سال گذشته تهران وضع بهتری داشت و زمستان را درحالی سپری کرد که آمارهای 5 ایستگاه باران سنجی‌اش، بارش 300 میلیمتری را به ثبت رساندند. این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن 9 درصد و نسبت به بلندمدت 8 درصد افزایش را نشان می‌دهد. بهمن‌ماه اوج بارش‌های برف و باران سال 95 را به خود اختصاص داد و یک تنه جور پاییز و زمستان را کشید و آسمان آنقدر بارید که ظرفیت بیشتر سدها دیگر جوابگوی ذخیره نبود.

چشمی به سخاوت آسمان و چشمی به تشنگی زمین

سلامت نیوز:براساس آخرین آمار شرکت مدیریت منابع آب وزارت نیرو، ارتفاع کل ریزش‌های جوی از اول مهر سال گذشته تا 31 شهریور امسال 230 میلیمتر یعنی حجمی برابر 379 میلیارد و 46میلیون متر مکعب است که این میزان بارندگی نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته‌ که 241 میلیمتر بوده 5درصد کاهش را نشان می‌دهد. این میزان بارندگی نسبت به میانگین درازمدت دوره‌های مشابه، یعنی 48سال گذشته نیز که 238 میلیمتر بوده، 3 درصد افت کرده است.

به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت: حال آسمان از سال پیش تا مهر امسال نه خوب بود نه بد. به هر حال نمی‌شود امیدوار باشیم که خشکسالی دست از سرمان برداشته و دیگر دغدغه بی‌بارشی و کم‌بارشی و بی‌آبی را پشت سر گذاشته‌ایم. زمستان سال گذشته از خجالت پاییز کم باران درآمد و یک دل سیر بارید. دست‌کم آنقدری بارید که این تصور را در ذهن خیلی‌ها تداعی کند که بحران بی‌بارانی حل شده‌ است. بی‌بارانی و کم بارشی و نه خشکسالی که مقوله‌ای پیچیده‌تر است.
سال گذشته تهران وضع بهتری داشت و زمستان را درحالی سپری کرد که آمارهای 5 ایستگاه باران سنجی‌اش، بارش 300 میلیمتری را به ثبت رساندند. این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن 9 درصد و نسبت به بلندمدت 8 درصد افزایش را نشان می‌دهد. بهمن‌ماه اوج بارش‌های برف و باران سال 95 را به خود اختصاص داد و یک تنه جور پاییز و زمستان را کشید و آسمان آنقدر بارید که ظرفیت بیشتر سدها دیگر جوابگوی ذخیره نبود.


اگرچه بیشتر استان‌‌ها و حتی مناطق جنگلی و حاشیه دریای خزر نسبت به مدت مشابه‌شان حتی شاهد کاهش بارش بودند ولی استان‌هایی همچون تهران و سیستان وبلوچستان حسابی پربارش بودند و گزارش‌های دفتر مطالعات پایه منابع آب وزارت نیرو نشان می‌دهد که در اوج مصرف آب در تهران، هیچ یک از سدها در وضعیت قرمز یا نگران‌کننده‌ای قرار نگرفت؛ وضعیتی نگران‌کننده که مردم پایتخت در سال 91 و 93 آن را تجربه کرده بودند. قطعی مداوم آب و جیره‌بندی آب شرب، آنقدر دور نیست که کسی فراموش کرده باشد. آنهایی که در طول سال 91 تا 93 از سدهای استان تهران بویژه سد کرج بازدید کرده‌ بودند، به وضوح با افت شدید و غیرقابل باور سطح آب روبه‌رو شدند. کارشناسان نیز مدام هشدار می‌دادند که با این وضعیت، ظرفیت سدها دیگر جوابگوی جمعیت تهران نیست و باید فکری اساسی اندیشید.
5 درصد کاهش بارندگی نسبت به سال آبی مدت مشابه آنقدرها کم نیست که از آن سرسری بگذریم، اگرچه دچار بحران نشده باشیم. حتی سال 94 که بارندگی‌ها بیشتر و وضعیت سدها کمی بهتر از حالا بود، مشکل بی‌آبی و کم‌آبی برخی از سدهای جنوب کشور را تهدید می‌کرد چه برسد به حالا که هرمزگان و بوشهر و خوزستان از کم‌بارشی رنج می‌برند و جزو کم‌بارش‌ترین استان‌های کشور به حساب می‌آیند.
با بررسی میزان بارندگی در مناطق مختلف کشور مشخص می‌شود که حوضه آبریز «دریای خزر»، «دریاچه ارومیه»، «مرزی شرق» و «قره قوم» نسبت به سال آبی پیشین، بارش‌ها در این حوضه‌ها کاهش داشته و در دو حوضه «فلات مرکزی» و «خلیج فارس و دریای عمان» وضعیت به مراتب مساعد‌تر و حتی نسبت به مدت مشابه افزایش داشته ‌است.


بیشترین کاهش بارندگی‌ها در این رابطه مربوط به حوضه دریاچه ارومیه است که با 208 میلیمتر ارتفاع، نسبت به سال گذشته که 326 میلیمتر بوده 36 درصد و نسبت به متوسط دراز مدت 24 درصد کاهش داشته ‌است. پس از این حوضه، حوضه آبریز «مرزی شرق» با بیشترین افت بارش روبه‌رو شد که با 62میلیمتر ارتفاع، نسبت به مدت مشابه که 95 میلیمتر بوده 35درصد و نسبت به متوسط درازمدت که 102 میلیمتر بوده 39درصد کاهش یافته ‌است. اما منطقه‌ای که کاهش بارندگی‌هایش نگران‌کننده به‌ نظر می‌رسد حوضه «دریای خزر» است. ارتفاع بارندگی‌های در سال آبی 96-95 در این حوضه آبریز 340 میلیمتر گزارش شد که نسبت به سال آبی قبل از آن که 513 میلیمتر بوده 34 درصد و نسبت به میانگین دراز مدت که 423 میلیمتر بوده 20 درصد کاهش را نشان می‌دهد.
پهنه‌بندی خشکسالی هواشناسی در سطح کشور از سال 65 تا پایان سال 95 گویای این نکته است که بیشتر مناطق کشور، دچار خشکسالی شدید و متوسط و خفیف درازمدت هستند و خشکسالی‌های کوتاه‌مدت هرازگاهی این وضعیت را تشدید می‌کند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که خشکسالی تا حد زیادی در کشورمان وابسته به بارندگی است.
بنابر گفته کارشناسان مرکز خشکسالی کشور و اسناد قدیمی، این معضل که از قرن‌ها پیش مناطق مختلف بویژه شرق کشور را مورد تهدید قرار داده ‌است 4 مرحله دارد؛ خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی، خشکسالی منابع آب و در نهایت خشکسالی اقتصادی و اجتماعی. کارشناسان می‌گویند خشکسالی ایران از مرحله منابع عبور کرده و تأثیر آن در اقتصاد و اجتماع قابل رصد است. بحران آب که بیش از 30 سال است با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، مردم برخی از مناطق کشور را مجبور به مهاجرت به حاشیه شهرهای بزرگ کرده‌ است و آنها به دلیل نبود منابع آبی مجبور به تخلیه خانه‌هایشان شده‌اند.
اما نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان متفق‌القول به آن اشاره می‌کنند این است که بارش‌های مداوم یکساله نمی‌تواند دردی از خشکسالی درازمدت که صدمات جبران‌ناپذیری به محیط زیست و طبیعت وارد کرده، دوا کند. بلکه برای حل این مشکل و مبارزه با خشکسالی باید روش استفاده از آب را بدانیم و آن را نهادینه کنیم که اتفاقاً بسیاری از این روش‌ها در مدیریت سنتی آب چاره‌اندیشی شده و کنار گذاشتن آنها صدمات جبران‌ناپذیری به طبیعت و محیط زیست ایران زده است.


به گفته مهندس شاهرخ فاتح، رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور، باید بارندگی‌ها برای چندین سال مناسب و مداوم باشد تا بتواند کم‌بارشی‌های گذشته را جبران کند. در این صورت می‌توانیم امیدوار باشیم که خسارات گذشته تا حدودی جبران شود. عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و نیز رئیس پیشین آن معصومه ابتکار از مصرف 85 درصد ذخایر آبی سخن می‌گویند که متأسفانه بخش عمده آن مربوط به دولت پیشین است. دولت‌های نهم و دهم با 75 میلیارد متر مکعب اضافه‌ برداشت از آب‌های زیرزمینی به یک رکورد تاریخی در این زمینه دست یافت. این دو دولت با تقدیم مجوزهای بی‌شمار حفر چاه به کشاورزان و نیز چشم فروبستن بر حفر چاه‌های غیرمجاز 85 درصد منابع آبی کشور را از بین برد و سالانه تا 6 میلیون تن گندم وارد کرد. برای اینکه به تصویری دقیق از ماجرا برسید همین قدر کافی است که بدانید دولت سازندگی و در اوج رشد و بالندگی کشاورزی و سیاست تشویق کشاورزان 11 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت داشته‌ایم.
این قصه به جای خود و اینکه در کل سیستم کشاورزی ما معیوب است نیز به جای خود. شاهرخ فاتح و بسیاری از کارشناسان دیگر معتقدند باید اساساً الگوی مصرف و کشت‌ را تغییر دهیم چراکه بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است یعنی چیزی نزدیک به 92 درصد!
شاید در نگاه ابتدایی خیلی‌ها بگویند بارندگی‌ها بد نیست و پاییز و زمستان هم سدها را پر می‌کند ولی نکته‌ای که بیشتر مردم توجهی به آن نمی‌کنند جایی است که هیچگاه به آن فکر نمی‌کنیم؛ زیر پایمان خالی است. منابع آب زیرزمینی را برای کشاورزی و باغداری بیرون کشیده‌ایم و این سفره‌‌های زیرزمینی که هزاران سال زمان برده تا پر شوند به همین زودی و در بهترین شرایط بارندگی نیز پر نمی‌شوند.


اگر نگاهی کلی بیندازیم به شهرهایی که با مشکل کم‌آبی روبه‌رو هستند، کاملاً مشخص می‌شود که برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی یکی از عوامل مهم در به پایان رسیدن این منبع حیات است. برای نمونه سیرجان که یکی از مناطق خوش آب و هوای استان کرمان به شمار می‌رود و باغداران بسیاری در این شهر به تولید پسته مشغولند سال‌‌هاست با خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند و به وجود آمدن فروچاله در اطراف این شهر، نشست زمین در بسیاری از مناطق آن و آرسنیک‌دار شدن آب، تنها یک علت دارد؛ آن هم استفاده بی‌رویه از منابع زیرزمینی است.


مشکل اهالی سیرجان که مجبورند آب تصفیه شده بخرند، مشکل همه ماست و دیر یا زود گریبان همه را خواهد گرفت. این وضعیت زنگ هشداری است برای سایر مناطقی که همچنان از منابع زیرزمینی استفاده بی‌رویه می‌کنند و باغ‌های خود را سال به سال گسترش می‌دهند. حالا دامنه خشکسالی و کم‌آبی به شمال غرب کشور یعنی پرآب‌ترین و پربارش‌ترین منطقه کشور نیز رسیده است و بعد از خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه حالا نوبت باغ‌هایی است که در دل هرکدام چاهی به عمق زمین است تا جایی که برخی کارشناسان می‌گویند پر کردن دریاچه امکانپذیر نیست چون هرچه آب وارد دریاچه شود، حفره‌های خالی اطراف آن را خواهد بلعید. این موضوع فاجعه دیگری هم در خود دارد؛ شور شدن آب چاه‌ها و سوختن باغات.
بگذریم باز فصل بارش از راه رسید و از فردا چشم ما به آسمان خواهد بود تا سخاوتمندانه ببارد. ما که جز خرابکاری کار دیگری نمی‌کنیم، بلکه آسمان خرابکاری‌های ما را بپوشاند.


نیم نگاه


سال گذشته تهران وضع بهتری داشت و زمستان را درحالی سپری کرد که آمارهای 5 ایستگاه باران‌سنجی‌اش، بارش 300 میلیمتری را به ثبت رساندند. این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن 9درصد و نسبت به بلند مدت 8 درصد افزایش را نشان می‌دهد. بهمن‌ماه اوج بارش‌های برف و باران سال 95 را به خود اختصاص داد و یک تنه جور پاییز و زمستان را کشید و آسمان آنقدر بارید که ظرفیت بیشتر سدها دیگر جوابگوی ذخیره نبود.
 بنابر گفته کارشناسان مرکز خشکسالی کشور و اسناد قدیمی، این معضل که از قرن‌ها پیش مناطق مختلف بویژه شرق کشور را مورد تهدید قرار داده ‌است 4 مرحله دارد؛ خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی، خشکسالی منابع آب و در نهایت خشکسالی اقتصادی و اجتماعی. کارشناسان می‌گویند خشکسالی ایران از مرحله منابع عبور کرده و تاثیر آن در اقتصاد و اجتماع قابل رصد است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha