سلامت نیوز:مردی که متهم است فرزندش را با پرتکردن از بالای پل به قتل رسانده است در زندان در انتظار حکم دادگاه به سر میبرد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق رسیدگی به این پرونده از عصر روز ٢٩ شهریور سال گذشته و زمانی آغاز شد که مردی ٣٠ساله به نام کریم با مراجعه به پلیس آگاهی مشهد به مأموران خبر داد پسر ٩سالهاش به نام فریبرز گم شده است. مأموران بعد از ثبت اظهارات این مرد پی بردند ساعتی قبل جنازه کودکی با همین مشخصات در یکی از خیابانهای شهر و زیر پلی ٣٠متری پیدا شده است.
کریم بعد از دیدن جنازه پسربچه او را شناسایی کرد و بهاینترتیب تحقیقات برای افشای راز مرگ فریبرز وارد مرحلهای تازه شد. کارآگاهان جنایی در جریان تجسسهای خود پی بردند کریم مدتی قبل از همسرش جدا شده است و فریبرز نزد او زندگی میکرد. مدارک و شواهد بهدستآمده حکایت از آن داشت که مرد جوان در مرگ فرزندش دخیل است. بههمیندلیل او بازداشت شد و در بازجوییهای تخصصی به ارتکاب قتل اعتراف کرد. بعد از آن مادر فریبرز علیه شوهر سابقش شکایت کرد و پرونده در دادگاه کیفری استان خراسان رضوی به جریان افتاد.
متهم هفته گذشته در حالی پای میز محاکمه رفت که نماینده دادستان و اولیایدم برای او اشد مجازات را خواستار شدند. کریم در این جلسه بار دیگر به ارتکاب قتل اعتراف کرد و درباره زندگیاش توضیحاتی داد. او گفت: «من و همسرم از بدو زندگی مشترک باهم اختلاف داشتیم و مدت کوتاهی از هفتسالی را که زن و شوهر بودیم با هم زندگی کردیم. بیشتر اوقات او با دلایل مختلف از من شکایت میکرد و حتی مهریهاش را به اجرا گذاشت و من را به زندان انداخت».
متهم ادامه داد: «سال گذشته درحالیکه همسرم را طلاق داده بودم از زندان آزاد شدم. به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بودم و شغلی هم نداشتم؛ بااینحال میخواستم پسرم را نزد خودم ببرم بههمیندلیل شکایتی را مطرح کردم و حضانت فریبرز را گرفتم البته پسرم دو روز در هفته نزد مادرش بود».
کریم در ادامه اظهاراتش توضیح داد: «پسرم در مدتی که من زندان بودم مشکل روحی پیدا کرده بود. مرتب بهانه میگرفت و میگفت چرا از مادرش جدا شدم.
من سعی میکردم با او خوب رفتار کنم اما بهانهگیریهای فریبرز خیلی زیاد بود. از طرفی خودم هم اعتیاد داشتم و قرص مصرف میکردم. اذیتهای فریبرز آنقدر زیاد شد که دیگر نتوانستم تحمل کنم برای همین یک روز قبل از حادثه نقشه قتل او را کشیدم.
میخواستم از دستش راحت شوم و به هیچ عنوان انگیزهام انتقامگیری از همسرم نبود. روز حادثه به فریبرز گفتم میخواهم او را بیرون ببرم. چون نزدیک ایام بازشدن مدارس بود پسرم خیلی ذوقوشوق داشت.
او لباسهای نو خودش را پوشید و من او را با موتور به شهر بردم. همانطور که در خیابانها پرسه میزدیم. روی یک پل نگه داشتم و از او خواستم پیاده شود تا از آن بالا عبور و مرور ماشینها را ببیند. در حالیکه او مشغول تماشای خودروها بود پاهایش را گرفتم و او را از آن بالا به پایین پرت کردم. بعد هم بهسرعت از محل حادثه دور شدم. ساعتی بعد نزد پلیس رفتم و گفتم پسرم مفقود شده است».
متهم همچنین گفت: «من قتل را قبول دارم و میدانم اشتباه کردم بههمیندلیل از دادگاه درخواست عفو دارم».
بنا بر این گزارش، متهم بعد از بیان دفاعیاتش به زندان بازگردانده شد و اکنون هیئت قضات دادگاه در حال شور هستند تا حکم خود را درباره این پرونده صادر کنند.
نظر شما