فراگیری علم در دنیای امروز به آموزش صحیح، آموزش صحیح و آموزش صحیح بستگی دارد. آموزگاران ایرانی تا چه اندازه در این راه موفق بوده اند و توانسته اند از کودکان و نوجوانان خام، بزرگانی علمی و عملی تحویل جامعه دهند؟

کارنامه آموزگاران در کدام دست شان است؟

سلامت نیوز:بوی ماه مهر، کلیشه‌ای که هر ساله به مشام می‌رسد.

به گزارش سلامت نیوز، ابتکار نوشت: فراگیری علم در دنیای امروز به آموزش صحیح، آموزش صحیح و آموزش صحیح بستگی دارد. آموزگاران ایرانی تا چه اندازه در این راه موفق بوده اند و توانسته اند از کودکان و نوجوانان خام، بزرگانی علمی و عملی تحویل جامعه دهند؟ آیا سوای موضوع درآمد، وضعیت بیمه و به طور کلی جدا از موضوعات مادی، از خویشتن خویش راضی هستند و آموزگاری را آن‌چنان که باید و شاید به جا آورده اند؟ در گزارش پیش رو پای صحبت تعدادی از آموزگاران نشسته‌ایم تا به دور از هرگونه پیش زمینه ای خود را قضاوت کنند.


آموزگاران، شهروندانی جهانی پرورش می‌دهند


مهدی بهلولی، آموزگار و کنشگر صنفی در ارتباط با روز جهانی آموزگار می گوید: روز جهانی آموزگار، به ابتکار یونسکو، در پنجم اکتبر هر سال جشن گرفته می شود. این روز به ارجگذاری، ارزیابی و بهبود کار آموزشگران جهان اختصاص دارد. نکته اصلی، فراهم کردن فرصتی است برای نگاه به موضوع های همبسته با آموزگاران و پرداختن به آنها.»
وی می‌افزاید: شگفت انگیز است که در بخش‌هایی از جهان، یکی از مهم‌ترین و حیاتی‌ترین پیشه‌های جامعه، آن ارج و احترام سزاوار را دریافت نمی‌کند. روز جهانی آموزگار، گسترش طبیعی کار همه ساله یونسکو در پشتیبانی از آموزگاران است و برای اطمینان از این است که پیشه آموزشگری که برای کارکرد سالم هر جامعه‌ای حیاتی است خودش «سالم» است. آموزگاران، نشانه و اندازه نمای هنجارین سلامت جامعه‌اند. آموزگاران، شهروندانی جهانی پرورش می‌دهند، پس خود نیز جهانی‌اند و نیاز به این دارند که پیشرفت هایشان را با مقیاسی جهانی تعیین کنند. این روز فرصتی است برای بازاندیشی بر مساله‌های ملی رویاروی آموزگاران از چشم اندازی جهانی، و برای تعیین پیشرفت صورت گرفته توسط آموزگاران در بستری جهانی. یونسکو،بهترین زمینه و بستر جهانی برای پرداختن به ایده ها در سراسر مرزها،و رد و بدل آنها را فراهم می سازد.»


بهلولی در ادامه گفت و گو به بخشی از متنی که در تارنمای آموز جهانی (EI) آورده شده، اشاره می کند و می گوید: آموزش جهانی، فدراسیونی از اتحادیه‌های آموزگاری جهان است، بیش از سی میلیون آموزگار جهان را نمایندگی می‌کند و یکی از نهادهایی است که در برگزاری روز جهانی آموزگار، با یونسکو همکاری می‌کند. به گمانم این متن کوتاه، گویای آن چیزی است که آموزگاران جهان از روز جهانی آموزگار می‌فهمند. این روز نماد همبستگی آموزگاران جهان است و نشانه ای از این که آموزش و پرورش در سطح جهان، روز به روز هم سو و هم سپهرتر می‌شود. روز جهانی آموزگار، ارج و ارزش پیشه آموزشگری را به ما یادآوری می‌کند و این که - به گفته آموزش جهانی- اگر جامعه ای سالم می‌خواهیم باید آموزگارانی سالم داشته باشیم. این آموزگار و کنشگر صنفی در ادامه می افزاید: آموزش و پرورش، روز به روز بیشتر با سپهر و سرمشق حقوق بشر هم سو می‌شود و بر حقوق آموزگاران، حقوق دانش‌آموزان و حقوق خانواده دانش آموزان، بیشتر تاکید می‌کند. حق کودکان است که ازیک آموزش کیفی برخوردار شوند؛

آموزشی بر بنیاد سنجشگرانه اندیشی و اخلاق عام انسانی. حق آموزگاران است که در شرایط کاری فراخور یک زندگی آبرومندانه آموزش بدهند و در کار خود از اختیار و قدرت بایسته برخوردار باشند- به گفته یونسکو در شعار امسال (2017) خود به مناسبت روز جهانی آموزگار : «آموزش در آزادی، اختیاربخشیدن به آموزگاران.» و حق پدر و مادران دانش آموزان است که در آموزش بچه‌های خود دخالت داشته باشند. بسیاری از اندیشه وران گستره آموزش نیز بر نقش دولت،آموزگار و خانواده در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های آموزشی تاکید دارند. 
هم اکنون در جهان و به ویژه در کشورهای پیشرفته، بخش بزرگی از بودجه های سالانه در فراهم سازی آموزش، بهداشت و امنیت شهروندان هزینه می گردد. در کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) به طور متوسط 5 درصد از تولید ناخالص داخلی صرف آموزش و پرورش می شود اما شوربختانه در ایران، این نسبت حدود یک تا یک و نیم درصد است.


تدریس یکی از سه حرفه پراسترس دنیاست 


فروغ تیموریان به عنوان یک آموزگار در کشور خدمت می‌کند. او می گوید معلمی یکی از مهمترین شغل های دنیا است اما این شغل به همین میزان سخت هم است. تیموریان ادامه می دهد: حدود یک سال پیش تحقیقات کری کوپر استاد روانشناسی سازمانی و سلامت دانشگاه منچستر نشان داد که تدریس یکی از سه حرفه پراسترس دنیاست. اما چرا این شغل به میزان سخت است؟ شعار امسال روز جهانی معلم از سوی یونسکو «آموزش در آزادی واختیار بخشیدن به آموزگاران» عنوان شده است حال در آستانه روز معلم به این می اندیشم که تا چه اندازه این شعار تحقق یافته است؟ و این سوال برایم مطرح می‌شود که آیا شرایط فکری و مادی بانیان فرهنگ به خصوص معلمان این کشور که معماران فکر و اندیشه تنها سرمایه پایدار این کشور یعنی شهروندهای آینده این مرز و بوم هستند، آرامش روانی و روحی برای انجام رسالت خود یعنی تربیت نسلی روشنفکر و فرهیخته که ضامن امنیت و صلح پایدار باشند را دارا هستند؟ آیا دغدغه دولت بهبود آموزش و فرهنگ کشورنخواهد بود.؟ آیا توانمند سازی و رشد و پرورش نسل های این سرزمین برایشان مهم نیست؟ و توجه کردن و اهمیت دادن به سازندگان این اندیشه و دانایی جزو کدام یک از اولویت های دولت است.


این آموزگار می گوید: معلم یک کارمند یا کارگر ساده نیست.او فراتر از اینهاست. کسی است که بهترین سال‌های عمرش و اوج جوانیاش را در کلاس‌های درس و کنار دانش آموزان و نسل‌های مختلف گذرانده است. انسانی است که زندگی ۳۰ ساله ی حرفه ای خودش را وقف آموزش و تعلیم و فرهنگ می کندو از کارش هم راضی است به دانش آموزانش عشق می ورزد و کارش را عاشقانه انجام می دهد.و اکثراین افراد تمرکزشان بر روی همین یک شغل است. معلم هایی که در طول زندگیشان حیات بخش زندگی دیگران و جامعه بوده اند و بدور از هیاهو و بی تکلف فعالیت کردند و حتی سیستم هم آنها را ندید. پس انتظار می رود از دولت محترم هدف غائی و فلسفه اصلی آموزش و پرورش و رسالت خطیری که بر دوش دارد را بشناسد و در سند چشم انداز و برنامه های راهبردی و سند ملی آموزشی رو به سوی کمال و توجه به انسانیت و شان عظیم و والای معلمین قدم بردارند.و دلسوزانی باشند که حرف اصلی شان عدم تبعیض بین کارکنان مختلف دولت و احترام گذاشتن و بها دادن به جایگاه و ارزشهای معلمین در کنار نیازهای مادی و معیشتی باشد، چرا که توجه به نیازها سختی‌ها و مشکلات متعدد این قشر زحمتکش و اموزش توجه به پیشرفت و توسعه یافتگی کشور است.و حمایت از او حمایت از نسل هایی است که در جامعه توسط او تربیت خواهند شد.


تیموریان در پایان می افزاید: به روز بودن و نوآوری از ویژگی‌های معلمی است که با علوم روز پیش می رود. بنابراین توجه و حمایت دولت از طرح‌های نو . نوآوری‌های روز می‌تواند تاثیر شگرفی در امر آموزش و حتی پرورش دانش‌آموزان داشته باشد و رابطه ای سالم و جهت دار میان معلم و دانش‌آموز ایجاد کند که همه این‌ها می‌تواند از عوامل موفقیت معلمین در امر آموزش باشد. به عقیده من معلم یعنی کسی که چیزی را آموزش می‌دهد، اما چیزی که سختی این شغل را ایجاد می‌کند در این کلمه نیست، یک معلم دراین باره می‌گوید: «ما فقط معلم نیستیم، کلمه معلم کار ما را کاملا پوشش نمی‌دهد. ما همینطور برای دانش‌آموز های مان پرستار، روانشناس، مددکار اجتماعی، مشاور والدین، دستگاه کپی و تقریبا یک پدر و مادر هستیم.


در ایران تا چه اندازه به آموزش و پرورش و متولیان آن بها داده شد است؟


زهرا علی اکبری تحولات و دگرگونی های دنیای امروز را به دلیل آموزش ها و یادگیری هایی که انجام شده است، می داند. وی محیط زندگی انسان ها را در این موضوع متاثر دانسته و می گوید: از آنجایی که محیط زندگی آدمی همواره درمعرض تغییر وتحول است، وی برای غلبه براین دگرگونی‌ها ناچار است یاد بگیرد. از این رو است که مدارس باید برای تثبیت جریان یاددهی-یادگیری همراه تحولات روز، به این درک برسند که چگونه از تعهد و صلاحیت‌های معلمان برای یاددهی در همه سطوح بهره برداری کنند. یادگیری در مدارس نیازمند تحول بنیادی در طرز تفکّر معلمان و بازبینی پیش فرض‌های ذهنی آن‌ها است. چنین تصویری از یادگیری با آنچه در محاوره‌های روزمره متداول است بسیار تفاوت دارد. دانش‌آموز از طریق یادگیری خود را دوباره خلق می‌کند و به انجام کارهایی که تاکنون نتوانسته است، توانمند می‌سازد. چنین یادگیری به دانش آموز قابلیت ارتباط موثر با جهان خارج از ذهن را می‌دهد و از این طریق چشم اندازهای نوینی را فراسوی او قرار می دهد، قابلیت‌هایش گسترش می یابد و بر توانایی خلاقیت و نوآوری های او می افزاید. وی می افزاید: هر سال در ایران 12 اردیبهشت ماه و درسال نگارجهانی 5 اکتبر، تب و تاب قدردانی از معلمان در محافل آموزشی شور و شوقی را در مدارس به پا می کند . اینکه در روزی به همین مناسبت بتوان دستان پر مهرو ایثار معلم را بوسه زد و سپاسگزار زحماتش بود، بسیا غرورآفرین و ارزشمند است.

اما معلمی که از سلامتی و جان خودش می گذرد تا هر آنچه می داند را به دانش آموزانش منتقل کند، شب ها خستگی اش را با تصحیح اشتباهات دانش آموزانش صبح می کندو در کنار انتقال دانش و تجربه، خوی و خلق نیکو را به شاگردانش ارث می دهد، نه تنها در 12 اردیبهشت ماه و 5 اکتبر، که باید در تمام سال او را تقدیر نمود. این اواخر از این دست فداکاری های معلمی در رسانه ها زیاد خوانده و شنیده شده و شاید حضور مهربان و بی مثال معلمان در مدارس را کمی ملموس تر کرده باشد. فداکاری هایی که در پشت غوغاسالاری ها و کم لطفی های عده ای بی خبر، پنهان مانده و جامعه از آن غافل و رخصت کمتری برای بیان حماسه آفرینی های آنان بوده است. ما اینجا به اینکه در ایران تا چه اندازه به آموزش و پرورش و متولیان آن بها داده شد است، نمی پردازیم اما اینکه تا چه اندازه خواست و اراده ملی بر این بوده که منزلت معلمی و جایگاه بی مثال آن در جامعه حفظ و ارتقا یابد نه تنها در این چند خط که در هر مرقومه ای که نامی از تعلیم و تربیت داشته باشد باید مورد توجه قرار بگیرد.

تا به حال به این اندیشیده اید که چرا افزایش حقوق معلمان و یا امور رفاهی آن‌ها، اینقدر در رسانه‌های داخلی رنگ و لعاب می‌گیرد؟ چرا این حساسیت‌ها و جنجال‌ها برای کارمندان وزارت نفت، مخابرات، شهرداری و ... اتفاق نمی افتد؟ فقط کافی است ده هزار ریالی به حقوق معلمان اضافه شود. آنقدر در رسانه‌ها آن را پر رنگ می‌بینند که چیزی حدود صدها برابر آن ده هزار ریال برای مملکت آب می خورد. با این برخوردهای سلیقه ای ناخوشایند، باید گفت که متاسفانه هنوز به این باور نرسیده ایم که معلمان چه نقش موثری در ارتقا و موفقیت جوامع دارند. فراموش نشود که تحقیقات نشان می دهد در دنیای امروز و مزیت های رقابتی آن، معلمان نبض پیشرفت و توسعه جوامع هستند و برای آنکه به کشوری در طراز جهانی تبدیل شویم، نیازمند معلمان توانا و دانایی است که رفاه و امنیت شغلی و فکری داشته باشند.


همکاران عزیز، ما گنهکاریم


حسن ذاکری به عنوان یک آموزگار می گوید: صحبت از روز معلم که می شود به یاد 12 اردیبهشت می افتیم که مطابق آن روز معلم ایرانی فرا روی ذهن قرار می‌گیرد اما به جرات می توان گفت که معلم شخصیتی فرامرزی است، وجودی جهانی که در همه جوامع تعریفی یکسان دارد و تنها یک توصیف از آن 
می توان داشت : متعالی ترین انسان و بس.
ذاکری می افزاید: فرارسیدن روز جهانی معلم بهانه ای است که خود را که نام معلم را یدک می‌کشم در ترازویی با شاخصی جهانی محک بزنم. جهانی با جوامع بشری لایه لایه، متفاوت و با فاصله های بسیار. کشورهایی با توسعه شگرف در ابعاد مختلف در مقابل جوامعی با حرکتی کند در مسیر پیشرفت. حتی کشورهایی لنگر انداخته بر ساحل سکون و رخوت. 
نمی توان گفت منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی یا سیاست مداران قوی یا قدرت نظامی عامل این فاصله هاست. به یقین می گویم تفاوت موجود بین جهان اول و دیگران به تفاوت معلمان این جوامع مربوط است. آن سان که معلمین خلاق و پویا خالقان جهان اول ومعلمین ساکن و بی رمق ناخدایان کشتی های به ساحل نشسته یا ره گم کرده در دنیای امروزند.


این آموزگار می‌گوید: به صداقت تاریخ سوگند که رهبر کره شمالی و کره های شمالی هم جنس معلمین خویشند. اصلا محصول ایشانند. اگر صنعت و تکنولوژی ما در رقابت با کشورهای صنعتی کم آورده است، اگر هنوز در تعریف و عرضه حقوق شهروندی و ارزش‌هایی همچون دموکراسی و قوانین بنیادین و متعالی انسانی و اسلامی سردرگم هستیم و اگر هنوز به سر منزل مقصود نرسیده ایم ، هیچ نهاد و گروهی به اندازه منِ معلم مقصر نیست. چندین نسل است که من مقصرم. من، دهه هاست که برای جدول ضرب بیش از تمیزی جدول کنار خیابان ارزش قایلم. من نسلهایی را کنار تخته سیاه روی یک پا با دستانی بالا نگه داشته ام بدون آنکه اشتباهش را به او بشناسانم. آموزگاران ما با یاد دارند که اولین حرف آموختنی الفبای مان را به چوبی تشبیه کردیم که سکوت و خفگی را ادب تفسیر کنیم؟ همکار عزیز می دانی که نسل ما از ترس تنبیه تخلف نمی کند نه به خاطر تنفر از قبح آن؟ می دانی چرا؟ چون من و تو هنوز از استاندارد جهانی فاصله داریم. مارا به روز جهانی معلم چه؟ این یعنی زنگ خطر. یعنی اگر اصلاح نشوم،تامین نشوم، تایید نشوم، ایران اصلاح نمی شود. تامین نمی شود. تایید نمی شود. این حرف من نیست که پیام تاریخ است. حال آنها که دستی در مدیریت کلان دارند متوجه باشند که سرمایه گذاری در آموزش و پرورش هزینه نیست که عین بهره وری است. سرزمینی که معلمین قوی و کارا دارد بارورست. روزی را امید دارم که از خودمان و قلم مان سبقت گرفته باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha