سلامت نیوز: 11 میلیون نفر در ایران کمسواد هستند و خطر بازگشتشان به بیسوادی وجود دارد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند نوشت: علی پس از تحمل چهارسال و سه ماه و پنج روز حبس، شش ماه پیش از زندان بیرون آمد. او که به جرم حمل موادمخدر در ٢٢سالگی به زندان افتاده بود؛ حالا جوانی ٢٧ساله است و میخواهد زندگی را دوباره آغاز کند: «از شنیدن اسم زندان حالم بد میشه. دوست دارم یه شغل آبرومند داشته باشم.»
قبل از دستگیری مدتی در تعمیرگاه خودروهای سبک بنزینی کار میکرده اما نمیتواند به آن شغل برگردد: «همهچی یادم رفته. تازه ماشینها هم سیستمشون عوض شده. سر در نمیارم.» یکی از موانع بر سر راه علی «بیسوادی» است. او در کلاسهای سوادآموزی زندان شرکت کرده و مدرک سوادآموزی هم گرفته، اما چون با خواندن و نوشتن کاری نداشته، توانایی لازم را هم پیدا نکرده است. او در زمینه مهارتهای عمومی مثل استفاده از تلفنهمراه هم دچار مشکل است. علی متولد اردبیل است و پس از آنکه پدر و مادرش را در کودکی از دست داده، به ورامین مهاجرت کرده تا در خانه داییاش زندگی کند: «کلاس دوم ابتدایی بودم که مدرسهرو ول کردم رفتم تعمیرگاه مکانیکی داییام شاگرد شدم.»
او حالا با کمک پسرعمویش که در تهران پیک موتوری است، شبها خواندن و نوشتن را تمرین میکند و روزها هم مشغول یادگرفتن نشانی خیابانهاست تا بتواند بهعنوان پیک موتوری کار کند: «چند تا بستهرو آزمایشی بردم راضی بودن. ازم گواهی عدمسوءپیشینه خواستن ولی من مشکل دارم فعلا. پسرعموم قرارشده ضمانت کنه، سفته هم بدیم قبول میکنن.» «علی» یکی از میلیونها بیسوادی است که در ایران زندگی میکنند و کیفیت زندگیشان تحتتأثیر فقدان مهارتهای ابتدایی مثل خواندن و نوشتن و حسابکردن و همینطور نداشتن برخی مهارتهای عمومی آسیبدیده است.
تصویر هولناک بیسوادی
از سال ١٣١٥ با شکلگیری سازمان تعلیمات اکابر در ایران آموزش جامعه بیسواد کشور درحالی آغاز شد که پیش از آن هم کوششهای غیررسمی و پراکندهای در اینباره انجام شده بود. چنانکه از سال ۱۲۸۶ کلاسهای اکابر در شیراز تشکیل شده بود. سازمان آموزش سالمندان (۱۳۳۵–۱۳۳۲)، سازمان آموزش بزرگسالان (۱۳۴۳–۱۳۳۵)، کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی (۱۳۵۵–۱۳۴۳) و سازمان جهاد ملی سوادآموزی (۱۳۵۷–۱۳۵۵) دیگر تشکیلاتی بودند که برای مبارزه با بیسوادی در ایران پیش از انقلاب اسلامی شکل گرفته بودند. بعد از پیروزی انقلاب در دیماه سال ١٣٥٨ به دستور امام خمینی سازمان نهضت سوادآموزی در ایران شکل گرفت، آن هم در شرایطی که ایران آن روز ١٤میلیون بیسواد داشت. بنا بر آمار رسمی بر اثر فعالیتهای سوادآموزی در ایران ٩میلیون و ٣٠٠هزار نفر موفق شدند کارنامه قبولی از نهضت سوادآموزی دریافت کنند، اما رفتهرفته سرعت آموزش جمعیت بیسواد کشور کند شد، بهطوری که گفته میشود در سالهای بعد بر اثر دو عامل اصلی افزایش افراد بازمانده از تحصیل و بازگشت بخش قابلتوجهی از افراد دارای مدرک سوادآموزی به چرخه بیسوادی، نرخ بیسوادی در کشور همچنان قابلتوجه است.
حالا در سال ١٣٩٦ هنوز هم بیسوادی مسألهای تازه است. هر چند آمار بیسوادها هم مانند بسیاری دیگر از شاخصهای آماری در کشور محل اختلافنظر است، اما معمولا آمار مرکز آمار ایران ملاک مسئولان قرار میگیرد. از سرشماری سال ٩٥ کشور فعلا یک خلاصه گزارش منتشرشده و گزارشهای مفصل آن منتشر نشده است. براساس اعلام سازمان نهضت سوادآموزی و براساس سرشماری سال ٩٠، ایران ١٠میلیون بیسواد دارد که ٣میلیونو٤٠٠هزار نفر بین ١٠ تا ٤٩سال دارند. البته علی باقرزاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی و معاون وزیر آموزشوپرورش در دیماه سال ٩٥ اعلام کرد تعداد بیسوادهای ١٠ تا ٤٩ساله در کشور به یکمیلیونو١٣٧هزار نفر رسیده است. اگر این آمار دقیق باشد و به فرض محال ظرف پنجسال گذشته هیچ بیسوادی هم به جامعه بیسوادان کشور افزوده نشده باشد، معنیاش این است که دستکم ایران ٨میلیون نفر بیسواد دارد.
طرح شتاب بخشی در ٦ استان
نتایج سرشماری سال ٩٠ نشان داده بود که ٦ استان سیستانوبلوچستان، آذربایجانغربی، کرمان، کردستان، خراسانشمالی و لرستان دارای بالاترین نرخ بیسوادی در کشور هستند. بر همین مبنا در سال ٩٤ از سوی سازمان نهضت سوادآموزی و استانداران این استانها کارگروههایی تشکیل شد تا هر استان طرحی را با عنوان «شتاببخشی به سوادآموزی» مبتنیبر برنامهای بومی تهیه کند.
چالشهای سوادآموزی
بزرگترین مشکل سازمان نهضت سوادآموزی برای اجرای شتاببخشی، در اختیار نداشتن مشخصات افراد بیسواد است. «مرکز آمار ایران به دلیل ضوابط خاص خودش اطلاعات فردی افراد را محرمانه میداند و آن را در اختیار آموزشوپرورش قرار نمیدهد، برای همین ما مجبوریم از سایر ارگانها مثل سازمان زندانها و کمیته امداد و بهزیستی بخواهیم به ما کمک کنند.» اینها حرفهای ناصر صباحی، معاون سوادآموزی اداره کل آموزشوپرورش استان کرمان است. بهگفته صباحی نرخ بیسوادی در شهرهای رودبار جنوب و قلعهگنج در جنوب استان کرمان بیش از بقیه شهرهاست و یافتن افراد بیسواد هم در این شهرها با دشواریهایی روبهرو است. یکی دیگر از مشکلاتی که باعث شده طرحهای سوادآموزی موفقیت مورد انتظار مسئولان را کسب نکنند، به مسأله تشکیل کلاسهای صوری و برخی کمکاریها از سوی آموزشیاران برمیگردد. معاون سوادآموزی اداره کل آموزشوپرورش استان کرمان که سالها در زمینه سوادآموزی تجربه دارد این مسائل را رد نمیکند، اما معتقد است به دلیل افزایش نظارتها از شدت رفتارهای فریبنده در سوادآموزی کاسته شده است: «بالاخره ما هم چالشهایی داریم و نمیشود گفت این چالشها وجود ندارد، اما در سالهای اخیر این موارد خیلی کم شده است. باید نگرش افراد بیسواد و افرادی که مسئولیت آموزش را برعهده دارند، تغییر کند وگرنه نظارت به تنهایی هم پاسخگو نیست.»
باسوادشدهها کتابی برای خواندن ندارند
چرا بسیاری از افراد بیسواد تمایلی به حضور در طرحهای سوادآموزی ندارند؟ به گفته سازمان نهضت سوادآموزی مشکلات اقتصادی که موجب شده افراد بیشتر در پی تأمین معاش باشند، ترس از آموزش و امتحان و ملموسنبودن نتایج سوادآموزی در زندگی روزمره بیسوادان ازجمله دلایل این اتفاق است.
علاوه بر این موارد، سوادآموزان هم در کشور با کمبودهایی مواجهاند. مهمترین این کمبودها به تعداد بسیار اندک کتابها و نشریاتی مربوط است که آنها بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. صباحی این مشکل را قبول دارد: «کسی که سواد یاد میگیرد باید تمرین کند. برای تمرین هم باید کتاب و نشریه در اختیار داشته باشد که سادهنویسیشده باشند. باید ناشران کشور برای سوادآموزها هم کتابهای مخصوصی منتشر کنند.» محمد مهدیزاده، معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی درباره این مشکل به صراحت گفته است: «اکنون هیچ انتشاراتی در جامعه وجود ندارد که برای این افراد با این میزان سواد کتاب منتشر کند تا آنها با تکرار خواندن مانع از فراموشی آموختههایشان شوند.»
گام بلند سیستانوبلوچستان
انتشار خلاصه گزارش سرشماری سال ٩٥ نشان میدهد ٦استانی که دارای بیشترین میزان بیسوادی بودهاند بهطور میانگین حدود ٣درصد رشد باسوادی داشتهاند. اما استان سیستانوبلوچستان موفقیتی چشمگیر داشته و نرخ باسوادیاش بیش از ٤درصد رشد کرده است. با وجود این موفقیت، آمار باسوادی افراد بالای ٦سال در این استان ٧٦درصد است و سیستانوبلوچستان همچنان در رتبه نخست بیسوادی در کشور قرار دارد. یافتههای جدید نشان میدهد که نرخ باسوادی افراد بالای ٦سال در استانهای کردستان ۸۱.۵درصد، آذربایجانغربی ٨٢درصد، لرستان ٨٣درصد و اردبیل ۸۳.۱درصد است، به این ترتیب این استانها بعد از سیستانوبلوچستان دارای بیشترین بیسوادی هستند. همچنین براساس سرشماری سال ٩٥ استانهای تهران با ۹۲.۹ درصد، البرز ۹۲.۲درصد، سمنان درصد۹۱.۵ و یزد ۹۰.۹درصد دارای بالاترین آمار باسوادی در کشور هستند. خلاصه نتایج سرشماری سال ٩٥ همچنین نشان میدهد که به جز سیستانوبلوچستان استانهای بوشهر، خراسانجنوبی، هرمزگان و قزوین بیشترین افزایش میزان باسوادی را داشتهاند.
بیسوادان کارنامه بهدست
در کنار آمار بیسوادی، آمارهای دیگری هم وجود دارند که تصویر روشنتری از وضع سواد در کشور به دست میدهند. در کنار جمعیت بیسوادها، جمعیت دیگری اصطلاحا کمسواد خوانده میشوند. کسانی که بیم آن میرود دوباره به جمع بیسوادها بازگردند. درست مثل علی.م که پس از رهایی از زندان هر آنچه آموخته بود را فراموش کرد. ایران ١١میلیون نفر «کمسواد» دارد که تحصیلات آنها معادل دوره ابتدایی است و ٧میلیون نفر از جامعه کمسواد کشور کمتر از ٥٠سال دارند. رئیس سازمان نهضت سوادآموزی از خطر «بازگشت این افراد به بیسوادی» اظهار نگرانی کرده است. بازگشت به بیسوادی یکی از اتفاقاتی است که درباره افراد کمسواد بسیار محتمل است، زیرا آنها بعد از گذراندن کلاسهای آموزشی ممکن است ارتباطشان با نوشتن و خواندن بسیار کم یا حتی قطع شود. این اتفاق باعثشده بسیاری از کسانی که در ایران مدرک سوادآموزی گرفتهاند هم بعد از مدتی دوباره به خیل عظیم بیسوادها بپیوندند. آنچه معاون آموزشی نهضت سوادآموزی کشور از آن بهعنوان خطر بروز چالش بیسوادان کارنامه بهدست یاد کرده است: «امروز ترس از بازگشت بیسوادی برای افرادی که سواد اولیه را فرا گرفتهاند، ذهن من را مشغول کرده است و اگر فکر و چارهای برای محتوای کتابهای موجود در بازار برای این افراد نکنیم، قطعا در آینده با چالش بزرگی به اسم بیسوادان کارنامه بهدست مواجه خواهیم شد.»
طرح تحکیم سواد
سازمان نهضت سوادآموزی برای جلوگیری از این اتفاق طرحی را به نام طرح تحکیم سواد اجرا کرده است. در این طرح کسانی که قبلا در مرحله نخست سوادآموزی شرکت کردهاند، در کلاسهای جدید شرکت میکنند تا سوادشان تحکیم و ارتقا یابد.
درباره میزان موفقیت این طرح هنوز ارزیابی دقیقی صورت نگرفته است، اما برخی از کارشناسان عقیده دارند طرحهای مبارزه با بیسوادی در ایران از فقدان خلاقیت و توجه به مفهوم سواد کاربردی رنج میبرند. به گفته عباس تقیزاده، دانشآموخته دکترای علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه فرهنگیان، آشنانبودن برنامهریزان آموزشی با شیوههای ارتباط موثر با دانشپذیران موجب شده همچنان شیوههای سنتی آموزش به بیسوادها در کشور مورد استفاده قرار گیرد: «آموزش به افراد بیسواد یا کمسواد کار دشواری و نیازمند تبحر و صرف زمان مناسب است، اما بسیاری از کسانی که وظیفه آموزش بیسوادها را برعهده میگیرند، خودشان از کمبود سواد رنج میبرند و مهارت کافی هم ندارند.» بهرهنبردن از روشهای خلاقانه و جدید در انتقال مفاهیم یکی دیگر از مشکلاتی است که تقیزاده رفع آن را موجب ارتقای کیفیت سوادآموزی میداند: «کیفیت کتابها پایین است و شیوههایی مانند آموزشهای عکسمحور و استفاده از اینفوگرافیک هم جایی ندارد. استفاده از وسایل ارتباطی مانند تلفنهمراه برای استفاده از شیوههایی مثل آموزش بر بستر گوشی تلفن همراه هم بهکلی نادیده گرفته شده است.»
خوشبینی ممنوع
اگر نیمهخالی لیوان یعنی جمعیت بیسوادان مطلق را نادیده بگیریم، آیا میتوانیم از وضعمان اظهار رضایت کنیم؟ باز هم پاسخ منفی است، زیرا ملاک سوادآموزی در دوره مقدماتی سازمان نهضت سوادآموزی صرفا بر مهارتهای خواندن و نوشتن، حسابکردن و روخوانی قرآن استوار است و نمیتوان این سطح از سواد را رضایتبخش دانست. بهگفته رئیس سازمان نهضت سوادآموزی بررسیهای یونسکو نشان میدهد میانگین سالهای تحصیل در ایران ۷.۳ سال است که از این نظر ایران در جایگاه ١١١ جهان قرار دارد.
ضربدر قرمز را فراموش نکن
در سال ١٣٤٨ مسئولان وقت سازمان سوادآموزی به مرتضی ممیز، طراح گرافیک نامدار ایران پیشنهاد کردند برای این سازمان لوگو طراحی کند. ممیز هم برابر آنچه در سایت شخصیاش آمده است، سعی کرد ساده و رساترین لوگو را برای سوادآموزی طراحی کند. طرح او شامل یک اثرانگشت بود که نشاندهنده امضای بیسوادهاست و ضربدری قرمز رنگ روی آن. ضربدری که قرار بود نشانهای باشد بر پایان بیسوادی. مسئولان آن روز سازمان سوادآموزی طرح ممیز را کنار گذاشتند تا به گمان خودشان از طرحی سادهتر استفاده کنند، اما طرح ممیز هنوز هم گویاترین و صریحترین نشان درباره بیسوادی است؛ طرحی که به ما یادآوری میکند باید از عصر انگشتزدن عبور کنیم آن هم با برنامهای دقیق، همهجانبه و موثر.
نظر شما