نظریات كارشناسی و علمی نسخهای برای حیات آنها داشته باشیم.»
چندی قبل سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در اینباره گفته بود كه «مراجع و علما باید درمورد موضوع عقیمسازی زنان کارتنخواب اظهارنظر کنند، زیرا براساس مبانی فقهی باید این موضوع مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.» بعد از آن هم بخش آموزش روشهای پیشگیری از بارداری ازسوی برخی كارشناسان مطرح شد، آن هم درشرایطی كه گفته میشود، تهران ٢٠هزار كارتنخواب دارد كه ١٥درصد آن را زنان تشكیل میدهند و براساس اعلام معاونت خدمات اجتماعى سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهاى اجتماعى شهردارى تهران بهطور تقریبی همواره سهدرصد این زنان یعنی ٩٠نفر.
لیلا ارشد هم كه سالهاست به واسطه موسسه خانه خورشید با زنان و كودكان آسیبدیده و معتاد مواجه است، اشكال كار را از آنجا میداند كه مسأله به شكل مناسب و با توجه به حقوق زنان دیده نشده است و این تصور به وجود آمده آست كه میخواهیم زنان را مجبور به توبكتومی كنیم: «نظر ما این نیست كه برای زنان كارتنخواب تصمیم گرفته شود تا به عقیمسازی روی بیاورند؛ اما بهعنوان كسی كه سالها این موضوع را از نزدیك پیگیری كردهام از توبكتومی با تمایل خود حرف میزنم. این مسأله نخستینبار هم از طرف كسانی مطرح شد كه خود با آسیب مواجه بودند. توبكتومی برای زنانی كه دارای فرزند هستند، مطرح است اما در درجه دوم دیگر تمایلی به بارداری مجدد ندارند. زنانی كه مواد روانگردان مصرف میكنند به واسطه آن در بیشتر اوقات مورد تعرض قرار میگیرند، بنابراین هیچ نوع امكان پیشگیری ندارند و به همین دلیل خودشان با بارداری موافق نیستند.»
او درباره شرایط توبكتومی زنان توضیح داد: «اگر زنی دچار اختلال شخصیت باشد و تمایلی به بارداری نداشته باشد، با حضور و تشخیص یك روانشناس، یك مددكار و یك متخصص زنان و ماما برای عمل توبكتومی تصمیم میگیرد بنابراین چیزی به او تحمیل نمیشود و خودش برای آن پیشقدم خواهد شد. این نتیجهگیری اصلا خلاف قوانین حقوق بشر و انسانی نیست چون فرد خود به این بینش رسیده است.» ارشد می گوید: «زنانی كه دچار سوءمصرف هستند نهتنها كنترلی بر بدن خود ندارند و نه در تصمیمگیری مداخلهای دارند بنابراین بارداری بر آنها تحمیل میشود. این افراد مدام در رنج و عذاب هستند چون بارها كودكان آنها دزدیده میشود یا مجبورند كودكان خود را بفروشند. آیا همواره باید شاهد باشیم كه یك مادر برای این اتفاقات احساس گناه كند؟» مسأله دیگر موضوع بدسرپرستی و رهاشدگی كودكان این زنان است كه او نیز به آن اشاره دارد: «كودكانی كه توسط این افراد به دنیا میآیند، در چه شرایطی بزرگ میشوند؟ متأسفانه شاهدیم كه این كودكان در بدترین موقعیت قرار میگیرند و به علت بدسرپرست بودن دچار آسیب فیزیكی یا معلولیت خواهند شد. این كودكان از داشتن برگههای هویتی محرومند؛ مسائل زیادی به آنها تحمیل میشود و مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. تولد این كودكان محملی است برای كسانی كه اقدامات ضد اجتماعی و خلاف انجام میدهند چون وجود یك كودك در آغوش آنها پوشش خوبی برای ادامه رفتارهای غیراخلاقی به آنها میدهد. كودكی كه سالم به دنیا میآید به واسطه عوامل زیادی ممكن است كه در آینده با انبوه آسیبهای فیزیكی، عاطفی و روانی و اجتماعی مواجه شود و در آینده سلامت خود را از دست بدهد و حتی مورد تعرض قرار بگیرد. دوران كودكی كودكانی كه در این شرایط به دنیا میآیند، بسیار سخت است و آینده خوبی هم در انتظار آنها نیست. بنابراین این مسأله نه تحمیل است و نه ناروا.» به اعتقاد ارشد این مسأله در ادامه نیز میتواند باری بر گردن دولت باشد: «چون زنان آسیبدیده شرایط نگهداری از كودكان خود را ندارند بنابراین تولد این كودكان باری بر گردن دولت است؛ ضمن اینكه این زنان دچار مشكلات روانی میشوند.»
اما چه كسانی باید در اینباره نظر دهند؟ موسس خانه خورشید در اینباره میگوید: «كسانی میتوانند در اینباره نظر دهند كه از نظر تخصصی، علمی و عملی از نزدیك شاهد رنج این افراد بودهاند. اگر قرار است تصمیمی گرفته شود، باید نظر كسانی كه در كنار آسیبهای اجتماعی هستند و در حوزه كاهش آسیبهای اجتماعی فعالیت دارند، خواسته شود و در حالی كه الان این بازار شلوغی در اینباره راه انداختهاند بهعنوان عقیمسازی. اصلا چنین چیزی نیست چون باید مسأله تشخیص داده شود. ما تعداد زیادی مادر داریم كه هر سال زایمان دارند اما هر سال یكی از بچههای آنها در كنارشان نیستند تا كی باید شاهد رنج افرادی باشیم كه بچههایی به دنیا میآورند اما آینده آنها نابود میشود؟ زمانی هست كه متخصصان و كسانی كه این تجربهها را دارند، برای شهروندان به مسائلی میرسند و در طولانیمدت مشخص میشود كه زیان زیادی برای جامعه ندارد. این مسأله مانعی برای افزایش جمعیت نیست و ممكن است تنها چند زن را در بر بگیرد. این تصمیم بر اساس بررسیهای همهجانبه و با توجه به بیماریها و شرایطی كه شخص دارد، صورت میگیرد كه نخستین قدم آن تمایل فرد است.»
البته با وجود سابقه یكی دو ساله طرح این مسأله در مطبوعات و بدنه دولت هنوز كمیسیون اجتماعی مجلس به آن نپرداخته است. سهیلا جلودارزاده، نایبرئیس كمیسیون اجتماعی مجلس در اینباره میگوید: «تا به حال این مسأله در كمیسیون مطرح نشده است چون یك ماهی است كه درگیر لایحه بودجه هستیم. فقط در برنامه ششم توسعه پیشنهاد كردهایم كه در یك برنامه پنج ساله آمار افراد و كودكان كارتنخواب كاهش یابد.» او معتقد است مسأله بارداری شخصی است و باید با خواست طرف درباره آن تصمیم گرفته شود: «حق نداریم در مورد زندگی كسی كه به اعتیاد مبتلا شده است، تصمیم بگیریم. این افراد خود باید برای زندگی خود تعیین تكلیف كنند و ما نباید در اینباره تصمیمگیری كنیم. این مسأله تنها برای بیماران ایدز و با انتخاب خودشان مطرح است و حكم شرعی برای سقط فرزند آنها داده میشود. بنابراین هر قدر هم كه فردی آسیبدیده باشد و تفكر غلط زندگی او را نابود كرده باشد، باید تمام سعی ما این باشد كه زندگی او را نجات دهیم.» او میگوید: «با كارتن خوابی موافق نیستم و این افراد در آسایشگاههایی كه ساخته شده است، باید ساكن شوند و حتی قانون هم در اینباره وجود دارد.»
نظر شما