درمان و سلامت جامعه بر ایجاد رابطه مناسب بین درمانگر و درمانجو استوار است.ارتباط مناسبی كه باعث اعتماد بیمار و پذیرش درمان به طور كامل گردد.بهترین تشخیص ها و انتخاب مناسب ترین درمان ها تا وقتی بیمار با پزشك خود رابطه درست برقرار نكند و به فرآیند درمان به دیده تردید بنگرد كارایی چندانی ندارد.

۴ عاملی که بر رابطه پزشک و بیمار تاثیرگذار است

سلامت نیوزـ*دکتر بابك خطی:درمان و سلامت جامعه بر ایجاد رابطه مناسب بین درمانگر و درمانجو استوار است.ارتباط مناسبی كه باعث اعتماد بیمار و پذیرش درمان به طور كامل گردد.بهترین تشخیص ها و انتخاب مناسب ترین درمان ها تا وقتی بیمار با پزشك خود رابطه درست برقرار نكند و به فرآیند درمان به دیده تردید بنگرد كارایی چندانی ندارد.


به گزارش سلامت نیوز، نظریه های متاخر اخلاق پزشكی هم در این فرآیند برای بیمار نقش فعال تری قائل شده اند؛پزشك موظف است بعد از شرح حال مناسب و معاینه كامل و سایر اقدامات احتمالی لازم تشخیص خود و روش های درمانی پیش رو را برای بیمار توضیح دهد و بیمار حق تصمیم گیری در مورد انتخاب روش درمان البته تحت راهنمایی پزشك را دارد.


این رابطه حاصل تعامل چهار مساله اصلی است :،پزشك،بیمار، سیاستگذاری بهداشت ودرمان و آموزش پزشكی، رسانه.
بررسی عوامل آسیب در عدم شكل گیری درمانجو-درمانگر مستلزم واكاوی دقیق و بدون سوگیری همه عوامل فوق است.
پزشك:
هر چند اكثریت شاغلین این صنف با مسولیت پذیری به انجام وظیفه مشغولنداما قطعا مواردی هم می توان یافت كه به وظایف خود به درستی عمل نمی كند.

الف.رفتاری:مواردی وجود دارد كه پزشك دغدغه ای برای داشتن روی گشاده و ارج نهادن به مراجع ندارد یا علیرغم وجود این دغدغه  آموزش های لازم جهت شكل دهی صحیح و پخته كردن آن در دوره تحصیل وجود نداشته است. مراجعین پزشك  فراتر از یك مورد بیماری،انسان هایی بازنجیره وسیع عاطفی هستند؛پدران ومادران ارجمند،فرزندان دلبند،خواهران و برادران ارزشمندِ یك خانواده و فامیل .توجه كافی به این مساله از موارد مهم تحقق  این رابطه است.

ب.ساختاری:مساله بعدی انجام یك روش ساختارمند و تعریف شده براساس متون علمی برای تعیین تشخیص و طراحی درمان است كه شامل اخذ شرح حال دقیق ،انجام معاینه كامل و سایر اقدامات می باشد.در مواردی این روند به طور كامل و درست به دلایل مختلف از جمله نداشتن اهمیت از نظر پزشك،مراجعان بیش از حد مجاز،ندیدن آموزش های لازم و...انجام نمی شود.

ج.اخلاقی:تحمیل هزینه های غیرلازم درمانی یا دریافت مبالغ خارج از قانون برای درمان موسوم به زیرمیزی مورد دیگری است كه متاسفانه در مواردی از ساختار درمان كشور وجود دارد و علیرغم اندك بودن به سبب بار تخریبی شدید نقش مهمی را در مخدوش نمودن این رابطه بازی می كند.

بیمار:
الف:تخصص گرایی
میل به تخصص گرایی از آفات فرهنگی سال های اخیر ماست.درصدی از بیماران به مراجعه خط اول به پزشكان عمومی  اعتقادی ندارند و تصور می كنند مراجعه مستقیم تخصصی یا فوق تخصصی سودبیشتری برای آنان دارد،درصورتی كه بررسی اولیه بیماری بهتر است توسط پزشكانی كه با دید جامع و كلی به بیماری می نگرند انجام شود تا درمان و درصورت لزوم ارجاع به تخصص مناسب با مشكل انجام شود و مراجعه خط اول به متخصصین و فوق تخصص هایی كه علیرغم داشتن احاطه بر رشته خود خواه ناخواه نگاه جامع كمتری نسبت به سایر موارد غیرتخصص خود دارند علاوه بر هزینه های بالاتر غیرلازم تحمیلی بر دوش بیمار از نظر كیفیت درمانی نیز نتایج مناسبی نخواهد داشت.


ب:تعمیم گرایی
در تمام جوامع در حال توسعه كه معمولا به عواملی بالاتر از اراده جمعی برای پیشرفت اوضاع اولویت می دهند و قهرمانی برای بهبود معجزه آسای امور می جویند فرآیند دیو و دلبرسازی كمابیش وجود دارد.تمام صنف ها از جمله صنف پزشكی ضمن داشتن بدنه خدوم و وظیفه شناس دارای قسمت های مشكل دار است و هیچ صنفی دارای عصمت ذاتی نیست.اما در شرایط قهرمان جویی یك سری وقایع و اتفاقات خاص از صنفی یك غول بی شاخ و دم یا برعكس فرشته های بی اشتباه می سازد كه هر دو آن در مقام تعمیم اشتباه است.در صنف پزشكی نیز چون همه جا در كنار اكثریتی كه به وظایف خود عمل می كند ،قسمت هایی است كه فداكارانه تر و فراتر از وظیفه برای درمان بیماران اهتمام می ورزند و البته قسمتی كه در انجام امور حداقل وظیفه نیز كاهلی می كند و تنها به كسب منافع مالی به هرشكل اولویت می دهند  .هیچكدام از این دو طیف نماینده واقعیت وظیفه شناسی ذاتی اكثریت این صنف نیست وتعمیم تلقی فرشته خصالی یا شیطان صفتی هر دو نادرست است.


ج.یكسان شماری خطای پزشكی و تقصیر پزشكی :
این دو عبارت معنی یكسانی ندارند.پزشكان بی اشتباه نیستند و گاهی علیرغم داشتن علم ومهارت كافی و صرف دقت لازم آسیب هایی در فرایند درمان بروز می كند كه این مساله قسمتی پذیرفته شده در طب می باشد و بدون لحاظ كردن آن انجام هیچ اقدام درمانی(به سبب احتمال اندك عارضه موجود در آن)میسر نیست و این موضوع با عدم دقت كافی و عدم رعایت نظامات لازم توسط پزشك حین درمان تفاوت ماهوی دارد.

سیاستگذاری بهداشت،درمان،اموزش پزشكی و موارد مربوط
الف.آموزشی:در زمینه آموزش دانشجویان پزشكی وسایر رشته های مرتبط نیاز به نظام مندی و دقت بیشترخصوصا در مباحث آموزش اخلاق پزشكی به نظر می رسد.به نوعی كه از روش های سینه به سینه ی سلیقه ای یا صرف تئوری به  آموزش های كاربردی برای آمادگی در برخورد با شرایط واقعی طبابت تبدیل  شود.

ب. تامین زندگی:تامین گذران زندگی بسیاری از كسانی كه به طرح های كشوری مثل پزشك خانواده یا طرح تحول سلامت پیوسته اند و حتی گروهی از آنان كه از حق داشتن مطب محروم شده اند بر عهده مسوولین وزارت رفاه و بهداشت است.داستان عجیب عدم تادیه بدهی بیمه ها به وزارت بهداشت و نبودن متولی همراه با مسولیت در بحث مالی بخش سلامت از جمله این مشكلات است.
باید تاكید شود مساله حقوق های آن چنانی مختص به گروه معدودی از پزشكان است و اكثریت این صنف برخلاف تصور عمومی اتفاقا در شرایط منصفانه درآمدی قرار ندارد حال سوال این است پزشكی كه چندین ماه كارانه دریافت نكرده است ومانند سایر اقشار در شرایط مشابه در استرس گذران زندگی ست ،با حداكثر توان مصروفه و شرافت حرفه ای چقدر بر بالین بیمار كارایی خواهد داشت.

رسانه :
پیشرفت روز افزون رسانه فرصت مقتضی برای تعالی دانش و بهبود امور را فراهم كرده است.امر سلامت جامعه نیز از این مورد مستثنی نیست.رصد دقیق شرایط بهداشت و سلامت،انعكاس نقدهایی كه برای بهبود شرایط ارایه می شود و بررسی دقیق موارد اهمال و خدشه در سلامت جامعه در هر سطح و مقام كه باشد و پیگیری منصفانه استیفای حقوق سلامت جامعه از وظایف رسانه هاست.اما این امكان بسیار خوب چون تمام موارد دیگر شرایط سوءاستفاده نیز دارد.متاسفانه بعضی از رسانه های به دلیل جدال های سیاسی و یا افزایش مخاطب به هر قیمت  و یا هر چیزی كه به جز اولویت داشتن سلامت جامعه است به جای شفافیت به انعكاس سلیقه ای یا خبرسازی اقدام می كند.این رویكرد بجز مغشوش كردن فضا و آسیب های غیرقابل جبران به رابطه بیمار-پزشك  فایده ای ندارد.هر قدر شفافیت یاریگر بهبود و پالایش این رابطه است ،سعایت عامدانه باعث ایجاد شرایطی می گردد كه بیماران نتوانند اعتماد شایسته به پزشك بنمایند و پزشكان نیز در موضع تدافعی قرار گرفته ومقدار قابل توجهی از انرژی روانی و جسمی كه می بایست فقط در كار درمان بیماران مصرف شود زیر فشار  رسانه های بی انصاف و جو مسموم ناشی از آن هدر رود.


تعامل این چهار مورد خصوصا مرزبندی شفاف بدنه وظیفه شناس جامعه پزشكی با موارد سوءاستفاده و اهمال و نیز قضاوت مبتنی برتامل جامعه در مورد مسایل جامعه و اخبار رسانه ها باعث صیانت از رابطه بیمار پزشك می گردد كه وجود آن شرط اساسی تحقق سلامت جامعه است.

*طبیب كودكان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha