سلامت نیوز:ماده ۱۰۴۱ قانون بر ممنوعیت ازدواج در زیر سن بلوغ شرعی افراد تاکید دارد مگر در مواردی که دادگاه و مصلحت خانواده ایجاب کند و بلوغ عقلی افراد توسط دادگاه محرز شود.
به گزارش سلامت نیوز، فرهیختگان نوشت: با توجه به این ماده قانونی ممنوعیت ازدواج در زیر سنین بلوغ شرعی بیان شده اما مدتهاست با وجود چنین قانونی طرحی مبنیبر ممنوعیت ازدواج افراد زیر 13 سال مطرح شده و پیگیریهایی در این خصوص به انجام رسیده است.
موضوع تخصیص و تحدید سن ازدواج منتج از گزارهها و مقدمات متفاوت و مختلفی است که باید با در نظر گرفتن آنها مورد بحث و بررسی قرار گیرد و در ارتباط با آن تصمیمگیری شود. ابتدا به دلایل ازدواج افراد در سنین زیر 13 سال میپردازیم. طبق مصادیق موجود و مشاهدات عینی و البته نظرات کارشناسان دلایلی اعم از زور و اجبار، مشکلات مادی و خانوادگی، گرایشات سنتی و مذهبی و تصدیق آداب و رسوم، علایق شخصی و... میتوانند زمینهساز ایجاد پیوند ازدواج بین افرادی در سنین پایین شوند.
خانوادهای که دخترش را به دلایلی چون مطامع اقتصادی و مشکلات روانی و بیماری و ... مجبور به قبول ازدواج میکند، مشکلات اقتصادی و جستوجوی راه برونرفت و نجات از شرایط بدی اقتصادی و مالی، گرایشهای مذهبی و آداب و رسوم مناطق مختلف و محلات و روستاها در الزام ایجاد زودهنگام پیوند ازدواج، انتخاب و علاقه شخصی حاصل شده از پیوندهای احساسی بین دو نوجوان و موافقت خانوادههای آنها و ... همگی تشریحی از گزارههای ایجاد پیوند ازدواج در سنین پایین هستند.
فارغ از صحت و سقم ایجاد چنین پیوندهایی در این سنین آنچه طبق آمار سازمان ثبتاحوال در ۹ماهه سال ۹۵ آمده است، میزان تعداد جداییها و عدمموفقیت در زندگی مشترک در این سنین، کمتر از سایر دورههای زندگی افراد است. موضوع دیگری که باید مدنظر قرار گیرد این است که آیا چنین طرح و مسالهای در حال حاضر اولویت برتری نسبت به سایر موضوعات در حوزه ازدواج و سن ازدواج دارد که نسبت به آن حساسیت بیشتری ایجاد شده است؟
همگان میدانیم بالا رفتن سن ازدواج نهتنها اتفاق خوشایندی نیست؛ بلکه پایهگذار اتفاقات و مسائل اجتماعی و روانی ناخوشایند گوناگونی میشود که هر یک در جای خود جامعه را با معضلات جدی مواجه میکند. البته این موضوع به منزله صدور مجوز برای ایجاد پیوند ازدواج در سنین پایین نیست و صرفا به عنوان گزارهای ملموستر که در جامعه امروز ایرانی در جریان است، مطرح میشود و نیازمند توجهات جدیتری است.
آمار بالای دختران مجرد بالای 40 سال در قیاس با آمار ازدواج دختران زیر 13 سال خود گواهی بر این مدعاست که توجه به مشکلات و آسیبهای موجود در جامعه که باعث ایجاد چنین حفرههایی در امر اقدام به ازدواج میشود، اولویت برتر و بالاتری دارد که باید جدا و قویا مورد توجه مسئولان و سیاستگذاران قرار گیرد. گفتنی است سرعت رشد سن ازدواج چندین و چند برابر سرعت گرایش افراد به ازدواج در سنین پایین نوجوانی است. بنابراین منطقا پرداختن به آن ارجح از هر سیاستی در ارتباط با مقوله ازدواج است.
در ارتباط با موضوع ازدواجهای زودهنگام و البته طرح ممنوعیت این ازدواج در سنین پایین آسیب دیگری که مطرح میشود بروز و ایجاد ازدواجهای غیرثبتی یا ثبت نشده است که میتواند در بلندمدت هم زوجین، هم فرزندان و هم جامعه را با مشکلات عدیده و بسیار زیادی مواجه کند.
تا اینجا آنچه بیش از هر چیزی دارای اهمیت خاص خواهد بود، این است که قبل از ایجاد هر طرح و برنامهای بررسی جوانب مختلف پیش و پس از اجرای آن طرح و مدیریت و کنترل تبعات آن و همچنین اولویتبندی در امر سیاستگذاری و اجرا، امری الزامی است که نباید آن را نادیده گرفت؛ چراکه در این موضوع خاص و سن ازدواج هر دو بازه سنی، چه سنین پایین و چه بالا آبستن اشکالات و آسیبهایی برای جامعه و کشور خواهند بود.در ارتباط با همین موضوع رضا بافتی، روانشناس و مشاور با اشاره به افزایش سن ازدواج در تمامی کشورهای دنیا گفت: «سن ازدواج در تمامی کشورها به تبع رشد شهرنشینی و گرایشهای اجتماعی رشد یافته است. این افزایش سن در ایران بیشتر از بقیه کشورها بوده و در بین خانمها به 25 تا 26 سال و بین آقایان به 29 تا 32 سال رسیده است.»
وی با بیان این نکته که برای بررسی و تشریح علل افزایش سن ازدواج در کشور باید به گذشته بازگردیم و بررسیها را محدود به زمان حال نکنیم، ادامه داد: «تا 50 سال پیش سن ازدواج میان دختران در ایران 9 تا 12 سال و در میان پسران بین 13 تا 14 سال بوده است. اینکه چه اتفاقی رخ داده که طی پنج دهه چنین شکافی ایجاد شده و سن ازدواج افزایش یافته باید گفت در سالهای دور و ضمن زندگی روستایی و جمعیت بالای روستانشینان در ایران ازدواج امری طبیعی و غریزی و فارغ از ایرادات و گزارههای زاییده زندگی کپی شده غربی و امروزه شهری بوده است. در این راستا زوجهای روستایی در همان سنین پایین آمادگی کامل ازدواج به عنوان دو انسان توانمند در اداره زندگی زناشویی را داشتهاند.»
این روانشناس و مشاور با استناد به معضلات و مشکلات موجود در سیاستهای امروز جامعه ایرانی افزود: «ایجاد تعداد زیادی دانشگاه با خروجی تعداد زیاد افراد تحصیلکرده، ترس میان جوانان برای ایجاد پیوند ازدواج، بیکاری، داشتن تجربههای ناموفق و ذهن محاسبهگر و منطقی جوانان و... همه موانعی هستند که ازدواج را برای جوانان در سنین پایین دستنیافتنی کردهاند. چطور میتوان از یک جوان بیکار با در دست داشتن مدارک تحصیلی انتظار گرایش یا حتی دغدغه فکری نسبت به امر ازدواج داشت؟»
بافتی با اشاره به افزایش روزانه آمار طلاق نسبت به گذشته خاطر نشان کرد: «بارها گفتهام و بر این باور هستم که ابتدا به جای آنکه سن ازدواج را به 25 سال یا کمتر برسانیم باید با سیاست پیشگیرانه از شتاب افزایش سن ازدواج جلوگیری کنیم؛ چرا که به نظر من با این نوع سیاستها و اولویتبندیها و محدود کردن اقدامات به برگزاری چند همایش و سمینار و جلسات صوری و بیبازده سن ازدواج بالاتر هم خواهد رفت.»
این روانشناس و مشاور در انتها با اشاره به بیاثر بودن چنین طرحهایی گفت: «جابهجایی اعداد و سن در قانون تغییری در واقعیت ایجاد نمیکند؛ چراکه هیچ قرابتی با فضای واقعی جامعه ندارد. در این راستا باید با این مسائل کاملا ریشهای و دغدغهمند مواجه شد.»
در پایان باید گفت ممنوعیت ازدواج زیر 13 یا 15 سال همانقدر آسیبزا و معضلآفرین است که عدمازدواج در سنین بالا برای جامعه مشکلساز خواهد بود. پس نگاههای کارشناسانه موافق و مخالف همگی باید در جهت سیاستگذاریها مدنظر قرار گیرند و به کار بسته شوند.
نظر شما