سلامت نیوز:اواسط آبان 95 بود که موضوع «ایران، جامعه بیکودکی» بهانه برگزاری همایشی با همین عنوان شد؛ موضوعی که از اساس، ناظر بر سیر اجتماعی سیاستگذاریها در حوزه کودکان و عدم درک کودکی بهعنوان دورهای اثرگذار در حیات اجتماعی افراد مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: فعالان اجتماعی معتقدند، جامعه ایرانی، جامعه فاقد کودکی بوده و ازهمینرو فرایند توسعه در جامعه شکل نگرفته است، چنان که ما از نوزادی ناگهان به پیری رسیدهایم. جامعه ما، جامعهای است که بدون گذار از دوره کودکی، بزرگ، پیر و فرسوده شده است. در این فرایند، مردمان جامعهای همچون ایران بهویژه در دهههای اخیر، بدون اینکه کودکی را دریافته باشند، به بزرگسالی قدم گذاشتهاند و بهلحاظ شخصیتی، کودکی را خوب درک نکردهاند و بهلحاظ اجتماعی هم جامعه بیکودکی هستند. آنها معتقدند در کنار افراد بیکودکی، خانواده بیکودکی و مدرسه بیکودکی را نیز تجربه میکنیم؛ تجربهای تلخ که اثرات تشدید آن را باید در سیاستگذاریهای اجتماعی در حوزه کودک نیز جستوجو کرد. مؤسسه رحمان بهتازگی نشستی را برگزار کرده که در آن به سیاستگذاریهای اجتماعی کودکان در ایران پرداخته است. در این نشست که با حضور تنی چند از استادان و فعالان اجتماعی برگزار شد، جای خالی سیاستگذاریهای حوزه کودک در برنامه ششم توسعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر لزوم همراستابودن ارتقای سیاستگذاریهای خرد در کنار سیاستهای کلان، در حوزه کودک تأکید شد. حالا که در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفتهایم، صحبتکردن در ارتباط با این دغدغهها میتواند بهعنوان یکی از مطالبات جدی فعالان حقوق کودک از کاندیداهای ریاستجمهوری مطرح شود.
کودکان برای ما «مسئله» نیستند
آخرین نشست از سلسلهنشستهای «سبک زندگی کودکان؛ تغییرات و پیامدها» بهتازگی در مؤسسه رحمان برگزار شد و علیاکبر تاجمزینانی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی و فرشید یزدانی، پژوهشگر اجتماعی در این نشست به بررسی سیاستگذاری مراقبت اجتماعی و لزوم توجه به کودک در سیاستگذاریهای اجتماعی پرداختند. در بخشی از این نشست، دکتر فرشید یزدانی، فعال حقوق کودکان و دبیر شورای برنامهریزی راهبردی سازمان تأمین اجتماعی به مسئلهبودگی کودکان در حوزه سیاستگذاری پرداخت و گفت: ابژهدیدن کودک و مقوله کودکی باعث میشود او را بهعنوان یک کنشگر مستقل، به رسمیت نشناسیم.
دکتر یزدانی با بیان اینکه ایران 24 میلیون کودک دارد، ادامه داد: 25 درصد از این کودکان، شرایط درسخواندن ندارند، لایحه حمایت از کودکان از سال 1375 در انتظار رسیدگی بوده و بهتازگی در مجلس دوباره مطرح شده است. نهاد ملی کودکی با همکاری مؤسسه رحمان تأسیس شده ولی همچنان اجرایی نشده و طرح ساماندهی کوکان کار و خیابان سال 1384 مطرح شد ولی فعلا مسکوت مانده است. از این نمونهها که حاکی از بیتوجهی به کودکان بوده، بسیار داریم و دلیلش مسئله نبودن آنهاست. اکنون نزدیک انتخابات ریاستجمهوری است؛ کدامیک از ما برنامه نامزدها را درباره کودکان جویا میشویم؟ خود نامزدها چقدر برای کودکان طرح و برنامه دارند؟ اساسا منظور ما از «مسئله بودِگی» چیست؟ این واژه تعاریف گوناگونی دارد و تأکید میکند بر شناختن یک موضوع خاص بهمثابه یک مسئله، تحلیل و سپس رفع و رجوع آن. چرا در کشور ما کودکان مسئله نشدهاند؟ او گفت: ابهام در مفهوم کودکی، یکی دیگر از مواردی است که باید در سیاستگذاریهای اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. (مثلا از سویی برای مشارکت در انتخابات، 18 سالگی شرط است ولی برای ازدواج، 13 سالگی دختران و 15 سالگی پسران). ابژهدیدن کودک و مقوله کودکی باعث میشود او را بهعنوان یک کنشگر مستقل، به رسمیت نشناسیم. به گفته یزدانی، اینکه مسائل کودکان را تبدیل به «مسئله و امر اجتماعی» کنیم و مقوله کودکی را مورد بررسی جدی قرار دهیم، الزاماتی دارد؛ «یکی اینکه آنها را بهعنوان کنشگران مستقل باور کنیم و دیگر اینکه روابط کودک و بزرگسال را دوسویه ببینیم. جامعهای که نسبت به کودکانش بیاعتناست، درواقع نسبت به حفظ خودش بیاعتناست. دوران کودکی، صرفا دوران گذار به بزرگسالی نیست بلکه باید آن را بخش جداگانه و اتفاقا بسیار مهمی بدانیم؛ اگر این مسئلهشدن رخ بدهد، آنگاه برایش برنامهوبودجه هم خواهیم داشت.»
سیاستهای اجتماعی، متناسب با فرزندآوری نیست
تاجمزینانی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه با ارائه گزارشی عینی و آماری از وضعیت کودکان و آسیبهای این قشر در کشور گفت: یا در حوزه کودکان سیاستی نداریم یا اگر هم وجود دارد اندک و پراکنده است، درصورتیکه یک نیاز ویژه در این حوزه احساس میشود. او با اشاره به اینکه سیاستگذاری اجتماعی کودکان در ایران از عدم انسجام در ابعاد ساختاری، نظری و نرمافزاری رنج میبرد، گفت: کمتوجهی به حوزههای مختلف سیاستگذاری اجتماعی کودکان به حوزه مراقبت از کودکان نیز سرایت کرده و ما نهتنها حلقه مطالعاتی در این حوزه نداریم بلکه حتی ادبیات قابلتوجهی هم در زبان فارسی برای این حوزه وجود ندارد. رئیس دانشکده علوم اجتماعی با بیان اینکه کودکان در کشور ما بخش بزرگی از جمعیت را تشکیل میدهند، اظهار کرد: این جمعیت از نظر ایدئولوژیک برای نظام سیاستگذاری، اهمیت ویژهای دارد که برهمیناساس به فرزندآوری نیز تأکید میشود اما سیاستهای اجتماعیای که در نظر گرفته میشود، متناسب با این تأکید نیست.
او یکی از حوزههای سیاست اجتماعی را مراقبت از کودکان عنوان کرد و گفت: در کشورمان یا در این حوزه سیاستی نداریم یا اگر هم وجود دارد اندک و پراکنده است، درصورتیکه یک نیاز ویژه در این حوزه احساس میشود.
مراقبت از کودک، نیاز 31 درصد از خانوادههای تهرانی
تاجمزینانی به افزایش ورود زنان به آموزش عالی اشاره کرد و افزود: مشارکت اقتصادی زنان، متناظر با افزایش ورود آنان به دانشگاه رشد نداشته و شکافی بسیار جدی دراینزمینه وجود دارد اما تمایل و جهتگیری ارزشی برای شاغلشدن در زنان وجود دارد. درحالحاضر، زمینههای حضور زنان در فعالیتهای اقتصادی فراهم نیست که اگر این زمینهها ایجاد شود، آمار ۱۵ درصدی مشارکت اقتصادی زنان افزایش خواهد یافت. عضو هیأتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی با اشاره به پیمایشی که درزمینه نیازهای کودکان در تهران انجام شده است، گفت: درحالحاضر در شهرهای بزرگ مانند تهران، نرخ اشتغال بالاتر بوده و پیوندهای خانوادگی و غیررسمی ممکن است «مراقبت» را تأمین نکند. براساس پژوهشی که انجام دادیم، ۳۱ درصد از والدین تهرانی به مراقبت از کودکانشان نیاز داشتند که اگر قرار باشد تحولی در مشارکت اقتصادی زنان صورت گیرد، این نیاز فراتر خواهد رفت. به گفته مزینانی، بهزیستی، متولی اصلی مهدکودکها در کشور است اما مهدکودکهای دیگری نیز هستند که از سازمانهای مختلف مجوز گرفتهاند و در اینجا یک ناهماهنگی بین شهرداری، بهزیستی و آموزشوپرورش وجود دارد؛ در کشور، ۱۷ هزار مهدکودک دارای مجوز بهزیستی وجود دارد که از این تعداد هفت هزار و ۵۰۰ مهدکودک در روستاها و هزار و 200 مهدکودک نیز در حاشیه شهرها قرار گرفتهاند که روند جدیدی در توجه به کودکان مناطق حاشیهای را نشان میدهد.
۹۰ درصد مهدکودکها خصوصی است
مزینانی با اشاره به اینکه یکی از برنامههای سازمان بهزیستی، تأمین بخشی از هزینههای فرزندان خانوادههای کمدرآمد در مهدکودکهاست، گفت: بیش از ۹۰ درصد مهدکودکها در کشور خصوصی هستند و برنامههای بهزیستی فقط در ۱۰ درصد مهدکودکهاست. رئیس دانشکده علوم اجتماعی، خدمات مراقبت از کودکان قبل از دبستان و غیر از ساعات تحصیل را مهمترین مفهوم در مراقبت از کودکان خواند و اظهار کرد: آموزش سالهای اولیه کودکی نیز اهمیت ویژهای دارد؛ تحقیقات نشان میدهد آموزش در سالهای اولیه در شکلگیری شخصیت کودک بسیار مهم است. همچنین بسیاری از مهارتها در ۶ سال اول شکل میگیرند. او با اشاره به اینکه مراقبت از کودکان با آموزش آنها گره خورده، گفت: در کشورهای حوزه اسکاندیناوی که زنان بیش از ۷۰ درصد در فعالیتهای اقتصادی حضور دارند، ثبتنام کودکان صفر تا دو سال در نهادهای مراقبت اجتماعی رسمی نرخ بالاتری دارد؛ در این کشورها که نظام رفاهی بالاتری دارند، عمدتا دولتها، نهادهایی مانند مهدکودک را بهصورت رایگان در اختیار خانوادهها گذاشتهاند. مزینانی اضافه کرد: در کشورهایی که پوشش دولتی نهادهای رسمی مراقبت کمتر است، آمار نهادهای غیررسمی مانند دوستان، همسایه و... در مراقبت از کودکان بیشتر میشود.
حمایت کشورهای توسعهیافته در مراقبت از کودکان
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه در کشورهای توسعهیافته، مراقبت و آموزش کودکان سه تا پنج سال بهعنوان یک الزام آموزشی شده، عنوان کرد: نرخ پوشش از آموزش کودکان در کشورهای توسعهیافته تقریبا صددرصد است. رئیس دانشکده علوم اجتماعی، سیاستگذاری اجتماعی در حوزه کودکان را تابعی از رویکردهای مختلف دراینزمینه دانست و گفت: اگر کودکان را بهعنوان دارایی خانواده در نظر بگیریم که خانواده باید برای او سرمایهگذاری کند یا اینکه کودکان را بهعنوان سرمایه ملی قلمداد کنیم، درنتیجه، رویکرد ما در قبال سیاستگذاری اجتماعی کودکان، نوع خدمات قابل ارائه به آنها را تعیین میکند. او در ادامه گفت: زمانی که کودک را خارج از حوزه خصوصی در نظر بگیریم و دولت به این مسئله ورود کند، در اینجا نیز رویکرد متفاوت میشود؛ اینکه کودک را بهعنوان سرمایه ملی باشد یا یک سوژه آسیبپذیر، آموزش و مراقبت متفاوتی میخواهد. دکتر تاجمزینانی با تأکید بر اینکه در سیاستگذاری اجتماعی کودکان، والدین نیز باید مورد حمایت قرار بگیرند، تصریح کرد: والدین باید برای شاغلشدن و رسیدن به آموزش و فراغت حمایت شوند و مشغولبودن به مراقبت از فرزندان، مانع از رسیدن به فرصتهایشان نشود. به گفته این جامعهشناس، نگاه به کودک بهعنوان یک شهروند، رویکرد دیگری در این حوزه است.
همچنین او از رویکرد جدیدی در حوزه سیاستگذاری اجتماعی کودکان با عنوان سرمایهگذاری اجتماعی نام برد و گفت: در این رویکرد بر شهروند و کارگر بزرگسال آینده به کودک نگاه میشود و این سؤال مطرح است که این کودک که الان ما برای او سرمایهگذاری میکنیم، چطور میتواند در آینده چندبرابر این سرمایه را به ما بازگرداند. او با اشاره به اینکه در کشور ما به این مدلها توجهی نشده، اظهار کرد: این موضوع در تمام اسنادی که در حوزه سیاستگذاری کودکان تدوین میشود، به چشم میآید و حتی ممکن است عنوان سندی محافظت از کودکان باشد اما بحثهای قضایی، ترمیمی و آسیبی در آن حاکم است، به جای آنکه پیشگیری فراگیر در آن باشد. تاجمزینانی افزود: تعارض میان گروههای مختلف در رویکردهای نظری حل نشده است؛ باید تعادلی بین رویکرد حقوق شهروندی و سرمایهگذاری اجتماعی در گفتمان نظری سیاستگذاری اجتماعی کودکان ازجمله در مراقبت از آنها حاکم شود. رئیس دانشکده علوم اجتماعی، مراقبت اجتماعی از کودکان را مهم دانست و گفت: مراقبت اجتماعی از کودکان با چندین حوزه سیاستگذاری اجتماعی مانند اشتغال ارتباط دارد.
از «پنجره کار» غافل هستیم
او به مفهوم «پنجره کار» اشاره کرد و در توضیح آن گفت: اگر جمعیتی که در سن کار هستند از جمعیتی که قبل از سن کار و بعد از آن هستند، بیشتر باشد، «پنجره کار» شکل میگیردکه ما الان دو دهه است با دو «پنجره کار» در کشور مواجه هستیم؛ جوانان و زنان. مزینانی افزود: در طول این دو دهه، ما از این پتانسیل در کشورمان استفاده نکردیم؛ کشورهایی که میخواهند از «پنجره کار» استفاده کنند، تمهیداتی را برای مراقبت از کودکان در نظر میگیرند که چطور بین خانواده و کار تعادل ایجاد شود. به گفته این استاد دانشگاه علامهطباطبایی، سیاستگذاری جنسیتی، ارتباط وسیعی با مراقبت از کودکان دارد، به این معنی که چه کسی باید مراقبت را انجام دهد و ورود زنان به آموزش پیشدبستانی که نرخ اشتغالشان را بالا خواهد برد، باید با مسئولیتهای خانوادگیشان تعادل ایجاد شود. از طرف دیگر در سیاستگذاری جنسیتی، مسئولیتپذیرکردن مردان برای مراقبت از کودکان نیز مهم است. او سیاستگذاری در حوزه خانواده را یکی دیگر از مسائل مربوط به مراقبت خواند و گفت: موضوع مادران تنها در دنیا بسیار گسترده است و ما نیز در کشورمان با عنوان مادران سرپرست یا زنان سرپرست خانوار مواجهیم. الان حدود دو میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور داریم که براساس یافتههای چند پیمایش، مهمترین نیازشان مراقبت از کودکان است.
زنجیره مراقبت!
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی با بیان اینکه بسیاری از پرستاران کودکان، زنان سرپرست هستند، گفت: ممکن است خانوادهای کودکش را به مهدکودک نفرستند و برای او پرستار بگیرد در جامعه ما بسیاری از این پرستاران، مادران سرپرست هستند. در نتیجه ما با یک زنجیره مراقبت روبهرو میشویم زیرا آن پرستار، خود برای مراقبت آمده اما فرزند او نیز به مراقبت نیاز دارد. او افزود: در سطح جهانی، این زنجیره کشوربهکشور وجود دارد؛ برای مثال از اوکراین به لهستان میروند تا بچههای آنها را نگه دارند و از لهستان، زنان به آلمان میروند؛ در اینجا عشق مادری یعنی رهاکردن کودک چون اگر کودکش را رها نکند، نمیتواند کار کند تا برای او پولی بفرستد. مزینانی به روابط بیننسلی در خانوادهها اشاره و عنوان کرد: حوزه مراقبت از کودکان به عنصری برای روابط بیننسلی تبدیل شده است؛ در برخی کشورها، دولتها از پدربزرگها و مادربزرگها برای مراقبت از کودکان حمایت میکنند تا روابط بیننسلی برقرار باشد؛ این طرح بهتازگی در ترکیه هم بهصورت آزمایشی در چند استان اجرا شد.
نابرابری آموزشی از پیشدبستان شروع میشود
او عدالت آموزشی را نیز از مسائل مهم مراقبت از کودکان دانست و گفت: در کشور ما نابرابری آموزشی فقط در کنکور یا دانشگاه دیده میشود، درصورتیکه ریشه بسیاری از آنها ممکن است در دوره پیشدبستانی باشد که این مسئله را در خانوادههای کمدرآمد داریم چون این خانوادهها از یکطرف نمیتوانند فرزندانشان را به مهدکودک بفرستند و ازطرفدیگر نمیتوانند وسایل کمکآموزشی را در خانه فراهم کنند، در نتیجه عدالت آموزشی از همین دوره زیر سؤال میرود. مزینانی با اشاره به اینکه کودکان دوزبانه کشور، گروه دیگری هستند که با نابرابری آموزشی مواجهند، گفت: مردم ۹ استان کشور به دو زبان صحبت میکنند (زبان محلی و فارسی) که از محرومترین استانهای کشور هستند.
کودکان در این استانها تا ۶ سالگی با یک زبان صحبت میکنند و زمانی که وارد دبستان میشوند به اجبار باید به فارسی آموزش ببینند. عضو هیأتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی تصریح کرد: گزارشهای رسمی درباره بازدهی آموزشی به زبان دوم به این کودکان وجود ندارد اما گزارشهای غیررسمی نشان میدهند اگر نمرههای واقعی در این استانها داده شود، ۹۰ درصد کودکان باید مردود شوند. به گفته او، آموزش در دوره پیشدبستانی باید از طریق بازی باشد و اگر در پیشدبستانیها ضمن حفظ فرهنگ و زبان مادری کودکان این استانها، زبان دوم هم آموزش داده شود، این کودکان آمادگی بیشتری برای ورود به دبستان خواهند یافت. مزینانی در ادامه با بیان اینکه در بسیاری از کشورها بهداشت و سلامت کودکان و مادران را یکپارچه کردهاند، اظهار کرد: در این کشورها آموزش را با بهداشت و مراقبت تجمیع کردهاند. آموزش کودکان باید به شکل سرگرمی و فراغت باشد اما محتوای آن خلاقیت، روابط و مهارتهای اجتماعی. ما در دبستان هم در آموزش ضعف داریم، آموزشوپرورش ما فقط به بحث شناخت و حفظیات میپردازد و اینگونه آموزشها در آنجایی ندارد. او اضافه کرد: ویژگیای که حوزههای بهداشت و آموزش پیش از دبستان دارند، این است که اختلالات کودک را بروز میدهند و برای آن فکر شود. مزینانی به فقدان مدل سیاستگذاری اجتماعی کودکان در کشور اشاره کرد و گفت: در برخی کشورها بهصورت سالانه این موضوع مطالعه میشود که متأسفانه در کشور ما این مطالعه انجام نمیشود؛ باید دراینزمینه فکر کنیم و یک برنامه ملی مراقبت از کودکان داشته باشیم. بیشک، کودکان بزرگترین سرمایههای انسانی کشور هستند و آنان آینده را خواهند ساخت؛ آیندهای که با توجه و سیاستگذاری درست امروز ما درخشان خواهد بود اما اگر با همین روند پیش برویم، نمیتوان به این آینده امیدوار بود. نگاهی به برنامه ششم توسعه نشان میدهد جای کودکان در سیاستگذاریهای کلان کشور خالی است؛ نهتنها در سیاستهای کلان بلکه لازم است در سیاستهای خرد نیز به کودکان توجه بیشتری کنیم.
نظر شما