دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۴

شخصی كه با تلفنم تماس گرفته بود به خواهرزاده‌ام فحاشی كرد و گفته بود چرا مزاحم دخترخاله‌اش (نگار شدیم)، آن شخص آدرسی كه ما توقف كرده بودیم را از خواهرزاده‌ام پرسیده بود، بعد از دقایقی دو نفر از روی پل به سمت من آمده و با من درگیر شدند، یكی از آنها از جیبش گاز اشك‌آور درآورد، دیگری نیز با خود چاقو به همراه داشت، سپس نفر سومی نیز به آنها اضافه شد و هر سه نفر به سمتم حمله‌ور شدند، آنها اجازه نمی‌دادند كه خواهرزاده‌ام از داخل پراید خارج شود در این لحظات من یك لوله‌پلیكا از داخل خودرو برداشته و با آنها درگیر شدم.»

سلامت نیوز: شخصی كه با تلفنم تماس گرفته بود به خواهرزاده‌ام فحاشی كرد و گفته بود چرا مزاحم دخترخاله‌اش (نگار شدیم)، آن شخص آدرسی كه ما توقف كرده بودیم را از خواهرزاده‌ام پرسیده بود، بعد از دقایقی دو نفر از روی پل به سمت من آمده و با من درگیر شدند، یكی از آنها از جیبش گاز اشك‌آور درآورد، دیگری نیز با خود چاقو به همراه داشت، سپس نفر سومی نیز به آنها اضافه شد و هر سه نفر به سمتم حمله‌ور شدند، آنها اجازه نمی‌دادند كه خواهرزاده‌ام از داخل پراید خارج شود در این لحظات من یك لوله‌پلیكا از داخل خودرو برداشته و با آنها درگیر شدم.»


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، دو همكلاسی دانشگاهی به هم اسید پاشیدند. این حادثه در ساعت هفت و نیم روز ٢١ تیرماه اتفاق افتاد. بررسی اولیه حاكی از آن بود كه سه پسرعمو با دو نفر (دایی و خواهرزاده) درگیر شده‌ و در این درگیری روی دو نفر از پسرعموها به صورت جزیی اسید ریخته شده است. آنها از ناحیه سر و صورت دچار آسیب‌دیدگی جزیی شده‌ بودند.

دایی و خواهرزاده كه متهمان پرونده بودند با یك خودروی پراید از محل گریخته‌اند. با اعلام مراتب این اتفاق به محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران، تیمی از ماموران اداره آگاهی برای بازداشت متهمان دست به كار شدند تا اینكه دو متهم پرونده به صورت خود معرف در اداره آگاهی حاضر شدند.
 
فرهاد و بهروز (متهمان پرونده) پیش از ظهر دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند، فرهاد در اظهاراتش درباره جزییات اسیدپاشی به بازپرس گفت: «من دانشجوی رشته تربیت‌بدنی در یكی از دانشگاه‌های اطراف شهر تهران هستم و در دانشگاه با دختری به نام نگار آشنا شدم، نگار هم‌رشته‌ای من بود و حدود یك سال با او دوست بودم اما به این خاطر كه در درس‌هایم عقب ماندم و به همه كارهایم لطمه وارد شده بود، تصمیم گرفتم ارتباطم با نگار را قطع كنم.
 
من و خواهرزاده‌ام بهروز در فرودگاه مشغول به كار هستیم، روز حادثه مادرم را به خانه خواهرم بردم تا در اسباب‌كشی به خواهرم كمك كند به همین دلیل سه ظرف مواد شوینده خریدم و در صندلی عقب خودرویم گذاشتم و سپس دنبال خواهرزاده‌ام در فرودگاه رفتم تا او را نیز برای كمك به خانه خواهرم ببرم، به فرودگاه رفتم و خواهرزاده‌ام را از فرودگاه سوار خودرو كردم و راهی منزل خواهرم در دهكده المپیك شدیم. اواسط راه زمانی‌كه حوالی میدان آزادی بودیم نگار با من تماس گرفت و گفت خانه خاله‌اش در استاد معین است، نگار گفت می‌خواهد مرا برای آخرین بار ببیند و با من حرف بزند.»
 
فرهاد كه ١٩ سال سن دارد، در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: «من و خواهرزاده‌ام به سمت خیابان استاد معین رفته و در خیابان آزادی سرِ استاد معین توقف كردیم و منتظر نگار ماندیم، نگار چندین بار با من تماس گرفت و هر دفعه می‌گفت چند دقیقه دیگر نزد ما می‌آید، من از ماشین پیاده شده و به مغازه رفتم تا آب معدنی بخرم اما بهروز داخل ماشین بود. تلفن‌ همراهم نیز داخل ماشین جا ماند، زمانی كه برای خرید آب معدنی بیرون از خودرو بودم تلفن‌همراهم زنگ خورده و بهروز تلفنم را جواب داده بود.
 
شخصی كه با تلفنم تماس گرفته بود به خواهرزاده‌ام فحاشی كرد و گفته بود چرا مزاحم دخترخاله‌اش (نگار شدیم)، آن شخص آدرسی كه ما توقف كرده بودیم را از خواهرزاده‌ام پرسیده بود، بعد از دقایقی دو نفر از روی پل به سمت من آمده و با من درگیر شدند، یكی از آنها از جیبش گاز اشك‌آور درآورد، دیگری نیز با خود چاقو به همراه داشت، سپس نفر سومی نیز به آنها اضافه شد و هر سه نفر به سمتم حمله‌ور شدند، آنها اجازه نمی‌دادند كه خواهرزاده‌ام از داخل پراید خارج شود در این لحظات من یك لوله‌پلیكا از داخل خودرو برداشته و با آنها درگیر شدم.»
 
فرهاد درباره نحوه اسیدپاشی به بازپرس گفت: « در این لحظه بهروز توانست از داخل ماشین پیاده شود و از صندلی خودرو یكی از شوینده‌ها را برداشت و در نهایت مقداری شوینده به سمت دو نفر از پسرعموها ریخت و سپس سوار پراید شده و فرار كردیم.»
 
بهروز دیگر متهم این پرونده كه متهم اصلی اسیدپاشی است، به بازپرس گفت: زمانی‌كه توانستم از پراید خارج شوم، داخل خودرو را گشتم اما چیزی برای دفاع كردن نداشتیم در نهایت از صندلی عقب خودرو یكی از شوینده‌ها را برداشتم كه یكی از افرادی كه با ما درگیر بود با دیدن شوینده در دستان من، چندین متر عقب‌تر رفت و ترسید، در ابتدا در شوینده را باز نكردم و فقط ظرف شوینده داخل دستم بود، در آن لحظات دو نفر از پسرعموها با ما درگیر بودند، یكی از آنها با دایی‌ام درگیر بود و یكی نیز روبه‌روی من قرار داشت، آن فردی كه با دایی‌ام درگیر بود به نفری كه روبه‌رویم بود، گفت: «نترس، جلو برو كاری نمی‌كند» بهروز بیست و یك ساله نیز گفت: «در نهایت من شوینده را به سمت دو پسرعمو پاشیدم اما در میانه از این اقدام پشیمان شده و ظرف را به عقب كشیدم به نحوی كه مقداری شوینده روی دستان خودم نیز ریخت، سپس سوار بر پراید شده و با دایی‌ام فرار كردیم ما به هیچ‌وجه نه قصد درگیری و نه قصد اسیدپاشی داشتیم فقط می‌خواستیم با نگار حرف بزنیم اما وی این سه نفر را اجیر كرده بود و آنها به قصد درگیری و مجهز به چاقو و اسپری اشك‌آور به سمت ما حمله‌ور شدند.»
 
.در نهایت محسن مدیرروستا؛ بازپرس امور جنایی تهران متهمان را با صدور قرار وثیقه بازداشت كرد و آنها را برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره آگاهی قرار داد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha